انقلاب اسلامی آماده تصحیح خطاهای خویش است
در روایات بهوفور مشاهده میشود که دستور به اصلاح نفس و اصلاح امور بین مسلمین و برطرف کردن اختلافات و تبدیل به اتحاد و همدلی نموده است؛ یعنی اسلام و دین که از اموری الهی هستند، نقص و عیبی ندارند، اما مجریان احکام الهی که در قالب انقلاب اسلامی گاهی ممکن است اشتباهاتی را مرتکب شوند که روایات تأکید بر اصلاح امور دارند.مقام معظم رهبری دراینباره اینگونه میفرمایند: «انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است»
دراینباره روایتی را ابان بن ابى عیّاش از سلیم نقل مىکند که مردى خدمت امیرالمؤمنین علیه السّلام آمد و در باره اسلام سؤال نمودد. حضرت فرمودند: «خداوند تبارک و تعالى اسلام را تشریع و قانونگذارى کرد، و قوانین آن را براى کسى که به آن داخل شود آسان قرار داد، و پایههاى آن را براى کسى که به جنگ آن برخیزد مستحکم نمود. خداوند اسلام را عزّت قرار داد براى کسى که دوستدارش باشد، صلح و سلامتى براى کسى که داخل آن شود، پیشواى کسى که به آن اقتدا کند، زینت براى کسى که خود را به آن بیاراید، ذخیره براى کسى که آن را دین خود قرار دهد، دستاویز براى کسى که خود را به آن محکم کند، ریسمان براى کسى که به آن چنگ زند، دلیلى محکم براى کسى که آن را بیاموزد، نور براى کسى که آن را وسیله روشنى خود قرار دهد، شاهد براى کسى که بوسیله آن به مخاصمه دشمن رود، باعث غلبه براى کسى که با آن به محاکمه رود، علم براى کسى که آن را در قلب خود جاى دهد، حدیث براى کسى که آن را روایت کند، حکم براى کسى که به آن قضاوت کند، مایه حلم براى کسى که آن را مورد تجربه و آزمایش قرار دهد، و شفاء و تعقّل براى کسى که تدبّر و تفکّر نماید، فهم براى کسى که زیرکى کند، یقین براى کسى که فکر کند، بصیرت براى کسى که قصد آن را کرده باشد، نشانه براى کسى که آن را نشان خود قرار دهد، مایه عبرت براى کسى که مىخواهد پند بگیرد. خداوند اسلام را نجات قرار داده براى کسى که راست بگوید، و دوستى براى کسى که در پى اصلاح باشد، و تَقَرُّب براى کسى که نزدیک شود، و اعتماد براى کسى که توکل کند، و امید براى کسى که کارش را (به خدا) بسپارد، و سابقه براى کسى که احسان کند، و خیر براى کسى که پیشى بگیرد، و سپر براى کسى که صبر کند، و لباس براى کسى که تقوى پیشه کند، و پناه و کمک براى کسى که هدایت یافته، و پناهگاه براى کسى که امن مىطلبد، باعث اطمینان براى کسى که تسلیم باشد، و باعث خوشى براى راستگویان، و موعظه براى متّقین و نجات براى رستگاران قرار داده است».[1]
در این روایت بسیار زیبا امام علیهالسلام اسلام را دقیق و جامع و کامل متصور نموده است و در بخشی از روایت اسلام را دوستی میداند که در پی اصلاح است.
انقلاب اسلامی ایران که مدعی تبعیت از احکام الهی و دینی است، خود بهطریقاولی باید عامل به این فرمان الهی که اصلاح امور هست، باشد. مقام معظم رهبری انقلاب را به یک پدیده زنده تشبیه مینمایند و همانگونه که انسان، ممکن است خطایی از او سر بزند، در این انقلاب نیز بهندرت ممکن است خطایی از جانبی صورت بگیرد که باید به دنبال جبران اشتباه گذشته بود.
نقدپذیری
اصل نقدپذیری مطلبی است که رهبران دینی انقلاب اسلامی بر روی آن تأکید داشته و خود ایشان در مرحله عمل آن را نشان دادهاند. خداوند متعال مىفرماید: «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَ أَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَ فَلَا تَعْقِلُون»[2] «آیا امر مىکنید مردم را به اعمال نیکو و خودتان را فراموش مىنمایید»؛ یعنی اگر انقلاب اسلامی مردم ایران و جهان را به خیر و خوبی و خدا و معنویت دعوت میکند، اگر جایی خودش مسیر را اشتباه طی کرد باید سخن دلسوزان و منتقدین را بشنود و خود را به نحو احسن اصلاح نماید. روایت شده است که ابو ثعبله اسدى از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پرسید که تفسیر این آیه شریفه چیست؟ «یَأَیُّها الَّذِینَ ءَامَنُواْ عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلىَ اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُون»[3] «اى آن کسانى که ایمان آوردید بر شما باد که مواظب نفسهاى خود باشید و ضرر نمىرساند به شما گمراهى و انحراف دیگرى چون شما در هدایت به راه مستقیم باشید» رسول اکرم پاسخ دادند: «امر کن به معروف و نهى کن از منکر و صبر کن به آنچه از ناملایمات به تو مىرسد، و در انجام این وظیفه مهم تا توانى استقامت داشته باش، تا جایى که بر خورد کنى به افرادى که حرص شدید به دنیا و زینتهاى دنیوى داشته و پیروى سخت از هوى و هوس کرده و در عین حال مغرور و فریفته آراء و افکار خود باشند، در این صورت این وظیفه از عهده تو ساقط شده، و بر تو است که متوجه اصلاح امور و تهذیب نفس خود بوده، و از امر به معروف و دعوت و نصیحت و موعظت خود دارى کنى».[4]بله در جریان احکام الهی، آن هم در قالب انقلاب اسلامی خیلیها ممکن است بدشان بیاید، سختشان باشد و به مزاجشان خوش نیاید و یا با منافعشان در تضاد باشد. گاهی مشاهده میشود این افراد از در دلسوزی و انتقاد وارد گشته و توصیه به عبور و کنار گذاشتن خطوط قرمز و حدود الهی و انقلاب اسلامی داشتهاند. همانگونه که در زمان امام حسن مجتبی علیهالسلام بعضی از صحابه بزرگ، ایشان را نقد میکردند که چرا با معاویه صلح نمودید و یا خطاب به امام حسین علیهالسلام که چرا به جنگ با یزید میروید؟ نقد کردن امری پسندیده است اما نه در مواردی که اصل اسلام و انقلاب زیر سؤال برود.
ابى جعفر محمد بن نعمان احول از امام صادق علیه السلام روایت نقل میکند که ایشان فرمودند: «بدان که چون حسن بن على علیهما السلام نیزه خورد و مردم در باره حکومتش اختلاف کردند کار را به معاویه واگذارد و شیعه بر او گفتند (السلام علیک یا مُذِلَّ المُؤمنین) فرمود: من مؤمنان را خوار نکردم ولى عزیزکننده مؤمنانم، چون من دیدم شماها نیروى مقاومت (با هواداران معاویه) ندارید کار را واگذار کردم تا من و شماها در میان آنها بمانیم، چنانچه آن عالم کشتى را معیوب کرد تا براى صاحبانش بماند و چنین است کار شخص من با شماها تا بمانیم در میان آنها».[5]
همانطور که مشاهده میفرمایید نقد امری خوب است به شرطی که به اصول و مبانی ضربهای وارد نکند. امام حسن مجتبی علیه السلام برای حفظ جان اندک شیعهای که در آن زمان باقیمانده بودند تن به صلح با معاویه ملعون دادند؛ یعنی حفظ جان شیعیان برای امام اصل است. لذا کسی که نقد به اصل میکند را رد میکنند.
مقام معظم رهبری نیز بر همین مطلب تأکید دارند که ما در نظام جمهوری اسلامی نقدپذیر هستیم، نظرات و آراء مختلف را با جان و دل گوش میدهیم، ولی به این معنا نیست که از اصول و خطوط قرمز خودمان عقب بکشیم، بلکه از ارزشهای مقدس و آرمانهای انقلاب تا ابد دفاع خواهیم کرد. انقلابی که برای رشد آن جانها و خونهای بسیار زیادی، از بهترین جوانان این مرز و بوم، پای درخت و ریشه آن ریخته شده است.
پینوشت:
[1] هلالى، سلیم بن قیس، أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1416 ق. أسرار آل محمد علیهم السلام / ترجمه کتاب سلیم ؛ ص265 و کافى: ج 2 ص 49. و نهج البلاغه: خطبه 104. وتحف العقول: ص 109.و امالى شیخ مفید: ص 62 مجلس 33.و امالى شیخ طوسى: ج 1 ص 35.
[2] سوره بقره ، آیه44.
[3] سوره مائده ، آیه 105.
[4] منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى - تهران، چاپ: اول، 1360ش. مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى ؛ متن ؛ ص270.
[5] ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه کمرهاى - تهران، چاپ: ششم، 1376 ش. تحف العقول / ترجمه کمرهاى ؛ متن ؛ ص320.