یک پرسش راهبردی: یک طلبه چرا باید انقلابی باشد؟!
پیش از پرداختن به شاخصهای سبک زندگی طلبه انقلابی جای طرح یک سؤال و ارائه پاسخ مناسب به آن پرسش است، به راستی چرا یک طلبه باید انقلابی بوده و در عرصه فعالیتهای دینی و مسئولیتهای اجتماعی جهادی عمل نماید؟! این یک پرسش راهبردی و استراتژیک است که اگر به طور صحیح به آن پاسخ داده نشود اهمیت و ضرورت انقلابی ماندن در جامعه تبیین نخواهد شد.قسمتی از پاسخ این سؤال بر میگردد به فهم صحیح از معنای انقلابی و جهادی، کما اینکه در یادداشت قبلی به این قسمت پاسخ داده شد، بسیاری از افراد چون معنا و مفهوم صحیحی از طلبه انقلابی را درک نکردهاند، به اصل آن میتازند و چیستی و ماهیت آن را زیر سؤال میبرند، این درحالی است که فهم دقیق مسأله و همچنین پاسخ آن میتواند آنان را از تحیر خارج نماید، باری به هر جهت برای درک اهمیت انقلابی ماندن توجه به نکاتی بسیار لازم و ضروری است که در ادامه به آن اشاره خواهیم داشت.
1-حضور جهادی و عملکرد انقلابی در راستای ذات و رسالت طلبگی
حضور جهادی و عملکرد انقلابی دارای عناصر و شاخصهایی است که تماماً در منظومه آموزههای قرآنی و دینی گنجانده شده است، عناصر و اهداف قرآنی همچون، عدالت گستری[1]استکبار ستیزی[2] عدم تکیه و اعتماد به طاغوت[3]دفاع از مستضعفان و مظلومان عالم و ولایتمداری[4] از طرفی طلاب معزز حوزه علمیه از آنجای که خود مبلغ و مروج آموزههای دینی و قرآنی هستند، میبایست در خط مقدم این معارف اسلامی قرار داشته باشند به طوری که پیش از آنکه دیگران را به آن مسائل تشویق نمایند لوزام آن را در سبک زندگی خود تقویت نمایند. از این رو میتوان این چنین بیان داشت که حضور جهادی و عملکرد انقلابی دارای عناصر مشخص دینی و اسلامی در ذات و روح حرکت طلبگی است.طلبه انقلابی و جهاد گر علاوه بر تحول دینی، اخلاقی، معنوی و تقوایی در خود به دنبال انقلاب و تحول اساسی در جامعه پیرامون خود است، البته بدیهی است مقصود از تحول و انقلاب، همسو کردن جامعه به سمت آرمانهای نظام و انقلاب اسلامی است.مقام معظم رهبری در خصوص این رسالت و وظیفه ذاتی طلاب علوم دینی این چنین بیان میدارد: «حوزههای علمیّه، مرکز تعلیم اسلامند. اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را -که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همین هایی که هست -[که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزش های اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است... این بخشی از کار حوزههای علمیّه است؛ ... بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم،... اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است».[4]
2-رشد و تعالی طلاب حوزه علمیه در گروه انقلابی ماندن
روح انقلابی گری دریچه وسیعی از وظایف و مسئولیتهای دینی و اجتماعی را در پیش روی طلاب حوزه علیمه قرار میدهد، به طوری که طلاب را از پستوی مدارس دینی و مساجد بیرون کشیده و به عرصه فعالیتهای اجتماعی وارد میکند، انقلابی گری موتور پیشرانی است که مطالبهگری مؤثر و هوشمندانه و مسؤلیتپذیری به موقع را به انسان گوش زد میکند، در این چنین فضایی طلبه انقلابی متوجه میشود که باید فرا منطقهای و جهانی بیاندیشد، روح مسئولیتپذیری و مطالبهگری او فرا منطقهای بوده و دامنهی وسیعی از جغرافیای اسلامی را در بر گیرد و این طلاب جهادگر به دنبال تحقق تمدن نوین اسلامی بوده و برای فراگیر کردن عدالت جهانی و ریشه کن کردن طاغوت از هیچ تلاش فکری، فرهنگی، بصیرتی، علمی و تبلیغی، دریع نمیورزند. نادیده گرفتن اینچنین نگاهی به وظایف و مسئولیتهای طلبگی موجب خمودگی، رکود و انزوا، سلطه پذیری، و مشغول شدن به پاره ای از اقدامات را حداقلی خواهد بود.[5]سکانسهایی از سبک زندگی طلبه انقلابی
1-معنویت گرایی، خودسازی متناسب با عصر انقلاب
در مباحث قبلی به برخی از مسئولیتها و وظایف راهبردی و مهم طلاب حوزه علمیه اشاره داشتیم، ناگفته پیداست برای دستیابی به آرمانهای الهی میبایست، راه رونده یا به عبارتی کسی که در مسیر اهداف متعالی قرار گرفته خود را پیش از هر چیز مستعد آن حرکت انقلابی نماید، یکی از لوازمی که طلاب را در این خصوص کمک می کند، توجه جدی و جهادی به معنویت گرایی و تهذیب نفس است،[6] طلبهای که سعی دارد به مصاف با دشمن بیرونی برود ابتدا میبایست خود را از دشمن درونی خلاص نماید. مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت معنویت گرایی این چنین بیان داشته است:«انقلاب اسلامی قبل از هر چیزی یک انقلاب معنوی است، انقلاب اسلامی ایران، قبل از هر چیز، یک انقلاب معنوی است. اگر این انقلاب که خود حاصل فداکاری ها و ایثارهای همهی مردم، از جمله روحانیون و دانشگاهیان است توانسته باشد که مبشر و مبلغ معنویت و مروج آن در جامعه شود، به بخش عمدهای از اهداف خود دست یافته است. حضور و رسوخ معنویت، در جامعه به وضوح دیده میشود و در همه ابعاد آن، از جنگ که اولین مسأله است تا کارخانه، خانه، مدرسه، و حتی در نحوهی مصرف و راه و روش زندگی روزمره مردم به چشم میخورد. بدیهی است که هم در دانشگاه و هم در حوزههای علمیه، نباید جز این باشد. خلأ معنویت، از آفات اجتماعی در رژیم گذشته بوده است. دانشگاه ها و حوزهها برای دفع این آفت، در خود و در جامعه، نقش مهم و مسؤولیت عمده بر عهده دارند. [7]
2-تحول گرایی و انقلاب در جامعه
طلبه انقلابی و جهادگر علاوه بر تحول دینی، اخلاقی، معنوی و تقوایی در خود به دنبال انقلاب و تحول اساسی در جامعه پیرامون خود است، البته بدیهی است مقصود از تحول و انقلاب، همسو کردن جامعه به سمت آرمانهای نظام و انقلاب اسلامی است؛ این عنصر و شاخص موجب حرکت و تلاش طلبه در عرصه اجتماع میشود، مبنای دینی و قرآنی تحولگرایی در سبک زندگی طلبه انقلابی را به راستی میتوان در آموزههای متعالی همچون امر به معروف و نهی از منکر مشاهده کرد، جامعه که به دنبال تحول و حرکت به سوی آرمان های اسلامی نباشد محکوم به نابودی خواهد بود.
3-مسئولیتپذیری و تکلیفمداری
گاهی اوقات این چنین تصور میشود که تکلیف شناسی و بصیرت دانی به تنهایی میتواند اصناف مختلف جامعه بخصوص طلاب علوم دینی را از خطرات احتمالی و بحرانهای اجتماعی نجات دهد، این در حالی است که مسئولیتشناسی و بصیرت اجتماعی هر چند شرط لازم بوده ولی شرط کافی نیست، چه بسا شخصی مسئولیت شناس، آگاه و بصیر به وظایف دینی خود باشد، ولی عزم و ارادهای برای پذیرش آنها نداشته باشد، حال این اقدام نکردن و زیر بار تکلیف نرفتن میتواند به واسطهی عافیتطلبی، تنزه طلبی، محافظه کاری، مقدم داشتن منافع شخصی... و غیر باشد. باری به هر جهت یکی از شاخصهای سبک زندگی طلبه انقلابی، پذیرش مسئولیت بلکه به استقابل مسئولیت و تکلیف رفتن است. به راستی اگر وظیفهگرایی در طلاب علوم دینی بلکه همه اصناف و گروههای اجتماعی شکل گیرد، با ضمیمه شدن برخی ویژگیهای دیگر روحیه جهادی نیز تقویت خواهد شد. «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى؛[8] بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز مىدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر براى خدا قیام کنید،»پی نوشتها:
[1]. سوره مبارکه حدید، آیه 25. « لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط».
[2]. سوره مبارکه التوبة آیه ۱۲۳ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا قاتِلُوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّارِ وَلیَجِدوا فیکُم غِلظَةً ۚ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ مَعَ المُتَّقینَ».
[3]. سوره مبارکه هود، آیه 113. «وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ».
[4]. بیانات رهبری در دیدار طلاب حوزههای علمیه. ۱۳۹۸/۰۲/۱۸.
[5]. ر.ک: سعید هلالیان، طلبه انقلابی، ص77.
[6]. نهج البلاغه، قصار ۷۳ :«وَ قَالَ ( علیه السلام ) : «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ؛ و آن حضرت فرمود: آن که خود را در مرتبه پیشوایى قرار مى دهد باید پیش از مؤدب نمودن مردم به مؤدب نمودن خود اقدام کند، و پیش از آنکه دیگران را به گفتار ادب نماید، باید به کردارش مؤدب به آداب کند، و آن که خود را بیاموزد و ادب نماید به تعظیم سزاوارتر است از کسى که فقط دیگران را بیاموزد و تأدیب کند».
[7]. پیام رهبری بهمناسبت برگزاری سمینار هفته وحدت حوزه و دانشگاه ۱۳۶۰/۰۹/۲۷.
[8]. سوره مبارکه سبأ، آیه 46.