تأثير سازنده اينترنت بر اخلاق كاربران
نويسنده: سید علیرضا حجازی، میترا دیلمقانی
استفاده از اينترنت اخلاق خاص خودش را به شيوهاي خودكار در كاربرانش به وجود ميآورد، كاربراني كه در هر لحظه داده يا اطلاعاتي را توليد ميكنند. از اينرو «اخلاق اينترنتي» جداي از «اخلاق سازنده» نيست. مقاله حاضر با يادآوري امكان همكاري ميان اينترنت و انسان به منظور ارتقاي روابط انساني و اصول اخلاقي نگارش يافته است.
امروزه اينترنت و كاربردهاي گوناگون آن نظير پست الكترونيكي، گروههاي بحث محاوره مستقيم يا اصطلاحاً چت فرصتهاي جديدي را براي آشنايي ميان كساني كه هرگز يكديگر را نميشناختهاند، فراهم ساخته است و دوستيهاي جديدي را از نوع مجازي بوجود آورده است كه گاهي به دوستيهاي واقعي ميان افراد همفكر و همعلاقه منجر ميشود. بدين ترتيب ميتوان انقلاب اطلاعاتي و در رأس آن اينترنت را بر خلاف انقلاب صنعتي و مظاهر آن كه سبب جدايي انسانها از يكديگر شد، عاملي پيوند دهنده ميان عناصر انساني و نزديك كننده جوامع انساني در نظر گرفت و به تعبيري در كنار هر رويداد يا تحول تكنولوژيكي ميتوان نتايج و تأثيرات مثبتي را نيز مشاهده نمود.
تأثير اينترنت بر روابط اجتماعي انسانها گسترهاي فراتر از ابعاد فردي را در بر گرفته است تا آن حد كه در هنگام وقوع بلاياي طبيعي و فجايع انساني عاملي مهم در انعكاس عواطف و احساسات انساني به شمار ميرود. نقش راهبردي اينترنت در دو رويداد بزرگ اخير يعني جنگ در عراق و حادثه سونامي مثال زدني است. در هر يك از ايندو رويداد، اينترنت جداي از ايفاي نقش اطلاعرساني خود، رسانهاي مهم در اعلام موجوديت گروههاي مختلف اجتماعي جهت حمايت از آسيب ديدگان و جلب كمكهاي مردمي از سراسر جهان بود. بسياري از كاربران اينترنتي با استفاده از امكانات اين رسانه جهاني به كمك نيازمندان شتافتند.
هدف از بيان اين مطالب ارائه يا القاي يك تفكر مثبتانديش يا خوشبينانه به ذهن خواننده نيست بلكه تبيين امكان تحقق جامعه اطلاعاتي آرماني در سراسر جهان است. شكي نيست كه همه كاربران اينترنتي به ارزشها و اصول والاي انساني اهميتي نميدهند. هكرها يا راهزنان اينترنتي كه با شيوههاي مختلف در صدد نفوذ به نقاط مشخصي از اينترنت هستند، از همين نوع كاربران هستند. اصولاً، اينكه در اينترنت چه چيزي پسنديده است يا چه چيزي نامطلوب است، همچنان در هالهاي از ابهام قرار دارد.
حتي در تعاريف قوانين بهرهبرداري از شبكه كامپيوتري و اينترنت همواره جلب نظر طرفهاي ذينفع مطرح بوده است. گاهي اوقات جانبداريهاي اقتصادي از توليدكنندگان دانش و اطلاعات به حدي ميرسد كه ديگر «حق» يا به عبارت بهتر ارزشي براي كاربران قائل نميشوند. اين وضعيت در جوامع اقتصادگرايي مانند آمريكا و كشورهاي غربي به خوبي مشهود است. كاربران براي برخورداري از خدمات پيوسته اطلاعرساني مجبور به پرداخت هزينههايي هستند كه چندان واقعبينانه به نظر نميرسند. گستره اقتصاد آنقدر وسيع شده است كه ديگر حوزه اخلاق را هم تحتالشعاع خود قرار داده است. امروزه ثروت و پول تنها ارزش اخلاقي پذيرفتهشده در بسياري از جوامع شده و كليه روابط انساني بر اساس همين عامل تنظيم و برقرار ميگردد.
