ارتباطات فرهنگي ايران و مصر (2)

با پيروزي محمود احمدي نژاد در 3 تيرماه 1384 ه ش /24ژوئن 2004،مصر شروع به ارزيابي شرايط موجود براي برقراري روابط سياسي نمود. سخنان احمدي نژاد در اواخر ارديبهشت 1386 ه ش /اول آوريل 2007مبني بر اين كه «اگر طرف مصري آمادگي داشته باشد ،همين امروز سفارتخانه ايران در مصر افتتاح مي شود»(روزنامه آفتاب يزد،22 تيرماه 1387)با واكنش مثبت مقامات مصري روبرو شد.سفر عباس عراقچي -معاون وزير امورخارجه ايران -به مصر ، حسين ضرار-
سه‌شنبه، 15 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ارتباطات فرهنگي ايران و مصر (2)
ارتباطات فرهنگي ايران و مصر (2)
ارتباطات فرهنگي ايران و مصر (2)

نويسنده: سيد بهنام مهردل




با پيروزي محمود احمدي نژاد در 3 تيرماه 1384 ه ش /24ژوئن 2004،مصر شروع به ارزيابي شرايط موجود براي برقراري روابط سياسي نمود. سخنان احمدي نژاد در اواخر ارديبهشت 1386 ه ش /اول آوريل 2007مبني بر اين كه «اگر طرف مصري آمادگي داشته باشد ،همين امروز سفارتخانه ايران در مصر افتتاح مي شود»(روزنامه آفتاب يزد،22 تيرماه 1387)با واكنش مثبت مقامات مصري روبرو شد.سفر عباس عراقچي -معاون وزير امورخارجه ايران -به مصر ، حسين ضرار- معاون وزير امورخارجه مصر- به ايران وسفرهاي علي محرابيان-وزير صنايع ايران ،علي لاريجاني-نماينده وقت رهبر در شوراي عالي امنيت ملي - و حداد عادل - رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي- به مصرحلقه هايي از زنجيره اقدامات ديپلماتيك بود ولي ناگهان پخش فيلم اعدام فرعون باعث گرديد روابط اين دو كشور كه كم كم در حال جان گرفتن بود به شدت به اغما رفته و ارتباطات سياسي في مابين در هاله اي از ابهام فرو رود.
آنچه كه از بررسي و پيمايش تاريخ و واقعيت هاي گذشته استناد مي شود اين است كه عمده ترين مشتركات دو كشور كه در سه حلقه تمدني، باورداشت هاي اسلامي و بين المللي كه منجر به بهبودي روابط سياسي دو كشور در مقاطع زماني مختلف گرديد، بشرح ذيل مي باشد:
1. سنت ها ، باورهاي مشترك و برگزاري مراسمات و رسوم باستاني مشابه
2. پذيرش دعوت اسلام تقريبا" بطور همزمان در دو كشور
3. زمينه هاي دوستي و گرايش به اهل بيت
4. معماري و هنرهاي مشترك دو كشورs
5. عدم حساسيت دو كشور از هويت تمدني يكديگر
6. روحيه ضد استبدادي ، استعماري و فرهنگ سياسي مشترك
7. توان تاثيرگذاري فرامنطقه اي دو كشور بدليل سابقه تمدني بالا
8. خاستگاه فكري بسياري از جريان هاي روشنفكري و ديني جهان اسلام در دو كشور با نقاط مشترك فراوان
9. روحيه تقريبي روحانيون و شخصيت هاي ديني و نگراني از رشد افراط گرايي مذهبي در منطقه
10. نفوذ زبان و آثار مكتوب زبان فارسي در بين مردمان مصر
11. ديدگاههاي مشترك روشنفكران بويژه روشنفكران ديني در دو كشور
12. تاثيرات مثبت فيلم هاي ايراني و مصري و شخصيت هاي هنري در ميان ملت هاي دو كشور در مقاطع گوناگون
13. وجود آثار فراوان باستاني و تاريخي با ريشه مشترك در دو كشور
14. وجود آثار مكتوب از احوالات دو كشور
15. احساس نزديكي و تعلق خاطر ديپلمات ها ،شخصيت هاي سياسي و فرهنگي دو كشور
16. پيشتازي مطبوعات و رسانه هاي دو كشور در جهان اسلام
17. جايگاه فرهنگي اثرگذار در بسيج افكار عمومي و تاثير آن بر سياستمداران

ارتباطات فرهنگي؛ ضرورت ها و فرصت ها

بنا به دلايل مختلف، وجود متغيرها و عوامل متعدد داخلي و خارجي ؛ بهبود روابط دو كشور از طريق راهكارهاي سياسي و ارتباطات ديپلماتيك را با بن بست مواجه نموده كه مي توان از آن با عنوان" انسداد سياسي " نام برد.عواملي همچون روابط ايران و آمريكا،كشورهاي منطقه ،نهادهاي امنيتي ،تشكل ها و نخبگان سياسي،اختلاف در نوع ساختار حكومت ،تاثير اين روابط بر جنبش هاي اسلامي در مصر،اختلاف نظر در مورد بسياري از مسایل مربوط به فلسطين و... هر كدام مي تواند به عنوان عاملي تاثيرگذار در واگرايي دو كشور محسوب گردد. بطوري كه وجود متغيرهاي واگرايانه گوناگون اين ديدگاه را در ميان كارشناسان تقويت كرده كه اراده از سرگيري روابط از دست رهبران دو كشور خارج است.حتي برخي از تحليل گران براين نكته تاكيد مي نمايند كه مصريان نمي توانند بدون اجازه آمريكا ، روابط خود را با ايران از سرگيرند؛ به عبارت ديگر روابط سياسي ايران و مصر از كانال ارتباطي ايران و آمريكا مي گذرد.طنز داستان در اين جاست كه مقامات مصري در برابر اظهارات و اقدامات مثبت ايران براي از سرگيري روابط، آن طور كه بايد مثبت و فعال برخورد نمي كنند.بنابراين اعتقاد براين است كه تا زماني كه روابط ايران و آمريكا به وضعيت عادي بر نگردد، تغييري در نگاه حاكمان مصر نسبت به روابط دو كشورايجاد نخواهد شد(ادريس،2003،ص14).
در حقيقت در چارچوب سياست خارجي مصر، اولويت با آمريكاست.بنابراين تا زماني كه روابط ايران و آمريكا تغيير نيابد اميدي به بهبود روابط سياسي دو كشور نمي توان داشت(16/4/ 2008Jerusalem post،).
همچنين برخي از كارشناسان ،ازكشورهايي مانند امارات و سوريه هم به عنوان متغيرهايي كه درروابط دو كشور تاثيرات منفي خواهند داشت ، نام مي برند. شايد بهمين دليل است كه رياست محترم جمهوري اسلامي ايران ، آمادگي ايران براي ارتباط دو كشور را درامارت اعلام نموده است تا حساسيت و نگراني مصريان در اين مورد را كاهش دهد.
يكي از مواردي كه از بيان و نوشته هاي بسياري از كارشناسان روابط دو كشور دورمانده؛روابط ايران و سودان و تاثير آن بر روابط دو كشور مي باشد.نزديكي ايران به سودان بخصوص پس از به قدرت رسيدن عمر البشير و حمايت سودان از گروههاي اسلام گراي مصر از چالش هاي عمده روابط سياسي دو كشور است.
از طرفي كشورهايي مانند اسرائيل ، عربستان و... هم نگراني هايي از نزديكي دو كشور دارند كه اين نگراني،تاثيرات منفي در نزديكي دو كشور برجاي مي گذارند.
البته بسياري از كارشناسان مسائل مصر ،كليد سياست خارجي مصر را در دستان مبارك و نهادهاي امنيتي تحت امر وي مي دانند و براي وزارت امورخارجه مصر نقش مشاوره اي قایل اند هم چنين به نظر مي رسد در ايران نيز مسایل دو كشور در چارچوب وظايف شوراي امنيت ملي قابل تعريف مي باشد، به عبارت ديگر كليد رابطه سياسي دو كشور در دست رهبران و نهادهاي امنيتي دو كشور است كه اين مسأله بهبود روابط سياسي دو كشور را پيچيده تر مي نمايد.
يكي از جدي ترين مسایلي كه به عنوان متغير دخيل، در ارتباط دو كشور مطرح مي گردد ، نگراني برخي احزاب دولتي -كه در حكومت مصر نقش دارند- از افزايش گرايش به احزاب اسلام گرا در اين كشور است.يكي از مهمترين اين موانع ،حزب حاكم دموكرات ملي و حزب هاي مانند وفد و ... مي باشند.اگرچه در اين چند سال اخير نسبت به گذشته ،آتش حملات شخصيت هاي حزبي و رسانه هاي وابسته به آنها نسبت به جمهوري اسلامي ايران فروكش نموده است، اما بزرگ جلوه دادن مسایل كوچك از سوي اين احزاب و رسانه ها-كه عموما" تحت كنترل دولت اند-مانند خيابان خالد اسلامبولي، فيلم اعدام فرعون و ... نشان دهنده اين حقيقت است كه بدبيني اين تشكل ها مي تواند تاثيرات منفي بر روابط سياسي دو كشور بگذارد.
در مجموع در دستگاه سياست خارجي مصر، مانند هر كشوري، ديدگاههاي متفاوتي نسبت به موضوعات سياست خارجي وجود دارد. مساله تجديد روابط سياسي با ايران، ديدگاههاي موافق و مخالفي را در دستگاههاي تصميم گيرنده مصر بوجود آورده كه احتمالا "برخي از تناقضات در ارتباط با تجديد روابط با ايران ناشي از اين مساله مي باشد.
همچنين علاوه براين موارد؛ در ايران نيز عواملي را مي توان نام برد كه باعث عدم ارتقاء روابط سياسي دو كشور در اين چند سال اخير مي باشند.در اين ميان مي توان به خودمختاري برخي از نهادها در سياست خارجي كه منجر به ناهماهنگي در روابط خارجي ايران شده،اشاره نمود.اگرچه برخي از شخصيت ها فعاليت اين گروه ها را غير رسمي عنوان مي نمايند لكن در روابط بين الملل فعاليت اين ارگان ها نيز به عنوان برون داد دولت ايران در نظر گرفته مي شود.
با وجود ضرورت بسياري كه در ايجاد روابط سياسي دو كشور وجود دارد فضا سازي بين المللي و تنگ نظري هايي كه در داخل هردو كشور وجود دارد باعث مي گردد تا اين روابط به بار ننشسته و به ثمر نرسد.
با بررسي آثار و مكتوبات بسياري از كارشناسان مسایل منطقه( نك اصغر جعفري ولداني ،1381 و سيد جلال دهقاني فيروزآبادي،1379،ص44-1) ؛ ايران و مصر در كوتاه مدت ،امكان همكاري در چارچوب طرح هاي فراگير منطقه اي را ندارند و بنابراين عالي ترين سطوح قابل حصول ،گونه اي از همكاري كاركردي در چارچوب گروه دي هشت ،گروه پانزده و سازمان كنفرانس اسلامي است كه در اين راه بهره گيري از ارتباطات فرهنگي به عنوان يك ابزار قابل حصول در قالب اين سازمان ها كمك شاياني به روابط سياسي دو كشور خواهد نمود.
علاوه بر اين، در يك نگرش گذرا و در عين حال تطبيقي بين فرهنگ ايران و مصر متوجه مي شويم كه زمينه هاي تساهل و سازگاري قابل توجهي بين دو فرهنگ مورد بحث وجود دارد.حال در اين مورد بايد دقت گردد كه زمينه هاي سازگاري و موارد تعارض كدام اند تا با درك مشتركات در جهت نزديكي دو كشور استفاده كرد. بايد توجه داشت كه از لوازم سردمداري گفت گوي تمدن ها و حتي حضور در اين ميدان آن است كه يك فرهنگ، خود مطلق نگر نباشد.به عبارت ديگر بايد يك وجه نسبي انگارانه داشته باشد.هم چنين بايدتوجه نمود عليرغم مشتركات فرهنگي غني بين دو كشور ايران و مصر تفاوت هاي هم وجود دارد كه اگر ما درصدد تبليغ ارزشهاي خودمان برآييم ، ممكن است تاثيرات منفي بر سياست خارجي مان داشته باشد.
بي گمان عنايت ويژه به بدنه و جامعه مدني دو كشور، به منظور پي ريزي گفتمان ها و ديدار هاي متقابل، با بهره گيري از شخصيت ها و نهاده هاي فرهنگي ،از موثرترين راهكارهاي بهبود روابط سياسي دو كشور است.بعبارت ديگر در هزاره سوم،بدليل امكان ارتباط بيشتر مردمان جوامع مختلف، ديپلماسي فرهنگي منحصر به دست اندركاران سياست خارجي نيست بلكه همه مردم ،اعم از هنرمندان ،بازرگان ،ورزشكاران،خبرنگاران ،روحانيون و ديگر اقشار جامعه مي توانند بعنوان ناقلان و حاملان فرهنگ جوامع بشمار آيند كه در اين ميان شخصيت ها و نهادهاي غيردولتي فرهنگي بدين منظور بيشتر مي توانند مثمر ثمر باشند.
امروزه، دو نهاد ديني ايران و مصريعني الازهر و حوزه علميه ،در تكوين شخصيت هاي سياسي و فرهنگي دو كشور از نظر افكار و رفتار سهيم بوده و در دفاع از حقوق آنها و تحريك عليه ظالم و يا استعمارگران نقش ويژه اي را ايفا نموده اند.تاثير مبارزات روحانيون ايراني در جنبش مشروطيت و بعدها انقلاب اسلامي و نيز مبارزات ضد استعماري مشايخ الازهر در پي تجاوز سپاه فرانسه به مصر گواه اين مساله مي باشد(نك غنيمه،1387).
توجه به عناصري مانند بخش اقتصادي و تروريسم ،محافل علمي و دانشگاهي، پذيرش دانشجو و بورسيه توسط مراكز دانشگاهي، افزايش تبادلات علمي و مردمي و... بسيار با اهميت است. يكي از مهمترين اين عناصر فعال كردن بخش تورسيم و جهانگردي مي باشد.بايد توجه داشت بواسطه تبليغات منفي دهه هاي گذشته عليه ايران،اعتماد كافي نسبت به مجاري رسمي وجود ندارد لذا تبليغات توريستي و جهانگردي از شبكه هاي تلويزيوني ماهواره اي يكي از اقداماتي است كه مي تواند نقش بسزايي در اهداف ديپلماسي داشته باشد. حمايت از تماس هاي بين فرهنگي افراد اين توانايي را مي دهد كه هر جامعه پيچيدگي هاي جامعه ديگر را دريابند و شخصيت ها و با افراد متعلق به آن فرهنگ نوعي همدلي بوجود آورند( 7 p15، 1997 Mowlana،)، بنابراين، انعقاد موافقت نامه جهانگردي در اين شرايط مي تواند بسيار مثمر ثمر باشد.
همچنين بايد پذيرفت كه اختلاف هاي موجود ميان دو كشور تمدن ساز ايران و مصر از نظر گستره و پيچيدگي، مهم تر و بزرگتر از اختلافاتي نيست كه ميان كشورهاي بريتانيا ، فرانسه ، آلمان و يا كشورهاي" آسه آن" وجود داشته است. ايالات متحده هم كه به وضوح بر اولويت اقتصاد و سياست در كنش خارجي خود تاكيد دارد، چنان به گسترش فرهنگ خود پايبند است كه به صراحت مي توان گفت سياست هاي اقتصادي آن هم در خدمت اهداف فرهنگي اش قرار دارد.اتحاديه اروپا هم در روند وحدت خود پيش از هر چيز بر ميراث مشترك،از يونان و روم باستان تا تاريخ مشترك در دروه هاي بعد، براي همگرايي اش، تكيه داشت.اگر اين ملت هاي اروپايي و آسيايي آموخته اند كه منافع مشترك را بر اختلاف هايشان برتري دهند و فرهنگ مشترك را جايگزين آن نمايند ،بي گمان ايران و مصر نيز مي توانند بياموزند كه منافع مشترك را بر اختلافاتشان مرجح دارند.
