ویترین زندگی

همه ما در زندگی های خود لحظات شاد و غمگین زیادی را تجربه کرده ایم اما اکثرا دوست داریم که بهترین لحظات خود را در شبکه های مجازی با دیگران به اشتراک بگذاریم و به عبارتی فخر فروشی کنیم. همین امر باعث می...
جمعه، 22 فروردين 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : مصطفی ضابط
موارد بیشتر برای شما
ویترین زندگی
ما هر روز در خیابان، صدها نفر آدم جدید رو می‌بینیم که براساس ظاهرشون قضاوت می‌کنیم. نسبت به برخی‌ها کنجکاو می‌شویم و سعی می‌کنیم بیش‌تر دقت کنیم تا اطّلاعات بیش‌تری ازشون به دست بیاریم؛ ولی معمولاً راهی برای این کار نداریم.

حالا جالبه وقتی در خیابان‌های شبکه‌های اجتماعی قدم می‌زنیم، روزانه با هزاران نفر جدید آشنا می‌شویم که اگر نسبت به هرکدام‌شان کنجکاو شدیم، اجازه داریم روی تصویرش کلیک کنیم.

و تازه ماجرا از این‌جا شروع می‌شود...

به جز آن‌هایی که اطّلاعات اکانت خودشان را فقط با دوستان‌شان به اشتراک گذاشتند، با یک کلیک ساده، وارد زندگی فرد مقابل شده، بدون استرس و نگرانی از اینکه کسی متوجه بشود، بخش‌های مختلف زندگی‌اش را تماشا می‌کنیم و حتّی کامنت‌های دیگران را نسبت به هریک از رویدادهای زندگی‌اش مطالعه می‌کنیم.

حالا بخش عمده‌ای از حسّ کنجکاوی (در بسیاری موارد فضولی) ما برطرف شده و اطّلاعات زیادی درباره‌ی فرد مورد نظر داریم؛ اطّلاعاتی که حتّی خودش هم شاید فراموش کرده آن‌ها را با ما به اشتراک گذاشته است.

در واقع ما افرادی هستیم که زیادی اجتماعی شده‌ایم و هر مخاطبی را که بخواهیم بدانیم کیست، با چند کلیک ساده، فکر می‌کنیم که تمام اطّلاعات زندگی‌اش را به دست می‌آوریم و ذهن مقایسه‌گر ما شروع می‌کند زندگی خودمان را با زندگی افراد مختلف مقایسه می‌کند؛ افرادی که بدون اجازه، هر روز وارد زندگی‌شان شدیم و گویی در مناسبت‌های مختلف، با آن‌ها بودیم؛ برخی جاها با آن‌ها خندیدیم و از یک ماجرایی لذّت بردیم و برخی جاها غصّه خوردیم.

در بسیاری از موارد، افرادی که روزانه با افراد مختلف جدیدی آشنا می‌شوند که به لحاظ سطح زندگی، از رفاه نسبی بهتری نسبت به ما برخوردارند، ناخودآگاه ذهن مقایسه‌گر، دیگران را از ما بالاتر می‌بیند و با سؤالات عمده‌ای مواجه می‌شویم...

چرا همه همیشه شادند و من همیشه غمگین؟! چرا همه دائم در رستوران‌اند و ما...؟! چرا مردم گوشی‌های آن‌چنانی دارند و ما یک گوشی اندرویدی معمولی؟! چرا همه دائم در تفریح و بیرون شهرند و ما خانه‌نشین؟! چرا همه بهترین غذاها رو می‌خورند و ما همیشه غذای ساده؟! و هزاران سؤال مقایسه‌ای اشتباه دیگر...

ولی چرا این اتّفاق می‌افتد و چرا این همه تفاوت در سطح زندگی‌ها وجود دارد؟!

مهم‌ترین نکته این است که افرادی که ما اطّلاعاتی در موردشان کسب کردیم، 24 ساعت زندگی‌شان را به اشتراک نگذاشته‌اند، بلکه فقط بخشی از زندگی‌شان را که خودشان دوست داشتند به ما نمایش داده‌اند و قطعاً خوشی‌ها و بهترین لحظات را با ما به اشتراک گذاشته‌اند.

هر چند بسیاری از افراد، حتّی مذهبی‌ها هم در شبکه‌های اجتماعی، با انتشار زندگی به اصطلاح لاکچری خودشان، فخرفروشی می‌کنند که کار کاملاً اشتباه و از نظر اسلام مذمومی هم است؛ ولی همین موضوع باعث می‌شود تا ما، 24 ساعت زندگی‌مان را با ویترین گلچین‌شده زندگی دیگران مقایسه می‌کنیم و چون واقعیت زندگی آن‌ها را نمی‌بینیم، ذهن ما، همه‌ی زندگی‌شان را بر مبنای همین اطّلاعات کامل می‌کند و سپس با زندگی کامل خودمان مقایسه می‌کند و افسوس می‌خورد.

وقتی این‌جور مقایسه‌ها با زندگی افراد مختلف اتفاق افتاد، افسوس پشت سر افسوس و در نتیجه بسیاری از افراد به دام افسردگی می‌فتند و منزوی گردیده، از جامعه دورتر و دورتر می‌شوند.

حواس‌مان باشد که ارتباطات و رفاقت‌های سطحی زیاد، فایده آن‌چنانی ندارد، بلکه مشکلاتی را هم به‌وجود می‌آورد و در مقابل، رفاقت‌های صمیمی و واقعی است که در خوشی‌ها و مشکلات، یار و یاور ما می‌ماند.
و یادمان باشد که زندگی‌های پر از نعمت‌های فراموش‌شده‌ی خودمان را با ویترین زندگی دیگران مقایسه نکنیم و برای رفاقت و ارتباطات، هیچ چیز جای دنیای حقیقی را پر نمی‌کند.

منبع: مجله باران


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط