هنر ادبیات
هنر ادبیات چیست؟ شاید پاسخ به این سوال چندان آسان نباشد. برای پاسخ به این سوال اول باید در مورد ادبیات و تعاریف آن اطلاعاتی در دست داشت. کلمه ی ادبیات از نظر لغوی جمع مونث سالم است و نوع آن را جمع الجمع می دانند. چون که بیشتر از یکبار جمع بسته شده است. بدین معنی دیگر نمی توان آن را جمع بست و گفت ادبیات ها. از همین رو می توان آن را مجموعه ای هنرها دانست. در فرهنگ معین، ادبیات را به دانش هایی متعلق به ادب، علوم ادبی و فن های ادبی نسب داده اند. خود کلمه ادبیان کلمه ای غیرفارسی است که معنای آن فرهنگ است. از طرفی دهخدا نیز ادبیات را به طرز بیان کردن و تعبیر احساسات و عواطف انسان از طریق کلمات در اشکال و صورت های مختلف می داند. تعریف برای ادبیات زیاد است و هنوز تعریف دقیق و شاملی از آن ارائه نشده است. حتی کسانی معتقدند تعاریف را باید برای ادبیات کنار گذاشت.اهداف هنر ادبیات
هدف هنر ادبیات جز جلا دادن و رفع نیازهای زیبایی شناسی نیست. آیا نقاشی می تواند جای شعر را پر کند. ویژگی هنر نیز همین است. شعر در جای خود، موسیقی در جای خود، نقاشی در جای خود می تواند نیاز انسان به زیبایی و هنر را برطرف کنند. دکتر محمد خزائلی در مورد هدف هنر ادبیات اینگونه می گوید که هدف ادبیات به به کار بردن کلمات زیبا و مناسب و درگیر کردن عاطفه و احساسات در آنها به منظور دست یافتن به سعادت اجتماعی و اخلاق عمومی است. شاید بعد معنوی و روحانی هنر ادبیات برجسته باشد. بدین گونه که انسان از گذشته هر وقت که می خواسته به مقصود و آرامش روحی خود برسد، دست به ساختن قافیه و وزن و شعر می کرده است. شما به قرآن کریم نگاه بیاندازید. آیه ها از نظم و آهنگ خاصی برخوردارند. این ارزش والای هنر ادبیات را نشان می دهد. خداوند نیز که سرچشمه ی زیبایی و هنرها است. پس بدیهی کلام او نیز خلاقه و سرشار باشد.همه چیز در مورد هنر ادبیات
ادبیات را یک مبارز هم می دانند. مبارزه ای که در پی کشف حقیقت، مبارزه با مردگی و تمام عناصر مردگی است به طوری که هیجان به زندگی برگردد. هنر ادبیات از ارزش های روانشناسی نیز برخوردار است. گاهی خواندن یک رمان را برای رفع بعضی از مشکلات روحی، تجویز می کنند. آیا شده است که رمان و داستانی را به پایان برسانید در نهایت گریه تان بگیرد؟ بخندید؟ یا تغییری در خود احساس کنید. این همان معجزه هنر ادبیات است. هنر اثری هنری قادر به قرار گرفتن در شان هنر ادبیات نیست. همچون دیگر هنرها، هنر ویژگی های خاص خود را دارد. تخیل، خلاقیت، نوآوری و ایجاد هیجان از جمله این ویژگی ها می باشد که در میان انواع هنرها مشترک است. هنر ادبیات نیز از این ویژگی ها در حد اعلی برخوردار است.ادبیات و هنر
هنر ادبیات در جهانادبیات نوشته ای است تخیلی که داستان و نوشته ای را که اکثر اوقات واقعی نیست را بیان می کند. آثار مشاهیری همچون شکسپیر، وبستر، مارول، میلتون و گوته را باید خوانده باشید. ارزش این هنرها را در کلام نمی شود وصف کرد. آثار مشاهیری همچون فردوسی، حافظ، باباطاهر، مولوی و هزاران هنرمند دیگر نیز در سطح جهانی مشهور است. هنر ادبیات به بخشی جداناپذیر از زندگی انسان های تبدیل شده است.
هنر ادبیات یعنی کدام هنرها
هنر ادبیات نوعی متعادل از هنر است که طرفداران آن در دنیا بسیار زیاد هستند. هر کس به نحوی هنر ادبیات را وارد زندگی خود می کند. هنر ادبیات شامل دسته بندی های خاص خود می باشد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم:1- شعر (شعر کلاسیک، مثنوی، غزل، شعر سپید و غیره)
2- داستان (داستان کوتاه و بلند، رمان، و غیره)
فیلمنامه: شاید فیلمنامه ها را نیز بتوان به عنوان بخشی از هنر ادبیات در نظر گرفت. نوشته ای که برای ساخت و ارائه ی آن در قالب فیلم وارد هنر سینما می شود.
فردوسی
هنرمندان ادبی هنرمندان ادبی کسانی هستند که به صورت فعال و تخصصی در یکی از زیرشاخه های آن فعالیت می کنند. اگر هنر ادبیات نوشتن و سخن گفتن است که همه هنرمند هستند. البته که نه! ادبیات سخنانی است که از آنچه در حالت عادی گفته می شود برتر و عالی تر هستند. سخنان ادبی بار معنایی بسیاری دارند. طوری که نمی توان سخنان عادی را هرگز در حیطه ی هنر دانست. مردم سخنان ادیبانه را در میان خود نقل می کنند. شنیدن و خواندن متون ادبی به افراد انگیزه و آرامش می دهد و این خاصیت هنر است. شاعران و نویسنده ها که هنرمندان ادبی هستند، با بکار بردن زبان، جلوه و معنای کلمات در فکر و جان خواننده نفوذ می کنند. هنرمندان ادبی با احساسات و روحیه ی مخاطبان خود بازی می کنند. در طول تاریخ متون ادبی باعث پیشرفت های بزرگ مادی و معنوی شده اند. تاثیرات هنر ادبیات گاه آنقدر عمیق بوده که تغییری اجتماعی و سیاسی را به دنبال داشته است.
گوته
هنر ادبیات و دیگر هنرهاهمانطور که گفته شد هنر ادبیات در ارتباط و اتصال با دیگر انواع هنر می باشد. شاعری که شعری می گوید. یا ترانه سرایی که ترانه ای می نویسد را خواننده ای بر لب می آورد و موسیقی و ادبیات در کنار هم قرار می گیرند. این ها جنبه های خاص هنر هستند. به طوری که میتوان در کنار یک هنر از دیگر انواع هنر نیز بهره برد. آنها را با هم ترکیب کرد. بدین گونه می توان آثار هنری فاخر و بهتری را نیز ارائه داد.
ارزش هنر ادبیات
هنر ادبیات همواره در طول تاریخ، مورد توجه دولت ها و تمدن های مختلف بوده است. با هنر ادبیات می توان ارزش های انسانی و مدنی و اجتماعی را ترویج و گسترش داد. هنری که نفوذ آن در افکار و زندگی مردم قوی است. شاید در یک کلام بتوان گفت که ماموریت هنر ادبیات این است که انسان ها را با شیوه های بهتر زندگی کردن آشنا کند. ادب در ابتدا به همین معنا بوده است. به معنای رسم و طریقه ی بهتر زندگی کردن.به عنوان کلام پایانی باید گفت که هنر ادبیات، بخشی است که استقلال خاص خود را دارد. اگر هنرهای تجسمی جزو هنرهای بصری، موسیقی جزو هنرهای شنیداری است می توان گفت هنر ادبیات جزو هنرهای کلامی است. هنر ادبیات در برابر هنرهای تجسمی، دستی، تصویری قرار می گیرد. ارسطو ادبیات در شمار هنرها قرار می دهد. پس جداسازی ادب از هنر همواره غیرممکن بوده است.
تشبیه ادبیات به علف از نظر جان الیس جالب است. علف را نمی توان به گیاه خاصی اطلاق نمود. تمام گیاهانی که باغبان نخواهد در باغچه بروید را علف می گویند. حال ادبیات معنایی معکوس دارد. به این معنی که نوشته ها برای شخص بسیار حائز اهمیت هستند.
منبع: کتاب های چشم اندازی از ادبیات و هنر، معنی زیبایی