حرف آخر (سوره قیامت، بخش ششم)

همه انسان ها در روز قیامت دوباره زنده می‌شوند، اعمال آن ها در پیشگاه الهی سنجیده می‌گردد و به کیفر یا پاداش درستکاری یا بدکاری خود می‌رسند.
دوشنبه، 30 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ناهید اسدی
موارد بیشتر برای شما
حرف آخر (سوره قیامت، بخش ششم)
حرف آخر را باید همان اول می زد؛ اما نزده بود و حالا خیلی دیر بود. شاید بیست سال، شاید دویست سال، شاید یک میلیون سال و شاید هم بیش از این ها دیر شده بود. زمان را از دست داده بود. حسابش از دستش بیرون رفته بود و حالا خودش را می دید و خودش را که انگار از یک خواب هزار ساله تازه برخاسته است. همه چیز برایش عجیب بود. عجیب تر آن که همه چیز را می توانست به خاطر بیاورد. گویی همه ی مدتی که در دنیا بود همین یک ساعت پیش بود. همه ی صحنه ها به خاطرش می رسید. خوب و بد، زشت و زیبا، کوچک و بزرگ. حتی یادش آمد سوم دبیرستان که بود چگونه یک سوال مهم سه نمره ای را از روی دست جلوی اش با مهارت تمام دید زده و نوشته بود. آن روز در سالن امتحان به بهانه ی این که آب می خواهد بابای مدرسه را صدا زده بود. لیوان را که به دهان نزدیک می کرد در همان لحظه دو چشمش را همچون تلسکوپ روی برگه جلویی زوم کرده بود و...وای ی ی ی.

همه چیز چه قدر زود گذشته بود و حالا از خوابی سنگین برخاسته بود. دهانش تلخ بود. یادش آمد از چیزی رنج می برد. دلش سرد و افسرده بود. شاید به این خاطر بود که نمازش را نخوانده بود؛ ولی فکر کرد او هیچ وقت سرش به خاک نرسیده است و حالا باید از خاک بر می خاست. تا زنده بود این حرف ها را باور نداشت. به یادآورد در دنیا چه معرکه هایی که نمی گرفت. وقتی دوستانش دورش جمع می شدند حرف هایش نقل مجلسشان می شد.

- «همه ی این حرف ها کشک است. چه کسی این راه را رفته و چه کسی برگشته است؟»

و حالا همه چیز را پایان یافته می دید. یک روز به فرمان پدر به بانک رفته بود تا چکی یک میلیونی را نقد کند. در راه پول هایش را زده بودند. در آن لحظه فکر می کرد همه ی دنیا دور سرش تاب می خورد. حالا هم حس می کرد دنیا هزار بار دور سرش تاب می خورد بی آن که پولی از او زده باشند؛ اما انگار چیز دیگری را باخته بود که قیمتش هزار برابر بیشتر از چک پدرش بود. خودش را، خودش را باخته بود.

- «پس آیا همه این حرف ها راست بود؟ مردن، زنده شدن؟ رسیدگی به اعمال زشت و زیبا؟»

ـ «چه خیال می کردی؟»

- «وای ی ی ی ی.»

- «وای گفتن البته حرف خوبی است؛ اما اگر فرصت ها را لگدمال نکرده بودی.»

اما تو همه چیز را پایمال کردی. باید این وای را همان اول می گفتی، نه حالا که هیچ سرمایه ای برایت نمانده است. باید حرف آخر را همان اول می زدی؛ اما نزدی.

حالا دیدی همه ی حرف هایی که از زنده شدن مردگان می زدند راست است؟ حالا توهمه چیزت را باختی. کافی بود به خودت نگاه می کردی. آن وقت می دیدی ماده اولیه تو چه بوده است. شاید به راه می آمدی و این قدر سر به هوا نمی رفتی. تو را از نطفه، همان اسپرمی که در کتاب ها خوانده  بودی آفریدند. به تو جان بخشیدند و حالا دیدی همان خدایی که تو را بر قطره ای آب تصویرگری کرد همان خدا دوباره تو را زنده کرده است و...

وای بر تو که این همه نشانه ها را از او دیدی و نادیده گرفتی...

فَلا صَدَّقَ وَلاصَلَّى(31) وَلکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى(32) ثُمَّ ذَهَبَ إِلى‏ أَهْلِهِ یَتَمَطَّى(33) أَوْلى‏ لَکَ فَأَوْلى‏(34)
ثُمَّ أَوْلى‏ لَکَ فَأَوْلى‏ (359) أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدىً(36) أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنى‏(37) ثُمَّ کانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى (38) َجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثى‏(39) أَ لَیْسَ ذلِکَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتى‏(40(

او(در دنیا که بود) نه ایمان آورد و نه نمازی خواند، بلکه تکذیب کرد، و روى (از حق) برگرداند* آن گاه با غرور به سوى خانواده خود رفت* پس وای بر تو و وای بر تو* باز هم وای و(دو صد) وای بر تو* آیا انسان گمان مى  کند بیهوده رها می شود؟* مگر(آغازش)از نطفه‏ اى از منى که در رحم ریخته مى ‏شود نبود؟* پس از آن به صورت خون بسته در آمد، و(خدایش) او را آفرید و موزون ساخت؟* و از او دو جفت مرد و زن آفرید.* آیا (خدایی با این قدرت) نمی تواند مردگان را زنده کند؟

 

سرود سوره

نیاوردی ایمان به پروردگار
نه یک سجده بر خاک، شب های تار
شنیدی تو حرف پیام آوران
چه سودت که گفتی دروغ است آن
زباطل چنین رشته ها بافتی
از ایمان و دین روی بر تافتی
چنان چوب خشکی که بی بار و بر
عذاب خدایت سزاوارتر
چه پندارد انسان؟ رها گشته است؟
چو برگی زشاخه جدا گشته است؟
چه بود اولش غیر از آب منی؟
پدید آمد از آب مرد و زنی
به امر خدا نطفه هشیار گشت
از آن قطره نسلی پدیدار گشت
خدایی که از نطفه می سازدت
هم او در قیامت بپردازدت

 
نویسنده: مرتضی دانشمند


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها