1. فرشتگان از منظر امیر المؤمنین علی علیه السلام
حضرت علی ع در مورد فرشتگان چنین می فرمایید: «. سپس خدای سبحان برای جای دادن در آسمانها و آباد کردن برترین آسمان از ملکوتش فرشتگانی بدیع و شگفت انگیز آفرید. خداوند این فرشتگان را گوناگون آفرید و آنان را در آن مقام ها که دارند امین وحی خود ساخت و از دودلی و ناباوری نگاهشان داشت. آنان را به زیادت یاری مدد کرد و دل هایشان را در پوششی از تواضع و خشوع و آرامش در آورد». (1)۲. مراتب و انواع فرشتگان در کلام امام سجاد علیه السلام
حضرت امام سجاد عالی می فرماید: خداوندا حاملان عرشت که از تسبیح تو سستی نگیرند و از تقدیس تو ملول نگردند و از عبادت تو خسته نشوند و کوتاهی را بر جد و کوشش در اجرای فرمان تو برنگزینند و از اشتیاق به تو غفلت نورزند و اسرافیل صاحب صور و میکائیل که در نزد تو از مقامی ارجمند و جایگاهی بلند از اطاعت برخوردار است و جبرئیل که امین وحی تو و فرمانروا در میان آسمانیان است و در نزد تو جایگاه و منزلتی دارد و مقرب درگاه توست. پس بر همه اینان درود فرست و نیز بر فرشتگانی که در مقامی پایین تر از اینها قرار دارند، از ساکنان آسمانهایت و امینان بر رسالتهایت و آنان که از سخت کوشی ملالی به آنان دست ندهد.(2)٣. سلسله مراتب ملائکه در انجام وظایف
بعضی از ملائکه مقام بلندتری دارند و امر خدای تعالی را گرفته و به پایین تر خود می رسانند و در تدبیر بعضی امور، پایین تر خود را مأمور می کنند و این در حقیقت توسطی است که دارنده مقام بلندترین، بین خدا و بین پایین تر خود دارد. مثلا توسطی که ملک الموت در مسئله قبض ارواح دارد و پایین تر خود را مأمور به آن می کند. خدای متعال از خود آنان حکایت کرده که گفته اند «و ما منا الاله مقام معلوم» هیچ یک از ما نیست مگر آنکه مقامی معلوم دارد.(3)خداوند خلق کرد عقل را - و آن اولین مخلوق از روحانیین و از یمین عرش است - از نور حضرتش. پس به او فرمود: پشت کن. عقل پشت کرد. پس به او فرمود: روی نما. پس اقبال نمود. پس خداوند فرمود: من تو را مخلوقی عظیم آفریدم و بر جمیع خلایق کرامت بخشیدم. آنچه از تدبر در آیاتی که در شأن ملائکه وارد شده به دست می آید آن است که بین خود ملائکه از نظر قرب به حق، تقدم و تأخر وجود دارد و ملک متأخر نسبت به اوامر متقدم تبعیت کامل دارد. به طوری که فعلش فعل متقدم و قولش عین قول او می باشد.۴. فرشتگان مقرب
به فرموده مرحوم فیض کاشانی از آن رو که فرشتگان مقرب را حجاب نیست (زیرا که از پوشش ها به دورند)، هم ذات خودشان بر خودشان آشکار و قابل ادراک است و هم ذات برخی برای برخی دیگر و ظهور موجودات دیگر به سبب آنهاست. پس فرشتگان مقرب، انوار مجرد و شعاعهای الهی و انوار قاهره اند و همه زنده، دراک و عالم اند و عالمشان، عالم قدرت است. فرشته مافوق بر فرشته پایین تر از خود قهر و اشراق و احاطه دارد و پایین تر عشق و اراده و محبت به مافوق خود داشته و او را مشاهده تواند کرد، بی آنکه به آن احاطه داشته باشد؛ زیرا مقهور مافوق خود است و خداوند از همه سو بر آنها احاطه و بر همه بندگانش قهر و غلبه دارد .تمام این گروه از فرشتگان خود را مسرور و مبتهج به ذات خدا می بینند؛ زیرا خود را به خدا شناخته اند؛ پس لذتشان هم به ذات خدای سبحان است؛ اما لذتشان به خود، از آن جهت است که خود را بنده و گوش به فرمان خدا می بینند؛ پس پیوسته به مطالعه آن جمال مشغول اند و لحظه ای به خود چشم نمی دارند؛ چرا که فانی در ذات محبوب اول گشته اند.
۵. تجرد فرشتگان
شاید بتوان استظهار کرد که فرشتگان، ماده قبلی ندارند، اما جن و انس موجوداتی جسمانی هستند که از ماده خلق شده اند. بر این اساس شاید بتوان دریافت که فرشتگان موجودات جسمانی نیستند و منطبق اند بر آنچه که در فلسفه مجرد» می نامیم و ممکن است که مجرد برزخی یا مجرد تام عقلانی باشند و یا چه بسا به حسب مراتب فرق کنند: برخی فرشتگان برزخی، مجرد برزخی باشند یعنی شکل و قیافه داشته باشند و خواص ماده را نیز، آنطور که در روایات آمده است که نکیر و منکر به صورت های مختلف، به دیده انسان مرده ظاهر می شوند و برخی نیز ممکن است مجرد تام باشند. (4)قال الامام الصادق علیه السلام: أن الله خلق العقل و هو اول خلق من الروحانیین عن یمین العرش من نوره. فقال له آدبر فادبر. ثم قال له اقبل فاقبل؛ فقال الله تعالی خلقتک خلقا عظیما و کرمتک علی جمیع خلقی».(5)
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: خداوند خلق کرد عقل را - و آن اولین مخلوق از روحانیین و از یمین عرش است - از نور حضرتش. پس به او فرمود: پشت کن. عقل پشت کرد. پس به او فرمود: روی نما. پس اقبال نمود. پس خداوند فرمود: من تو را مخلوقی عظیم آفریدم و بر جمیع خلایق کرامت بخشیدم.
از امام على (علیه السلام) درباره عالم علوی سؤال شد. ایشان در جواب فرمودند: صور عاریة عن المواد، خالیة عن القوة و الاستعداد تجلی لها فأشرقت و طالعها فتلالات»" عالم بالا صورت هایی است که از مواد عاری هستند و از قوه و استعداد، خالی. خدا به آنها تجلی کرده و در اثر تجلی، روشن شده اند و به آنها نمایان شده و در نتیجه تلالؤ پیدا کرده و پرتو افکن شده اند.
این بیان اشاره به تجرد اصطلاحی (تجرد از ماده) عالم بالاست و البته فقدان ماده، مستلزم فقدان خواص ماده خواهد بود که قوه و استعداد بوده باشد. خاصیت موجود مفارق ماده این است که هرکمالی که برای آن امکان دارد، در اول وجود با آن همراه و موجود است و دیگر به واسطه حرکت و انتقال از حالی به حالی، چیزی را از دست داده و چیزی را به دست نمی آورد؛ چنان که خاصیت عمومی مادیات همین است. لازمه این مطلب هم این است که هر نورانیت وجودی و تجلی ربوبی که بر آیینه ذات آن موجود مفارق ماده افتد، بی این که مقداری از آن را در مخزن استعداد و قوه خود نگاه دارد، مانند آیینه صیقلی، همه را پس داده و به خارج از خود منعکس سازد.(6)
پینوشت:
١. نهج البلاغه، خطبه ۸۹
۲. صحیفه سجادیه، دعای سوم.
٣. المیزان، ج ۴، ص ۱۹
3. معارف قرآن، ص۲۹۴.
4. الکافی، کتاب العقل و الجهل، ۲۱ ، ۱، ح ۱۴.
5. آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص۴۲۳
6. شیعه (مجموعه مذاکرات)، ص ۱۴۹.
منبع: تفکرعقلی در کتاب و سنت، حمیدرضا رضانیا، چاپ دوم، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی، قم 1393