دشمن شناسی

حزب شیطان از نگاه امیرالمومنین (علیه السلام)

منافقان با غافل شدن از یاد خدا، در مقابل هر شاخصه ی حقی، یک نمونه و برند باطل عَلَم می کنند.
سه‌شنبه، 10 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد طاهری
موارد بیشتر برای شما
حزب شیطان از نگاه امیرالمومنین (علیه السلام)
شیطان برای منحرف کردن انسانها، نیاز به یک لشکر دارد؛ لشکری که وظایفی به آنها محول می کند و در صورت عدم تبعیت یا ضعف در انجام وظیفه، آنها را گردن می زند؛ اما اینکه لشکر و حزبش چگونه بر انسانها چیره می شوند، و راهکار برون رفت از این معضل، از منظر امیرالمومنین علیه السلام چیست را در این مقاله بیان می کنیم.


تسلط شیطان بر انسان

قرآن کریم چگونگی چیرگی شیطان بر انسان را این گونه بیان می کند: «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولَئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ»[1] شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده؛ آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند!


نکات آیه

۱. چیره شدن و تسلط شیطان بر انسان زمانی اتفاق می افتد که انان از یاد خدا غافل شود و زمانی که از یاد خدا غافل شود، به طور کامل چنان چیره می گردد که دیگر انسان به یاد خدا نمی افتد یعنی ابتدای سیطره با غفلت است و پس از سیطره کامل نیز فراموشی کامل اتفاق می افتد این چیرگی چنان قوی و ریشه ای است که استحاله ی درونی و اعتقادی برای فرد به همراه دارد که خود فرد از افراد و یکی از سیاهی لشکر شیطانی می شود که در اصطلاح قرآنی، حزب الشیطان می گردد.

۲. استحواذ یعنی چیره شدن و مستولی شدن؛ اما اینکه چگونه او استیلا و استحواذ پیدا می کند، باید گفت: این استیلا زمانی اتفاق می افتد که حق و باطل با یکدیگر ممزوج و مخلوط شوند؛ مخلوط شدن حق و باطل همان و بروز فتنه و استیلا شیطان همان.


استیلاء شیطان در نگاه امیر المومنین و سید الشهدا علیهماالسلام

امیرالمومنین علی علیه السلام در خطبه 50 نهج البلاغه در مورد استیلاء شیطان بر انسان می فرمایند: «وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ»«ولى پاره‏اى از حق و پاره‏اى از باطل فراهم شده و در هم آمیخته مى ‏شود، در این وقت شیطان بر دوستانش مسلط مى‏شود.»

این همانی است که سید الشهدا علیه السلام در کربلا به لشکر یزید فرمودند: «استحوذ الشیطان علی اولیائه». [2]


دو عامل مسلط شدن شیطان

از این فرموده ی حضرت چنین فهمیده می شود که دو عامل مهم باعث شده که شیطان بر دشمن چیره شود:

عامل اول: طبق آیه ی قرآن، که غفلت از یاد خدا و ارتکاب گناهان بزرگ که عین غفلت از یاد خداست.

عامل دوم: طبق بیان امیرالمومنین علیه السلام، مخلوط کردن حق و باطل توسط شیطان و بروز فتنه و ایجاد شبهه در میان برخی از لشکریان باعث تسلط کامل و چیره شدن کامل شیطان شده بود و نتیجه آن شد که فریب خوردگان چنان تحت سیطره شیطان قرار گرفتند که مرید او شدند.


استیلاء شیطان، شاخصه مهم نفاق

حال باید بگوییم چیرگی و استیلا شیطان، در آیات و روایاتی که بیان شد، از شاخصه های مهم منافقین است که امیرالمومنین علیه السلام در بخشی از خطبه 194 نهج البلاغه در توصیف منافقان فرمودند: «قَدْ أَعَدُّوا لِکُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِکُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِکُلِّ حَیٍّ قَاتِلا وَ لِکُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِکُلِّ لَیْلٍ مِصْبَاحاً...»

«آنها برابر هر حقی باطلی، و برابر هر دلیلی شبهه ای، و برای هر زنده ای قاتلی، و برای هر دری کلیدی، و برای هر شبی چراغی تهیه کرده اند...»

از این بیان حضرت معلوم می شود که نفاق ویژگی ای شیطانی است که حقیقتش آتش جهنم است؛ یعنی اینکه هر کس از گروه شیطانی گردد، حقیقتا ورود او در آتش جهنم است؛ چون نفاق باعث می گردد انسان یکی از اعضای گروه شیطان شود که نتیجه آن جز خسارت و زیان اصل سرمایه چیز دیگری نیست؛ خسارت یعنی از دست دادن راس المال و سرمایه اصلی انسان در تجارت و کاسبی؛ با توجه به این معنا باید گفت: بالاترین سرمایه آدمی، جان انسان است که بوسیله ی نفاق تحت سیطره ی شیطان از دست می رود.


نتیجه سیطره شیطان

پس از سیطره ی شیطان بر انسان چه اتفاقی می افتد؟
حضرت می فرمایند پنج نتیجه اساسی برای حزب الشیطان رخ می دهد. حضرت در خطبه 194 نهج البلاغه بدان تصریح نموده می فرمایند: «قَدْ أَعَدُّوا لِکُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِکُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِکُلِّ حَیٍّ قَاتِلا وَ لِکُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِکُلِّ لَیْلٍ مِصْبَاحاً...»

«آنها برابر هر حقی باطلی، و برابر هر دلیلی شبهه ای، و برای هر زنده ای قاتلی، و برای هر دری کلیدی، و برای هر شبی چراغی تهیه کرده اند...»


اقدامات پنج گانه منافقان حزب الشیطان:

منافقان حزب الشیطانی در مقابل دیگران، پنج اقدام مهم دارند:

۱. نسخه سازی جعلی در برابر حق:
منافقان با غافل شدن از یاد خدا، در مقابل هر شاخصه ی حقی، یک نمونه و برند باطل عَلَم می کنند؛ مثلاً در مقابل اسلام ناب محمدی (ص)، اسلام آمریکایی، و در مقابل شیعه اهل بیت علیهم السلام، تشیع انگلیسی که هیچ بویی از اسلام نبرده و صرف تحجر و ظاهر گرایی محض است، می سازند؛

در ساختن بدلیجات گاهی چنان تبحر عجیبی دارند که بدون داشتن نسخه بدل و قبلی آن را بسیار جذاب و پرکشش ساخته و عرضه می کنند که گویی اصلاً اصل همین است و شاخصه ی حق چون جذابیت ظاهری ندارد، بدلیجات قلمداد می شود. بنابر همین حضرت فرمودند: «قَدْ أَعَدُّوا لِکُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا...» «آنها برابر هر حقی باطلی... تهیه کرده اند...»

۲. شبهه در مقابل برهان قاطع:
حضرت دومین شاخصه منافقان و حزب الشیطان را شبهه سازی در برابر دلیل محکم بیان کرده اند، این در حالی است که شبهه، فهم آدمی را مشتبه می کند؛ انسان سالم می تواند دچار اشتباه شود با این اوصاف اگر شیطان هم در این میان آب را گل آلود کند، و شبهه افکنی کند، چه فضای مسموم و زهر آلود و خطرناکی ایجاد خواهد شد؟. بنابر همین «قَدْ أَعَدُّوا ... لِکُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا...» یعنی: «آنها ... برابر هر دلیلی شبهه ای ... تهیه کرده اند...»

۳. کشنده ی زنده ها
حزب الشیطان، انسان های با ایمان محکم، چون «عمار یاسر» را در صحنه جنگ می کُشند و وقتی به آنها حدیث نبوی را گوشزد می کنند که فرمودند: «یا عمار! تقتلک الفئه الباغیه» این گونه توجیه می کنند که علی، عمار را به میدان جنگ آورده و لذا او، کشنده ی عمار است؛ منافق و دشمن ایمان این چنین سخنان پیغمبرشان را توجیه می کند و قاتلِ عمار امت که مَحرم اسرار امامش بوده است، می شوند. لذا حضرت می فرمایند: «قَدْ أَعَدُّوا ... وَ لِکُلِّ حَیٍّ قَاتِلا...» «آنها ... و برای هر زنده ای قاتلی ... تهیه کرده اند...»

۴. کلید دار هر دری (ارائه راهکار در هر زمینه)
حضرت می فرمایند: «قَدْ أَعَدُّوا ... وَ لِکُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً...» «آنها ... و برای هر دری، کلیدی... تهیه کرده اند...»
منظور از این مطلب آن است که برای هر کاری، یک راهکار ارائه می دهند، یعنی در ارائه راهکار بسیار متبحرند و راهکار سازی از صفات بارز آن هاست.

۵. چراغ شبها (شبیخون زدن)
حضرت در ادامه به پنجمین اقدام حزب الشیطان می پردازند و می فرمایند: «قَدْ أَعَدُّوا ... وَ لِکُلِّ لَیْلٍ مِصْبَاحاً...» «آنها ... و برای هر شبی چراغی تهیه کرده اند...»
منافقان، در شبهای تاریک مردم همچون کسانی که شبیخون می زنند، با چراغ در دست هر راهی را نشان می دهند، تا بتوانند اهداف شوم خود را در این ارائه ی راه و طریق به مومنین به سر انجام برسانند.

پس حزب شیطان اقدامات مختلفی برای گمراهی انسان انجام می دهند. شایسته است که همه از اقدامات حزب الشیطان مطلع باشیم و در جهت علیه آن اقدام نماییم.

پی نوشت:
[1]  سوره مجادله، آیه ۱۹
[2]  تفسیر نورالثقلین


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط