جنگ قصه نبود
نويسنده:سيد مهدي حسيني
تاريخ جنگ تحميلي و تهاجم دشمن بعثي عراق عليه نظام نوپاي جمهوري اسلامي و بيرون راندن اشغالگران بعثي از سرزمين ايران توسط رزمندگان و نيروهاي مسلح نظام جمهوري اسلامي ماجراهايي دارد که توضيح آن در گنجايش اين مختصر نمي گنجد؛ فقط به طور فشرده به مهمترين سر فصل هاي مراحل تاريخ جنگ در محورهاي ذيل اشاره مي شود:
«دولت دست نشانده و مزدوران عراق تجاوز هوايي را به حريم جمهوري اسلامي ايران آغاز کرده و به چند پايگاه هوايي حمله نموده است. ما تا کنون نخواسته بوديم که حمله را آغاز کنيم، اما ارتش جمهوري اسلامي تجاوز اين بعثي هاي دست نشانده را تحمل نمي کند و درس تلخي به صدام خواهد داد.
مردم عزيز ما بايد خونسردي و متانت خود را حفظ کنند. هر گونه شايعه را که احيانا ضد انقلاب منتشر مي کند نفي کنند و به پادگان هاي نظامي نزديک نشوند و در انتظار لحظه انجام مسئوليت همگاني که از سوي رهبر عظيم الشأن محول خواهد شد، باشند. هم اکنون برادرهاي رزمنده ارتش جمهوري اسلامي ايران در زمين و هوا و دريا به نبرد سرگرمند. نتايج متعاقبا به اطلاع ملت خواهد رسيد.»
دشمن، مناطق مختلفي از ايران را به اشغال خود در آورد. در چهارم آبان 59 خرمشهر به طور کامل به اشغال در آمد و در غرب شهرهايي چون قصر شيرين، سر پل ذهاب و غيره جملگي سقوط کرد. پيشروي دشمن همچنان ادامه داشت و لشکر عراق بعضا تا عمق 90 کيلومتر در خاک ايران مستقر شده بود که در برابر هجوم آنها کليه نيروها اعم از مردمي، ارتش، سياسي، بسيجي در برابر هجوم سنگين آنها مقاومت کردند. بالاخره در زمستان 59 پيشروي آنها متوقف شد و مدت ها خطوط جنگ بدون تحرک بود. فقط صداي شليک گلوله ها شنيده مي شد. در مواردي عملياتي صورت مي گرفت، مشکلي که در آن برهه از زمان خطر بزرگي محسوب مي شد، اختلاف سياسي در بين مسئولين نظام بود که يک طرف عناصر حزب اللهي خط امام در قالب حزب جمهوري به رهبري شهيد بهشتي و دولت خدمت گذار با نخست وزيري شهيد رجايي در مقابل بني صدر به عنوان رئيس جمهور که تصدي فرماندهي کل قوا را عهده دار بود. اين اختلاف هماهنگي نيروهاي مسلح مشکلات عديده اي به وجود آورد و اين فرصت خوبي براي دشمن بود تا از اين عدم هماهنگي نهايت استفاده ببرد. علاوه بر تأثير بر روحيه رزمندگان، مذاکرات و فعاليت ديپلماسي ايران را نيز تحت تأثير قرار داده بود. مثلا در اين مدت دولت وزير خارجه نداشت و از رفت و آمد سران کشورها که براي گفت و گو، صلح و پايان جنگ مي آمدند چندان بهره برداري نمي شد.
سراسر خطوط مقدم جبهه و جنگ بسيجيان، رزمندگان سپاه و ارتش و نيروهاي نامنظم شهيد چمران مستقر شده بود، آمادگي تهاجم به دشمن و بيرون کردن آنها از مناطق اشغالي را داشتند که وجود بني صدر و جريان او موانع و معضلاتي را به وجود آورده بود تا اينکه در ماجراي چهاردهم اسفند 49 کار به جايي مي رسد که بني صدر و جريان ليبرال از عرصه قدرت کنار گذاشته مي شوند و بعد از سقوط بني صدر در تابستان 1360 عده اي از ياران خط امام به شهادت مي رسند ولي از مناطق جنگي تحولات و تحرکات جديدي به وجود مي آيد که همه در جهت مثبت است.
«تحليلگران نظامي غرب معتقدند براي عبور ايران از شط العرب، اين کشور نياز به تجهيزات کافي داشته و متعجب از اين موضوعند که چگونه با تجهيزات اندک توانسته اند از اين آبراه عبور نموده و به مواضع عراقي ها دست يابند، ضمن اينکه اين مسئله عليرغم برتري نيروي هوايي عراق صورت گرفته است.»
به عبارتي به گونه اي وضعيت منطقه به هم خورد و محاسبات دستگاه هاي استکباري به هم ريخت که رسوايي ملک فارلين را در سال 65 به دنبال داشت. پس از ماجراي فاو، مسير تاريخ جنگ چيز ديگري شد و دشمنان انقلاب مثل مار زخم خورده به خود مي پيچيدند که امام راحل در 26 شهريور 65 طي فرماني به فرمانده سپاه وقت مأموريت داد تا سپاه پاسداران را به تجهيزات نيروي هوايي و دريايي و زميني مجهز نمايد.
منبع: مجله ي شاهد جوان شماره ي 6
/خ
1- توطئه:
2- تجاوز:
«دولت دست نشانده و مزدوران عراق تجاوز هوايي را به حريم جمهوري اسلامي ايران آغاز کرده و به چند پايگاه هوايي حمله نموده است. ما تا کنون نخواسته بوديم که حمله را آغاز کنيم، اما ارتش جمهوري اسلامي تجاوز اين بعثي هاي دست نشانده را تحمل نمي کند و درس تلخي به صدام خواهد داد.
مردم عزيز ما بايد خونسردي و متانت خود را حفظ کنند. هر گونه شايعه را که احيانا ضد انقلاب منتشر مي کند نفي کنند و به پادگان هاي نظامي نزديک نشوند و در انتظار لحظه انجام مسئوليت همگاني که از سوي رهبر عظيم الشأن محول خواهد شد، باشند. هم اکنون برادرهاي رزمنده ارتش جمهوري اسلامي ايران در زمين و هوا و دريا به نبرد سرگرمند. نتايج متعاقبا به اطلاع ملت خواهد رسيد.»
دشمن، مناطق مختلفي از ايران را به اشغال خود در آورد. در چهارم آبان 59 خرمشهر به طور کامل به اشغال در آمد و در غرب شهرهايي چون قصر شيرين، سر پل ذهاب و غيره جملگي سقوط کرد. پيشروي دشمن همچنان ادامه داشت و لشکر عراق بعضا تا عمق 90 کيلومتر در خاک ايران مستقر شده بود که در برابر هجوم آنها کليه نيروها اعم از مردمي، ارتش، سياسي، بسيجي در برابر هجوم سنگين آنها مقاومت کردند. بالاخره در زمستان 59 پيشروي آنها متوقف شد و مدت ها خطوط جنگ بدون تحرک بود. فقط صداي شليک گلوله ها شنيده مي شد. در مواردي عملياتي صورت مي گرفت، مشکلي که در آن برهه از زمان خطر بزرگي محسوب مي شد، اختلاف سياسي در بين مسئولين نظام بود که يک طرف عناصر حزب اللهي خط امام در قالب حزب جمهوري به رهبري شهيد بهشتي و دولت خدمت گذار با نخست وزيري شهيد رجايي در مقابل بني صدر به عنوان رئيس جمهور که تصدي فرماندهي کل قوا را عهده دار بود. اين اختلاف هماهنگي نيروهاي مسلح مشکلات عديده اي به وجود آورد و اين فرصت خوبي براي دشمن بود تا از اين عدم هماهنگي نهايت استفاده ببرد. علاوه بر تأثير بر روحيه رزمندگان، مذاکرات و فعاليت ديپلماسي ايران را نيز تحت تأثير قرار داده بود. مثلا در اين مدت دولت وزير خارجه نداشت و از رفت و آمد سران کشورها که براي گفت و گو، صلح و پايان جنگ مي آمدند چندان بهره برداري نمي شد.
سراسر خطوط مقدم جبهه و جنگ بسيجيان، رزمندگان سپاه و ارتش و نيروهاي نامنظم شهيد چمران مستقر شده بود، آمادگي تهاجم به دشمن و بيرون کردن آنها از مناطق اشغالي را داشتند که وجود بني صدر و جريان او موانع و معضلاتي را به وجود آورده بود تا اينکه در ماجراي چهاردهم اسفند 49 کار به جايي مي رسد که بني صدر و جريان ليبرال از عرصه قدرت کنار گذاشته مي شوند و بعد از سقوط بني صدر در تابستان 1360 عده اي از ياران خط امام به شهادت مي رسند ولي از مناطق جنگي تحولات و تحرکات جديدي به وجود مي آيد که همه در جهت مثبت است.
3- انسجام ملي:
4- عقب نشيني:
5- پيشروي:
«تحليلگران نظامي غرب معتقدند براي عبور ايران از شط العرب، اين کشور نياز به تجهيزات کافي داشته و متعجب از اين موضوعند که چگونه با تجهيزات اندک توانسته اند از اين آبراه عبور نموده و به مواضع عراقي ها دست يابند، ضمن اينکه اين مسئله عليرغم برتري نيروي هوايي عراق صورت گرفته است.»
به عبارتي به گونه اي وضعيت منطقه به هم خورد و محاسبات دستگاه هاي استکباري به هم ريخت که رسوايي ملک فارلين را در سال 65 به دنبال داشت. پس از ماجراي فاو، مسير تاريخ جنگ چيز ديگري شد و دشمنان انقلاب مثل مار زخم خورده به خود مي پيچيدند که امام راحل در 26 شهريور 65 طي فرماني به فرمانده سپاه وقت مأموريت داد تا سپاه پاسداران را به تجهيزات نيروي هوايي و دريايي و زميني مجهز نمايد.
6- فشار جهاني:
7- منافقين:
8- پيروزي:
منبع: مجله ي شاهد جوان شماره ي 6
/خ