اسم دخترانه که حرف اول آن گ باشد

در ادامه فهرست کاملی از اسم دختر که با حرف گ (گاف) شروع می‌شود را به همراه معنی اسم و معرفی ریشه آن می خوانید.
دوشنبه، 14 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسم دخترانه که حرف اول آن گ باشد

اسامی فارسی

گراناز
گران ناز
 
گرانناز
دارای ناز، کرشمه و غمزه‌ی فراوان؛ دارنده‌ی قشنگی و زیبایی زیاد؛ جذاب و خوشایند
 
گرامیدخت
گرامی + دختر = دختر عزیز و محترم
 
گرانمهر
آن که مهر و محبت بسیار دارد، بسیار مهربان.
 
گردآفرین
گُرد آفرید
 
گردآفرید
دختر جنگاور ایرانی که در دژ سپید در مرز ایران و توران با سهراب جنگید، فرزند گژدهم
 
گردیه
از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام خواهر بهرام چوبین (سردار ساسانی)
 
گشتا
بهشت، پردیس
 
گشین
(گش = خوب، خوش، با ناز راه رفتن + ین (پسوند نسبت))، (به مجاز) زیبا و دوست داشتنی.
 
گل آذین
زینت گل، آرایش گل، چگونگی قرار گرفتن گل‌ها بر روی ساقه
 
گل آرا
زینت دهنده گل، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر روشنک بنا به بعضی نسخه‌های شاهنامه
 
گل آسا
مانند گل
 
گل آور
(گل + آور (جزء پسین) = آورنده، دارنده)، گل آورنده، گلدارنده؛ (به مجاز) زیبا و با طراوت
 
گل آویز
مرکب از گل + آویز (آویخته شده)
 
گل افروز
مرکب از گل + افروز (افروزنده)
 
گل افشان
افشاننده‌ی گل یا ریزنده‌ی گل، گل فشان
 
گل اندام
دارای پیکر ظریف و زیبا همانند گل
 
گل بهار
گلی که در بهار شکفته می‌شود، شکوفه گل
 
گل پر
دانه معطری به شکل پولکهای زرد کوچک که دارویی است.
 
گل پرست
دوستدار گل
 
گل پری
زیبا چون گل و پری
 
گل پناه
پناه گل
 
گل تاج
تاجی پر از گل
 
گل جهان
گل جهان، بهترین و زیباترین گل در جهان
 
گل دانه
دانه گل
 
گلاب
مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب به دست می‌آید.
 
گلابتون
رشته‌های نازک طلا و نقره که همره تارهای ابریشم در زری بافی به کار می‌رود.
 
گلاسا 
مانند گل، مرکب از گل و پسوند مشابهت
 
گلاله 
 کاکل مجعد، موی پیچیده
 
گُلان
منسوب به گل؛ گلها؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف
 
گلبَر
آن که آغوشش چون گل لطیف و نازک است؛ گونه‌ای از گلها
 
 
گلباران
برای تمجید و احترام زیاد استفاده می‌شود.
 
گلبان
نگهدارنده و محافظ، نام مادر ابرانواس شاعر ایرانی قرن دوم
 
گلبانو
بانویی زیبا چون گل
 
گلبخت
(گل + بخت = سرنوشت، طالع)، (به مجاز) زیبا و لطیف و دوست داشتنی.
 
گلبر
آن که سینه و آغوشش چون گل لطیف و نازک است.
 
گلبرگ
هر یک از اجزای پوششی گل، چهره و رخسار
 
گلبن
بوته یا درخت گل 
 
گلبوته
بوته گل
 
گلبیز
گل افشان، گلریز، معطر، خوشبو
 
گلپاد
نگهبان گل
 
گلپاره
قطعه‌ی گل، تکه ی گل؛ (به مجاز) زیبا و با طراوت
 
گلپر
دانه‌ی معطری به شکل پولک‌های زرد کوچک
 
گلپری
گل+ پری = (به مجاز) زیباروی و دارای اندام ظریف، (به مجاز) زیباروی با طراوت که دارای اندام ظریف مثل پری است.
 
گلپسند
زیباروی مورد پسند
 
گلپونه
گلهای کوچک معطر به رنگ صورتی یا بنفش، پونه جوان و تازه
 
گل‌پیکر
ویژگی آن که پیکرش مثل گل زیبا و لطیف است، گل اندام
 
گل‌جهان
ویژگی کسی که به لحاظ خصوصیت ویژه‌ای (نظیر زیبایی) در دنیا ممتاز و سرآمد باشد؛ (به مجاز) زیبارو.
 
گل‌چمن
گلِ چمن؛ (به مجاز) زیباروی و لطیف و خرّم.
 
گلچهر
گلچهره، آن که چهره‌ای زیبا چون گل دارد، زیبا رو
 
گلچهره
گلچهر، آن که چهره‌ای زیبا چون گل دارد، زیبا رو
 
گلچین
آن که گل می‌چیند، چیننده‌ی گل، هم چنین به معنی منتخب و برگزیده
 
گلخندان
گلخند (شکفتن شکوفه‌ها)
 
گلخنده
گلخند
 
گلدانه
بذرِ گل؛ (به مجاز) آن که ویژگی گل شدن (زیبا، لطیف و با طراوت) را دارد.
 
گلدخت
(گل+ دخت = دختر)، دخترِ گل، دخترِ دارای صفات گل؛ (به مجاز) زیبا و لطیف.
 
گلدیس
چون گل، مانند گُل؛ (به مجاز) زیبارو و لطیف
 
گلرخ
زیبا رو، گلچهره، دختری که چهره‌ای زیبا چون گل دارد.
 
گلرنگ
به رنگ گل
 
گلرو
گلچهره، آن که صورتی زیبا همانند گل دارد، زیبا رو
 
گلریز
گل ریختن بر جایی یا بر سر و پای کسی، دارای نقش گل، همچنین نام یکی از گوشه‌های موسیقی ایرانی می‌باشد.
 
گلزاد
زاده گل
 
گلزار
گلستان
 
گلزر
گل طلا، گل طلایی رنگ؛ (به مجاز) زیبا و لطیف.
 
گلزری
گلزر
 
گلسا
گلسان، مانند گل
 
گلسان
گلسا، مانند گل
 
گلستانه
نام روستایی در نزدیکی کاشان
 
گلسر
آن که سر و رویی چون گل دارد.
 
گلستانه
منسوب به گلستان، گلستان
 
گلسرخ
هر گلی که سرخ باشد، وَرد؛ (به مجاز) زیبارو
 
گلشا
بهترین و زیباترین گل، شاه گلها
 
گلشاد
گل خندان و شاداب، آن که با دیدن گل شاد است.
 
گلشهر
از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر پیران ویسه پادشاه تورانی
 
گلشید
گلی که چون خورشید می‌درخشد.
 
گلشکر
(گل + شکر= (به مجاز) لب معشوق، زیبارو)، لب گلگون معشوق، گلِ زیبارو
 
گلشَن
گلستان
 
گلفام
به رنگ گل سرخ، گلگون
 
گلطلا
گلزر
 
گلفشان
گل افشان
 
گلگون
به رنگ گل سرخ
 
گلگونه
گلگون
 
گلگیس
ویژگی آنکه گیسوانش چون گل خوشبو، خوش رنگ و لطیف است.
 
گلمهر
(گل + مهر = خورشید)، (به مجاز) آفتاب، گل خورشید، گل آفتاب، گل آفتابگردان
 
گلنار
گل درخت انار که سرخ رنگ است، از شخصیتهای شاهنامه
 
گلناز
دارای ناز و عشوه‌ای چون گل
 
گلنام
دارای نامی زیبا چون گل
 
گلندام
گل اندام
 
گلنواز
نوازش کننده گل
 
گلنوش
مرکب از گل + نوش (عسل)، نام یکی از لحن‌های قدیم موسیقی ایرانی
 
گلنسا
زیباروی زنان؛ (به مجاز) بسیار زیبار
 
گلی
منسوب به گل، مانند گل، به رنگ گل
 
گلیا
منسوب به گل
 
گلیار
یار و همدم گل، نام روستایی در نزدیکی مهاباد
 
گلین
منسوب به گل، به رنگ گل
 
گندمک
گندم کوچک، سبزی بهاره خوردنی
 
گوهر
سنگ قیمتی و گرانبها، سرشت، نهاد، جانمایه، اصل و نسب، نژاد
 
گوهرآرا
آراینده گوهر، آراینده جواهر
 
گوهرافروز
افروزنده گوهر
 
گوهربانو
بانوی گرامی و اصیل
 
گوهرتاب
تابنده چون گوهر
 
گوهرتاج
تاجی از گوهر
 
گوهرشاد
دارای سرشتی شاد و خوشحال، نام همسر شاهرخ میرزا پسر امیر تیمور پادشاه گورکانی که مسجد گوهرشاد مشهد به دستور او ساخته شد.
 
گوهرشید
گوهری درخشان چون خورشید
 
گوهرناز
مرکب از گوهر (سنگ قیمتی) + ناز (زیبا)
 
گوهرنگار
مرصع
 
گوهره
نام روستایی در نزدیکی کرمانشاهان
 
گوهرین
جواهرنشان، مرصع
 
گهردخت
دختر دارای اصالت
 
گهرناز
گوهرناز
 
گیتا
گیتی
 
گیتی
جهان، عالم
 
گیتی ناز
آن که موجب فخر و مباهات جهان است.
 
گیسو
موی بلندسر
 
گیلنار
مرکب از گیل (گیلک) + نار (انار)
 
گیهان
کیهان، جهان، دنیا، گیتی


اسامی فارسی - عربی

 گل سیما
گل (فارسی) + سیما (عربی) = کسی که چهره‌ای زیبا همانند گل دارد.
 
گل نسا
گل (فارسی) + نسا (عربی) مرکب از گل + نسا (زنان) نام اصیل ایرانی
 
گلعذار
گل (فارسی) + عذار (عربی)، گلچهره
 
گوهرملک
گوهر (فارسی) + ملک (عربی) پادشاه زاده


اسامی اوستایی- پهلوی

گل
نام زنی در منظومه ویس و رامین
 
گندم
دانه خوراکی غنی از نشاسته


اسامی ترکی

گزل (گوزل)
زیبا، خوشگل، قشنگ؛ ظریف، برازنده، خوب، نیکو، نازنین
 
گلین
عروس
 
گویچک
زیبا، رعنا، قشنگ، خوشگل، دلپسند.


اسامی کردی

گلاره
مردمک چشم، به معنی هر دو چشم هم بکار می‌رود.
 
گلاویژ
ستاره سهیل، به کسر گاف
 
گلباش
از نامهای رایج میان زنان کرد
 
گولی
یک گل


اسامی لری

گوطلا
با ارزش مثل طلا، آنچه یا آنکه به زیبایی طلا باشد.
 
گوهرتاش
گوهر (فارسی) + تاش (ترکی) همتای گوهر


اسامی گیلکی

گیلار
نوعی مرغابی با منقار کوچک که در آبهای شیرین زندگی می‌کند.
 
گیلاکو
دختر زیبای گیلانی
 
گیلانا
دختر زیبای گیلانی
 
گیلوا
نام محلی مردمان گیلان، نام منطقه‌ای از توابع رشت


اسامی ارمنی

گیلدا
طلا


اسامی هندی

گلال
عبیر سرخ


اسامی فرانسوی

گلایل (گلایول)
گلی زینتی و زیبا به رنگ‌های مختلف


اسامی لاتین

گلوریا
فرانسه از لاتین، مجلل، بزرگ، سرافراز


منبع: سایت ستاره


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما