اراده و اختیار انسان (قسمت دوم)

محدودیت‌های انسان از حیث دامنه، همه از یک نوع نیستند. برخی از محدودیت‌ها، دامنه‌ای کوتاه دارد و تنها در مقطع معینی از زندگی مطرح است و با سپری شدن آن از میان می‌رود
جمعه، 8 فروردين 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اراده و اختیار انسان (قسمت دوم)
انسان با اعمالی که خود منشأ الزام آنهاست، هویت نهایی خویش را رقم می زند. از این رو به معنای دقیق کلمه، نمی توان گفت که محیط، شامل محیط تربیتی، انسان را می سازد بلکه تنها گزینه‌هایی را در اختیار وی می نهد و امکان گزینش وی را با فراهم آوردن یا نیاوردن عادات و آگاهی‌هایی برای وی، بیش یا کم می گرداند.
 
اگر در جامعه به روابط میان افراد، به گونه‌ای بنگریم که قابل کاهش به جمع ساده افراد نباشد، در این صورت تصویر متفاوتی از جامعه به دست خواهد آمد. در این تصویر، نگاه ذره گرایانه (فردگرایانه) به کل جامعه قابل قبول نخواهد بود، زیرا علاوه بر افراد تشکیل دهنده، نوع روابط میان آنها نیز محل اعتناست. این روابط را نمی توان نادیده گرفت. کسی که خود را در روابط معینی قرار دهد، خویشتن را در معرض آثار ناخواسته ای نیز قرار داده است. به علاوه، این روابط مانع از آن می شود که نگاه قهرمانگرایانه ای به افراد داشته باشیم، به گونه ای که بتوانند در هر شرایطی جامعه را دگرگون کنند. اگر برخی از مصلحان و انبیای بزرگ نتوانستند جامعه خود را دگرگون کنند، این به معنای آن نیست که آنها افراد برجسته ای نبودند بلکه حاکی از آن است که تغییر جامعه، علاوه بر برجستگی مصلح در گرو شرایط معین اجتماعی نیز هست و اگر این شرایط به هر دلیلی فراهم نباشد، تغییر رخ نخواهد داد.
 
از سوی دیگر، در تصویر مذکور از جامعه، نگاه کل گرایانه ارگانیکی نیز مورد نظر نیست که در آن، فرد از هویت فردی، به طور کلی تھی باشد و تنها به نحو کارکردی و پیشینی بتوان نقش و هویت وی را در ارگانیسم جامعه مشخص کرد. افرادی که دارای اراده و اختیار و تعیین کنندگی نسبت به نوع اعمال خود هستند، در ارتباط با افراد دیگری از همین نوع، روابط اجتماعی را پدید می آورند. اما همین که این روابط شکل گرفت، دیگر تمام تموجات آن در اختیار فرد معینی نیست بلکه به این ترتیب، هر فردی ممکن است در معرض آثار ناخواسته ای نیز قرار داشته باشد.
 
بنابراین، زندگی و هویت آدمی، موجودیتی دو بعدی است؛ بعدی فردی که او را از مقهور و مستحیل شدن در جمع مانع می شود و بعدی اجتماعی که او را در جریان پیوند و داد و ستد با دیگران و هم هویتی با آنان قرار می دهد، هرچند در جریان این دادو ستد نیز اراده از وی سلب نمی شود.
 
ویژگی دیگر در مورد انسان، محدودیت‌هایی است که وی را احاطه نموده است. قابل ذکر است که این ویژگی، در این جا به منزله جنبه ای توصیفی در نظر گرفته شده است. هرچند محدودیت های آدمی، گاه به زبانی توبیخی به کار گرفته شده، اما درنهای می توان سخن گفتن از محدودیت ها را به صورتی توصیفی نیز مورد نظر قرار داد. در متون اسلامی محدودیت های انسان، با نگاهی توصیفی نیز نگریسته شده است. به طور مثال، حضرت امیر (علیه السلام) در مقام توصیف آدمی می گوید: «مردم، فرزندان دنیایند و آدمی را به سبب دوست داشتن مادرش سرزنش نمی کنند».
 
محدودیت‌های هر موجودی بخشی از توصیف آن را تشکیل می دهد و این امر به ویژه در امر تعلیم و تربیت، از اهمیت خاصی برخوردار است. همچون مورد کالایی که برچسب «شکستنی است بر روی آن، ویژگی مهم، حیاتی و تعیین کننده ای از آن را مشخص می سازد، محدودیت های انسان نیز به لحاظ تربیتی، از چنین خصیصه مهم و تعیین کننده ای خبر می دهد.
 
محدودیت‌های انسان از حیث دامنه، همه از یک نوع نیستند. برخی از محدودیت ها، دامنه ای کوتاه دارد و تنها در مقطع معینی از زندگی مطرح است و با سپری شدن آن از میان می رود، همچون ضعف جسمانی دوران کودکی: «خداست آن کس که شما را ابتدا ناتوان آفرید، آنگاه پس از ناتوانی قوت بخشید...». اما پاره ای دیگر از محدودیت ها، دامنه ای بلند دارد و ممکن است هرچند به درجاتی تا پایان عمر نیز باقی بماند، همچون ضعف نفسانی: «خدا می خواهد تا بارتان را سبک گرداند و می داند که انسان، ناتوان آفریده شده است».
 
همچنین درحالی که برخی از محدودیت ها بالفعل در انسان حضور دارد، برخی دیگر بالقوه است و در شرایط معینی آشکار می شود: «به راستی که انسان سخت آزمند [و بی تاب] خلق شده است. چون صدمه ای به او رسد، عجز و لابه کند. و چون خیری به او رسد، بخل ورزد».
 
به هر روی محدودیت های انسان با انواع مختلفی که دارد، جنبه هایی گذرا یا پایدار، بالقوه یا بالفعل از وی را نشان می دهد و توصیفی از ویژگی های متفاوت وی را در اختیار می نهد. توجه به این محدودیت‌ها نه تنها جنبهائی از توصیف انسان را نشان می دهد بلکه در جریان تربیت نیز اهمیت بسزایی دارد که در بحث از اصول و روش‌های مربوط به آن در مباحث بعدی مطرح خواهد شد. در پایان بحث، به این نکته اشاره می‌کنیم که علاوه بر مبانی مذکور، دو مبنای دیگر نیز قابل بحث است: کرامت انسان و گرایش وی به زیبایی.
 
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، جلد أول، خسرو باقری، صص 160-158، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ دوم، 1389


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
زن در منظومه فکری رهبر انقلاب؛ از الگوی فاطمی تا اقتدار خانواده شهید و نقد تمدن غرب
زن در منظومه فکری رهبر انقلاب؛ از الگوی فاطمی تا اقتدار خانواده شهید و نقد تمدن غرب
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
play_arrow
افتتاح پروژه انتقال آب دریا به صنایع اصفهان توسط رئیس‌جمهور
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان
play_arrow
واکنش قلعه‌نویی و سرمربی‌های هم گروه با ایران بعد از مشخص شدن گروهشان
جزئیات بازداشت تروریست‌های سلطنت‌طلب توسط وزارت اطلاعات
play_arrow
جزئیات بازداشت تروریست‌های سلطنت‌طلب توسط وزارت اطلاعات
لحظه مشخص شدن ۳ هم گروه ایران در جام جهانی ۲۰۲۶
play_arrow
لحظه مشخص شدن ۳ هم گروه ایران در جام جهانی ۲۰۲۶
بدون تعارف با فرمانده نیروی دریایی سپاه
play_arrow
بدون تعارف با فرمانده نیروی دریایی سپاه
خلاصه بازی سپاهان ۲ _ فجر سپاسی ۰
play_arrow
خلاصه بازی سپاهان ۲ _ فجر سپاسی ۰
نعیم قاسم: برادر من چه می‌گویی؟ تو وکیل مدافع اسرائیل هستی؟
play_arrow
نعیم قاسم: برادر من چه می‌گویی؟ تو وکیل مدافع اسرائیل هستی؟
نمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه در آب‌های خلیج فارس
play_arrow
نمایش اقتدار نیروی دریایی سپاه در آب‌های خلیج فارس
پشت پرده جایزه فیفا به دونالد ترامپ
play_arrow
پشت پرده جایزه فیفا به دونالد ترامپ
سرلشکر پاکپور: نیروی دریایی سپاه به همه سلاح‌ها مجهز است
play_arrow
سرلشکر پاکپور: نیروی دریایی سپاه به همه سلاح‌ها مجهز است
ترفند رسانه‌های غربی برای سفیدشویی اسرائیل لو رفت
play_arrow
ترفند رسانه‌های غربی برای سفیدشویی اسرائیل لو رفت
فیلم باورنکردنی از رزمندگان حزب‌الله در جنگ اخیر
play_arrow
فیلم باورنکردنی از رزمندگان حزب‌الله در جنگ اخیر
ساختار قدرت به مثابه ستون فقرات تولید؛ تحلیل کارکردی سلسله‌مراتب در سلامت سازمان
ساختار قدرت به مثابه ستون فقرات تولید؛ تحلیل کارکردی سلسله‌مراتب در سلامت سازمان
رستورانی که اراذل و اوباش را استخدام کرده بود!
play_arrow
رستورانی که اراذل و اوباش را استخدام کرده بود!