الگوهای توحید ناب

رسیدن به توحید ناب، که از هر ناخالصی و شرکی به دور باشد، بسیار دور از دسترس انسان‌های معمولی است.
دوشنبه، 27 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
الگوهای توحید ناب
«خلوص» صفتی است که به هر میزان حاصل شود، ارزشمند است و چنین نیست که تنها خلوص ناب مطلوبیت داشته باشد. از این رو، هر درجه ای از خلوص بر درجات پیشین امتیاز دارد و زمینه را برای رسیدن به درجات بالاتر فراهم می آورد و این نکته در عین بداهت، نکته مهمی است؛ زیرا انسان را آماده بهره برداری از اسوهها و الگوهای خلوص می کند؛ چون تصور اینکه حتما باید به نقطه اوج رسید وگرنه درجات پایین تر فاقد ارزش است، بسیاری از اوقات سبب ناامیدی انسان شده، او را از پیروی الگوها باز می دارد. در حالی که اگر بداند رسیدن به هر درجه از خلوص و زدودن ناخالصی ها باارزش، ولی درجات بالاتر ارزشمندتر است، در این صورت، از تلاش برای هرچه نزدیک تر شدن به خلوص ناب ناامید نمی شود. با این پیش فرض، وجود اسوه های ناب در میان افراد بشر، توجیه کامل تری می یابد.
 
اسوه‌ها - که در حقیقت تحقق عینی هدفهای غایی اند - بودنشان در میان بشر و در تاریخ، دارای نقش های مثبت و ارزشمندی است. نگاه به الگوهای جذاب و متعالی، انگیزه تلاش برای نزدیک شدن به آنها و شوق هم رنگی با آنها را در انسان ایجاد و تقویت می کند و در ایجاد امید به امکان دستیابی یا نزدیک شدن به رتبه آنها مؤثر است. نقش دیگر آنها، جهت یگانه بخشیدن به فعالیت‌ها و برنامه‌های پراکنده برای رشد و جلوگیری از انحراف و گم کردن سمت و سوی برنامه هاست. افزون بر این، الگوها معیاری برای ارزیابی و سنجش میزان توفیق به شمار می آیند تا انسان با چشم دوختن به آنها، دچار غرور ناشی از پیشرفت های اندک نشود. بنابراین، هم در زدودن یأس ناشی از احساس شکست مؤثرند و هم در کاهش غرور ناشی از پیشرفت شمار الگوهای خالص توحید در تاریخ زندگی انسان زیاد نبوده است. با این حال، در میان آنها، نام و چهره امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) درخشش خاصی دارد. با نگاهی گذرا به زندگی ایشان، تک قطبی بودن و یگانگی بی نظیر شخصیت آن حضرت بر مجور توحید ناب را می توان دید. تولد و شهادت او در دورترین و خالص ترین مکانها از شرک - یعنی درون کعبه و محراب مسجد کوفه - بود. او نخستین کسی بود از مردان که دعوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) به توحید را پذیرفت و در طول زندگی پیامبر، یعنی پیام آور توحید ناب، نزدیک ترین بار ایشان در جنگ و صلح بود. در جوانی یا نوجوانی برای شکستن بتهای کعبه، بر دوش پیامبر بالا رفت. وجود امیر مؤمنان علیه السلام همراه و هم تراز قرآن و تحقق عینی آن بود که روح حاکم بر همه آیات آن نیز توحید است.
 
در جنگ خندق چون امیر مؤمنان علیه السلام در برابر عمرو بن عبدود به جنگ ایستاد، رسول خدا فرمود: تمام ایمان در برابر تمام شرک ظاهر شد. به فرموده پیامبر مثل او ل کعبه، اطاعت از او اطاعت از خداوند، [تحقق عینی صراط مستقیم الهی و خالص ترین مؤمنان در ایمان بود، که ایمان با گوشت و خون او آمیخته بود. بی شک او از برترین الگوها برای بلندترین هدف پیامبران الهی لن بود. بارزترین جنبه شخصیت او «خلوص در توحید» است؛ زیرا با توجه به تاریخ مکتوب زندگی او و معرفی پیامبر هیچ رفتاری از او سر نزد که در آن، انگیزه غیر خدایی دخالت داشته باشد.
 
در کلام ایشان نیز همچون سیره شان - «توحید» برجسته ترین سخن است. اگرچه شمار دعوت صریح و مستقیم به توحید در کلام ایشان زیاد نیست، اما به طور غیرمستقیم، محور همه سخنان ایشان را دعوت به پرستش خدای واحد تشکیل میدهد؛ زیرا:
 
 اولا، بر اساس شمارش برخی از محققان، کلمات «الله»، «اله» و مشتقات آن مجموعة قریب ۱۳۷۸ بار در نهج البلاغه به کار رفته است؛ و اگر مواردی را که با کنایه و ضمیر بارز و مستتر به «الله» اشاره شده و محور موضوع جمله قرار گرفته نیز بدان افزوده شود، عدد آن به هزاران مورد می رسد و با توجه به اینکه «الله»، «اله» و مشتقات آن دو، یا بر شخص خدای تعالی دلالت می کند یا به مفهوم کلی معبود اشاره دارد، می توان گفت: در نهج البلاغه کلمه «الله» و مفاهیم مرتبط با آن پس از حروف ربط و اضافه، از نظر تعداد، بیشترین کاربرد را دارد و از این رو، می توان محور مباحث این کتاب را «پرستش» و به ویژه «پرستش توحیدی» دانست.
 
ثانیا، آغاز همه یا بیشتر خطبه های نهج البلاغه با نام، یاد، سپاس و ستایش خداوند و نیز ذکر صفات از جمله وحدانیت او و دقایق توحید، و گشودن رازهای توحید بر اهل بصیرت است و افزون بر آن، با وضوح بیشتری محوریت خدای تعالی را در همه چیز از نگاه امام علی نشان میدهد.
 
ثالثا، سراسر نهج البلاغه پر از گله مندی، شکایت و سرزنش قاسطین، مارقین، ناکثین و اهل شرک و کفر است که همه به نوعی از مسیر دین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) صلى الله علیه وسلم (یعنی مسیر توحید) فاصله گرفته بودند و در حقیقت، شکایت ایشان از جدایی از توحید است، و در این تردیدی نیست.
 
بر این اساس، مهم ترین نکته ای که در زمینه تربیت از حضرت علی علیه السلام می توان آموخت، روی گرداندن از همه چیز و رو کردن به سوی خدای واحد است؛ همان نکته ای که در نظام های بشری تعلیم و تربیت توجهی به آن نشده و در اهداف غایی به کلی مورد غفلت واقع شده است. آنچه بر اساس آموزه های انبیا همه رنجها و گرفتاری های بشر به دور شدن از آن باز می گردد، فراموش شده است و حتی در ایران پس از انقلاب اسلامی نیز آنچه عملا در دستگاه عریض آموزش و پرورش رسمی دنبال می شود، تربیت پیشه وران شاغلی است که بتوانند در بزرگسالی، ضمن تأمین هزینه های زندگی خود، بخشی از چرخهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه را بچرخانند و حداکثر در جامعه با رعایت حقوق دیگران برهم زننده نظم و انضباط عمومی نباشند که البته بررسی واقعیت های عینی، کامیابی چندانی نشان نمی دهد.
 
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط