اسامی دخترانه با حرف دال

یکی از سخت ترین تصمیم گیری های والدین انتخاب نام فرزند می باشد. چرا که نام بر روی شخصیت و اعتماد به نفس فرزندان تاثیر زیادی دارد. در مطلب زیر برای کمک به شما والدین عزیز به جمع آوری اسم های دخترانه با...
چهارشنبه، 17 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسامی دخترانه با حرف دال

فهرست کامل اسم دختر که با حرف د شروع می‌شود

 
اسامی فارسی
ردیف اسم معنی
1 دادآفرید از داد آفریده شده، از نامهای خداوند، (در موسیقی) از الحان قدیم موسیقی ایران، مرکب از داد (عدل) + آفرید (آفریده )، خداوند، نام یکی از سرودهای موسیقی
2 دارانا نام روستایی در نزدیکی اهر
3 دارینا زرگر، طلاساز، مجازا ارزشمند و گرانبها
4 دالیا نوعی از گلِ کوکب
5 دامینه زیبا، جاری و روان، همچنین به معنای دانش و دانایی نیز آمده است
6 دایان سرافرازی و سربلندی
7 دایانا (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ (نا) ) به معنی مثل زر سرخ و (به مجاز) زیبا روی، زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب
8 دُرافشان آن که مروارید میافشاند؛ (به مجاز) بخشنده؛ دارای فصاحت و زیبایی، باران ریز
9 دربانو در (عربی) + بانو (فارسی) مرکب از در (مروارید) + بانو
10 دربها بانوی ارزشمند، دختری که مانند مروارید ارزشمند است، نام همسر کورش کبیر
11 درتا در (عربی) + تا (فارسی) مانند در، مانند مروارید، همتای دُر
12 درخشا نورانی، تابنده ، درخشان
13 درخشان دارای درخشش، روشن و تابان، درخشنده، (به مجاز) جالب توجه و چشم گیر و خوب و موفقیت آمیز
14 درخشنده (صفت فاعلی از درخشیدن)، دارای درخشش و تلألؤ؛ روشن و تابان
15 دُردانه بسیار محبوب و گرامی، عزیزکرده، ناز پرورده؛ نیز فرزند بسیار گرامی
16 دُرسا دُر= مروارید، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت)، شبیه به دُر؛ (به مجاز) گران قیمت و ارزشمند
17 درستی پاکی، حقیقت، صحت، نام دختر انوشیروان پادشاه ساسانی
18 درفام مانند در درآسا دُرمانند به رنگ دُر
19 درفشان درخشان و روشن
20 درگل در (عربی) + گل (فارسی) مروارید گلها
21 دُرناز (دُر= مروارید، لؤلؤ + ناز = زیبا و قشنگ) (به مجاز) زیبا رو و گران بها
22 دَریا (در جغرافیا) توده‌ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند، (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق
23 دریادخت مرکب از دریا + دخت (دختر)
24 دریاناز مرکب از دریا و ناز، مایه ناز و مباهات دریا یا به معنای دریای ناز، دارای زیبایی و لطافت فراوان، زیبا و قشنگ
25 دل‌آرا موجب آرامش و شادی دیگران؛ محبوب، معشوق، نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی
26 دلارام (به مجاز) موجب آرامش خاطر، محبوب، معشوق، با آسودگی خاطر
27 دل آسا موجب تسکین و آسایش دل
28 دل آویز زیبا، دلنشین، محبوب
29 دل انگیز پسندیده، خوب و زیبا
30 دل بهار کسی که قلبش مانند بهار سبزو زنده است
31 دلافروز (به مجاز) مایه‌ی شادی و خوشی دل، محبوب و خوشایند؛ شاد و خرم، معشوق؛ در شاهنامه دل افروز فرخ پی نامِ زنی رومی و ایرانی نژاد که شاپور او را از اسارت رومیان رهانید و این نام را بر او گذاشت
32 دلبر دارای زیبایی، جذابیت و توانایی جلب عشق و علاقهی دیگران؛ معشوق
33 دلبند عزیز و دوست داشتنی؛ معشوق، اسیر کننده‌ی دل، جذاب و گیرا
34 دلپذیر پسندیده، مطبوع - مطبوع، پسندیده
35 دلپرور بسیار مطبوع، پرورش دهنده دل
36 دلجو خوب، زیبا پسندیده، (در قدیم) تسلی دهنده‌ی دل، غم خوار، عاشق، معشوق - زیبا و پسندیده، غمخوار، تسلی دهنده دل، معشوق
37 دلدار معشوق و محبوب، مهربان، با محبت، (در تصوف) حق، خداوند - معشوق، محبوب، شجاع، مهربان، با محبت
38 دلربای زیبا، جذاب، معشوق، محبوب، نام نوعی عتیق که دارای دانه های ریز براق است
39 دلسا همچون دل، همانند قلب و (دارای احساس و عاطفه)
40 دلشاد خوشحال و شادمان، در حال شادمانی
41 دل فروز مایه شادی دل، زیبا، پسندیده و گرامی - موجب شادی دل، زیبا و پسندیده
42 دلناز (دل + ناز = نوازش)، نوازشِ دل، دلنواز
43 دلنواز مایه‌ی آرامش دل، آرامش بخش؛ نوازشگر، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق
44 دِنا فریاد شادی، قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس که قله ای معروف به همین نام دارد؛ 2) نام شهرستانی در شرق استان کهگیلویه و بویراحمد
45 دیانا (اوستایی) نیکی رسان، نیکویی بخش؛ (در اسطوره‌های رومی) الهه‌ی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی
46 دیبا نوعی پارچه‌ی ابریشمی معمولًا رنگین
 
اسامی عربی
ردیف اسم معنی
1 دره‌التاج مرواریدی که بر تاج نصب کنند
2 دریتا در (عربی) + ی (فارسی) + تا (فارسی) مانند در، مانند مروارید
3 دُرین دُر + ین (پسوند نسبت)، از دُر، ساخته شده از دُر؛ (به مجاز) گران بها و قیمتی
4 دریم (دخترانه و پسرانه) پرگوشت، خوش اندام
5 دنیا (در نجوم) کیهان؛ جهان، گیتی
6 دلیله راهنما، هدایت کننده، (در تورات) (به معنی معشوقه) معشوق‌هی شمشون، که راز نیرومندی او را یافت و با افشای آن به دشمنان وی، موجب گرفتاری او شد
7 دُریه (دُر + ایه (پسوند نسبت)، مانند دُر، درخشان، روشن
 
اسامی کردی
ردیف اسم معنی
1 دانژه غنچه گل نیمه باز
2 دلنیا آسوده خاطر، مطمئن، فارغ البال؛ اطمینان، تضمین
3 دلینا مطمئن
4 دلوان دختر مهربان، بانوی با محبت
5 دیلان رقص گروهی، نوعی آهنگ؛ نام منطقهای در کردستان
 
اسامی ترکی
ردیف اسم معنی
1 دادلی شیرین و نمکین
2 دُرنا پرنده‌ی آب چرِ بزرگ، وحشی و حلال گوشت، کُلنگ
3 دنیز دریا، بحر
 
اسامی یونانی
ردیف اسم معنی
1 دنیس (دخترانه و پسرانه) نام یکی از پادشاهان یونان که افلاطون مدتی در دربار او بود، پرستنده
2 دینارگیس دینار (یونانی) + گیس (فارسی)، دارای مویی به رنگ طلا، نام زنی در منظومه ویس و رامین
 
اسامی عبری
ردیف اسم معنی
1 دینا داور، داوری؛ (در اوستایی) دین؛ (در عبری) (= دینه) انتقام یافته؛ نام خواهر یوسف(علیه السلام)
2 دینه انتقام یافته، نام دختر یعقوب (علیه السلام) و خواهر یوسف (علیه السلام)
 
اسامی هندی
ردیف اسم معنی
1 دانیا گشنیز، نوعی سبزی خوردنی از تیره چتریان
 
اسامی فرانسوی
ردیف اسم معنی
1 دیان (دخترانه و پسرانه) هم معنی با دیانا، (در اسطوره‌های رومی) الهه‌ی ماه، جنگلها، جانوران و زایمان، همتای آرتمیس یونانی، حاکم


منبع: سایت ستاره


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما