معرفی اسم های زیبای دخترانه با حرف ح
انتخاب اسم دختر با ح یکی از بحث بر انگیزترین مباحث انتخاب نام میباشد.با گردآوری زیباترین نام های عربی - فارسی که با حرف ح شروع میشوند ما این کار راه برای شما راحت کرده ایم.
امیدواریم مطالعه این مطلب شما را در انتخاب اسم دخترانه زیبا کمک کند.
اسم دختر عربی با حرف ح
ردیف | اسم | معنی |
1 | حاتمه | مؤنث حاتم به معنی حاکم، قاضی، داور |
2 | حارثه | مؤنث حارث، زن کشاورز |
3 | حاصل | نتیجه، فراهم و موجود یا به دست آمده، آنچه در طول عمر به دست آمده یا کسب شده است |
4 | حامده | مؤنث حامد، سپاسگزار |
5 | حانی | (دخترانه و پسرانه) میش یا گاو وحشی |
6 | حانیه | مهربان، دلسوز |
7 | حبه | دانهی بعضی از میوهها و گیاهان؛ (به مجاز) پول بسیار اندک |
8 | حبیبه | مؤنث حبیب، دوست، یار، معشوقه |
9 | حدیث | سخنی که از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) یا بزرگان دین نقل کنند، روایت، سخن، گفته؛ داستان، جدید، تازه، نو؛ (به مجاز) عشق، سودا |
10 | حدیثه | امروزی، جدید، نو |
11 | حدیقه | باغ |
12 | حرمت | احترام؛ اطاعت و فروتنی در برابر اوامر الهی، دوری از زشتیها و به جای آوردن حقوق که رعایت آنها واجب دانسته شده است |
13 | حریر | ابریشم؛ نوعی پارچه ی ابریشمیِ نازک؛ به عنوان نماد هر چیزِ نرم و لطیف |
14 | حره | زن آزاده ، لقب زنان اشرافی، خاتون ، نام خواهر محمود غزنوی |
15 | حریه | حُره |
16 | حسانه | زن بسیار نیکو؛ از صحابیات و از دوستان نزدیک حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) است |
17 | حسْنا | زیبا، زن زیبا |
18 | حسنا | نیک، پسندیده |
19 | حسنه | خوب، نیک، پسندیده، عمل نیک و پسندیده؛ عمل پسندیده به ویژه عمل مطابق با شرع |
20 | حسنیه | نیکوتر، کار نیک، عاقبت نیکو |
21 | حسیبه | دارندهی نام و شرف و بزرگی، زنِ شریف در اصل و نسب |
22 | حفصه | اسد، شیر؛ دختر عمر بن خطاب و همسر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) |
23 | حفیظه | موکّل به چیزی؛ حافظ و محفوظ |
24 | حکیمه | مؤنث حکیم، زن حکیم و دانشمند |
25 | حلما | جمع حَلیم، بردباران، صبوران |
26 | حلیا | زیور و آرایش |
27 | حلیمه | مؤنث حلیم، زن خویشتن دار، صبور و با تحمل، دختر بردبار |
28 | حلیه | زینت، پیرایه، زیور؛ مشخصات صورت و اندام |
29 | حماسه | کاری افتخار آفرین، نوعی شعر، دلیری، شجاعت، بی باکی، کاری افتخارآفرین که از سر شجاعت و دلاوری یا مهارت انجام شده باشد |
30 | حمده | سپاس و شکرگزاری |
31 | حمیده | مؤنث حمید، ستوده، پسندیده؛ مادر امام موسی کاظم(علیه السلام) |
32 | حمرا | سرخ رنگ |
33 | حمیرا | مصغّر حمرا، زن سرخ و سپید، زن سرخ؛ لقبی که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به عایشه داده بود |
34 | حنا | گیاهی درختی که گلهای سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام |
35 | حنّان | آرزومند، مشتاق؛ بخشاینده؛ بسیار مهربان؛ نوحه و زاری کننده؛ از نامهای خداوند |
36 | حنّانه | بسیار نوحه کننده، ناله کننده |
37 | حنظله | مفرد حَنظل، گیاهی بسیار تلخ که خاصیت دارویی دارد |
38 | حنیسه | زن شجاع |
39 | حنیفه | مؤنث حنیف، دختر درست و پاک، دختر راستین، زن ثابت قدم در دین |
40 | حوا | نخستین زنی که خدا آفرید، همسر حضرت آدم(علیه السلام) |
41 | حور | زن زیبای بهشتی |
42 | حورا | حور، زن زیبای بهشتی؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی |
43 | حورالعین | زن یا زنان سفیدپوست درشت چشم |
44 | حوری | حور؛ زن زیبا |
45 | حوری لقا | آن که چون حوری زیباست |
46 | حوریا | از حوری به معنی فرشته بهشتی میآید، آن که چون حور زیباست |
47 | حوریه | زن سفید پوست و زیباروی |
48 | حیفا | نام بندری در فلسطین |
49 | حیات | زندگی، زیست |
اسم دختر عربی – فارسی با حرف ح
ردیف | اسم | معنی |
1 | حسِیبا | دارای اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل |
2 | حورآسا | آن که چون حور زیباست |
3 | حورآفرین | مرکب از حور (زن زیبای بهشتی) + آفرین (آفریننده) |
4 | حورجهان | آن که چهره ای زیبا چون حور دارد |
5 | حوردیس | آن که چون حور زیباست |
6 | حوررخ | حور، آن که چهرهای زیبا چون حور دارد |
7 | حورزاد | زاده حور، زیبا |
8 | حوروش | دختری چون زن (زنان) زیبای بهشتی |
9 | حوری بانو | حور، زن زیبای بهشتی |
10 | حوری دخت | حور، مرکب از حوری (زن زیبای بهشتی) + دخت |
11 | حوری رخ | حور، آن که چهرهای زیبا چون حوری دارد |
12 | حوری زاد | حور، زاده حوری، زیبا |
منبع: سایت آکا