اما در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات و به ويژه اينترنت، گستره اخلاق درست از لحظهاي آغاز ميشود كه يك كاربر پشت رايانه شخصي خودش مينشيند و روي دگمه مرورگر اينترنتي كليك ميكند تا به درون جامعه جهاني اطلاعات گام بگذارد (كولمن 2001). اينكه كسي ميهمان اينترنت باشد و براي اولين بار باشد كه از اين رسانه استفاده ميكند، يا از مشتريان پر و پا قرص اينترنتي يا اصطلاحاً «نرد» باشد، زياد مهم نيست. مهم اين است كه همه اين افراد تحت محيطي به تبادل اطلاعات با يكديگر ميپردازند كه هيچ قانون يا مقرارت رسمي بر آن حاكم نيست. خوب يا بد، درست يا نادرست، بايد يا نبايد، همگي تعابير منحصر بفردي هستند كه به ازاي تك تك كاربران ميليوني يا ميلياردي اينترنت قابل بررسي و تعريف است.
در چنين فضايي تدوين هر گونه قانون و مقررات نه تنها غيرممكن به نظر ميرسد، بلكه مضحك هم جلوه ميكند. چيزي كه ممكن است از نظر يك كاربر مطلوب و خواستني باشد، ميتواند از ديدگاه كاربر ديگري نامطلوب و ناپسند باشد. اما فصل مشترك همه كاربران از مبتدي گرفته تا پيشرفته، يك چيز است و آن «ساختن» است. همه كاربران اينترنت به نوعي در حال ساختن داده يا اطلاعات هستند. حتي كاربراني كه فقط نقش دريافت كننده يا مصرف كننده اطلاعات را دارند، در واقع به نوعي اطلاعات را در جايي مصرف ميكنند و سبب ساختن چيزي در جايي ديگر ميشوند. بدين ترتيب همه آنها برخودار از نوعي از اخلاق هستند كه اصطلاحاً «اخلاق سازنده» (كولمن 2001) ناميده ميشود.
به عنوان نمونه هنگامي كه بحث تجارت الكترونيكي مطرح ميشود، جنبههاي سودآور و سرمايهساز اينترنت بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد. حتي از سوي بسياري از مؤسسات بين المللي نظير يونسكو استفاده از اينترنت به عنوان يك رسانه ارزان قيمت و سهلالوصول جهت حل بحرانهاي اقتصادي و فقر در جوامع توسعه نيافته توصيه ميشود. در سخنراني سال گذشته آقاي كوفي عنان دبير كل سازمان ملل متحد استفاده از اينترنت براي از ميان برداشتن فواصل طبقاتي در جوامع محروم و عقبمانده قاره آفريقا به عنوان سريعترين و عمليترين راه حل پيشنهاد شده بود.
هنگامي كه صحبت از تسهيم دانش به ميان ميآيد، حقيقتاً هيچ رسانهاي نميتواند جايگزين اينترنت شود و به مثابه يك پل ارتباطي كارآمد ميان پژوهشگران در سراسر جهان عمل نمايد. در چنين حالتي آيا اينترنت خوب است يا بد؟ زشت است يا زيبا؟ اگر قدري منصفانه به اين موضوع نگاه كنيم در مييابيم كه در بسياري از موارد ملاك قضاوت ما درباره اينترنت سود و زياني است كه به ما و منافع ما ميرساند. چنين ديدگاهي نميتواند يك جايگاه بيطرفانه در قبال اينترنت داشته باشد. كاربران هنگام استفاده از اينترنت به درستي درمييابند كه آيا اينترنت دارد به آنها خدمت ميكند يا خيانت. البته در سنين كودكي يا نوجواني چنين تشخيصي قدري مشكل به نظر ميرسد، اما با رعايت تدابير تربيتي و ايجاد امنيت لازم توسط والدين اين مشكل قابل حل است.
هم اكنون انجام عملهاي مهم جراحي به شكل هدايت از راه دور و با شركت چند متخصص كه هر كدام در گوشهاي از دنيا به كار مشغول هستند و ميتوانند در يك آن ناظر عمل جراحي يا راهنماييكننده آن باشند، در تعدادي از مراكز مجهز درماني متداول شده است. يكي ديگر از شكلهاي نسبتاً رايج اخلاق سازنده كه در سطح كشورهاي اروپاي غربي و امريكا مشهود است، كنفرانس از راه دور ميباشد كه در آن تعدادي از متخصصان (كه هر كدام در يك گوشه از كره زمين زندگي ميكنند) با يكديگر درباره موضوع مورد علاقه خود به تبادل نظر ميپردازند. اين نوع كنفرانسهاي الكترونيك در آينده رواج زيادي خواهند يافت و احتمال ميرود كه در مقياس وسيعي از اهميت كنفرانسهاي حضوري (كه بسيار پرهزينهتر است) كاسته شود (آيزنتاد و وينسنت 2002).