پژوهشگر معتقد است روابط ايران و عربستان مي تواند به عنوان يك مدل رفتاري در روابط دو كشورمورد توجه قرار گيرد.به عنوان مثال مسأله حج توانست جلوه گر يك "سازش" شود.بدون شك عواملي كه در واگرايي ايران و مصر-كه پيش تر بر شمرده ايم- در واگرايي دو كشور ايران و عربستان هم نقش داشته و دارند. اما با وجود اختلاف بين ايران و عربستان كه متاثر از عواملي مانند نوع و ساختار حكومت،مفهوم امنيت و اجراي الگوي متفاوت امنيتي در منطقه ، كشتار مكه و سياست هاي متفاوت در افغانستان،لبنان و فلسطين بود؛ مشتركات فرهنگي - ديني باعث بهبود روابط سياسي دو كشور گرديد.از اين رو پژوهشگر با امعان بر اين نقش كه بر بستري از تناقضات و رقابت هاي پيچيده با بهره گيري از ابزار فرهنگي گسترش و توسعه يافت- معتقد است كه اين مدل مي تواند در روابط دو كشور بكار آيد.از اين رو، وجود اماكني مانند راس الحسين، مقبره مالك اشتر،سيده سكينه ،حضرت زينب ،جلوه ها و آثارهاي تمدني و باستاني فراوان در دو كشور و ...كمك شاياني به اين روابط خواهد كرد.
در اين جا بايد بر اين نكته تاكيد نمود كه اصرار بر ارتباطات فرهنگي به معني تعطيل كردن ساير بخش ها نمي باشد .بنابراين تا زماني كه اعتماد سازي سياسي شكل نگيرد كار فرهنگي مثمر ثمر نخواهد بود و حتي شايد اين ارتباطات،ديد منفي موضوع را تشديد نمايد.بهمين دليل گسترش ارتباطات فرهنگي ،بايد با هدف تسري آن به بخش هاي ديگر صورت گيرد.
در اين بين حمايت دولت ها از گروههاي مردمي،تشكل هاي فرهنگي، موسسات غير دولتي ، پژوهش گران ، فرهيختگان و... مي تواند كمك شاياني در جهت تحقق ديپلماسي فرهنگي نمايد.
در مجموع بهره گيري از مشتركات فرهنگي، جهت اصلاح شيوه هاي انديشه، ساخت نظام فرهنگي و همچنين توجه به ميراث مادي و معنوي مشترك سهم به سزايي در اين روابط دارد.

بهره سخن

بي شك مهمترين عاملي كه باعث پيشرفت ملت ها و شكوفايي تمدن ها از ابتداي تولد جوامع تاكنون شده،روابط فرهنگي ميان كشورها است.اگر اين ارتباطات بشري در ميان جوامع بوجود نمي آمد و روابط ميان جوامع تنها بر پايه درگيري هاي نظامي و سياسي محدود مي شد، تمدن بشري هيچگاه به پايه رشد امروزي خود نمي رسيد.
در اين راه فرهنگ درخشان و غني مردمان دو سرزمين كه ريشه در اعتقاد،تجربه ،ذوق ،عرفان و دانش هزاران ساله آنها دارد ، مي تواند بستر مناسبي براي بهبود روابط رسمي دو كشور گردد.
پي ريزي گفتمان فرهنگي درون ساختاري به منظور هماهنگي و نزديكي ديدگاهها در سطوح مختلف مي تواند سهم مهمي در نزديكي دو كشور ايفا نمايد. بنابراين با ايجاد گفتماني متمركز بر چهار حوزه ارتباطي شامل : ديني- تبليغاتي ،علمي- آموزشي ،فرهنگي- هنري و رسانه اي- محيط مجازي مي توان در بهبود روابط سياسي ايران و مصر نقش عمده اي ايفا نمود.

منابع و مآخذ

منابع فارسي:
* ادريس، محمدالسعيد.مصر و ايران؛ تحديدات مابعد11 سبتامبر2001،قاهره، مركزالاهرام، .2003
* ازغندي ، عليرضا.سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، تهران، قومس، .1381
* پيرنيا، حسن.تاريخ ايران باستان، تهران، دنياي كتاب، .1370
* توحيد فام .محمد. فرهنگ در عصر جهاني شدن؛ چالش ها وفرصت ها(مجموعه مقالات )، به كوشش محمد توحيدنام، تهران، روزنه،.1381
* جعفري ولداني.اصغر، چهارچوبي براي گسترش روابط فرهنگي ايران و مصر، مطالعات آفريقا، سال هشتم، (پاييزو زمستان 1382).
* جعفري ولداني،اصغر..همكاري منطقه اي؛ چهارچوبي براي گسترش روابط ايران و مصر، مطالعات آفريقا، دوره جديد، سال هفتم ، شماره6، (پاييز و زمستان 1381).
* حسينيان، روح اله .بيست سال تكاپوي اسلام شيعي در ايران(1340-1320)، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، .1381
* حوراني، البرت حبيب.تاريخ مردمان عرب، ترجمه فريد جواهر كلام، تهران، اميركبير،.1384
* خاتمي، سيد محمد.گفتگوي تمدن ها، تهران، انتشارات طرح نو،.1380
* خلخالي، علي.سركوب مخالفان دولت مصر به جبهه شعيان كشيده شد، سايت اينترنتي ديپلماسي فرهنگي www.irdiplomacy.ir)) ،(1386/10/14).
* دهقاني فيروزآبادي وسيدجلال و هاشمي.سيد محمد حسن، اهميت روابط فرهنگي ايران و مصر در عصر گفت و گوي تمدن ها، مجله آفريقا ، ويژه ايران و مصر،سال پنجم، شماره دوم، (1379).
* غنيمه، عبدالكريم.تاريخ دانشگاههاي بزرگ اسلامي، ترجمه نوراله كسائي، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران، .1377
* فلسفي، مهرسيا.بررسي تحليلي روابط ايران و مصر(1976-1960)، دانشگاه تهران،دانشكده حقوق و علوم سياسي ، مركز مطالعات بين المللي ،.1356
* فوكوياما، فرانس.پايان تاريخ، پرده دوم(گفتگو با فوكاياما)، ترجمه فرامرز رسمي، مجله اطلاعات سياسي و اقتصادي، (فروردين و ارديبهشت 1381).
* فيروزمندي،سرافراز."ماد، هخامنشي، اشكاني، ساساني"، تهران، نشر عفاف، تهران،.1381
* قرچانلو، حسين.جغرافياي تاريخي كشورها اسلامي، تهران، سمت .1382
* كليفورد، ادموند.سلسله هاي اسلامي، ترجمه فريدون بدره اي، تهران، موسسه تحقيقات و فرهنگي،.1371
* كهرودي، محمدكاظم .زبان فارسي، سايت شوراي گسترش زبان فارسي www.persianlanguage.org)) (11/1379/10).
* هويدي ، فهمي.فقدان ديدگاه استراتژيك در روابط ايران و مصر، ترجمان سياسي، شماره 32-33، تيرماه .1379
منابع عربي:
* الحسون ، محمد.الاثنا عشريه شيخ بهائي، منشورات مكتبه آيت اله مرعشي،.1409
* شمسياني، حسن.مدينه سنجار من الفتح العربي اسلامي حتي الفتح العثماني، بيروت، دارالافاق الجديده،.1982
* صدر، سيد حسن.تلكمه اما لامل، قم، النشرخيام قم،.1406
* صعيدي، عبدالمتعال.سعي قديم في توحيد المذاهب، رساله الاسلام، سال 7، ش1، (جمادي الاخره 1374 ه ق ).
* مال الله، محمد، موقف الخميني من اهل سنت، قاهره ، مكتب الوعي الاسلامي،.1982
منابع انگليسي:
* H Mowlana، Hamid . Global Communication in transition ، The End of Diver London sage ، .1997
* untington، S.p . The Clash of Civilization ، Foreign affairs ، (1993 summer ).
* Mamdani، Mahmood Good Muslim. ؛ an African perspective ، SSRC ، .2001
* Saad Eddin Ibrahim. s 1980 Egypt Islamic Activism in ، in Islam & Politics ، Third world quarterly ،10 Vol ،(1988 April ).
* Taheri،Amir. Hope is No substitute for Policy ، Asharq Alawsat ، December)24 Monday ، 2004).
Situational Circumstances Change1
Thomas.s Kuhn2
Amalis3
Fans4
Memphis5
6 زبان قبطي تاقرن 1? ميلادي تكلم مي شد و پس از آن ،اين زبان ديگر تكلم نميشود. اكنون زبان قبطي زبان ديني اُرتدكسهاي قِبطي است.
7 به سرزمين ليبي و تونس اطلاق مي شود
8 جميعه دار مصر للتقريب بين المذاهب
Dominicans9
10 جميعه الصداقه المصريه و الايرانيه

منبع: http://www.pegahhowzeh.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط