مارتین لوترکینگ
چکیده:
مارتین با تأثیر گرفتن از رویکرد گاندی روش اقدام مستقیم مسالمت جویانه را پیش گرفت. وی همچنین بر روی نیاز استفاده از رأی سیاهپوستان تأکید می کرد و بدین سان، قدرت صندوق رأی سیاهان را مطرح ساخت.
تعداد کلمات: 929 کلمه / تخمین زمان مطالعه:5 دقیقه
مارتین با تأثیر گرفتن از رویکرد گاندی روش اقدام مستقیم مسالمت جویانه را پیش گرفت. وی همچنین بر روی نیاز استفاده از رأی سیاهپوستان تأکید می کرد و بدین سان، قدرت صندوق رأی سیاهان را مطرح ساخت.
تعداد کلمات: 929 کلمه / تخمین زمان مطالعه:5 دقیقه
نویسنده: تونی لِین
ترجمه: روبرت آسریان
ترجمه: روبرت آسریان
مارتین لوترکینگ در سال ۱۹۲۹ در شهر آتلانتای" ایالت جورجیا ؟ چشم به جهان گشود. پدر و پدربزرگ وی هر دو، خادمان کلیسای باپتیست بودند و لوترکینگ نیز تصمیم گرفت تا پای در طریقی بگذارد که آنان پیمودند. در سال ۱۹۵۱، وی پس از اخذ درجه لیسانس در رشته الهیات، به دانشگاه بوستون رفت تا دکترای خود را در زمینه الهیات بگیرد. موضوع پایان نامه دکترای وی، بررسی اندیشه های پل تیلیخ بود. در سال ۱۹۵۴ وی شبان کلیسای باپتیست خیابان دکستر، در شهر مونتگمری ایالات آلاباما گشت و پس از گذشت مدت کوتاهی پس از تصدی این منصب، درگیر مسائل سیاسی شد.
بیشتر بخوانید : خطا در کتاب مقدس؟
در اول دسامبر سال ۱۹۵۵، زن سیاهپوستی به نام رزا پارکز به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین جدایی نژادی در شهر مونتگمری دستگیر شد. جرم وی این بود که وقتی بر صندلی خود در اتوبوس شهری نشسته بود، با ورود مسافری سفید پوست به اتوبوس، از دادن صندلی خود به وی خودداری کرده بود؛ در حالی که، بر اساس قوانین نژادپرستانه این شهر، وی باید جای خود را به مسافر سفید پوست می داد. نتیجه این رخداد آن شد که جامعه سیاهان شهر مونتگمری، اتوبوس های شهر را تحریم کردند و رهبری این اقدام جمعی را نیز مارتین الوترکینگ بر عهده داشت. پس از گذشت یک سال مقام های شهر تسلیم شدند و قوانین جدایی نژادی در مورد اتوبوس ها منسوخ شد.
لوترکینگ تصمیم گرفت از موفقیتی که حاصل شده بود نهایت استفاده را بکند و بدین سان، در سال ۱۹۵۷ وی گردهمایی رهبری مسیحیان جنوب را سازمان داد تا اقدامات غیر خشونت آمیزی را که در جهت دستیابی به حقوق اجتماعی سیاهان انجام می شدند، هماهنگ سازد و پس از آن لوترکینگ به رهبر شناخته شده جنبش حقوق مدنی تبدیل شد. وی شخصیت نیرومند و استعداد سخنوری خود را در خدمت جنبش حقوق مدنی به کار گرفت و راهبردی مشخص برای هدایت آن تدوین کرد. وی با تأثیر گرفتن از رویکرد گاندی روش اقدام مستقیم مسالمت جویانه را پیش گرفت. وی همچنین بر روی نیاز استفاده از رأی سیاهپوستان تأکید می کرد و بدین سان، قدرت صندوق رأی سیاهان را مطرح ساخت.
الوترکینگ دو بار در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۶۳ زندانی شد. بار نخست با مداخله کاندیدای ریاست جمهوری آن زمان؛ یعنی جان اف کندی از زندان آزاد شد. بار دوم، هنگامی که وی در شهر بیرمنگام ایالت آلاباما زندانی بود، از زندان، نامه مشهوری نوشت که در آن چنین آمده است: ما توسط تجربه دردبار به این موضوع پی برده ایم که آزادی هرگز از سوی ستمگران داوطلبانه داده نمی شود؛ بلکه ستمدیدگان باید آن را بطلبند.
مارتین لوترکینگ در سال ۱۹۲۹ در شهر آتلانتای" ایالت جورجیا ؟ چشم به جهان گشود. پدر و پدربزرگ وی هر دو، خادمان کلیسای باپتیست بودند و لوترکینگ نیز تصمیم گرفت تا پای در طریقی بگذارد که آنان پیمودند. در سال ۱۹۵۱، وی پس از اخذ درجه لیسانس در رشته الهیات، به دانشگاه بوستون رفت تا دکترای خود را در زمینه الهیات بگیرد. موضوع پایان نامه دکترای وی، بررسی اندیشه های پل تیلیخ بود. در سال ۱۹۵۴ وی شبان کلیسای باپتیست خیابان دکستر، در شهر مونتگمری ایالات آلاباما گشت و پس از گذشت مدت کوتاهی پس از تصدی این منصب، درگیر مسائل سیاسی شد.
در آگوست ۱۹۶۳ وی یک راهپیمایی تاریخی را در شهر واشنگتن رهبری کرد. در پایان این راهپیمایی وی در کنار مجسمه یادبود لینکلنه برای دویست هزار نفر سخنرانی مشهور خود را ایراد کرد:
رؤیای من این است که چهار فرزند کوچکم روزی در میان ملتی خواهند زیست که در بین ایشان، نه بر اساس رنگ پوستشان، بلکه بر اساس شخصیتشان در مورد آنان قضاوت خواهد شد.
میزان تأثیرگذاری لوترکینگ بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۵ به اوج خود رسید. وی همچنین از حمایت فعالانه کندی و رهنمودهای جانسون برخوردار بود. در سال ۱۹۶۴ کنگره آمریکا، قانون حقوق مدنی را تصویب کرد که حکومت فدرال را قادر می ساخت تا در عرصه های مختلف اجتماعی، جدایی نژادی را از میان بردارد. یک سال بعد از آن، پس از تظاهرات سیاهان در آلاباما، قانون دیگری در زمینه حقوق انتخاباتی از سوی کنگره آمریکا تصویب شد. در سال ۱۹۶۴ جایزه صلح نوبل به مارتین لوترکینگ داده شد. اما یک سال پس از آن برخی گروه های سیاهپوست، رهبری او را در جنبش حقوق مدنی و نیز مؤثر بودن روش های غیر خشونت آمیز او را زیر سؤال بردند. در سال ۱۹۶۸ وی در شهر ممفیس ایالت تنسی از سوی یک مرد مسلح سفیدپوست ترور شد. در سخنرانی ای که وی یک روز قبل از ترور خود ایراد کرد، به نظر می رسد که فرجام خود را پیشگویی می نمود من به قله کوه برآمدهام. از این قله به اطراف خود می نگرم و سرزمین موعود را مشاهده میکنم. ممکن است همراه شما به سرزمین موعود قدم نگذارم، اما امشب می خواهم شما بدانید که ما به عنوان یک قوم، وارد سرزمین موعود خواهیم شد. بنابراین، من امشب خوشحالم. در مورد هیچ چیز نگران نیستم و از هیچ انسانی نمیترسم. من با چشمان خود جلال آمدن خداوند را مشاهده کرده ام.
مارتین لوترکینگ موفق شد تا توجه ملت امریکا را به موضوع حقوق مدنی معطوف نماید. وی با سازماندهی و بسیج سیاهپوستان و با بیدار ساختن وجدان سفیدپوستان موفق شد بانی تغییرات سیاسی واقعی شود، اما همانگونه که خود وی نیز به روشنی میدید، دیو نژادپرستی در یک آن اخراج نمی شد. در جنوب ایالات متحده دستاوردهای وی اساسی بود، اما به قلمروهای خاصی محدود می شد. در ایالت های شمالی، که شرایط نژادی پیچیدهای بر آن حکمفرما بود، وی موفقیت کمتری داشت. اما روش مبارزه وی که اقدام مستقیم مسالمت جویانه بود، منجر به کسب موفقیت هایی شد که بسیار بزرگ تر از موفقیت هایی بود که روشهای دیگر مبارزه، چون روشهای خشونت آمیز، توانستند بدانها دست یابند. در سال ۱۹۸۳، حکومت ایالات متحده سالروز تولد وی را روز تعطیلی عمومی اعلام کرد؛ یعنی افتخاری که تنها نصیب جورج واشنگتن شده بود.
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
لوترکینگ تصمیم گرفت از موفقیتی که حاصل شده بود نهایت استفاده را بکند و بدین سان، در سال ۱۹۵۷ وی گردهمایی رهبری مسیحیان جنوب را سازمان داد تا اقدامات غیر خشونت آمیزی را که در جهت دستیابی به حقوق اجتماعی سیاهان انجام می شدند، هماهنگ سازد و پس از آن لوترکینگ به رهبر شناخته شده جنبش حقوق مدنی تبدیل شد. وی شخصیت نیرومند و استعداد سخنوری خود را در خدمت جنبش حقوق مدنی به کار گرفت و راهبردی مشخص برای هدایت آن تدوین کرد. وی با تأثیر گرفتن از رویکرد گاندی روش اقدام مستقیم مسالمت جویانه را پیش گرفت. وی همچنین بر روی نیاز استفاده از رأی سیاهپوستان تأکید می کرد و بدین سان، قدرت صندوق رأی سیاهان را مطرح ساخت.
الوترکینگ دو بار در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۶۳ زندانی شد. بار نخست با مداخله کاندیدای ریاست جمهوری آن زمان؛ یعنی جان اف کندی از زندان آزاد شد. بار دوم، هنگامی که وی در شهر بیرمنگام ایالت آلاباما زندانی بود، از زندان، نامه مشهوری نوشت که در آن چنین آمده است: ما توسط تجربه دردبار به این موضوع پی برده ایم که آزادی هرگز از سوی ستمگران داوطلبانه داده نمی شود؛ بلکه ستمدیدگان باید آن را بطلبند.
مارتین لوترکینگ در سال ۱۹۲۹ در شهر آتلانتای" ایالت جورجیا ؟ چشم به جهان گشود. پدر و پدربزرگ وی هر دو، خادمان کلیسای باپتیست بودند و لوترکینگ نیز تصمیم گرفت تا پای در طریقی بگذارد که آنان پیمودند. در سال ۱۹۵۱، وی پس از اخذ درجه لیسانس در رشته الهیات، به دانشگاه بوستون رفت تا دکترای خود را در زمینه الهیات بگیرد. موضوع پایان نامه دکترای وی، بررسی اندیشه های پل تیلیخ بود. در سال ۱۹۵۴ وی شبان کلیسای باپتیست خیابان دکستر، در شهر مونتگمری ایالات آلاباما گشت و پس از گذشت مدت کوتاهی پس از تصدی این منصب، درگیر مسائل سیاسی شد.
در آگوست ۱۹۶۳ وی یک راهپیمایی تاریخی را در شهر واشنگتن رهبری کرد. در پایان این راهپیمایی وی در کنار مجسمه یادبود لینکلنه برای دویست هزار نفر سخنرانی مشهور خود را ایراد کرد:
رؤیای من این است که چهار فرزند کوچکم روزی در میان ملتی خواهند زیست که در بین ایشان، نه بر اساس رنگ پوستشان، بلکه بر اساس شخصیتشان در مورد آنان قضاوت خواهد شد.
میزان تأثیرگذاری لوترکینگ بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۵ به اوج خود رسید. وی همچنین از حمایت فعالانه کندی و رهنمودهای جانسون برخوردار بود. در سال ۱۹۶۴ کنگره آمریکا، قانون حقوق مدنی را تصویب کرد که حکومت فدرال را قادر می ساخت تا در عرصه های مختلف اجتماعی، جدایی نژادی را از میان بردارد. یک سال بعد از آن، پس از تظاهرات سیاهان در آلاباما، قانون دیگری در زمینه حقوق انتخاباتی از سوی کنگره آمریکا تصویب شد. در سال ۱۹۶۴ جایزه صلح نوبل به مارتین لوترکینگ داده شد. اما یک سال پس از آن برخی گروه های سیاهپوست، رهبری او را در جنبش حقوق مدنی و نیز مؤثر بودن روش های غیر خشونت آمیز او را زیر سؤال بردند. در سال ۱۹۶۸ وی در شهر ممفیس ایالت تنسی از سوی یک مرد مسلح سفیدپوست ترور شد. در سخنرانی ای که وی یک روز قبل از ترور خود ایراد کرد، به نظر می رسد که فرجام خود را پیشگویی می نمود من به قله کوه برآمدهام. از این قله به اطراف خود می نگرم و سرزمین موعود را مشاهده میکنم. ممکن است همراه شما به سرزمین موعود قدم نگذارم، اما امشب می خواهم شما بدانید که ما به عنوان یک قوم، وارد سرزمین موعود خواهیم شد. بنابراین، من امشب خوشحالم. در مورد هیچ چیز نگران نیستم و از هیچ انسانی نمیترسم. من با چشمان خود جلال آمدن خداوند را مشاهده کرده ام.
مارتین لوترکینگ موفق شد تا توجه ملت امریکا را به موضوع حقوق مدنی معطوف نماید. وی با سازماندهی و بسیج سیاهپوستان و با بیدار ساختن وجدان سفیدپوستان موفق شد بانی تغییرات سیاسی واقعی شود، اما همانگونه که خود وی نیز به روشنی میدید، دیو نژادپرستی در یک آن اخراج نمی شد. در جنوب ایالات متحده دستاوردهای وی اساسی بود، اما به قلمروهای خاصی محدود می شد. در ایالت های شمالی، که شرایط نژادی پیچیدهای بر آن حکمفرما بود، وی موفقیت کمتری داشت. اما روش مبارزه وی که اقدام مستقیم مسالمت جویانه بود، منجر به کسب موفقیت هایی شد که بسیار بزرگ تر از موفقیت هایی بود که روشهای دیگر مبارزه، چون روشهای خشونت آمیز، توانستند بدانها دست یابند. در سال ۱۹۸۳، حکومت ایالات متحده سالروز تولد وی را روز تعطیلی عمومی اعلام کرد؛ یعنی افتخاری که تنها نصیب جورج واشنگتن شده بود.
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)
بیشتر بخوانید :
نقش محوری صلیب
شورای ترنت
اعتراف نامه دوم لندن