در طول چند دهه اخير، مجلههاي علمي، در ميان پژوهشگران، نقش ويژهاي در برقراري ارتباطات علمي ايفا كردهاند و تعداد اين مجلهها در سطح جهان همواره رو به افزايش بوده است. اما با توجه به گسترش شبكه اينترنت، به ويژه در طول 5 سال گذشته، به نظر ميرسد كه در سالهاي آينده نتوان افزايش تعداد اين مجلات را مانند سالهاي گذشته انتظار داشت. همه روزه بر تعداد پژوهشگراني كه براي انتشار نتايج پژوهشهاي خود از اين شبكه استفاده ميكنند، افزوده ميشود. آنان ميتوانند اطلاعات توليدي خود را در اختيار تمامي افرادي كه امكان دسترسي به اين شبكه را دارند قرار دهند و از آنان نيز بخواهند، علاوه بر نظرخواهي، برايشان مدارك علمي مشابهي از همين رهگذر ارسال دارند يا با خود آنان همكاري مستمر داشته باشند (آيزنتاد و وينسنت 2002).
همه اين فعاليتها كه در بستر اينترنت انجام ميگيرند و به گونهاي نوآوري، خلاقيت و سازندگي علمي محسوب ميشوند، سبب تبلور شكل گستردهاي از اخلاق در ميان كاربران ميگردد كه اصطلاحاً «اخلاق سازنده» ناميده ميشود.
اما بايد توجه داشت كه به يمن گسترش وسايل ارتباطي و رسانهها، جوامع مختلف اگر آگاهانه و با برنامهريزي عمل كنند، ميتوانند براي تحولات مثبت از آن استفاده كنند و به نوعي همزيستي سالم جهاني دست يابند. مبارزه با مواد مخدر در سطح جهاني، حفظ محيط زيست، همبستگي انسانها، احترام به حق حيات، محترم بودن حريم زندگي خصوصي افراد، احياي حقوق مادران و كودكان، تأكيد بر عدالت جهاني، گرامي داشتن كرامت انسانها و توجه به حقوق اقليتهاي ديني و اجتماعي، توسعه پايدار و اجازه مطرح شدن ساير فرهنگها و ارزشها مباحثي هستند كه ميتوانند با بهرهگيري از همين فضاي موجود اطلاعاتي، وجه ديگري را در تعامل فرهنگها نشان دهند.
جهانگستري جامعه اطلاعاتي كه در قالب اينترنت تبلور يافته است راه را براي كساني كه اقليت ناميده ميشوند و ميخواستند صدايشان شنيده شود هموار ساخته است. بنابراين، پديده چند فرهنگي كه مفهومي تناقضنما است هم بيانگر تنوع است و هم وحدت. تنوع لازمه جهانگستري است زيرا تجلي دلبستگيهاي محلي و هويتهاي خاص را مجاز ميپندارد و در عين حال مستلزم وحدت است زيرا مروج مفهوم دهكده جهاني است (فلوريدي و سندرز 2002). پديده چندفرهنگي را بسياري عارضهاي ميدانند كه خاص مرز ملي معيني است. در واقع، اين پديده به سرعت در حال گسترش به قلمرو بينالمللي است. همانند نظام اقتصادي جديد، اهتمام براي نظام فرهنگي جديد تاريخ خاص خود را دارد. عصر چندفرهنگي با پيدايش اقتصاد اطلاعاتي كه محصول اينترنت است نخبگان اطلاعاتي، طبقه ميانگين و به حاشيه راندهشدگان يا فروطبقه را جانشين طبقات پيشين اشراف، متوسط و كارگر ساخت. جامعه جهاني اطلاعاتي كه شكل مجسم آن اينترنت ميباشد، آرمانهاي تجددخواهانه را در زمينه خردورزي، نبوغ هنري و فردگرايي به سود ضديت با سرمايهداري، تحقير اخلاق سنتي و پيروي از برابرخواهي تندروانه طرد كرده است.
در هر سه دسته موارد مطروحه، عامل اخلاقي و ملاحظات اخلاقي شرط اصلي و ضامن بقاي سالم در اين عصر ميباشد. هر شهروند در ازاي خدمات و حقوقي كه از جامعه دريافت ميدارد موظف به رعايت برخي موارد ميباشد. زندگي در چنين جامعهاي نيازمند كسب يك سري يادگيريها و رعايت آدابي (رفتارهايي) است كه انتظار ميرود هر عضو در جامعه روي خطي بدان پايبند باشد.
جهاني شدن همه چيز را تحت الشعاع قرار ميدهد و ساختار و ماهيت نظامهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي را متحول ميسازد. از طرفي جهاني شدن دو نسبت عمده با فرهنگ ملتها برقرار ميكند. نخست با تشديد كثرتگرايي دروني، فرهنگ را در آستانه تجزيه شدن قرار ميدهد و سپس جهاني شدن با آغاز جهش بسوي حاكميت جهان شمول راه را براي ادغام فرهنگهاي ملي، تحت فرهنگي جهان شمول هموار ميكند (ديلمقاني و ثاني 1382).
منابع:
ديلمقاني، ميترا و رضا ثاني.1382. شهروند الكتروني در عصر اطلاعات فصلنامه رسانه سال 14، شماره 3 (پاييز) 61-66.
Coleman, K. Gwen. 2001. Android Arete: Toward a Virtue Ethic for Computational Agents Ethics and Information Technology 3(4) 247-265.
Eisenstadt M. and T. Vincent (eds.). 2000. The Knowledge Web: Learning and Collaborating on the Net, paperback edition with new introduction. London: Kogan Page.
Floridi L. 2002. What is the philosophy of information? Metaphilosophy, 33(1/2) 123-145. preprint available at: http://www.wolfson.ox.ac.
Floridi L. 2003. Information Ethics: An Environmental Approach to the Digital Divide Philosophy in the Contemporary World 9(1) 39-45. preprint available at: http://www.wolfson.ox.ac.uk/~floridi/
Floridi L. and Sanders J. W. 2002. Computer Ethics: Mapping the Foundationalist Debate Ethics and Information Technology 4(1) 1-9. preprint available at http://www.wolfson.ox.ac.uk/~floridi/
منبع: سایت راهکار مدیریت
/خ
چكيده
مقدمه
امروزه اينترنت و كاربردهاي گوناگون آن نظير پست الكترونيكي، گروههاي بحث محاوره مستقيم يا اصطلاحاً چت فرصتهاي جديدي را براي آشنايي ميان كساني كه هرگز يكديگر را نميشناختهاند، فراهم ساخته است و دوستيهاي جديدي را از نوع مجازي بوجود آورده است كه گاهي به دوستيهاي واقعي ميان افراد همفكر و همعلاقه منجر ميشود. بدين ترتيب ميتوان انقلاب اطلاعاتي و در رأس آن اينترنت را بر خلاف انقلاب صنعتي و مظاهر آن كه سبب جدايي انسانها از يكديگر شد، عاملي پيوند دهنده ميان عناصر انساني و نزديك كننده جوامع انساني در نظر گرفت و به تعبيري در كنار هر رويداد يا تحول تكنولوژيكي ميتوان نتايج و تأثيرات مثبتي را نيز مشاهده نمود.
تأثير اينترنت بر روابط اجتماعي انسانها گسترهاي فراتر از ابعاد فردي را در بر گرفته است تا آن حد كه در هنگام وقوع بلاياي طبيعي و فجايع انساني عاملي مهم در انعكاس عواطف و احساسات انساني به شمار ميرود. نقش راهبردي اينترنت در دو رويداد بزرگ اخير يعني جنگ در عراق و حادثه سونامي مثال زدني است. در هر يك از ايندو رويداد، اينترنت جداي از ايفاي نقش اطلاعرساني خود، رسانهاي مهم در اعلام موجوديت گروههاي مختلف اجتماعي جهت حمايت از آسيب ديدگان و جلب كمكهاي مردمي از سراسر جهان بود. بسياري از كاربران اينترنتي با استفاده از امكانات اين رسانه جهاني به كمك نيازمندان شتافتند.
