بررسی محتوای سوره «معارج»

یکی از ابزارها و اسباب شناخت غرض سوره‌ها، چگونگی کاربرد نام‌های نیکوی الهی و نسبت آماری مربوط به آن می‌باشد.
چهارشنبه، 24 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی محتوای سوره «معارج»
بررسی محتوای سوره «معارج» نشان می‌دهد که غرض اصلی این سوره تأکید بر وقوع عذاب الهی بر کافران معاند است. طبیعی است که اگر کسی در قرائت این سوره استمرار داشته و در آن تدبر کند به موقعیت کفار و عذاب آن‌ها در روز قیامت آگاه می‌شود و سرانجام مؤمنان و جایگاه بلند آن‌ها را در نزد خداوند نیز درک می‌کند. در نتیجه از آنچه موجب خواری عذاب شده اجتناب نموده و از گناهان توبه و به عزت و سربلندی در بهشت رهنمون می‌شود. بی شک خداوند نیز از گناهان کسی که از همه گناهان خود توبه کرده است سؤال نخواهد کرد و او را در مقام پاکان و در جوار سرور نیکان یعنی محمد و آل محمد جای خواهد داد.
 
بنابراین ملاحظه می‌شود که فضیلت سوره معارج باغرض آن رابطه منطقی و نزدیکی دارد و هردو نیز با محتوای سوره سازگارند. از این رو نمی‌توانیم به سادگی روایت «ابی کعب» از پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم را قبول کنیم که نقل کرده است: کسی که این سور را قرائت کند از مؤمنینی که دعوت نوح را اجابت کردند، بشمار می‌آید و اگر اسیر یا زندانی آن را بخواند خداوند برای او گشایش می‌فرماید و او را تا زمانی که به خانه‌اش مراجعت کند حفظ می‌کند.
 
این فضیلت نه با محتوای سوره سازگاری چندانی دارد و نه با غرض سوره هماهنگ است. از این رو تنها در صورتی که دارای سند قطعی و محکم باشد می‌تواند مورد قبول و استناد واقع شود. بدین ترتیب در یک دادوستد متقابل می‌توان از روایات صحیح فضائل سور به غرض آن‌ها رسید و با اتکا به غرض سور روایات ضعیف السند را نقادی و ارزیابی نمود.
 
نکته مهم دیگری که از بررسی روایات فضائل سور و مقایسه آن‌ها با غرض سوره‌ها به دست می‌آید، این است که سوره‌هایی که دارای فضائل مشابه و یکسان هستند از نظر غرض هم به یکدیگر بسیار نزدیک و متقارن‌اند و هردو یک سیاق و جهت گیری خاص را نشان می‌دهند. این نکته قرینه دیگری بر وجود رابطه‌ای معنادار بین غرض سوره و فضایل آن به دست می‌دهد؛ به عنوان مثال در فضیلت سوره مبارکه «طور» روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده که ایشان فرموده است: کسی که سوره طور را بخواند خداوند خیر دنیا و آخرت را برای او در نظر می‌گیرد.
 
این فضیلت با آنچه درباره سورۂ معارج گفتیم تقریبا نزدیک است و می‌توان فضیلت این دو سوره را به یکدیگر نسبت داد. زیرا فضیلت سوره مبارکه «المعارج» هم نشینی پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در بهشت و بخشش همه گناهان بود و شکی نیست که بزرگترین خیر در دنیا و آخرت چیزی جز همین دو نعمت نیست. اکنون اگر به غرض سوره طور نیز نیم نگاهی بیندازیم متوجه تقارن و تشابه آن با سورۂ معارج نیز می‌گردیم.
 
تفسیر المیزان و تفسیر البصائر درباره غرض سوره «طور» چنین گفته‌اند: غرض این سوره تهدید و انذار کسانی است که هر آیتی را تکذیب نموده و همواره با حق عناد می‌ورزند. این سوره اهمیت عذاب آن‌ها را بیان می‌کند. چنانکه گفتیم غرض اصلی سوره معارج نیز تأکید بر وقوع عذاب الهی بر کافران معاند بود. بدین ترتیب غرض این سوره‌های مکی نیز تقریبا یکی است.
 
