جایگاه ساده زیستی در اسلام

سادگی و بی پیرایگی فرستادگان الهی، به عنوان اصلی اصیل، جلوه ای خاص در رفتار، معاشرت و نشست و برخاست آنان دارد
سه‌شنبه، 7 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جایگاه ساده زیستی در اسلام
از نظر اسلام، ساده زیستی، یک ارزش معنوی است. پیشوایان دین، ساده زیستی و قناعت را ارزشی والا می دانستند و افراد ساده زیست را می ستودند. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در مورد صعصعه بن صوحان» می فرماید : «انک ما علمت حسن المعونه خفیف المؤونه؛ همانا تو تا آن جا که دانسته ام، یاوری نیکو و کم هزینه ای.» هم چنین آن حضرت در توصیف «زید بن صوحان» که در جنگ جمل به شهادت رسید، فرمود : خداوند تو را رحمت کند ای زد که به راستی کم هزینه و پر کار بودی. امام علی (علیه السلام) از میان همه ی کمالات «صعصعه» و «زید» به این ویژگی مهم آنان (کم هزینه و پر کار بودن) اشاره می کند تا جایگاه ارزشی ساده زیستی برای همگان مشخص گردد. در اهمیت این مقوله ی ارزشمند همین بس که همه ی پیامبران الهی از آدم تا خاتم، به آن متصف بوده اند.
 
سادگی و بی پیرایگی فرستادگان الهی، به عنوان اصلی اصیل، جلوه ای خاص در رفتار، معاشرت و نشست و برخاست آنان دارد. امام علی (علیه السلام) از ساده زیستی پیامبران خدا خبر داده است. آن حضرت می فرماید : موسی (علیه السلام) به خدا عرض کرد: پروردگارا ! من به آن چه از نیکی به سویم فرستادی نیازمندم. به خدا، موسی جز نانی که آن را بخورد از خدا چیزی نخواست، زیرا وی از سبزی زمین می خورد تا آن جا که به دلیل لاغری تن و تکیدگی گوشت بدن، رنگ آن سبزی از پوست شکم او نمایان بود. و اگر بخواهی از حضرت داوود (علیه السلام) بگویم که به دست خود از لیف خرما زنبیل می بافت و از بهای آن، گرده ای نان جوین تهیه می کرد و می خورد. و اگر بخواهی از عیسی بن مریم (علیه السلام) بگویم که سنگ را بالین خود می کرد و جامه ی درشت و خشن می پوشید و خوراک نا گوار می خورد و خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و پناهگاهش در زمستان، شرق و غرب زمین بود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) نمونه ی کامل ساده زیستی است. امام علی (علیه السلام) در توصیف آن حضرت می فرماید: برای تو کافی است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و بسیاری خواری و زشتی‌های آن باشد، چه این که دل بستگی های آن از او گرفته شده و برای غیر او گسترده شده است ؛ از نوش آن نخورد و از زیورهایش بهره نبرد. همان آن حضرت در ادامه می فرماید : پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) روی زمین غذا می خورد و همچون بندگان می نشست و به دست خود کفشش را پینه می زد و جامه ی خود را وصله می کرد و بر الاغ بی پالان سوار می شد و دیگری را در کنار خود سوار می کرد. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از سیره ی پادشاهان و نوع نشست و برخاست و رفت و آمد و تشریفات آنها سخت بیزار بود. مردی نزد پیامبر آمد تا با وی سخن گوید، اما چون پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را دید، دست پاچه شد و به لرزه افتاد. حضرت به او فرمود :راحت باش، من که پادشاه نیستم، من فرزند همان زنم که گوشت خشکیده می خورد.
 
زهد و ساده زیستی از اصول زندگی او بود. ساده غذا می خورد، ساده لباس می پوشید و ساده حرکت می کرد. زیراندازش غالبا حصیر بود، بر روی زمین می نشست، با دست خود از بز شیر می دوشید و بر مرکب بی زین و پالان سوار می شد و از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری می کرد. قوت غالبش نان جوین و خرما بود. کفش و جامه اش را با دست خویش وصله می کرد. در عین سادگی طرفدار فلسفه فقر نبود. مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف در راه های مشروع لازم می شمرد و می گفت: نعم المال الصالح للرجل الصالح؛ چه نیکوست ثروتی که از راه مشروع به دست آید برای آدمی که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند» و هم می فرمود: نعم العون على تقوى الله الغنى؛ مال و ثروت کمک خوبی است برای تقوا.
 
حضرت علی (علیه السلام) و فرزندانش، پاسداران سیره نبوی بودند و در ساده زیستی از آن بزرگوار پیروی می کردند. آن حضرت می فرماید : به خدا سوگند، این جامه ی پشمین خود را آن قدر وصله کرده ام که از وصله کننده ی آن شرم دارم. امام صادق (علیه السلام) از پدر بزرگوارش روایت کرده که فرمود :علی (علیه السلام) در کوفه به مردم نان و گوشت می خوراند وخود طعامی جداگانه داشت. بعضی گفتند : کاش می دیدیم که خوراک امیرمؤمنان چیست؟ پس عده ای به طور سرزده به حضور امام رسیدند، غذای او چنین بود : تریدی خرده ای از نان خشکیده ی خیسیده به روغن که با خرمای فشرده آمیخته شده بود و آن خرما را از مدینه برای وی می آوردند. ابواسحاق سبیعی می گوید :یک روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم و امام علی (علیه السلام) خطبه می خواند. دیدم آن حضرت دست خود را تکان می دهد، گویا با آستین پیراهنش خود را باد می زند. به پدرم گفتم : آیا امیر مؤمنان گرمش است ؟ گفت :او گرما و سرما را چیزی به حساب نمی آورد، بلکه پیراهنش را شسته و چون پیراهنی جز آن نداشته، آن را مرطوب به تن کرده است و چنین می کند تا خشک شود. کدام زمامداری را می توان مانند امام علی (علیه السلام) یافت که خوراک و پوشاکش چون ضعیف ترین مردم باشد و از این سیره ی نیکو تا لحظه ی وداع از این دنیا دست بر ندارد.
 
منبع: اصول ومبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی، انتشارات هنر آبی، چاپ اول، تهران، 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.