![اقدامات درمانی مناسب برای کودکان مبتلا به تاخیر در رشد زبان اقدامات درمانی مناسب برای کودکان مبتلا به تاخیر در رشد زبان](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/3afba1be-c059-48e5-ac4e-fe070778655b.jpg)
[آسیب دیدگی دستوری زبانی]
پیشرفتهای نظری در زمینه آسیب دیدگی دستوری زبانی، بر مسیر حرکت رشد رویکردهای مداخله تاثیر میگذارد. ون درللی بر مبنای کار خود با چند کودک مبتلا به مشکلات دائم پردازش اطلاعات دستوری، که در زمینه کسب اطلاعات درباره اجزای نحوی پاره گفتارها نیز دچار مشکل بودند، بگونهای محتاطانه و آزمایشی چند نکته درمانی ارائه میدهد. اگر فرض کنیم که کودکان مورد مطالعه ون درللی (۱۹۹۳) به اختلال زبان واجی - نحوی مبتلا بودهاند، وی استفاده از راهبردهایی را پیشنهاد میکند که کلمهها (در این مورد فعلها) در موقعیتهایی ارائه شود که کودک بتواند ویژگیهای معناشناختی آنها را دریابد، و سپس همین کلمات (افعال) در چارچوب جملههای مختلف به کودک ارائه شود. از این طریق کودک میتواند کار رمزگشایی را برای خود آسان کند. همچنین اطلاعات معناشناختی در اختیار وی قرار گیرد و بدین ترتیب وی خواهد توانست توجه خود را بر نحو متمرکز کند.پژوهشهای اخیر اکنون آشکار ساخته است کودکان مبتلا به چنین اختلالهایی ممکن است به کاستیهای پیچیده در درک نیز مبتلا باشند. این کاستیها تنها در صورتی خود را نشان میدهد که زبان مورد استفاده هنگام صحبت با آنان ساختار پیچیدهای داشته باشد چنین مشکلی را میتوان با ارزیابی پیوسته و سنجش مکرر سطح کارکردی کودک بررسی کرد. با این حال، گرچه ممکن است این کودکان پیشتر و در مراحل اولیه بخوبی از عهده آزمایشهای مختلف برآمده باشند، درمانگر اغلب شاهد دشواری در درک کارکردی در این کودکان خواهد بود. در صورتی که فرد با شخصیت کودک و رفتارهای کلی او آشنا شود، حتی به تغییرات اندکی که در او مشاهده میشود حساس خواهد شد. تاخیر در ارائه پاسخ با دستپاچگی لحظهای، نشانگر نبود درک است و در این مورد میتوان بفوریت در رفع آن اقدام کرد. در صورتی که یکی از والدین کودک در محل حاضر باشد (در مورد درمان انفرادی چنین حالتی بسیار محتمل است) میتوان وی را راهنمایی کرد که در صورت بروز چنین حالتی در منزل چگونه با کودک رفتار کند.
گیبسون و اینگرام (۱۹۸۳) در گزارشهای روزانه خود درباره رشد درک و تولید زبان، در طی یک دوره ۱۲ ماهه، در کودکی که به تاخیر زبان دچار بود، در مورد تغییرات پدید آمده در کودک اطلاعات ارزشمندی به دست میدهند. پیشرفت این کودک در این دو زمینه با جهشهایی همراه بود که با تغییرات مرتبط با نقاط عطف رشد کودک همزمانی داشت. این پژوهشگران میگویند ممکن است این یافته بتواند به درمانگران کمک کند برای رشد و پیشرفت زبان بر رشد طبیعی کودک متمرکز شوند.
در گستره قابل توجه این زیرگونه بالینی ممکن است شمار فراوانی از نشانهها و عوارض مختلف، البته با شدتهای گوناگون دیده شود. کودکانی که در مرحله تاخیر زبانی شناسایی شوند ممکن است تا رسیدن به پنج سالگی شرایطشان بخوبی مشخص شده باشد. سرعت پیشرفت آنان، ماهیت متعادل یا غیر متعادل و عوامل تاثیرگذار بر آن میتواند تا رسیدن به این سن بخوبی روشن شده باشد. احتمال میرود تا این زمان مشخص شده باشد آیا کودک میتواند به مدرسه معمولی برود یا نیازمند مراجعه به مراکز زبانی یا مدرسههای ویژه است. همزمان با آن در مورد برنامه آموزشی خاص کودک که مبتنی بر شرایط ویژه زبانی اوست تصمیم گیری خواهد شد. مقبولیت طرح زبان دربی شایر Derbyshire گواه خوبی است که نشانگر ضرورت استفاده از برخی طرحهای پیشرفته است.
همچنین ممکن است برای برخی کودکان روشهای سازمان دار پیشرفته که توسط هات (۱۹۸۶) طراحی شده است و از طریق سازمان خدمات ملی مخصوص کودکان معلول (ICAN) منتشر شده است، مناسبتر باشد، چنین تصمیمهایی باید با سیاست اعلام شده مراکز زبانی یا مدارس و نیز علائق کودکان مبتلا به این اختلال همخوانی داشته باشد. با توجه به شواهد فراوان موجود در این باره به نظر میآید که عاقلانه نیست پیش از آن که کودک در یک دوره زمانی زیر نظر گرفته شده و با او کار شده باشد، در خلال دوره رشد او، در مورد استفاده از طرحهای نظامند و دارای ساختار تصمیم گیری شود. اگر آنان بموقع به درمانگاه ارجاع داده نشده باشند یا آن که اختلال آنان جدی باشد، لازم است در این موارد توجه خاصی مبذول شود. بحث ارزشمند هاریس (۱۹۸۴) ممکن است بویژه با تمامی پرسشهایی از این قبیل تناسب داشته باشد.
منبع: اختلالهای رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص248-246، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385