عامل برانگیزاننده موجب فعال شدن باورهای فراشناختی می شود که نحوهی پاسخ دهی فرد به رویداد برانگیزاننده را هدایت می کنند. باورهای فراشناختی در اختلال استرس پس از آسیب غیرانطباقی هستند، زیرا به نشخوار فکری / نگرانی با پر کردن شکاف حافظه، توجه به تهدید و اجتناب یا سرکوب افکار مرتبط با رویداد آسیب زا منجر می شوند. این راهبردها (سندرم شناختی- توجهی) با بازداری پردازش هیجانی (فرایند انطباق بازتابی)، باعث تداوم علایم می شوند و با ادامه دادن به پردازش محرک های مرتبط با تهدید، اضطراب را تداوم می بخشند.
علاوه بر فعال سازی باورهای فراشناختی مثبت که پاسخهای مقابله ای را هدایت می کنند، فرد معمولا برخی باورهای فراشناختی منفی نیز دربارهی معنای علایم دارد که به تفسیر تهدید آمیز از علایم و اضطراب بیش تر منجر می شوند.
استرس های روانی اجتماعی نیز می توانند به فرایند نگرانی / نشخوار فکری و پایش تهدید منجر شوند. این استرس ها شامل تهدیدهایی که کنترل شخصی آنها دشوار است، تهدیدها یا ارعاب مداوم، فقدان حمایت اجتماعی و سرزنش می باشند.
مفهوم سازی بر اساس تجارب بیماری که در جریان دستبرد به محل کارش، مورد حمله ی مسلحانه قرار گرفته بود، مبتنی است. علایم غالب او احساس اضطراب و ترس مکرر، افکار مزاحم پایدار، واکنش از جا پریدن، و مشکلاتی در رابطه با حافظه و تمرکز بودند. او این علایم را به عنوان نشانه های از دست دادن کنترل خویش تعبیر می کرد. این تفسیر باعث نگرانی دربارهی علایم میشد که احساس اضطراب او را تداوم می بخشید. همچنین، نگرانی به اختلال بیشتر در تمرکز و حافظه منجر می شد. بیمار معتقد بود که برای حفظ امنیت و آمادگی خود در برابر تهدیدهای آینده، باید در مورد آنها نگران باشد. این نگرانی در مورد تهدیدهای احتمالی در آینده، موجب تداوم احساس خطر و اضطراب او می شد. این راهبرد توجهی باعث افزایش احساس زندگی کردن در یک محیط تهدید آمیز در او می شد.
در این مورد، بیمار بر این باور بود که باید افکارش را درباره ی رویداد آسیب زا کنترل کند و همین باور به تلاش برای سرکوب کردن افکار منجر می شد، که در عمل نتیجهی معکوس داشت و باعث افزایش فراوانی و مدت افکار مزاحم می شد. در کل، تلاش برای کنترل افکار و نگرانی، به اختلال بیش تر در حافظه و تمرکز منجر می شد. بنابراین، حلقه های پسخوراندی مشخص شامل سندرم شناختی- توجهی که مسئول تداوم علایم و اضطراب بیمار بودند موجب بروز اختلال استرس پس از آسیب شده بودند.
ساختار درمان
جلسات درمان فراشناختی معمولا به صورت هفتگی است. درمان اغلب کوتاه مدت است. طول مدت جلسات اولیه معمولا ۶۰-۴۵ دقیقه است. پس از آن که بیمار موفق به اجرای مؤثر تکنیکهای ذهن آگاهی گسلیده و کنترل نگرانی / نشخوار فکری شد، مدت جلسات درمانی می تواند به ۴۰-۳۰ دقیقه کاهش یابد.در ارزشیابی های به عمل آمده از اثربخشی درمان، ۱۱-۸ جلسه برای رسیدن به وضعیت بدون اختلال استرس پس از آسیب لازم بود. همان طور که در درمان فراشناختی متداول است فرایند درمان شامل یک سلسله مراحل متوالی است. مراحل متوالی درمان اختلال استرس پس از آسیب به شرح زیر است:
1- مفهوم سازی موردی ۲- آماده سازی بیمار برای شروع درمان ٣- ارایهی منطق درمان ۴- آموزش تکنیکهای ذهن آگاهی گسلیده ۵- به تعویق انداختن نگرانی، متوقف ساختن پر کردن شکاف حافظه ۶- چالش با باورهای فراشناختی دربارهی کنترل ناپذیری ۷- تغییر توجه ۸- تقویت برنامه های پردازشی جدید ۹- پیش گیری از عود .
درمان فراشناختی، مستلزم رویارویی تجسمی یا تجربهی مجدد یا چالش با افکار مرتبط با رویداد آسیب زا نیست. به غیر از توصیف رویداد آسیب زا در مرحلهی ارزیابی، درمان معمولا به بررسی جزییات رویداد آسیب زا نمی پردازد.
مفهوم سازی موردی
ابزارهای مورد نیاز در این مرحله عبارتند از : 1- مقیاس اختلال استرس پس از آسیب Posttraumatic Stress Disorder Scale (PTSD-S) مصاحبهی فرمول بندی موردی اختلال استرس پس از آسیب ٣- سیاهههای مربوط به جلسات درمانی .درمانگر این مرحله را با اجرای مقیاس اختلال استرس پس از آسیب و بررسی باورهای فراشناختی منفی و مثبت بیان شده از طرف بیمار شروع می کند تا به درک مقدماتی از انواع باورها و رفتارهایی که باید در فرمول بندی موردی گنجانده شده و مورد بررسی قرار گیرند دست یابد.
گام بعدی، تدوین نسخهی فرد ویژه ای از مدل فراشناختی است که نشان دهندهی رویدادهایی است که در پاسخ به یک فکر، خاطره یا احساس مزاحم مرتبط با رویداد آسیب زا، فقال می شوند. با توجه به این که افکار مزاحم یا هیجان هایی نظیر ترس به آسانی شناسایی می شوند، معمولا شناسایی عامل برانگیزاننده برای طرح ریزی فرمول بندی موردی، چندان دشوار نیست.
به علاوه، فرایند فرمول بندی موردی، مستلزم بازگویی دقیق جزییات رویداد آسیب زا نیست. این می تواند یک مزیت محسوب شود، برای این که جلوی اجتناب شناختی- عاطفی را می گیرد.
ترتیب مفید برای به دست آوردن اطلاعات لازم جهت تدوین فرمول بندی موردی این است که ابتدا سؤال هایی دربارهی علایم / عاطفه مطرح می شود و سپس راهبردهای مورد استفاده ی فرد برای مدیریت یا اجتناب از علایم، مورد بررسی قرار می گیرد. بعد درمانگر دربارهی پایش تهدید و نیز نگرانی و نشخوار فکری سؤال می کند. سپس سؤالها به شناسایی باورهای بیمار درباره ی علایم معطوف می شود. ترتیب و ماهیت سؤال های فرمول بندی موردی، در مصاحبهی فرمول بندی موردی اختلال استرس پس از آسیب.
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390