قلم و کتاب، نمادی از ثبت و ضبط همه اموری است که امروزه بر ما مخفی و ناپیدا است. از این رو اگر حقی ضایع گردد و بر کسی به ناحق حکمی جاری شود، گویند تاریخ آن را در حافظه خود ضبط کرده و سرانجام در این باره قضاوت خواهد کرد. ارتباط این آیه با آیات بعدی نیز در همین نکته نهفته است و در مجموع آیه چنین تفسیر میشود: که خداوند برای نفی آنها اتهام جنون از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم و اثبات حقانیت دعوت او به قلم هایی که در آینده حقائق را می نویسند و یا بر قرآن شرح و تفاسیر متعدد مینگارند قسم میخورد بی شک اگر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم مجنون بودن سخنان او نیز کم بها و بی ارزش بود و شایسته آنکه آیندگان درباره آن به شرح و تفسیر بپردازند نداشت.
از همین جا معنای «ن» هم مشخص میشود. «ن» یکی از حروف مقطعه است بنا بر نظر صحیح، حروف مقطعه بر این نکته تأکید دارند که قرآن مجموعهای از همین حروف است و اگر کسی دین اسلام و قرآن را باطل و ناحق میداند، کافی است که کتابی همانند قرآن بیاورد. به عبارت دیگر حرف مقطعه «ن» بر اعجاز قرآن و حقانیت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم اشاره دارد و با غرض اصلی سوره هماهنگ است. هر تفسیر دیگری نیز که از آیه شریفه «ن و القلم وما یسطرون» ارائه دهیم باید با غرض سوره هماهنگی داشته باشد، زیرا اقتضای حکمت، وجود نظم و نسج واحدی در سخن است.
علامه طباطبایی در تفسیر شریف «المیزان» نیز از همین روش برای گزینش برخی از نظرات تفسیری خویش سود جسته است و بر کارایی روش مزبور صحه گذاشته است. ایشان در تفسیر آیه شریفه « وکذلک یوحی إلیک و إلى الذین من قبلیک الله العزیز الحکیم» میگوید: مقتضای اینکه غرض اصلی این سوره بیان ماهیت وحی و اشاره به نتایج آن باشد این است که کلمه «کذلک» اشاره به شخص وحی باشد یعنی وحی خصوص این سوره به رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم. سپس با استناد به غرض سوره و سیاق، نظر مفسرانی که گفتهاند «کذلک» اشاره به معارفی است که این سوره مشتمل بر آن است را رد نموده است. خلاصه آنکه در پرتو ساختار هندسی هر سوره و یافتن غرض اصلی آن میتوان معیار قابل اعتمادی برای حل مشکلات تفسیری و کاستن از اختلافات مفسران بدست آورد.
ارائه ترجمهای «پیوسته» و تفسیری از قرآن
یکی از دلایلی که موجب بی رغبتی نسل جوان به درک مفاهیم و معارف قرآنی شده است، ترجمههای نارسا و مبهمی است که از قرآن کریم ارائه میگردد. این ترجمهها با ترسیم چهرهای نازیبا و گسسته از مفاهیم قرآنی و ایجاد تشویش درذهن خواننده باعث میگردد که خواننده نا آشنا با زبان عربی بتدریج از معارف قرآن فاصله بگیرد. به اعتقاد قرآن پژوهان معاصر بی توجهی اغلب مترجمان و مفسران به نظم و ارتباط و تناسب آیات باعث گشته است که ترجمه و تفسیرها به خصوص ترجمههای تحت اللفظی قرآن گسسته شوند. به عنوان نمونه نگاه میکنیم به ترجمه آیات نخستین سوره «قلم» در ترجمههای قدیم و جدید از قرآن.ترجمه تفسیر طبرسی:
به دوات و قلم سوگند یاد کنم و آنچه مینویسد. نیستی تو به نعمت خداوند خویش دیوانه. و که تو را است مزدی به جز منت برنهاده. و که تو بر خلقی بزرگ ببینی و ببیند ایشان. بکدام چیز فتنه شدهاید. که خدای تو اوست داناتر بدانکه گم شود از راه او و او داناتر به راه یافتگان.ترجمه الهی قمشه ای:
ان (قسم به نون که شاید نام نور و ناصر حق یا لوح نور خداست) و قسم به قلم (علم فعلی ازلی و آنچه تا ابد در لوح محفوظ عالم) خواهند نگاشت. که تو به لطف و رحمت پروردگارت (عقل کامل و نعمت نبوت یافتی و) هرگز (چنان که کافران پندارند) دیوانه نیستی. و البته تو را (در مقابل خدمت رسالت حق) پاداشی نامحدود است. در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم (و آیین و شرعی بزرگ) آراستهای به زودی تو و مخالفانت مشاهده میکنید که کدام یک از شما به (اوهام و خیالات باطل) مفتون و دیوانهاند البته خدایت داناتر است که از راه خدا گمراه کیست و بهتر میداند که هدایت یافتگان عالم کیانند (برای هر کدام پاداش خود میرساند.)ملاحظه میفرمایید که ترجمه مرحوم الهی قمشهای از ترجمه دیگر روانتر و قابل فهمتر است، اما هر دو ترجمه در ارائه تصویری از پراکندگی و گسیختگی آیات به خواننده، مشترکاند. طبیعی است که هرگاه ذهن نتواند بین اجزای پراکنده نظم و ارتباطی برقرار کند، از درک صحیح و سریع آن عاجز میماند.
این نوع ترجمهها باعث شده تا پروفسور «بلاشر» بگوید: «فکر در جستجوی یافتن رابطای است که اصلا در این ترجمهها وجود ندارد.» اما اگر مترجم تمام تلاش خود را بکار برد تا مطالب قرآن را خوب بفهمد و از نظم و ارتباط موجود، تناسب آیات و موضوعات گوناگون هر سوره را دریابد و هر آیه را در مجموع سوره بلکه کل قرآن مورد توجه قرار دهد و هم بستگی آیات را در ترجمه حفظ کند، میتواند ضمن پاسخگویی به این شبهات، خواننده ترجمه قرآن را نیز از لذت درک معارف و مفاهیم قرآنی بهرهمند سازد.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر،صص65-61، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