معنای نزغ
«نزغات» جمع «نزغ» است که، به معنای فساد و وسوسه است؛ چنانکه در آیه ای از سوره یوسف آمده که «مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی...» «... بعد از آنکه شیطان، میان من و برادرانم فساد کرد...»یعنی این شیطان است که میان ولی خدا و بین برادران وی وسوسه کرده و فساد ایجاد نموده است؛ در برابر وسوسه ی شیطانی چه باید کرد، خداوند متعال برای هدایت انسان راهکار ارائه نموده و فرموده است: «وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»[2] یعنی: «و هرگاه وسوسههایی از شیطان متوجّه تو گردد، از خدا پناه بخواه که او شنوده و داناست!»
راهکار برون رفت از وسوسه و نزغ شیطان
راهکار برون رفت از وسوسه شیطان، پناه بردن به خداست؛ چنانکه امام سجاد علیه السلام نیز در ابتدای دعای هفدهم می خواهند بفرمایند: راهکار برون رفت از وسوسه و نزغ شیطان، استعاذه و پناه بردن به خداوند است.
نکات مهم این فراز از دعا
نکته های مهمی در این دعای نورانی حضرت وجود دارد.۱. هیچ کس از وسوسه شیطانی مستثنی نیست، حتی معصومین علیهم السلام؛ اما این معصوم علیه السلام است که وسوسه شیطان نمی تواند در ایشان کارگر باشد؛ اما به هر اندازه ای که غیر معصوم به خدا پناهنده شود، از وسوسه های شیطان محفوظ خواهد ماند.
۲. پناهگاه اصلی از وسوسه های شیطانی، فقط خداست؛ چون حضرت «بِکَ» را در دعا به کار بردند؛ که دلالت بر انحصار در خداست؛ یعنی فقط و فقط پناهگاه، خداست؛ جای دیگری دنبال پناهگاه نگردیم.
3. همه باید به خدا پناه ببریم؛ یعنی همه ما نیازمند پناهندگی به خدا هستیم. یعنی هیچ کس نمی تواند بگوید: من نیاز به پناهندگی ندارم.
4. استعاذه و پناه بردن به خدا جزء آدابِ دعاست؛ یعنی قبل از آن که انسان با نامِ خدا شروع به راز و نیاز کند و بسم الله بگوید، باید ظرف را تطهیر و پاکیزه کند؛ ظرف قلبی و روحی انسان با پناه بردن به خداوند پاک و تطهیر می گردد؛ وقتی ظرف پاک شد، حالا باید با نام خداوند بخشنده ی مهربان کار را آغاز کند.
در ادامه فراز اول دعای 17 صحیفه ی سجادیه، حضرت دام های مختلف شیطان را متذکر می شوند و وظیفه ی هر انسانی را در قبال آن معین کرده و می فرمایند: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِک مِنْ... وَ کیدِهِ وَ مَکایدِهِ، وَ مِنَ الثِّقَةِ بِأَمَانِیهِ وَ مَوَاعِیدِهِ وَ غُرُورِهِ وَ مَصَایدِهِ.»
«بارخدایا، به تو پناه میبریم از ... و از حیله و مکرهای گوناگونش و از تکیه کردن به آرزوها و وعده ها و فریب او و درافتادن به دام هایش.»
هفت دام مهم شیطان
حضرت با بیان دام های شیطان، راهکار پیشگیری و درمان آن را برای همه انسان ها مطرح می کنند؛ حضرت هفت مورد از دام های شیطان را مطرح می کنند:
۱. نزغ
نزغ و وسوسه شیطان که توضیحش گذشت.
2. کید:
کید، یعنی مکر، در قرآن کریم خداوند می فرماید: «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا»[3] «زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است.»مکر و نقشه شیطان ضعیف است؛ علت ضعیف بودن شیطان یعنی نتیجه ی مکر و نقشه ی شیطان، ناکافی است و نباید از نقشه های شیطانی ترسید و راهکار، پناه بردن به خداست.
۳. مکائد:
جمع مکیده، به معنای بد اندیشی و بدسگالی است؛ سه مورد از مکائد شیطان، «سرکشی، ستمگری و کبر» است؛ چنانکه امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ی ۱۹۲ می فرمایند: «... فِی عَاجِلِ اَلْبَغْیِ وَ آجِلِ وَخَامَةِ اَلظُّلْمِ وَ سُوءِ عَاقِبَةِ اَلْکِبْرِ فَإِنَّهَا مَصْیَدَةُ إِبْلِیسَ اَلْعُظْمَى وَ مَکِیدَتُهُ اَلْکُبْرَى...»« از خدا بترسید! از (کیفر) سرکشی در این جهان و از زیان ستمگری در آن جهان و از فرجام بد کبر؛ زیرا این ها (سرکشی و ستمگری و کبر) عظیم ترین دام و بزرگ ترین فریب ابلیس است.»وظیفه انسان در مقابل مکائد شیطان
وظیفه انسان در مقابل این مکیده شیطان، ترسیدن از خدا و تقوای الهی است؛ چنانکه حضرت در این خطبه قبل از این سه مکیده، می فرماید: «فَاللَّهَ اَللَّهَ...» بترسید از خدا؛ این بدین معناست که حضرت پناه بردن به خدا را راهکار مصون ماندن از این سه مکائد، می دانند؛ یعنی همانی که اول مقاله امام سجاد علیه السلام برای مصون ماندن خود و دیگران از وسوسه ها و مکائد شیطان به خدا پناهنده می شوند. اینجاست که حقانیت سخن معصومین علیهم السلام در یکی بودن سخن و ریشه ای بودن کلامشان آشکار می گردد؛ علت یکی بودن کلام حضرات معصومین هم آن است که همه آنها متصل به علم الهی اند؛ و گنجینه های علم الهی نزد آنان است؛ چنانکه در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:«... وَ خُزّانَ الْعِلْم...» «... و خزانه داران دانش ...». خُزّان: جمع «خازن»، به معناى نگهبان، خزانه دار، کلیددار.
پس اهل بیت علیهم السلام، نگهبانان و خزانه دار علم خدایند؛ البته خزانه داری آنان مانند خزانه داری دنیایی نیست؛ چنانکه امام باقر علیه السلام، در حدیثى، فرموده است: «وَاللّهِ إنّا لَخُزّانُ اللّهِ فِى سَمائِهِ وَ أرضِهِ، لا عَلى ذَهَبٍ وَلا عَلى فِضَّةٍ إلّا عَلى عِلْمِهِ»[4] به خدا سوگند، ما خزانه داران خدا در آسمان و زمینش هستیم، نه بر زر و سیم، که خزانه داران دانش اوییم.» پس کلام معصومین علیهم السلام یکی است.
۴. اطمینان به آرزوهای باطل
امام سجاد علیه السلام در این دعا از سومین چیزی که به خدا پناه می برند، اطمینان به آرزوهای باطل شیطان است؛ چنانکه می فرماید: «... وَ مِنَ الثِّقَةِ بِأَمَانِیهِ...»اینکه شیطان برای انسان آرزوهای باطل را اطمینان می دهد، جزء دام هایی است که او در مورد آن با چند تاکید، سخن گفته است که قرآن کریم به نقل از او، می فرماید: «وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً» [5]
«و حتماً آنان را گمراه مىکنم و قطعاً به آرزوها سرگرمشان مىسازم و دستورشان مىدهم که گوش چهارپایان را بشکافند (تا علامت باشد که این حیوان سهم بتهاست) و به آنان فرمان مىدهم که آفرینش خدا را دگرگون سازند. و هر کس به جاى خدا، شیطان را دوست و سرپرست خود بگیرد، بىگمان زیان کرده است، زیانى آشکار.»
امنینهم: منى (بر وزن عقل): اندازه گیرى. تمنّى: آرزو کردن. زیرا که آرزو در ذهن انسان اندازه گیرى شده است. «امنینّهم»: به آرزو وادار مى کنم آنها را. جمله «لَأُمَنِّیَنَّهُمْ» به معناى القاى آرزوهاى پوچ و بیجا است.[6]
شیطان دام های مختلفی برای انسان پهن کرده که یکی از آنها، القا و اطمینان دادن آرزوهای پوچ است؛ که امام سجاد برای مصون ماندن از آن راهکار استعاذه به خدا را مطرح می کنند؛ یعنی کسی که به خداوند پناه ببرد، از شر آرزوهای باطل و اطمینان دادن های شیطان از طریق آرزوهای باطل، و القای آن، محفوظ و مصون می ماند.
۵. وعده دادن: «مَوَاعِیدِهِ»
امام سجاد علیه السلام، وعده های شیطانی، را یکی از دام های شیطان دانسته است؛ یکی از وعده های وی، وعده فقیر شدن است؛ خداوند می فرماید: «الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ...»[7] «شیطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهیدستی میدهد...»
۶. فریب
حضرت در ادامه می فرمایند: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِک مِنْ ... وَ غُرُورِهِ وَ مَصَایدِهِ.» «بارخدایا، به تو پناه میبریم از ... فریب او و درافتادن به دام هایش.»یک از دامهای شیطان، فریب انسان است؛ مثلاً در مورد توبه چنین فریب می دهد که تو هنوز جوان هستی، لذت ها و شهوت ها به تو روی آورده، از آنها بهترین استفاده را داشته باش، بعداً در زمان پیری، توبه خواهی نمود، این در حالی که او با فریبش، زمان توبه را به تاخیر می اندازد.
تسویف از نگاه امام خمینی (ره)
این همان تسویف است که امام خمینی (ره) می فرماید: «از مکاید بزرگ شیطان و نفس خطرناک تر از آن، این است که به انسان وعده اصلاح در آخر عمر و زمان پیری می دهد، و تهذیب و توبه الی الله را به تعویق می اندازد برای زمانی که درخت فساد و شجره زقوم قوی شده، و اراده و قیام به تهذیب نفس، ضعیف بلکه مرده است.»[8]
۷. افتادن در دام
یکی از دام های شیطان، استفاده از ابزار خاص است؛ برخی از ابزارها در به تله انداختن کسی بیشتر کارگر است؛ شیطان برای این کار از ابزار خاص مانند تیر یا شمشیر، یا قلّاب استفاده می کند؛ چنانکه در حدیثی امیرالمومنین فرمودند: «العُیونُ مَصائِدُ الشَّیطانِ»؛[9] چشم ها، قلّاب شیطانند.پس با این ترتیب است که شیطان انسان را در دام خود می اندازد که راه برون رفت یا پیشگیری از آن، استعاذه به خود خداست.
پی نوشت: