به دلیل همین وضوح ضرورت پرداختن به مسائل زیست محیطی و انواع خطرهای ناشی از تخریب محیط زیست آن، که توسط عوامل مختلف گریبانگیر بشر امروز شده است، کارشناسان و صاحب نظران، کمتر به ضرورت توجه به این مقوله و علت رویکرد خویش به آن پرداخته، بلکه بیشتر در صدد بحثهای تخصصی و ارائه راه حل ها و فرهنگ سازی در این باره می باشند.
به هر صورت، به سبب شرایط آشفته محیط زیست و زیانهای فزاینده متوجه بشر از این رهگذر که به برخی از ابعاد آن اشاره شد، دانشمندان وضعیت محیط زیست را در جهان امروز وخیم دانسته و برای بیان خطرهای ناشی از آن، تعابیر به ظاهر متفاوت ارائه نموده اند که در مجموع، اهمیت فوق العاده موضوع را نشان می دهد:
1. نابودی آگاهانه خود
معضل محیط زیست که جوامع بشر بدان دست به گریبان است، در حکم نابودسازی آگاهانه می باشد، چنانکه برخی گفته اند: میراثی را که بقای ما به آن وابسته است با دست خویش نابود می کنیم و بیشتر ما حتی ماهیت واقعی این مسئله را درک نمی کنیم، ما تنها با بلایی دیگر مواجه نیستیم ؛ این بلا تمامی بلاهای گذشته را کاملا تحت الشعاع قرار خواهد داد. آنچه به تدریج آشکار می شود آن است که ما با سقوط و بلای عظیم و پر دامنهای روبه رو خواهیم شد، ولی این بلای عظیم ناگهان رخ نخواهد داد. شاید پنهان کاری از هراس مواجهه با این بلاست که ما را چنین آسوده خاطر می سازد... طبیعت تغییر میکند و بقای آدمی در خطر است. ما مجبوریم با علم به این موضوع به زندگی ادامه دهیم..۲. بحران کره مسکون
در مجموعه مقالات پژوهشی ای که جمعی از پژوهشگران مسائل اسلامی و مسائل زیست محیطی در آن رابطه دین، فرهنگ و محیط زیست را مطرح نموده، آمده است: اینک معضلات محیط زیست از آنجا که موجب بحران های جدی برای حیات بشر در کره مسکون شده، از حاشیه به متن مباحث توسعه آمده است. امروز درد محیط زیست، درد مشترک همه بشریت است، بنابراین، توجه و رسیدگی به آن، عزم مشترک، حرکت همه جانبه و هماهنگی وسیعی را می طلبد. کافی است توجه کنیم که یک سوم درختان جنگل ها در سال ۱۹۵۲م بریده و مصرف شده است. در هفتاد سال اخیر، کشت و زرع جدید، نیمی از خاکهای حاصلخیز را در سه چهارم زمین های مزروعی از بین برده است. مصرف زغال سنگ در سی سال اخیر برابر است با نیمی از آنچه در هشت صد سال گذشته مصرف شده و میزان نفتی که انسان از آغاز کشف و استخراج، مصرف کرده تنها در ده سال اخیر مصرف شده است.باید در پایان این بخش افزود که افزایش بی رویه جمعیت که موجب معضلات فراوان زیست محیطی می شود، آلودگی هوا، مشکلات بهداشت، کمبود اشتغال، بیمارهای عفونی و دهها مشکل دیگر را در پی دارد، چنانکه روژه گارودی نوشته است: شهرنشینی در حدود و مقیاسی که امروزه می شناسیم از نظر تاریخی پدیده ای کاملا جدید است. در سال ۱۸۰۰م تنها شهر لندن بود که یک میلیون نفر جمعیت داشت، اما امروزه ۳۲۶ شهر وجود دارد که حداقل همان مقدار جمعیت دارند.
٣. کشتار نسل آینده
یکی از آثار زیان بار زیست محیطی افزایش بی رویه جمعیت که پژوهشگران این مقوله بر آن تأکید کرده اند، ضایعات انسانی است که از آن به کشتار نسل» تعبیر شده است. در واقع، مهم ترین پیامدهای منفی افزایش بی رویه جمعیت را می توان آثار سوء آن بر تولید غلات، آب شیرین، تنوع زیستی، انرژی، صید ماهی و اقیانوس ها، مشاغل، بیماریهای عفونی، زمین های زراعی، مسکن، تغییر آب، هوا و موادی دانست که سلامت نسل های آینده را به خطر می اندازد. بدیهی است مطالعه اجمالی معضلات کنونی محیط زیست می تواند ما را بیشتر به اهمیت سخن دانشمند مسلمان فرانسوی، روژه گارودی آشنا کند که می گوید: «اگر، در خلال سی سال آینده به همان منوال زندگی کنیم در خلال سی سال گذشته زندگی کرده ایم دست به کشتن نوههای خود زده ایم».۴. سرمنشأ پریشانی امور
یکی از نویسندگان ضمن هشدار شدید در باره بحران محیط زیست، آن را منشأ پریشانی تمام امور دیگر می داند و می افزاید: مهم ترین این مسائل، بحران زیست محیطی است، زیرا نشان میدهد که مصایب وارده از طرف تمدنها و جوامع سنتی که آنها را مقهور خود کرده، برای هیچ و پوچ بوده است، در حالی که بحران زیست محیطی سرمنشأ پریشانی تمام امور است. این پریشانی با جهانی شدن فرایندهای اقتصادی و فرهنگی، تقویت شده است و آنها را منعکس می سازد.منبع: محیط زیست و بهداشت، عبد المجید ناصری داوودی، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، قم، 1391