برای مثال، بیماری که در اثر تصادف شدید با ماشین دچار صدمات جدی از ناحیه سر و پا شده بود، گزارش می کرد که دائما خیابانها را برای شناسایی وسایل نقلیهی پرسرعت وارسی می کند. با این حال، بررسی بیشتر راهبرد توجهی او آشکار ساخت که طیف گسترده ای از خطرات شامل حفره های ایجاد شده در خیابانها، داربست های ضعیف، سقف های لرزان، سنگ فرش های ناهموار را نیز مورد پایش و بازبینی قرار میدهد.
بیماران پایش تهدید را به شیوههای مختلفی توصیف می کنند. برخی بیماران اظهار مینمایند که «آگاهی بیشتری نسبت به خطرات پیدا کرده اند، برخی دیگر بیان می کنند که دایما مراقب» خطر هستند و عده ای هم می گویند که همیشه در «وضعیت آماده باش» یا کاوش تهدید هستند. در برخی موارد پایش تهدید به صورت وارسی مکرر است. برای مثال، بیماری که هنگام خواب مورد دستبرد قرار گرفته بود، بعدا تلاش می کرد تا از هر گونه سر و صدا آگاه شود و قبل از خوابیدن به دقت به سر و صداهای احتمالی گوش میداد. به محض شنیدن صدایی، از رختخواب بیرون می پرید و به دنبال سارق می گشت. این اتفاق در طول شب چندین بار تکرار می شد و الگوی خواب او را به شدت مختل نموده بود.
علاوه بر واکنشهای توصیف شده در بالا، افراد رفتارهای مقابله ای ناسازگارانهی دیگری نیز انجام می دهند. این رفتارها، شامل اجتناب از موقعیت هایی که رویداد آسیب زا در آن رخ داده و اجتناب از یاد آورها و نشانه های تداعی کنندهی رویداد آسیب زا (برای مثال اخبار پزشکی تلویزیون است. علاوه بر این، رفتارها شامل تلاش برای سرکوب افکار یا خاطرات مزاحم مرتبط با رویداد آسیب زا و استفاده از الکل یا مواد برای خوددرمانی علایم و هیجانها نیز می شود. رفتارها ممکن است کاملا فرد ویژه باشند، برای مثال، بیماری در واکنش به احساسات تجزیهای (گسستگی) خود، برای نشان دادن این که هنوز زنده است، به طور مرتب نبض خود را وارسی می کرد.
باورهای فراشناختی
محتوای باورهای فراشناختی در اختلال استرس پس از آسیب چیست؟ باورهای مثبت به سودمندی نگرانی، نشخوار فکری، پایش تهدید، پر کردن شکاف و کنترل افکار مزاحم مرتبط با رویداد آسیب زا مربوط می شوند. باورهای فراشناختی منفی نیز به معنی و خطر مرتبط با علایمی مانند افکار مزاحم، رویاها و اضطراب مربوط می شوند.باورهای فراشناختی دربارهی نگرانی، بر نگرانی به عنوان روشی برای اجتناب از تهدیدهای احتمالی در آینده و برنامه ریزی راههای مقابله ای، تمرکز دارند (برای مثال، نگرانی دربارهی مورد حمله واقع شدن در آینده، به من کمک خواهد کرد تا از وقوع دوبارهی آن جلوگیری کنم»).
باورهای مربوط به نشخوار فکری، بر استفاده از آن به عنوان وسیله ای برای تعیین تقصیر، مسئولیت و علل رویدادها متمرکز می شوند. به این ترتیب معمولا فرد باور می کند که از طریق درک بهتر آن چه در گذشته رخ داده است، می تواند به روش های مقابله ای بهتری دست یابد، یا از وقوع مشکلات مشابه در آینده جلوگیری نماید (برای مثال، «برای این که بتوانم به خوبی با موقعیت بعدی مقابله کنم، باید حادثهی رخ داده را تحلیل نمایم»).
فرایند پر کردن شکاف حافظه نیز شبیه نشخوار فکری است و توسط باورهایی مانند «برای تعیین این که آیا این حادثه تقصیر من بود یا خیر، باید هر کاری را که قبل از حادثه انجام دادم، به خاطر بیاورم.» حمایت می شود. راهبردهای پایش تهدید، توسط باورهای مثبت مربوط به لزوم تمرکز توجه با هدایت آگاهی به شیوه ی خاص پشتیبانی می شوند. نمونه هایی از این باورها از این قرارند:
اگر حالت آمادگی خود را حفظ نمایم، همیشه آماده خواهم بود هر جا میروم، باید مراقب علایم خطر باشم». توجه کردن به افراد مشکوک به من کمک می کند تا غافل گیر نشوم». اگر مراقب باشم، می توانم قبل از آن که خیلی دیر شود، خطر را کشف کنم». گوش کردن دقیق به صحبت های افرادی که در پشت سرم حرکت می کنند، به من کمک می کند تا آمادهی عمل باشم». «اگر خیابان ها را وارسی کنم، ایمن تر خواهد بود».
هم چنین باورهای مثبت، اغلب به لزوم کنترل افکار مربوط می شوند. گفته های زیر، به طور ضمنی بر باورهای مثبت و منفی دربارهی کنترل فکر دلالت می نمایند :«نباید دربارهی رویداد آسیب زا فکر کنم، یا هرگز نباید آن را در ذهنم مرور کنم».« اگر درباره ی آن فکر نکنم، در آن صورت ناراحت نخواهم شد.» نمی خواهم دربارهی برخی جنبهها فکر کنم، چون انرژی زیادی از من می گیرد.»
باورهای فراشناختی منفی به معنی و اهمیت افکار و علایم مربوط می شوند. این باورها شامل باورهایی هستند مبنی بر این که افکار مزاحم یا برگشت مکرر به گذشته، نشانهی بی ثباتی روانی شدید است که می تواند به فروپاشی روانی منجر شود یا علایمی هستند که نشان میدهند شخص مجازات شده یا در وقوع رویداد آسیب زا مقصر است. برای مثال، بیماران بر این باورند که (یک) داشتن افکار مزاحم نشانه ی « آسیب مغزی» است، (دو) افکار تکراری دربارهی تجاوز جنسی باید بدان معنا باشد که من میخواستم این اتفاق بیفتد» و (سه) علایم برانگیختگی غیر عادی است و نشانه ی «ضعف روانی» می باشد.
در بخش بعد به توصیف نقش و عملکرد سندرم شناختی-توجهی (CAS) و باورهای فراشناختی در تداوم علایم استرس مرتبط با رویداد آسیب زا خواهم پرداخت.
ادامه دارد..
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390