اگر پژوهش گسترده‌ای در زمینه اغراض سوره‌ها و فضایل آن‌ها به عمل آید و بادقت و وسواس به مقایسه و ارزیابی آن‌ها پرداخته شود. با اطمینان بیشتری می‌توان درباره رابطه مستقیم و منطقی بین غرض سوره و فضایل آن سخن گفت. در آن صورت نه تنها می‌توان از فضایل یک سوره به غرض اصلی آن راه یافت بلکه چه بسا با کمک سوره‌های هم فضیلت بتوان غرض سوره دیگر را تشخیص داد و گام مؤثری برای کشف اهداف و مقاصد سوره‌ها برداشت.
 
در انتها گفتنی است از تفاسیر موجود تنها تفسیر البصائر تألیف یعسوب الدین رستگار جویباری سعی نموده بین فضیلت سوره و غرض آن‌ها نوعی هماهنگی و همخوانی را کشف کند از این رو ابتدای هر سوره بخشی را به فضیلت و خواص سوره و بخشی را به غرض سوره اختصاص داده است: «البقاعی» نیز در تفسیر نظم الدرر در برخی مواقع از فضیلت سوره برای کشف غرض آن سود جسته است که به عنوان نمونه می‌توان به تلاش های وی ذیل سوره مبارکه «الملک» اشاره نمود.
 

اسماء الحسنی

یکی دیگر از ابزارها و اسباب شناخت غرض سوره‌ها، چگونگی کاربرد نام های نیکوی الهی و نسبت آماری مربوط به آن می‌باشد. این نام ها که در ارتباط با محتوا و مضمون محوری هر سوره و تأثیرات تربیتی و ارشادی آن‌ها به کار رفته‌اند، راهنمای بسیار مفیدی برای شناخت بهتر سوره‌ها می باشند؛ مثلا کثرت کاربرد نام جلاله «الله» با نام «رب» در یک سوره و بالابودن نسبت آماری آن، جهت گیری سوره را در زمینه «الوهیت» یا «ربوبیت» نشان می‌دهد.
 
مخاطب سوره‌هایی که نام «الله» در آن‌ها به وفور به کار رفته، عمدتا مؤمنان هستند و آن‌ها را از لغزشگاه‌های اخلاق و عمل متوجه عظمت مقام خداوند می‌نماید؛ اما در سوره‌هایی که نام «رب» در آن‌ها بیشتر به کار رفته، مشرکان مخاطب هستند و محور سوره در جهت شرک‌زدایی و توحید است؛ مانند سوره «الملک». همچنین نام‌های غفور و رحیم، عزیز و حکیم، علیم، بصیر هر کدام زمینه‌ای از بخشش و مغفرت، قانونمندی حکیمانه هستی و آگاهی خدا را بر جزئیات امور و اعمال انسان‌ها نشان می‌دهد.
 
اکنون به چند نمونه توجه فرمایید: در سوره «الکهف» به جز «الله» و «رب» که معمولا در بیشتر سوره‌های قرآن آمده، تنها به سه نام نیکوی الهی برخورد می‌کنیم؛ اما نکته‌ای که بیشتر جلب توجه می‌کند، وفور نسبی نام «رب» به صورت مضاف در ترکیب با ضمایر است که جمعة ۳۷ بار به کار رفته است، به طوری که کلمه «ربی» با ۱۳ بار تکرار در این سوره بالاترین رقم را در کل قرآن دارد. تعداد نام «الله» برخلاف انتظار ۲۰ مورد می‌باشد آن هم با احتساب اله، الها، الهکم، الهه، که حدود یک دوم رب است در حالی که تعداد «الله» در کل قرآن حدود سه برابر رب می‌باشد.
 
به این ترتیب نام «رب» در این سوره حدود 6 برابر معدل نسبی این نام در کل قرآن است. این امر بر تکیه سوره روی موضوع «ربوبیت» و ولایت دلالت می‌کند.
 
منبع: ساختار هندسی سوره‌های قرآن، محمد خامه‌گر، صص205-201، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.