هدف از بيان اين مطالب ارائه يا القاي يك تفكر مثبتانديش يا خوشبينانه به ذهن خواننده نيست بلكه تبيين امكان تحقق جامعه اطلاعاتي آرماني در سراسر جهان است. شكي نيست كه همه كاربران اينترنتي به ارزشها و اصول والاي انساني اهميتي نميدهند. هكرها يا راهزنان اينترنتي كه با شيوههاي مختلف در صدد نفوذ به نقاط مشخصي از اينترنت هستند، از همين نوع كاربران هستند. اصولاً، اينكه در اينترنت چه چيزي پسنديده است يا چه چيزي نامطلوب است، همچنان در هالهاي از ابهام قرار دارد.
حتي در تعاريف قوانين بهرهبرداري از شبكه كامپيوتري و اينترنت همواره جلب نظر طرفهاي ذينفع مطرح بوده است. گاهي اوقات جانبداريهاي اقتصادي از توليدكنندگان دانش و اطلاعات به حدي ميرسد كه ديگر «حق» يا به عبارت بهتر ارزشي براي كاربران قائل نميشوند. اين وضعيت در جوامع اقتصادگرايي مانند آمريكا و كشورهاي غربي به خوبي مشهود است. كاربران براي برخورداري از خدمات پيوسته اطلاعرساني مجبور به پرداخت هزينههايي هستند كه چندان واقعبينانه به نظر نميرسند. گستره اقتصاد آنقدر وسيع شده است كه ديگر حوزه اخلاق را هم تحتالشعاع خود قرار داده است. امروزه ثروت و پول تنها ارزش اخلاقي پذيرفتهشده در بسياري از جوامع شده و كليه روابط انساني بر اساس همين عامل تنظيم و برقرار ميگردد.
اما در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات و به ويژه اينترنت، گستره اخلاق درست از لحظهاي آغاز ميشود كه يك كاربر پشت رايانه شخصي خودش مينشيند و روي دگمه مرورگر اينترنتي كليك ميكند تا به درون جامعه جهاني اطلاعات گام بگذارد (كولمن 2001). اينكه كسي ميهمان اينترنت باشد و براي اولين بار باشد كه از اين رسانه استفاده ميكند، يا از مشتريان پر و پا قرص اينترنتي يا اصطلاحاً «نرد» باشد، زياد مهم نيست. مهم اين است كه همه اين افراد تحت محيطي به تبادل اطلاعات با يكديگر ميپردازند كه هيچ قانون يا مقرارت رسمي بر آن حاكم نيست. خوب يا بد، درست يا نادرست، بايد يا نبايد، همگي تعابير منحصر بفردي هستند كه به ازاي تك تك كاربران ميليوني يا ميلياردي اينترنت قابل بررسي و تعريف است.
در چنين فضايي تدوين هر گونه قانون و مقررات نه تنها غيرممكن به نظر ميرسد، بلكه مضحك هم جلوه ميكند. چيزي كه ممكن است از نظر يك كاربر مطلوب و خواستني باشد، ميتواند از ديدگاه كاربر ديگري نامطلوب و ناپسند باشد. اما فصل مشترك همه كاربران از مبتدي گرفته تا پيشرفته، يك چيز است و آن «ساختن» است. همه كاربران اينترنت به نوعي در حال ساختن داده يا اطلاعات هستند. حتي كاربراني كه فقط نقش دريافت كننده يا مصرف كننده اطلاعات را دارند، در واقع به نوعي اطلاعات را در جايي مصرف ميكنند و سبب ساختن چيزي در جايي ديگر ميشوند. بدين ترتيب همه آنها برخودار از نوعي از اخلاق هستند كه اصطلاحاً «اخلاق سازنده» (كولمن 2001) ناميده ميشود.
اينترنت: خوب، بد، زشت يا زيبا
به عنوان نمونه هنگامي كه بحث تجارت الكترونيكي مطرح ميشود، جنبههاي سودآور و سرمايهساز اينترنت بيشتر مورد توجه قرار ميگيرد. حتي از سوي بسياري از مؤسسات بين المللي نظير يونسكو استفاده از اينترنت به عنوان يك رسانه ارزان قيمت و سهلالوصول جهت حل بحرانهاي اقتصادي و فقر در جوامع توسعه نيافته توصيه ميشود. در سخنراني سال گذشته آقاي كوفي عنان دبير كل سازمان ملل متحد استفاده از اينترنت براي از ميان برداشتن فواصل طبقاتي در جوامع محروم و عقبمانده قاره آفريقا به عنوان سريعترين و عمليترين راه حل پيشنهاد شده بود.
هنگامي كه صحبت از تسهيم دانش به ميان ميآيد، حقيقتاً هيچ رسانهاي نميتواند جايگزين اينترنت شود و به مثابه يك پل ارتباطي كارآمد ميان پژوهشگران در سراسر جهان عمل نمايد. در چنين حالتي آيا اينترنت خوب است يا بد؟ زشت است يا زيبا؟ اگر قدري منصفانه به اين موضوع نگاه كنيم در مييابيم كه در بسياري از موارد ملاك قضاوت ما درباره اينترنت سود و زياني است كه به ما و منافع ما ميرساند. چنين ديدگاهي نميتواند يك جايگاه بيطرفانه در قبال اينترنت داشته باشد. كاربران هنگام استفاده از اينترنت به درستي درمييابند كه آيا اينترنت دارد به آنها خدمت ميكند يا خيانت. البته در سنين كودكي يا نوجواني چنين تشخيصي قدري مشكل به نظر ميرسد، اما با رعايت تدابير تربيتي و ايجاد امنيت لازم توسط والدين اين مشكل قابل حل است.
نقش اينترنت در ايجاد اخلاق سازنده در كاربران
هم اكنون انجام عملهاي مهم جراحي به شكل هدايت از راه دور و با شركت چند متخصص كه هر كدام در گوشهاي از دنيا به كار مشغول هستند و ميتوانند در يك آن ناظر عمل جراحي يا راهنماييكننده آن باشند، در تعدادي از مراكز مجهز درماني متداول شده است. يكي ديگر از شكلهاي نسبتاً رايج اخلاق سازنده كه در سطح كشورهاي اروپاي غربي و امريكا مشهود است، كنفرانس از راه دور ميباشد كه در آن تعدادي از متخصصان (كه هر كدام در يك گوشه از كره زمين زندگي ميكنند) با يكديگر درباره موضوع مورد علاقه خود به تبادل نظر ميپردازند. اين نوع كنفرانسهاي الكترونيك در آينده رواج زيادي خواهند يافت و احتمال ميرود كه در مقياس وسيعي از اهميت كنفرانسهاي حضوري (كه بسيار پرهزينهتر است) كاسته شود (آيزنتاد و وينسنت 2002).
در طول چند دهه اخير، مجلههاي علمي، در ميان پژوهشگران، نقش ويژهاي در برقراري ارتباطات علمي ايفا كردهاند و تعداد اين مجلهها در سطح جهان همواره رو به افزايش بوده است. اما با توجه به گسترش شبكه اينترنت، به ويژه در طول 5 سال گذشته، به نظر ميرسد كه در سالهاي آينده نتوان افزايش تعداد اين مجلات را مانند سالهاي گذشته انتظار داشت. همه روزه بر تعداد پژوهشگراني كه براي انتشار نتايج پژوهشهاي خود از اين شبكه استفاده ميكنند، افزوده ميشود. آنان ميتوانند اطلاعات توليدي خود را در اختيار تمامي افرادي كه امكان دسترسي به اين شبكه را دارند قرار دهند و از آنان نيز بخواهند، علاوه بر نظرخواهي، برايشان مدارك علمي مشابهي از همين رهگذر ارسال دارند يا با خود آنان همكاري مستمر داشته باشند (آيزنتاد و وينسنت 2002).
همه اين فعاليتها كه در بستر اينترنت انجام ميگيرند و به گونهاي نوآوري، خلاقيت و سازندگي علمي محسوب ميشوند، سبب تبلور شكل گستردهاي از اخلاق در ميان كاربران ميگردد كه اصطلاحاً «اخلاق سازنده» ناميده ميشود.
تعامل و همزيستي جهاني: شكلگيري هويت پويا
اما بايد توجه داشت كه به يمن گسترش وسايل ارتباطي و رسانهها، جوامع مختلف اگر آگاهانه و با برنامهريزي عمل كنند، ميتوانند براي تحولات مثبت از آن استفاده كنند و به نوعي همزيستي سالم جهاني دست يابند. مبارزه با مواد مخدر در سطح جهاني، حفظ محيط زيست، همبستگي انسانها، احترام به حق حيات، محترم بودن حريم زندگي خصوصي افراد، احياي حقوق مادران و كودكان، تأكيد بر عدالت جهاني، گرامي داشتن كرامت انسانها و توجه به حقوق اقليتهاي ديني و اجتماعي، توسعه پايدار و اجازه مطرح شدن ساير فرهنگها و ارزشها مباحثي هستند كه ميتوانند با بهرهگيري از همين فضاي موجود اطلاعاتي، وجه ديگري را در تعامل فرهنگها نشان دهند.
كثرتگرايي فرهنگي
جهانگستري جامعه اطلاعاتي كه در قالب اينترنت تبلور يافته است راه را براي كساني كه اقليت ناميده ميشوند و ميخواستند صدايشان شنيده شود هموار ساخته است. بنابراين، پديده چند فرهنگي كه مفهومي تناقضنما است هم بيانگر تنوع است و هم وحدت. تنوع لازمه جهانگستري است زيرا تجلي دلبستگيهاي محلي و هويتهاي خاص را مجاز ميپندارد و در عين حال مستلزم وحدت است زيرا مروج مفهوم دهكده جهاني است (فلوريدي و سندرز 2002). پديده چندفرهنگي را بسياري عارضهاي ميدانند كه خاص مرز ملي معيني است. در واقع، اين پديده به سرعت در حال گسترش به قلمرو بينالمللي است. همانند نظام اقتصادي جديد، اهتمام براي نظام فرهنگي جديد تاريخ خاص خود را دارد. عصر چندفرهنگي با پيدايش اقتصاد اطلاعاتي كه محصول اينترنت است نخبگان اطلاعاتي، طبقه ميانگين و به حاشيه راندهشدگان يا فروطبقه را جانشين طبقات پيشين اشراف، متوسط و كارگر ساخت. جامعه جهاني اطلاعاتي كه شكل مجسم آن اينترنت ميباشد، آرمانهاي تجددخواهانه را در زمينه خردورزي، نبوغ هنري و فردگرايي به سود ضديت با سرمايهداري، تحقير اخلاق سنتي و پيروي از برابرخواهي تندروانه طرد كرده است.
جهاني شدن و حقوق شهروندي
در هر سه دسته موارد مطروحه، عامل اخلاقي و ملاحظات اخلاقي شرط اصلي و ضامن بقاي سالم در اين عصر ميباشد. هر شهروند در ازاي خدمات و حقوقي كه از جامعه دريافت ميدارد موظف به رعايت برخي موارد ميباشد. زندگي در چنين جامعهاي نيازمند كسب يك سري يادگيريها و رعايت آدابي (رفتارهايي) است كه انتظار ميرود هر عضو در جامعه روي خطي بدان پايبند باشد.
جهاني شدن همه چيز را تحت الشعاع قرار ميدهد و ساختار و ماهيت نظامهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي را متحول ميسازد. از طرفي جهاني شدن دو نسبت عمده با فرهنگ ملتها برقرار ميكند. نخست با تشديد كثرتگرايي دروني، فرهنگ را در آستانه تجزيه شدن قرار ميدهد و سپس جهاني شدن با آغاز جهش بسوي حاكميت جهان شمول راه را براي ادغام فرهنگهاي ملي، تحت فرهنگي جهان شمول هموار ميكند (ديلمقاني و ثاني 1382).
نتيجه
منابع:
ديلمقاني، ميترا و رضا ثاني.1382. شهروند الكتروني در عصر اطلاعات فصلنامه رسانه سال 14، شماره 3 (پاييز) 61-66.
Coleman, K. Gwen. 2001. Android Arete: Toward a Virtue Ethic for Computational Agents Ethics and Information Technology 3(4) 247-265.
Eisenstadt M. and T. Vincent (eds.). 2000. The Knowledge Web: Learning and Collaborating on the Net, paperback edition with new introduction. London: Kogan Page.
Floridi L. 2002. What is the philosophy of information? Metaphilosophy, 33(1/2) 123-145. preprint available at: http://www.wolfson.ox.ac.
Floridi L. 2003. Information Ethics: An Environmental Approach to the Digital Divide Philosophy in the Contemporary World 9(1) 39-45. preprint available at: http://www.wolfson.ox.ac.uk/~floridi/
Floridi L. and Sanders J. W. 2002. Computer Ethics: Mapping the Foundationalist Debate Ethics and Information Technology 4(1) 1-9. preprint available at http://www.wolfson.ox.ac.uk/~floridi/
منبع: سایت راهکار مدیریت
/خ