اُفت شناسی!
پدیده ی ناخوشایند اُفت تحصیلی، تجربهای است که برخی دانشآموزان آن را تجربه میکنند. این مسئله بیشتر زمانی اتفاق میافتد که مقطع تحصیلی تغییر میکند، محیط مدرسه یا شهر سکونت عوض میشود، دورههای جدید زندگی مانند نوجوانی آغاز میشود یا مشکلات خاصّی مثل ورشکستگی پدر، بیماری یکی از اعضای خانواده و دیگر مشکلات بروز میکند. برای شناسایی بهتر این موضوع و پیدا کردن راههای رهایی از آن، با ما همراه باشید.
نوجوانی و نوخواهی
یکی از تغییرات نوجوانی، تنوعخواهیهایی است که به سراغ ما میآیند. در این نوخواهیها، گاهی ریشه و انگیزههای مهم زندگی هم زیر آب میروند و بخش کمی از آن قابل مشاهده است. نوخواهی بخشی از زندگی است نه نابودکننده ی آن؛ پس هنگامی که با این مشکل روبه رو شدید، کمی دست نگه دارید و نگاهی به چند وقت پیش خود بیندازید؛ کجا بودید و قرار بود چه کاری انجام بدهید؟ آیا این درخواست جدیدی که چندین درجه با روند طبیعی حرکت شما متفاوت است، آنقدر مهم است که به خاطرش دست از همه چیز بکشید؟ از خودتان بپرسید که نوخواهی من چقدر میارزد و هدفهایی که قبلاً داشتهام، مثل تحصیلات عالی در رشته ی مورد علاقه، چقدر ارزشمند هستند؟
به خاطر دیگران
عدّهای از نوجوانان با درگیر شدن در حاشیههای زندگی، خود را از یک تحصیل موفق محروم میکنند. یکی از این حاشیهها، لجبازی با خانواده است. گاهی سختگیری پدر یا مادر، سبب میشود رگ غرور نوجوانی به جنبش درآید و برای انتقام از آن ها، خودش را به اُفت تحصیلی دچار کند. به نظر شما چنین کاری بیشتر شبیه یک جوک نیست؟ اگر قرار است آینده ی من با همّت خودم ساخته شود، پس لجبازی با دیگران برای چه؟! تمام تلاش والدینم به این دلیل است که من نتایج بهتری بگیرم و آینده ی مناسبتری داشته باشم؛ پس نبرد من یک جنگ خیالی و بیشتر شبیه مانورهای نظامی است. پیشنهاد میکنم به جای این خودزنی درسی، با مادر و پدرتان صحبت کنید یا برایشان بنویسید و ناراحتی خودتان را ابراز نمایید. اگر نیاز شد از یک واسطه ی معتبر مثل یکی از اقوام، که والدین شما آن ها را قبول دارند، استفاده کنید یا از مشاور بخواهید چنین وساطتی برای شما داشته باشد تا سختگیریهای اضافی دیگران معتدل شود و شما مسیر موفقیت را رها نکنید.
برای چه درس بخوانم؟
نوجوانی پر از چراییهاست. وقتی چراییها برای ما حل نشوند، چگونگیها هم حل نخواهند شد. شما با دوستان زیادی روبه رو میشوید که انرژی تحصیلی منفی میدهند: پسرخالهای که با مدرک فوق لیسانس مسافرکشی میکند؛ عمویی که با مدرک کارشناسی فلافل میفروشد؛ همسایهای که علیرغم تحصیلات ممتاز، پیک موتوری است و... . تا دنیا بوده از این عموها و پسرخالهها هم بودهاند. در جواب این وسوسهها، چند مسئله را در نظر داشته باشید:
یک: خیلی همّت میخواهد مدرک تحصیلی بالایی داشته باشی و تا زمان به دست آوردن یک شغل معتبر، بیکار نمانی.
دو: برخی از رشتهها بازار کار مناسبی ندارد؛ معنایش این نیست که در تمام رشتهها با چنین بنبستی روبه رو میشویم.
سه: دانش در دانشگاه و مهارت در دنیای فعالیتها و مهارتهای اجتماعی ما تأمین میشوند.
چهار: اصلاً چه کسی گفته درس خواندن فقط برای به دست آوردن شغل است. ما با درس خواندن، قدرت تصمیمگیری بهتری مییابیم و نگاهمان به زندگی کاملتر میشود.
یک: خیلی همّت میخواهد مدرک تحصیلی بالایی داشته باشی و تا زمان به دست آوردن یک شغل معتبر، بیکار نمانی.
دو: برخی از رشتهها بازار کار مناسبی ندارد؛ معنایش این نیست که در تمام رشتهها با چنین بنبستی روبه رو میشویم.
سه: دانش در دانشگاه و مهارت در دنیای فعالیتها و مهارتهای اجتماعی ما تأمین میشوند.
چهار: اصلاً چه کسی گفته درس خواندن فقط برای به دست آوردن شغل است. ما با درس خواندن، قدرت تصمیمگیری بهتری مییابیم و نگاهمان به زندگی کاملتر میشود.
میخواهم راحت باشم!
برخی هنوز به مقصد نرسیده، میخواهند روی یک مبل راحت و در جایی گرم استراحت کنند؛ درست زمانی که باید از روشنایی هوا برای راه افتادن و نزدیک شدن به مقصد استفاده کنند. حکایت نوجوانهایی که به بهانه ی راحت بودن، دست از آیندهسازی میکشند، چنین است. روزهای پُرانرژی نوجوانی، مانند یک روز آفتابی هیجانانگیزی است که ما را به حرکت و قدم زدن تشویق میکند. سالهای نوجوانی، سالهای ساختن خانه ی آیندهای است که به زودی به سراغ ما میآید؛ زودتر از آنچه تصور میکنید. یادمان باشد موفقیت تحصیلی، یکی از بهترین احساسات خوبی است که ما تجربه میکنیم. لذّت سایر تفریحات و راحتیها به هیچ وجه به پای این نمیرسد.
تحصیل هم سرمایه است!
بعضیها خیلی برای پول درآوردن عجله دارند و میخواهند از تمام روزهای نوجوانی خود برای اشتغال استفاده کنند. وجود چنین همّتی برای مستقل شدن از نظر مالی، قابل تحسین است؛ ولی در نظر داشته باشیم یادگیری و ارتقای مدرک تحصیلی هم بخشی از سرمایهگذاری ما برای آینده است. مجموعهای را تصور کنید که چند نفر همسن، مشغول به کار هستند. در این تیم کاری، حقوق براساس مدرک تحصیلی تنظیم شده است. فردی که روزهای نوجوانی خود را فقط کار کرده و مثلاً الان حاضر شده نیروی خدمات این شرکت باشد، به مراتب حقوق پایینتری نسبت به مدیر شرکت با تحصیلات عالی دریافت میکند. تفاوت حقوق مدیر، جبران کننده سختی سالهایی است که پشت میز تحصیل نشسته بود.
مثبت باشیم
بخشی از تصمیمگیریهای ما در دوره ی نوجوانی به دوستان و اطرافیان برمیگردد. اگر تعارف را کنار بگذاریم، جوگیر شدن بخشی از زندگی نوجوانی است. زمانی که چند نفر از دوستان ما به بهانههای مختلف نسبت به تحصیل همّت کمتری از خودشان نشان میدهند، اولین زنگ هشدار برای ما به صدا درآمده است. از این پس، منتظر وسوسههایی باشیم که هرروز ما را با درس خواندن بیگانهتر میکند. در این شرایط، نوجوانان هدفمند و هوشمند، آرام و خاموش مسیر دوستی را تغییر میدهند و دنبال کسانی میگردند که در هدف با یکدیگر اشتراک داشته باشند. ما هم میتوانیم یکی از همان مثبتها باشیم.
نسخه ی جدید نصب کنیم
ممکن است دشواری درسهای جدید سبب شده نتوانیم حریف آنها بشویم. در این شرایط، احساس فردی را داریم که تیرهایش به هدف نمیخورند و سرگردان و ناامید دنبال بهانههایی برای شکست خود است. این بهانهها آنقدر طول میکشند که نتیجه ی آن یک شکست دیگر خواهد بود. در شرایطی که احساس میکنید به دلیل سختی برخی از درسها قادر به انجام تکالیف درسی و یادگیری آن نیستید، تاکتیک جدیدی انتخاب نمایید. از دوستان موفقتر بخواهید به شما کمک کنند؛ از والدین و اطرافیان تحصیل کرده ی خود کمک بگیرید؛ کتابهای کمکی را به خدمت خود درآورید؛ مهارتهای جدیدی را به خودتان اضافه کنید تا بتوانید ضمن صرفهجویی در زمان، با تمرکز بیشتری به یادگیری بپردازید؛ ولی یادتان باشد هیچگاه تسلیم نشوید!
نویسنده: ابراهیم اخوی