2. حسن برخورد و خوشرویی.
3. سعه صدر و پرحوصله بودن.
4. شوخ طبعی در حد لازم و ایجاد نشاط در کلاس در حد تعادل؛ نه کلاس خشک باشد و نه تبدیل به خنده و تفریح افراطی گردد.
5. داشتن روش و تجربه کافی.
6. مدیریت کلاسداری.
7. تواضع.
8. آراستگی ظاهری.
9. پرهیز از عادات بد همچون دست به بینی بردن و.. .
10. معلم باید قول و عملش یکی باشد.
11. معلم باید عفت کلام داشته باشد.
12. داشتن روحیه عفو و اغماض و ارفاق.
13. رازداری و محرم اسرار شاگردان بودن.
14. احترام به نظر دیگران.
15. پذیرش اشتباه خود.
16. اشتباهات دیگران را غیرمستقیم تذکر دهد.
17. داشتن اخلاق و رفتار خوب و مؤدبانه.
18. داشتن رابطه صمیمی همراه با عطوفت و مهربانی.
19. تسلط کافی بر موضوع مورد نظر.
20. معطر و خوشبو بودن.
21. ادب در گفتار و رفتار.
22. تلاش در افزایش آگاهی ها و محتوای علمی خود.
23. معلم باید مقبولیت داشته باشد. عواملی که موجب مقبولیت می شوند، عبارتند از: تسلط لازم بر مباحث مورد نیاز مخاطبان، هماهنگی گفتار و رفتار، آسان سازی مطالب و مفاهیم آموزشی، استفاده از مطالب نو و تازه، استفاده از ابزارهای آموزشی و.. .
24. معلم باید تلاش کند تا مخاطبان او را دوست داشته باشند. عواملی که موجب محبوبیت می شود، عبارتند از:
الف) اصلاح رابطه خود با خدا
امام علی علیه السلام فرمود:
مَنْ أَصْلَحَ مَا بَینَهُ وَ بَینَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَّاس[1]
آن که میان خود و خدا را اصلاح نماید، خداوند میان او و مردم را اصلاح می نماید.
ب) حفظ اسامی افراد و خطاب با نام کوچک
ج) محبت و مهربانی، امام علی علیه السلام فرمود:
مَنْ تَأَلَّفَ النَّاسَ أَحَبُّوه[2]
هر که با مردم الفت کند، مردم او را دوست دارند.
د) سخاوت و بخشندگی
ویژگی های منفی استاد
1. طرح شبهات و بی پاسخ گذاشتن آناستاد باید بر اساس ظرفیت فراگیران به طرح شبهات بپردازد. ممکن است طرح شبهه ای- اگرچه بدان پاسخ داده شود- به دلیل عدم تناسب با درک و دریافت های فراگیران، اثرات تخریبی به دنبال داشته باشد. گاهی ممکن است استاد شبهه ای را طرح کند، اما در پاسخ گفتن، تلاش یا وقت کمتری صرف کند و سریع از آن بگذرد و این گونه، شبهه در ذهن فراگیران تثبیت می شود.
گاهی ممکن است استاد شبهه را طرح کند و پاسخ آن را به جلسه بعد واگذار نماید، این خطرناک ترین نوع طرح شبهه است. زیرا در فاصله زمانی تا جلسه بعد ممکن است فراگیر دچار اشکالات عدیده شود و ناآرامی حاصل از شبهه او را آزار دهد، یا آن را با دیگران در میان گذارد و دیگران به جای پاسخ به تقویت اصل شبهه کمک کنند. یا در جلسه بعدی برخی از فراگیران غایب باشند، یا استاد به هر دلیل نتواند در جلسه بعدی شرکت کند، که همه این عوامل باعث شود که شبهه در ذهن فراگیران استقرار یابد و به راحتی نتوان بدان پاسخ داد.
2. ذکر مطالب غیر یقینی
مطالب استاد باید مستند و یقینی باشد، گفتن عبارت «گمان می کنم چنین باشد» یا «حدس من این چنین می گوید» و یا... مطالب درسی را با تردید همراه می سازد. اگر استاد مطلبی را بر اساس شنیده ها بگوید، بهتر است اشاره کند که این مطلب را در جایی ندیده ام، اما چنین گفته اند.
3. توجیه اشتباهات
استادی که پاسخ سؤالی را نمی داند نباید بدان پاسخ دهد، به خصوص سؤال کلامی یا فقهی، که با اعتقاد یا عمل فراگیر همراه خواهد بود. اگر استاد به سؤالی پاسخ داد و سپس فهمید که آن پاسخ اشتباه بوده است، باید اشتباه خود را بپذیرد، نه آن که آن را توجیه کند.
4. جدال و رقابت با شاگردان یا توهین به آنان
استادی که با شاگرد خود جدال می کند، ابهت خویش را در معرض زوال قرار می دهد و استادی که ناخودآگاه توهین بر زبان می راند، خویش را در معرض توهین شدن قرار می دهد.
5. خجالت دادن شاگردان
انتقاد از شاگرد در جمع، قطع کردن سخن او، اجازه سخن ندادن به او، توبیخ او در جمع و... همگی اسباب خجالت دادن شاگرد است که باید از آن پرهیز کرد.
6. درگیری با مسئولین آموزشی
اگر برنامه ای تصویب شد باید اجرا شود. انتقادات باید در جوی دوستانه طرح گردد. طرح انتقاد از مسئولان آموزشی در کلاس سبب تضعیف برنامه و سلب اعتماد فراگیران از مرکز آموزشی می شود.
7. خودستایی و غرور
تواضع استاد، بهترین درس او به شاگردان است. فضل فروشی، ذکر مکرر امتیازات با لحنی متکبرانه، خود بزرگ بینی، راه رفتن متکبرانه در کلاس و.. . همگی نشانه غرور استاد است که آثار ویران کننده ای به دنبال دارد.
8. تحقیر خود
چنانچه تکبر مذموم است، تواضع ذلیلانه نیز که نشانه خود کم بینی است مورد مذمت و نکوهش عالمان اخلاق می باشد.
9. طرح مسائل تشنج زا و اختلاف انگیز
10. امر و نهی مستمر به شاگردان
پی نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه، قصار 89.
[2] . تصنیف غررالحکم، ص 414.
منبع: حوزه نت