ماده چیست؟
در پاسخ به این سؤال از قول ژرژپلیت سر در ص 14 کتاب اصول مقدماتی فلسفه چنین آمده است: «معمولا، مردم اینطور تصور می کنند که ماده چیزی است مقاوم و سست که به لمس درآید. در عهد قدیم یونان نیز ماده به این شکل توصیف می شده است. امروز در سایه علوم می دانیم که این تعریف خطاست». در صفحه و همین کتاب ژرژپلیت سر تعریف ماده را از قول لنین به صورت زیر بیان می کند: «تصور ماده جز آن حقیقت عینی که به احساس ما رسیده است چیز دیگری نیست.»
این تعریف شباهتی با تعریف بالا دارد، یعنی همانطور که در بالا گفته شده است، ماده چیزی است مقاوم و سست که به لمس درمی آید، لنین نیز می گوید ماده حقیقتی است عینی که به احساس ما رسیده است. در همین صفحه در جواب این سؤال که ماده چگونه چیزی است گفته شده است، جواب این سؤال با ما نیست، به عهده علم است. ولی مؤلف کتاب زمینه تاریخ فلسفه نوشته خلیا بیچ در صفحه .. این کتاب مفهوم ماده را از قول لنین بصورتی دیگر مطرح می سازد و تعریف لنین را راه گشای دانشمندان تلقی می کند:
«لنین دستاوردهای تمامی فلسفه ماقبل را جمع بندی کرده، تعریفی از ماده بدست داده است که دانشمندان علوم طبیعی را از بن بست رهایی می بخشد و به آنها کمک می کند تا بر ماتریالیسم کهنه، غیرعلمی، غیر دیالکتیکی و مکانیستی فایق آیند، این تعریف چنین است « ماده مقولهای است فلسفی به معنای واقعیت عینی که انسان از طریق حواس خود آن را احساس می کند و حواس از آن عکسبرداری کرده و آن را منعکس می کند، در حالی که آن واقعیت عینی مستقل از حواس ما وجود دارد.»
چنانچه ملاحظه می شود این تعریف نیز مانند تعریفی است که مردم از ماده می کنند و با تعریفی که دانشمندان از ماده ارائه می دهند تفاوت دارد. در این تعریف لنین تصور کرده است که ذهن آدمی مانند دوربین عکاسی است و از ماده یا امور مادی از طریق حواس عکسبرداری کرده و مفهوم ماده را برای ما طرح می نماید. ماده هم به عنوان مرکز تشعشع یا مرکز انتشارات مورد بحث قرار می گیرد و هم به عنوان حرکات موجی. مرکز تشعشع و سیستم پیچیده حرکات موجی هردو به صورت مفهوم ریاضی قابل تجسم هستند. همانطور که در پیش گفته شد، ذهن مانند جعبه عکاسی نیست ومفاهیم علمی تصویرهایی نیستند که ذهن با کمک حواس از اشیاء یا پدیده ها تهیه می کند. تعاریف و مفاهیم همه ساخت ذهن هستند ولی در برخورد به ماده یا پدیده مادی مطرح می شوند. دوباره مثال انرژی را در نظر آورید. اما اینکه ماده یا امر مادی در زمان و مکان وجود دارد و مستقل از ذهن ما می باشد امری نیست که مورد انکار کسی باشد. به عبارت دیگر فیلسوفان، دانشمندان و افراد عادی همه به وجود اشیاء مادی اعتقاد دارند و آنها را مستقل از ذهن، موجود تلقی می کنند.
این تعریف شباهتی با تعریف بالا دارد، یعنی همانطور که در بالا گفته شده است، ماده چیزی است مقاوم و سست که به لمس درمی آید، لنین نیز می گوید ماده حقیقتی است عینی که به احساس ما رسیده است. در همین صفحه در جواب این سؤال که ماده چگونه چیزی است گفته شده است، جواب این سؤال با ما نیست، به عهده علم است. ولی مؤلف کتاب زمینه تاریخ فلسفه نوشته خلیا بیچ در صفحه .. این کتاب مفهوم ماده را از قول لنین بصورتی دیگر مطرح می سازد و تعریف لنین را راه گشای دانشمندان تلقی می کند:
«لنین دستاوردهای تمامی فلسفه ماقبل را جمع بندی کرده، تعریفی از ماده بدست داده است که دانشمندان علوم طبیعی را از بن بست رهایی می بخشد و به آنها کمک می کند تا بر ماتریالیسم کهنه، غیرعلمی، غیر دیالکتیکی و مکانیستی فایق آیند، این تعریف چنین است « ماده مقولهای است فلسفی به معنای واقعیت عینی که انسان از طریق حواس خود آن را احساس می کند و حواس از آن عکسبرداری کرده و آن را منعکس می کند، در حالی که آن واقعیت عینی مستقل از حواس ما وجود دارد.»
چنانچه ملاحظه می شود این تعریف نیز مانند تعریفی است که مردم از ماده می کنند و با تعریفی که دانشمندان از ماده ارائه می دهند تفاوت دارد. در این تعریف لنین تصور کرده است که ذهن آدمی مانند دوربین عکاسی است و از ماده یا امور مادی از طریق حواس عکسبرداری کرده و مفهوم ماده را برای ما طرح می نماید. ماده هم به عنوان مرکز تشعشع یا مرکز انتشارات مورد بحث قرار می گیرد و هم به عنوان حرکات موجی. مرکز تشعشع و سیستم پیچیده حرکات موجی هردو به صورت مفهوم ریاضی قابل تجسم هستند. همانطور که در پیش گفته شد، ذهن مانند جعبه عکاسی نیست ومفاهیم علمی تصویرهایی نیستند که ذهن با کمک حواس از اشیاء یا پدیده ها تهیه می کند. تعاریف و مفاهیم همه ساخت ذهن هستند ولی در برخورد به ماده یا پدیده مادی مطرح می شوند. دوباره مثال انرژی را در نظر آورید. اما اینکه ماده یا امر مادی در زمان و مکان وجود دارد و مستقل از ذهن ما می باشد امری نیست که مورد انکار کسی باشد. به عبارت دیگر فیلسوفان، دانشمندان و افراد عادی همه به وجود اشیاء مادی اعتقاد دارند و آنها را مستقل از ذهن، موجود تلقی می کنند.
مفهوم علمی ماده
برتراند راسل در کتاب رئوس مطالب فلسفه در فصل مربوط به ساختمان اتم چنین می گوید: «نکته مهمی که از تئوری جدید - تئوری نسبیت - برای فیلسوف مطرح می شود ناپدید شدن ماده به عنوان یک چیز است. (بجای شیئیت ماده انتشارات از یک محل اساس ماده را تشکیل میدهد. منظور از محل ناحیه ای است که از آن انرژی ممکن است بیرون آید...»
به طور کلی در فیزیک جدید ماده هم به عنوان مرکز تشعشع یا مرکز انتشارات مورد بحث قرار می گیرد و هم به عنوان حرکات موجی. مرکز تشعشع و سیستم پیچیده حرکات موجی هردو به صورت مفهوم ریاضی قابل تجسم هستند. همانطور که گفته شد کسی در وجود امر مادی تردید نمی کند. همینطور استقلال امور مادی از انسان نیز قابل تردید نمیباشد . اما بحث از وجود اشیاء در زمان و مکان معین و زمان و مکان را امور مطلق تلقی کردن با آنچه در فیزیک جدید مطرح است تطبیق نمی کند.
برتراند راسل در کتاب رئوس مطالب فلسفه ضمن بحث درباره نسبیت می۔ نویسد: «معرفت عمومی و نظر فیزیک دانان پیش از طرح مسأله نسبیت مبتنی بر وجود زمان و مکان مطلق بود. اگر دو واقعه در مکانهای مختلف رخ دهند، فرض براین است که این دو واقعه «همزمان» هستند، در صورتی که این فرض درست نیست...» آنچه فلسفه از تئوری نسبیت نتیجه می گیرد، عقیده مربوط به یک «زمان جهانی» و یک «مکان پایدار» و پذیرفتن جایگاه به جای هریک از این دو می باشد. تصور مکان نیز مبهم است. حرکت زمین و خورشید نیز تصور مکان معین را دچار اشکال می کند. بنابراین تنها می توان درباره یک مکان در وقت معین بحث نمود. ولی وقت معین معلوم نیست مگر اینکه شما خود را به یک مکان محدود سازید. در این صورت تصور مکان ناپدید می گردد.
نتیجه ای که ژرژ پلیت سر از بحث ماده می گیرد و در صفحه ۹۹ کتاب اصول مقدماتی فلسفه آمده است ارتباطی به بحث درباره ماده و استقلال ماده از انسان و وجود ماده در زمان و مکان ندارد. او می گوید: «از این تحقیقات نتیجه می گیریم که فرض ذات ازلی (روح خالص خالق یکتا، امکان پذیر نیست، زیرا خالقی که خارج از مکان و زمان باشد یک چیزی است که نمی تواند وجود داشته باشد و...» معلوم نیست که این نتیجه چگونه از بحث درباره ماده حاصل می گردد. آنچه مادیون می خواهند اثبات کنند وجود امر مادی و استقلال آن از انسان است. اما این بحث دلالت ندارد براینکه هرچه در جهان هست ماده یا بادی است.
دانشمندان برای توضیح پیدایش یا تحولات جهان وجود خدا را اثبات می کنند. آنچه مسلم است زمان و مکان رابطه میان موجودات را بیان میدارند. به قول یکی از فیلسوفان زمان ترتیب موجود شدن موجودات و مکان ترتیب موجود بودن موجودات است. آنچه موجودات را خلق می کند خارج از زمان و مکان است، زیرا زمان و مکان به هر صورت که مطرح گردد، نحوه ارتباط موجودات را نشان می دهد. بنابراین آنچه موجودات را می آفریند، نمی تواند در ظرف زمان و مکان قرار گیرد.
منبع: اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، علی شریعتمداری، چاپ پنجاه و سوم، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1391
به طور کلی در فیزیک جدید ماده هم به عنوان مرکز تشعشع یا مرکز انتشارات مورد بحث قرار می گیرد و هم به عنوان حرکات موجی. مرکز تشعشع و سیستم پیچیده حرکات موجی هردو به صورت مفهوم ریاضی قابل تجسم هستند. همانطور که گفته شد کسی در وجود امر مادی تردید نمی کند. همینطور استقلال امور مادی از انسان نیز قابل تردید نمیباشد . اما بحث از وجود اشیاء در زمان و مکان معین و زمان و مکان را امور مطلق تلقی کردن با آنچه در فیزیک جدید مطرح است تطبیق نمی کند.
برتراند راسل در کتاب رئوس مطالب فلسفه ضمن بحث درباره نسبیت می۔ نویسد: «معرفت عمومی و نظر فیزیک دانان پیش از طرح مسأله نسبیت مبتنی بر وجود زمان و مکان مطلق بود. اگر دو واقعه در مکانهای مختلف رخ دهند، فرض براین است که این دو واقعه «همزمان» هستند، در صورتی که این فرض درست نیست...» آنچه فلسفه از تئوری نسبیت نتیجه می گیرد، عقیده مربوط به یک «زمان جهانی» و یک «مکان پایدار» و پذیرفتن جایگاه به جای هریک از این دو می باشد. تصور مکان نیز مبهم است. حرکت زمین و خورشید نیز تصور مکان معین را دچار اشکال می کند. بنابراین تنها می توان درباره یک مکان در وقت معین بحث نمود. ولی وقت معین معلوم نیست مگر اینکه شما خود را به یک مکان محدود سازید. در این صورت تصور مکان ناپدید می گردد.
نتیجه ای که ژرژ پلیت سر از بحث ماده می گیرد و در صفحه ۹۹ کتاب اصول مقدماتی فلسفه آمده است ارتباطی به بحث درباره ماده و استقلال ماده از انسان و وجود ماده در زمان و مکان ندارد. او می گوید: «از این تحقیقات نتیجه می گیریم که فرض ذات ازلی (روح خالص خالق یکتا، امکان پذیر نیست، زیرا خالقی که خارج از مکان و زمان باشد یک چیزی است که نمی تواند وجود داشته باشد و...» معلوم نیست که این نتیجه چگونه از بحث درباره ماده حاصل می گردد. آنچه مادیون می خواهند اثبات کنند وجود امر مادی و استقلال آن از انسان است. اما این بحث دلالت ندارد براینکه هرچه در جهان هست ماده یا بادی است.
دانشمندان برای توضیح پیدایش یا تحولات جهان وجود خدا را اثبات می کنند. آنچه مسلم است زمان و مکان رابطه میان موجودات را بیان میدارند. به قول یکی از فیلسوفان زمان ترتیب موجود شدن موجودات و مکان ترتیب موجود بودن موجودات است. آنچه موجودات را خلق می کند خارج از زمان و مکان است، زیرا زمان و مکان به هر صورت که مطرح گردد، نحوه ارتباط موجودات را نشان می دهد. بنابراین آنچه موجودات را می آفریند، نمی تواند در ظرف زمان و مکان قرار گیرد.
منبع: اصول و فلسفه تعلیم و تربیت، علی شریعتمداری، چاپ پنجاه و سوم، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران 1391