در سلسله مباحث تکنیکها و اصول تربیتی از نگاه قرآن کریم، این بار قصد داریم شاخص بسیار کاربردی و شگفت انگیز عفو، گذشت، و تغافل را مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم، قطعاً بسیاری از ما مسلمانها در طول زندگی خود صفحات نورانی و آسمانی قرآن کریم را قرائت کردهایم، یکی از خصوصیات و ویژگیهای بسیار پرتکراری که خدای متعال در قرآن کریم خود را با آن به بندگان خود معرفی کرده است، صفت گذشت، عفو و مغفرت است، به راستی تا چه اندازه در خصوص این ویژگی باری تعالی و اثر تربیتی که بر روح و روان انسان داشته تدبر و تأمل کردهایم.
آیا به راستی اگر خدای متعال این باب رحمت را در پیش روی انسانی که ممکن الخطا است و گاهاً دامنه خطاهای او قابل شمارش نیست قرار نمیداد چگونه انسان میتوانست، با آن پروندهی تاریک پلههای ترقی و موفقیت را در مسیر تربیت اخلاقی و دینی طی نماید؟! این طرح سؤال ما را بر این موضوع رهنمود میکند که یک مربی در تربیت متربیان خود در هر جایگاه و موقعیت که هست، خواه منزل و یا کلاس تدریس چگونه با یک متربی خطا کار مواجه شود؟!
آیا به راستی اگر خدای متعال این باب رحمت را در پیش روی انسانی که ممکن الخطا است و گاهاً دامنه خطاهای او قابل شمارش نیست قرار نمیداد چگونه انسان میتوانست، با آن پروندهی تاریک پلههای ترقی و موفقیت را در مسیر تربیت اخلاقی و دینی طی نماید؟! این طرح سؤال ما را بر این موضوع رهنمود میکند که یک مربی در تربیت متربیان خود در هر جایگاه و موقعیت که هست، خواه منزل و یا کلاس تدریس چگونه با یک متربی خطا کار مواجه شود؟!
زندگی و تربیت دینی به سبک خدا
یکی از زیباترین و شگفت انگیزترین صفات و خصوصیاتی که خدای متعال در قرآن کریم خود را با آن به بندگان خود معرفی میکند صفت عفو و بخشش است.[1] به طور قطع و یقین آن چنان که شایسته است، محققان و پژوهشگران علوم تربیتی و علوم قرآنی کاربرد و جایگاه این ویژگی الهی را در زندگی انسان مورد مطالعه و پژوهش قرار ندادهاند، «إِنَّ اللَّهَ کانَ عَفُوًّا غَفُوراً؛[2] خداوند، بخشنده و آمرزنده است». این در حالی است، که در فرهنگ تربیتی اهل بیت(علیهم السلام) که از طریق ادعیه و نیایش در اختیار انسانها قرار گرفته است، دائماً کلید واژه عفو و بخشش الهی برای انسان زمزمه میشود.«وَ خَلَّصْتَهُ بِتَوْفِیقِکَ مِنْ وَرَطَاتِ الْمُجْرِمِینَ فَأَصْبَحَ طَلِیقَ عَفْوِکَ مِنْ إِسَارِ سُخْطِکَ وَ عَتِیقَ صُنْعِکَ مِنْ وَثَاقِ عَدْلِکَ؛[3] و به توفیق خود از ورطه هلاکت مجرمان خلاصى دادهاى، تا آزاد کرده عفو تو از بند اسارت سخط تو گشتند و رهایى یافته احسان تو از زندان عدالت تو شدند». برای درک بهتر اهمیت عفو و گذشت در فرهنگ قرآن همین بس که کلید واژه عفو و مشتقات آن قریب به 36 بار در قرآن کریم به کار گرفته شده است.
جای خالی عفو و گذشت در پازل زندگی
اگر در ماهیت و چرایی بسیاری از گرفتاری و چالشهای زندگی خانوادگی و اجتماعی دقت کنیم، متوجه میشویم علت بسیاری از این گرفتاری و ضعفها در تعامل با دیگران ریشه در فقدان مهارت عفو و بخشش در زندگی دارد، به راستی اگر این عنصر حیاتی در سبک زندگی انسانی جایگاه ممتاز و ویژه خود را پیدا میکرد، و افراد در تعامل و ارتباط با دیگران خواه متربی باشد یا خویشاوندان و نزدیکان، فضای زندگی بسیار عطرآگین و زیبا میشد.
ضعف در مهارت عفو کردن میتواند علتهای مختلفی داشته باشد، رذایل درونی همچون کینه ورزی، تکبر، حقارت.. ولی گاهی اوقات فقدان معرفت شناخت به اهمیت و ارزش دنیوی و اخروی این فضیلت اخلاقی موجب شده است که افراد به خوبی از آن استفاده ننمایند، از اینرو اگر این خلع معرفتی اصلاح شود منجر به رغبت و انگیزه و شتاب هر چه بیشتر به سوی استفادهی صحیح از آن خواهد شد، به طور مثال در اهمیت این شاخص اخلاقی در منابع دینی از رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) نقل شده است: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ کَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْیَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَیُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِی أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَیُقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ؛[4] هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مىایستند، آواز دهندهاى ندا دهد: آن کس که مُزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مىشود: چه کسى مزدش با خداست؟ مىگوید: گذشت کنندگان از مردم».گاهی اوقات برای متنبه و بیدار کردن یک شخص که مسیر غلطی را در پیش گرفته است، میتوان از گزینههای تربیتی همچون عفو و بخشش استفاده کرد، به طور قطع و یقین انتقام و مجازات همیشه گزینه خوبی برای بازگرداندن یک شخص از مسیر غلط نیست.
ضعف در مهارت عفو کردن میتواند علتهای مختلفی داشته باشد، رذایل درونی همچون کینه ورزی، تکبر، حقارت.. ولی گاهی اوقات فقدان معرفت شناخت به اهمیت و ارزش دنیوی و اخروی این فضیلت اخلاقی موجب شده است که افراد به خوبی از آن استفاده ننمایند، از اینرو اگر این خلع معرفتی اصلاح شود منجر به رغبت و انگیزه و شتاب هر چه بیشتر به سوی استفادهی صحیح از آن خواهد شد، به طور مثال در اهمیت این شاخص اخلاقی در منابع دینی از رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) نقل شده است: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ کَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْیَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَیُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِی أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَیُقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ؛[4] هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مىایستند، آواز دهندهاى ندا دهد: آن کس که مُزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته مىشود: چه کسى مزدش با خداست؟ مىگوید: گذشت کنندگان از مردم».گاهی اوقات برای متنبه و بیدار کردن یک شخص که مسیر غلطی را در پیش گرفته است، میتوان از گزینههای تربیتی همچون عفو و بخشش استفاده کرد، به طور قطع و یقین انتقام و مجازات همیشه گزینه خوبی برای بازگرداندن یک شخص از مسیر غلط نیست.
اهداف و کارکردهای تربیتی و اخلاقی
عفو کردن و گذشتن از دیگران یکی از تکنیکهای بسیار مهم و زیبای تربیتی و اخلاقی است که اگر به درستی و مهارت از آن استفاده شود، آثار شگفت انگیز آموزشی و تربیتی را برای مربی و متربی به دنبال خواهد داشت. در ادامه به برخی از کارکردهای این تکنیک اخلاقی اشاره خواهیم کرد.
1-فراهم کردن فرصت بازگشت و اصلاح
محققان علوم تربیتی و اخلاقی بر این باورند، یکی از کارکردها و اثرات تربیتی عفو و گذشت در زندگی انسان فراهم کردن زمینه مثبت برای اصلاح متربی است.[5] در واقع عفو کردن یک نوع دادن فرصت دوباره به متربی برای بازگشت و اصلاح رویه اشتباه قبلی است، اگر متربی به این موضوع واقف شود که به طور هوشمندانه و هدفمند مورد عفو و بخشش قرار گرفته از فرصت به وجود آمده در مسیر اصلاح رویه قبلی خود استفاده خواهد کرد.
در واقع اگر مقداری در کارکرد و اثر بخشی خصوصیت عفو و بخشش در فرهنگ قرآن دقت نماییم به این مطلب صحه خواهیم گذاشت که با وجود این ویژگی است که انسان نادم و گنهکار دریچه امید و را به روی خود گشوده میبیند از این رو سعی میکند با شرمندگی و خضوع در پیشگاه الهی حاضر شده و طلب بخشش نماید.
لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست که در این بحر کرم غرق گناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار که به دیوان عمل نامه سیاه آمدهایم[6]
2-مشق زندگی و الگوی عملی
یکی از مهمترین اهداف استفاده و اجرایی کردن عفو و بخشش در زندگی و نشان دادن آن به متربی، به نمایش درآوردن فاکتورهای زندگی مطلوب یا به عبارتی مشخص کردن سرمشق زندگی برای دست یابی به اهداف بالای اخلاقی است، در واقع کسی که با جان و دل طعم شیرین عفو کردن را چیده است، نسبت به این خصیصه اخلاقی احساس دین کرده و دوست دارد که آن را در لایههای مختلف زندگی مورد استفاده قرار دهد، «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ؛[7] (به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکىها دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستیزه مکن)!» در این آیه مبارکه شاهد هستیم که بعد از امر به عفو کردن و استفاده بهینه از گزینه و تکنیک عفو و بخشش سخن از دعوت کردن به نیکی به میان میآید، شاید به نوعی بتوان رابطه تربیتی بین این آیه شریف و شیوههای صحیح تربیتی دینی در روایات مشاهده کرد. ابن ابى یعفور گوید: «قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع؛[8] امام صادق(علیه السّلام) به من فرمود: مردم را به غیر از زبانتان دعوت به دین کنید، تا سعى و کوشش و درستى و پرهیزگارى و خویشتن دارى را از شما مشاهده کنند».
3-متنبه و بیدار کردن متربی
گاهی اوقات برای متنبه و بیدار کردن یک شخص که مسیر غلطی را در پیش گرفته است، میتوان از گزینههای تربیتی همچون عفو و بخشش استفاده کرد، به طور قطع و یقین انتقام و مجازات همیشه گزینه خوبی برای بازگرداندن یک شخص از مسیر غلط نیست، از این رو در سیره و سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) با این نکته تربیتی مواجه هستیم وقتی افرادی با تمام گستاخی سعی میکردند که امامی را مورد آزار قرار دهند، در مقابل با رفتار کریمانه و مهرورزانه امام مواجه میشدند از کردار خود پشیمان شده و بیدار میشدند. استفاده هوشمندانه از تکنیک عفو و بخشش میتواند حس شرمندگی و بازگشتن به مسیر صحیح را در وجود برخی افراد زنده مینماید، در برخی آیات نیز با این آموزه مواجه هستیم باری تعالی می فرماید: «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛[9] سپس شما را بعد از آن بخشیدیم؛ شاید شکر (این نعمت را) بجا آورید».پینوشتها:
[1]. سوره مبارکه نساء، آیه 99. «فَأُولئِکَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ کانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً؛ممکن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد؛ و خداوند، عفو کننده و آمرزنده است».
[2]. همان، آیه 43.
[3].الصحیفة السجادیة، ص170، نیایش39.
[4]. بحارالانوار(ط-بیروت) ج64، ص266.
[5]. ر.ک: دکتر سید علی حسنی زاده، شهاب الدین مشایخی، روشهای تربیتی در قرآن کریم، ج2، ص96.
[6]. حافظ شیرازی، غزل شماره ی 366.
[7]. سوره مبارکه اعراف، آیه 199.
[8]. مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، على بن حسن طبرسى، ص ۴۶؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۶۷، ص ۳۰۹.
[9]. سوره مبارکه بقره، آیه 52.