10 دليل براي نترسيدن از شكست و اشتباه

از علل اصلي عدم موفقيت ، هراس كاذب از شكست و اشتباه و عدم تحمل رنج و تلاش است كه باعث مي شود از خير موفقيت بگذريم و يا افسرده شويم . اما حداقل ده دليل زير هميشه مرا از شر هراس شكست رهانيده اند و به من انرژي مي دهند : 1 – انسان جائز الخطاست و موفق ها هم اشتباه مي كنند . من انسانم و انسان هم جايز الخطاست . كامل مطلق خداست و من مانند همه انسان ها اشتباه مي كنم ، شكست مي
دوشنبه، 13 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
10 دليل براي نترسيدن از شكست و اشتباه
10 دليل براي نترسيدن از شكست و اشتباه
10 دليل براي نترسيدن از شكست و اشتباه






از علل اصلي عدم موفقيت ، هراس كاذب از شكست و اشتباه و عدم تحمل رنج و تلاش است كه باعث مي شود از خير موفقيت بگذريم و يا افسرده شويم . اما حداقل ده دليل زير هميشه مرا از شر هراس شكست رهانيده اند و به من انرژي مي دهند :
1 – انسان جائز الخطاست و موفق ها هم اشتباه مي كنند . من انسانم و انسان هم جايز الخطاست . كامل مطلق خداست و من مانند همه انسان ها اشتباه مي كنم ، شكست مي خورم و بارها به در بسته برخورده ام . از آن جا كه اين قانون طبيعت را مي پذيرم به استقبال آن مي روم و بنابرين از شكست و اشتباه جا نمي خورم. ممكن است از هر شكستي ناراحت شوم ولي شكست و همين طور ناراحتي پس از آن را طبيعي مي دانم و به تلاشم ادامه مي دهم . از طرف ديگر عينك مخصوص درشت نمايي منفي ها را بر مي دارم و در كنار هر شكست ، درياي نعمت ها و پيروزي ها را هم مي بينم و بدين وسيله ناراحتي پس از هر شكست را كاهش مي دهم . اين مطالب را حتي زماني كه به مدرسه نمي رفتم كمابيش آموخته بودم .
2 - حقيقت پيروزي و شكست را پيران با تجربه و كودكان درك مي كنند سالها پيش وقتي كودك بودم راه رفتن ، صحبت كردن و خيلي چيزهاي ديگر را با شكست ها و اشتباهات فراوان ولي همراه با تلاش بي وقفه خودم و تشويق هاي مكرر پدر و مادرم كه كوچك ترين موفقيتم را ارج مي نهادند ، بالاخره ياد گرفتم . اگر آن زمان قرار بود نااميد شوم و دست از تلاش بردارم ، هرگز موفق نمي شدم . امروز هم سعي مي كنم كوچك ترين موفقيت خود را ببينم و خودم را تشويق كنم و مي دانم موقعي مي توانم به فرزندانم كمك كنم كه آن ها را از شكست و اشتباه نترسانم و همراهي پيروزي و شكست را به آن ها خاطر نشان كنم .
3 - درون و كنار هر شكست پيروزي وجود دارد . هر شكستي در بطن خود پيروزي دارد و هر بلايي ، خير و بركتي به همراه دارد .
به قول حضرت مولانا :
مر تو را هر زخم كايد ز آسمان
منتظر مي باش خلعت بعد از آن
تجربه زندگي به من نشان داده است كه حتي در بدترين شرايط و در نااميدي محض ، خير و بركت و اميدي وجود دارد كه ممكن است در آن لحظه بحراني ، از خير همراه آن بي خبر باشم ولي با گذشت زمان به خاطر آن بلاي ظاهري سپاسگزار خداوند خواهم بود . علاوه بر اين از هر اشتباه و شكست درس ها فرا مي گيرم و تا اشتباه نكنم نمي آموزم و تا شكست نخورم پيروز نمي شوم .
بنابراين هر شكست و مشكل را غنيمتي مي دانم و به تلاش خود ادامه مي دهم تا سرانجام وضعيت را اصلاح كنم و به نتايج مطلوب دست يابم . گاهي در راه رسيدن به يك هدف چند شكست وجود دارد . بنابراين مواظبم كه تعداد و كميت شكست ها مرا از پاي در نياورد .
4 - چون شكست بي معني است اگر در بي نهايت هم ضرب شود باز هم بي معني است . چون از اشتباه و شكست آن هم به تعداد زياد در هر كاري نمي هراسم ، آزادم كه در راه هر هدفي كه برگزيده ام به راحتي گام بردارم و مي دانم كه با هر شكست به كوله بار تجربه ام اضافه مي شود . اگر قرار بود از شكست و اشتباه بترسم جرات هيچ كاري را نداشتم . با وجود اين گاهي تعدد شكست ها مرا بيش از حد خسته مي كند ، در اين موارد ياد سماجت يك موجود به ظاهر كوچك مي افتم .
شكست هاي متوالي مرا وسوسه مي كند كه شايد بتوانم ركورد مورچه اي را كه در سر راه يك سردار شكست خورده ، ركورد تعداد افتادن را در بردن دانه به بالاي ديوار شكسته بود ، بشكنم .
5 - قدرت بي انتها براي موفقيت در همه موجودات به وديعه گذاشته شده است . حضرت سليمان نبي (ع) به صحبت يك مورچه گوش فرا مي دهد ( سوره اي كه در آن ، داستان آن حضرت آورده شده است به نام مورچه "نمل" است ) . شايد يكي از رموز اين سوره اين باشد كه هر انساني هر چند در مقام و منزلت بالا ، از توجه كردن و محبت ديدن و حتي يادگيري از افراد و مخلوقات به ظاهر پايين تر بي نياز نيست . بنابراين يادگيري از جوان ترها ، بچه ها و به ظاهر پايين تر ها نه تنها شكست و اشتباه نيست بلكه نشانه ذهني باز ، معنوي و آماده يادگيري و پيشرفت است . علت موفقيت سردار شكست خورده هم قابليت پند گرفتن از مورچه بود .
پيام مورچه هم روشن بود :
" جرات شكست خوردن و قدرت و تداوم تلاش تا كسب پيروزي در همه مخلوقات به وديعه گذاشته شده است . كافي است از اين قدرت استفاده كنيم "
اگر شكست اين قدرها هم بد نيست شايد بهتر است نامش را عوض كنيم .
6 - برچسب زدن به رويدادهاي زندگي منطقي نيست و عمل مهم تر از نتيجه است و انعطاف پذيري و آرامش در راه موفقيت الزامي است . بهتر است به جاي كلمه "شكست" از "نتيجه عمل" و به جاي "حادثه ناگوار" از كلمه "اتفاق" و به رويدادهاي دنيا برچسب بد يا خوب نچسبانم . علاوه بر اين هميشه نفس تلاش و اعمالم مهم تر از نتايج آنهاست . در مواردي هم به اصطلاح شكست و حتي مشكلات و بيماري ها به من يادآوري مي كنند كه شايد در انتخاب هدف بايد تجديد نظر كنم و يا نگران نتايج اعمالم نباشم و عجله نكنم و در همه حال آرامش و تعادل خود را حفظ كنم . در اين موارد بايد از شكست و اشتباه ممنون باشم زيرا مشاوريني هستند كه در تصحيح مسير زندگي به من كمك مي كنند . در هر صورت يك نكته مهم را فراموش نمي كنم كه تحت هيچ شرايطي و حتي القاي ديگران به خودم برچسب منفي نزنم .
7 - برچسب زدن به انسان ها منطقي نيست . از زدن برچسب "شكست خورده" ، "بازنده" ، "ناتوان" و امثال آن به خودم اجتناب مي كنم . چون چنين برچسب هايي غير منطقي و بر خلاف واقع هستند . در دنيا رفتار اشتباه وجود دارد ولي انسان بازنده وجود خارجي ندارد . زيرا هر انساني مجموعه اي از رفتارها، افكار، احساسات و خصوصيات بسيار متنوعي است كه به صرف يك يا چند عمل اشتباه نمي توان آن را چنان تعميم داد و از آن مجسمه بي روحي ساخت كه مثلا به عنوان آدم بازنده بيانگر كل شخصيت پيچيده و و پوياي او باشد . ثانيا اين برچسب هاي موهوم و خيالي ، در صورتي كه اجازه ورود به ذهن ما را پيدا كنند ، چنان سمومي ترشح مي كنند كه روح و جسم ما را آشكار تخميم مي نمايند و از جمله باعث سرزنش خود و القاي ياس و نااميدي مي شوند و در نهايت ما را از نظر روحي فلج و از نظر جسمي فرتوت مي كنند .
گاهي رويدادهاي به اصطلاح تلخ زندگي و شكست ها مي توانند ما را به منبع لايزال قدرت الهي متصل نمايند و از اين منظر هم بروزشان منشا خير است .
8 – اشتباهات و ناگواري ها مي توانند مرا به خدا نزديك تر كنند . هر شكست و دردسري در واقع مرا به يگانه قدرت برتر جهان مرتبط مي كند . از نظر حضرت مولانا فرعون به دليل فقدان دردسر ، شايستگي ارتباط با خدا را نداشت ( و يا بالعكس ) :
در همه عمرش نديد او دردسر
تا ننالد سوي حق آن بد گهر
در واقع هر شكست و اشتباه ممكن است همراه نياز و درد و سوز باشد پيامي از آن نازنين دوست است كه مرا وامي دارد كه صدايش زنم و كمك طلبيدن از او بدين معني است كه از پيش مرا صدا زده است .
گفت آن الله تو لبيك ماست
و آن نياز و درد و سوزت پيك ماست
چون عادت دارم كه در واقع سختي و شكست با او صحبت كنم و ناله با او را بزرگ ترين نعمت مي دانم ، بنابراين همچون نادانان از شكست و گزند نمي هراسم .
9 - كاميابي و آرامش واقعي در درونم متجلي است . در موارد شكست و رويدادهاي ناگوار با ياد خدا مراقبه مي كنم و در آرامش فرو مي روم و از نيروي بيكران الهي كه در درونم جريان دارد انرژي مي گيريم . در حالت مراقبه آموخته ام كه نظاره گر افكار و احساساتي باشم كه همچون ابر بهاري در وجودم مي گذرند و ناپايدار هستند . بنابراين مي توانم رويداد به ظاهر ناگوار را هم نظاره كنم و ايمان داشته باشم كه اين نيز مي گذرد و حتي قدرت عجيب و كيميايي تبديل اتفاق به ظاهر بد به فرصت مغتنم را نيز در خود احساس مي كنم .
10 - در ملكوت الهي شكست وجود ندارد . مي دانم كه تنها مسوول زندگي ام هستم و هر تجربه ام حتي اگر به پيروزي نينجامد يك گام مرا به موفقيت نزديك مي كند . هيچ كس در زندگي ام عامل شكست هاي من نيست و تا زماني كه بدون هراس مسووليت شكست هايم را مي پذيرم مي توانم در جاده موفقيت گام بردارم . از طرف ديگر مي دانم كه ارزش انساني من با پيروزي و شكست بالا و پايين نمي رود . ايمان به وفور نعمات الهي و ايمان به تحت حمايت و هدايت الهي بودن مرا هميشه اميدوار نگه مي دارد :
چون كه هر روزي كني از چاه خاك
عاقبت هم مي رسي بر آب پاك
عاقبت جوينده يابنده بود
سايه حق بر سر بنده بود
مي دانم كه يك موجود معنوي و روحاني هستم حتي قادرم با مثبت انديشي و با مدد الهي فرصت ها و امكانات جديد و غير قابل تصوري ايجاد نمايم . هر روز جملات زير را بارها تكرار مي كنم :
با سپاس از خداوند كه همه نيروهاي لازم براي پيروزي و خوشبختي را در من به وديعه گذاشته است . هر روز و هر لحظه خير و بركات بيكران الهي به من مي رسد و من با سپاس فراوان آماده پذيرش همه آن ها هستم .
منبع: www.yazdedu.ir




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.