صحيفه اميرمؤمنان (علیه السّلام) (1)
نويسنده:محمدصادق نجمى
قديمی ترين سند حديثى موجود در ميان مسلمانان*
كهن ترين مجموعه مدوّن حديثى كه در ميان مسلمانان به يادگار مانده و دست تحوّل و تطوّر زمان نتوانسته آن را همانند بعضى از صحائف و مجموعه هاى ديگر، به طور كلّى از دست مسلمانان خارج كند، صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) است. صحيفه اى كه هم در منابع شيعه از آن سخن گفته شده و ائمه شيعه آن را طومارى از شرايع الهى معرفى و به آن فخر و مباهات كرده اند و هم در منابع اهل سنّت به آن استنادشده و بخشى از احكام فقهى آن در ابواب مختلف منابع حديثى فقه به عنوان احاديث منقول از صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) ارائه و نقل گرديده است.
به تعبيرديگر، اين صحيفه، اولين سند و مرجع موجود حديثى است كه ازدوران حيات اميرمؤمنان(علیه السّلام) در دسترس مسلمانان و در معرض مشاهده آنان بوده و پس از آن بزرگوار، همانگونه كه فرزندان آن حضرت به عنوان بزرگترين ذخيره علمى و پرارزش ترين يادگار معنوى آن را حفظ كرده اند، علما و محدّثان اهل سنّت نيز (با اهميت فوق العاده اى كه اين صحيفه از آن برخوردار است) بر حفظ آن اهتمام ورزيده و به عنوان «حديث رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) » به نقل فرازهايى از متن آن مبادرت نموده اند.
صحيفه اميرمؤمنان (علیه السّلام) در منابع اهل سنّت
بحث از صحيفه اميرمؤمنان را با نقل متن احاديث اين صحيفه از منابع اهل سنّت آغاز مى كنيم. سپس به طور فشرده به فقه الحديث مى پردازيم. آنگاه به ديدگاه ائمه اهل بيت و محدّثان شيعه درمورد اين احاديث، اشاره مى كنيم.
البته منظور ما از منابع اهل سنّت، با توجه به اهميتى كه صحاح ششگانه و مسند احمد در ميان سنن و مسانيد از آن برخوردارند، فقط همين مجموعه هاى حديثى است والّا در سنن ومسانيد ديگر نيز، اين صحيفه به عنوان قديمترين منبع، جايگاه خود را حفظ نموده است و مراجعه كننده مى تواند در اين مجموعه ها هم احاديث صحيفه را به دست بياورد.
در نقل احاديث، در صورت اتّحاد متن و سند، فقط به نقل همان يك متن بسنده مى كنيم و از صحاح هم صحيح بخارى را اصل قرارمى دهيم و در ذيل آن، به ساير منابع اشارتى مى نماييم و در صورت تعدّد متن، به نقل هريك از حديثها مستقلا مبادرت مى ورزيم و براى تسهيل امر، ازنقل سلسله روات، صرف نظر مى كنيم و خواننده ارجمند را در صورتى كه نياز به بررسى سلسله سند داشته باشد، به مآخذ حديث ارجاع مى دهيم.
موارد نقل احاديث برگرفته از صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) در چهار صحيح از صحاح ششگانه و همچنين مسند احمد بن حنبل، بدين شمار است:
صحيح بخارى 10 مورد
صحيح مسلم 3 مورد
سنن نسايى 1 مورد
سنن ابى داود 1 مورد
مسند احمد بن حنبل 3 مورد
و اينك متن احاديث صحيفه در منابع يادشده:
حديث اول:
… عن الأعمش عن ابراهيم التيمى عن أبيه قال: قال على رضى اللّه عنه: ما عندنا كتاب نقرئه الا كتاب اللّه غيرهذه الصحيفة. قال:فاخرجها فاذا فيها اشياء من الجراحات واسنان الابل. قال: وفيها: المدينة حرم مابين عيرالى ثور؛ فمن أحدث فيها حدثا أو آوى فيها محدثا فعليه لعنة اللّه والملائكة والنّاس اجمعين؛لايقبل منه صرف ولاعدل؛ ومن والى قوما بغير إذن مواليه فعليه لعنة اللّه والملائكة والنّاس اجمعين؛لايقبل منه صرف ولاعدل؛ومن والى قوما بغير إذن مواليه فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين؛ لايقبل منه يوم القيامة صرف ولاعدل؛ وذمّة المسلمين واحدة يسعى لها أدناهم فمن أخفرمسلما فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين؛ لايقبل منه يوم القيامة صرف ولاعدل.
1ـ صحيح بخارى ، كتاب الفرائض، باب إثم من تبرّأ من مواليه،حديث6374
2ـ صحيح بخارى ، ابواب فضائل المدينة، باب حرم المدينة، حديث1771
3ـ صحيح بخارى ، ابواب الجزية،باب ذمة المسلمين واحدة، حديث3001
4ـ صحيح بخارى ، ابواب الجزية، باب إثم من عاهد ثم غدر، حديث3008
5ـ صحيح بخارى ، كتاب الاعتصام بالكتاب والسنة، حديث6870
6ـ سنن ابى داود ، كتاب الحج، باب فى تحريم المدينة.
حديث دوم:
… عن سفيان عن مطرف عن الشعبى عن ابى جحيفة قال: قلت لعلىّ هل عندكم كتاب؟ قال: لا؛ الا كتاب اللّه أو فهم أعطيه رجل مسلم أو فى هذه الصحيفة.قال:قلت فما فى هذه الصحيفة؟ قال:العقل وفكاك الأسيرولا يقتل مسلم بكافر.
1ـ صحيح بخارى،كتاب الجهاد،باب فكاك الاسير،حديث2882
2ـ صحيح بخارى، كتاب الدّيات،باب العاقلة، حديث6507
3ـ صحيح بخارى، كتاب الدّيات، باب لا يقتل المسلم بالكافر، حديث 6517
4 ـ صحيح بخارى، كتاب العلم، باب كتابة العلم، حديث 111
حديث سوم:
… ابراهيم التيمى،حدّثنى أبى قال: خطبنا على رضى اللّه عنه على منبر من آجر وعليه سيف فيه صحيفة معلّقة فقال: واللّه ماعندنا من كتاب يقرأ الّا كتاب اللّه وما فى هذه الصحيفة فنشرها فاذا فيها: اسنان الإبل؛ وإذا فيها: المدينة حرم من عير الى كذا …
ـ صحيح بخارى، كتاب الاعتصام بالكتاب والسنة، باب مايكره من التعمّق، حديث6870
حديث چهارم:
… حدثنا الأعمش عن ابراهيم التيمى عن ابيه قال: خطبنا على بن ابى طالب فقال: من زعم ان عندنا شيئا نقرئه الّا كتاب اللّه وهذه الصحيفة … وذمة المسلمين واحدة يسعى بها أدناهم ومن ادّعى الى غير أبيه أو انتمى الى غير مواليه فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين لايقبل اللّه يوم القيامة صرفا ولاعدلا.
1ـ صحيح مسلم، كتاب الحج، باب فضل المدينة، حديث1360
2ـ صحيح مسلم، كتاب العتق، باب تحريم تولّى العتيق غير مواليه،حديث1370
حديث پنجم:
حدّثنا شعبة … عن ابى الطفيل قال سئل على أخصّكم رسول اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بشىء؟ قال: ماخصّنا رسول اللّه بشىء لم يعمّ به النّاس كافّة إلّا ماكان فى قراب سيفى هذا. فأخرج صحيفة مكتوب فيها: لعن اللّه من ذبح لغير اللّه؛ ولعن اللّه من سرق منار الارض ولعن اللّه من لعن والده ولعن اللّه من آوى محدثا.
ـ صحيح مسلم،كتاب الأضاحى، باب تحريم الذبح لغيرالله، حديث1978
حديث ششم:
… عن قتادة عن الحسن عن قيس بن عباد قال: انطلقت أنا والأشتر الى على رضى اللّه فقلنا هل عهد اليك نبى اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) شيئا لم يعهده الى النّاس؟ قال: لا؛ الّا ماكان فى كتابى هذا. فأخرج كتابا من قراب سيفه1؛ فإذا: المؤمنون تكافؤ دمائهم وهم يد على سواهم ويسعى بذمّتهم أدناهم؛ ألا لا يقتل مؤمن بكافر ولا ذوعهد بعهده؛ من أحدث حدثا فعلى نفسه أو آوى محدثا فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين.
ـ سنن نسايى، ج8، باب القود بين الأحرار والمماليك فى النفس.
حديث هفتم:
… ثنا شريك عن مخارق عن طارق بن شهاب قال رأيت عليا رضى اللّه عنه على المنبر يخطب وعليه سيف حليته حديد؛ يقول: واللّه ماعندنا كتاب نقرئه عليكم إلّا كتاب الله وهذه الصحيفة أعطانيها رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) وفيها فرائض الصدقة. قال: الصحيفة معلّقة فى سيفه.
ـ مسند احمد بن حنبل، جلد1، ص119
حديث هشتم:
… ثنا شريك عن مخارق عن طارق قال خطبنا على رضى اللّه عنه فقال: ما عندنا شىء من الوحى ـ أو قال كتاب ـ من رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الّا ما فى كتاب اللّه وهذه الصحيفة المقرونة بسيفى سيف حليته حديد وفيها فرائض الصّدقات.
ـ مسند احمد بن حنبل، جلد1،صفحه102
حديث نهم:
… انبأنا قتادة عن ابى حسان أنّ عليا رضى اللّه عنه كان يأمر بالأمر فيؤتى فيقال قد فعلنا كذا
وكذا، فيقول: صدق اللّه ورسوله. قال: فقال له الأشتر: إن هذا الذى تقول قد تغشغ2 فى النّاس؛ أفشيه عهده اليك رسول اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ؟ قال على رضى اللّه عنه: ما عهد الىّ رسول اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خاصّة دون النّاس إلّا شيىء سمعته منه فهو فى صحيفة فى قراب سيفى. قال فلم يزالوا به حتى اخرج الصحيفة. قال فاذا فيها: من أحدث حدثا او آوى محدثا فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين؛ لايقبل منه صرف ولاعدل. قال واذا فيها: إنّ ابراهيم حرّم مكة وإنى أحرم المدينة حرام مابين حرّتيها لايختلى خلاها ولاينفر صيدها ولاتلتقط لقطتها إلا لمن أشاربها ولاتقطع منها شجرة إلا أن يعلف رجل بعيره ولايحمل فيها السلاح لقتال. قال وإذا فيها: المؤمنون يتكافؤ دمائهم ويسعى بذمّتهم أدناهم وهم يدّ على من سواهم؛ ألا لا يقتل مؤمن بكافر ولا ذوعهد فى عهده.
ـ مسند احمد بن حنبل،ج1،ص119
نكاتى درباره احاديث صحيفه
اين بود متن حديثهايى كه در مهمترين منابع اهل سنّت از صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) نقل گرديده است و اينك در زمينه اين احاديث، نكاتى را تذكر مى دهيم. سپس به توضيح بعضى از جملات (فقه الحديث) آنها مى پردازيم.
1ـ اينها، صحيح ترين احاديث اند.
احاديثى كه در اين منابع با استناد به صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) نقل گرديده است، از نظر محدّثان اهل سنّت، نه تنها به عنوان حديث صحيح، بلكه به عنوان اصحّ احاديث شناخته مى شوند. زيرا پرواضح است كه از نظر آنان، در وثاقت و صحّت يك حديث، نقل بخارى به تنهايى كافى است و اگر هردو شيخ (مسلم و بخارى) نقل كنند، اصحّ حديث شناخته مى شود. درحالى كه حديث صحيفه را پنج نفر از شيوخ حديث و صاحبان صحاح و مسانيد (با طرق متعدّد و سلسله اسناد مختلف) نقل نموده اند و رجال اين اسناد را عدول
و ثقات روات تشكيل مى دهند. گذشته از اين، اكثر اين احكام، در متون احاديث و در ابواب مختلف و به طرق متفرّق، از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل گرديده است.
2ـ صحيفه، كتاب جامعى بوده است.
به طورى كه در آينده توضيح خواهيم داد، گرچه مجموع احكامى كه از متن اين احاديث استفاده مى شود، محدود به چند حكم فقهى است، ولى دقّت در اين احكام، ما را به يك مطلب اساسى كه جامع بودن اين صحيفه مبارك است مى رساند؛ زيرا در اين صحيفه، فروع و جزئياتى از احكام (مانند احكام ديات و قصاص و سنّ شترها در پرداخت ديه) مطرح گرديده است و باز در اين صحيفه، حدود چهارگانه شهر مدينه تعيين شده است. از انعكاس اين فروع در صحيفه معلوم مى شود احكام فقهى مهمتر و گسترده ترى نيز در آن وجود داشته كه به دست ما نرسيده است.
3ـ صحيفه يا صحائف؟
با توجه به تعدّد و كثرت احاديث درباره صحيفه على(علیه السّلام) (كه چند نمونه از آنها را نقل نموديم) اين احتمال متصور است كه مأخذ آنها هم متعدّد و به جاى يك صحيفه، صحيفه هاى متعددى در نزد اميرمؤمنان(علیه السّلام) باشد.
ولى ابن حجر مى گويد بررسى اين احاديث، مبيّن اين است كه صحيفه اى كه در نزد اميرمؤمنان(علیه السّلام) موجود بوده، يك صحيفه بيشتر نبوده است و تمام اين احكام كه به صورت احاديث متعدّد نقل شده است، از همان يك صحيفه مى باشد. درنهايت، هريك از ناقلين، به نقل همان فراز كه خود توانسته است حفظ كند مبادرت ورزيده است.3
4ـ صحيفه، دليل بر جواز كتابت حديث است.
اين صحيفه، دليل ديگرى است بر آنكه احاديث رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ، در مرئى و منظر آن حضرت و طبق دستور آن بزرگوار، نوشته مى شد. اين صحيفه، درواقع، ردّ و پاسخ كسانى است كه از نقل و كتابت حديث امتناع ورزيده و احيانا براى توجيه اين عمل، حديثى نيز از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل نموده اند كه: «لا تكتبوا عنّى؛ فمن كتب عنّى غير القرآن فليمحه».4
و جالب اينكه بخارى يكى از روايات صحيفه را در «كتاب العلم» و در باب «كتابة العلم» نقل نموده و درواقع او نيز با نقل اين روايت در كتاب و باب يادشده، مى خواهد به همان معنا اشاره كند و بدين گونه، بر كتابت علم و حديث در زمان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) استدلال نمايد.
5ـ انگيزه تكرار روايات صحيفه در منابع، چيست؟
و آخرين نكته:
به طورى كه ملاحظه فرموديد، روايات صحيفه در صحيح بخارى، مكرّر و در ده مورد نقل گرديده است. جاى سؤال است كه انگيزه تكرار اين روايات در اين حد چيست؟
جاى ترديد نيست كه اين تكرار، (اگر تكرارش بناميم) داراى فوايد و انگيزه هاى متعددى است كه همه آنها دليل بر استحكام و توثيق بيشتر روايات صحيفه مى باشد. از جمله آنكه نقل روايات صحيفه با اين تكرار و تعدد در ابواب مختلف و به مناسبتهاى گوناگون، بيانگر عنايت بيشتر بخارى بر صحيفه و تاكيد ديگر وى بر اهميت آن است و در عين حال، گوياى اين حقيقت است كه بخارى اين روايات را نه از يك نفر «شيخ حديث»، بلكه از شيوخ و اساتيد متعدّد فراگرفته است كه هريك از اين شيوخ نيز از شيوخ و اساتيد متعدّد فراگرفته اند و نقل هر حديث با طرق متعدّد، موجب توثيق و تحكيم آن حديث است.
گذشته از اين، چون در متن احاديث، گريزى از نقل به معنا نيست و گاهى روايات متعدد در يك موضوع، با اختلاف يا تشابه در الفاظ نقل مى شود و اين امر ايجاب مى كند كه متن همه روايات آورده شود تا در ميان آنها مقارنه و تطبيق به عمل آيد (و بدين وسيله اجمال و تفصيل و زيادت و نقصان متن دو روايت كشف و روشن گردد)، اين تكرار بخارى نيز حاكى از اهتمام تامّ وى به روايات صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) است كه با تكرار در نقل، مقدمه اين مقارنه و زمينه تكميل متن يك روايت با روايت ديگر را فراهم كرده است.
ادامه دارد...
/خ
كهن ترين مجموعه مدوّن حديثى كه در ميان مسلمانان به يادگار مانده و دست تحوّل و تطوّر زمان نتوانسته آن را همانند بعضى از صحائف و مجموعه هاى ديگر، به طور كلّى از دست مسلمانان خارج كند، صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) است. صحيفه اى كه هم در منابع شيعه از آن سخن گفته شده و ائمه شيعه آن را طومارى از شرايع الهى معرفى و به آن فخر و مباهات كرده اند و هم در منابع اهل سنّت به آن استنادشده و بخشى از احكام فقهى آن در ابواب مختلف منابع حديثى فقه به عنوان احاديث منقول از صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) ارائه و نقل گرديده است.
به تعبيرديگر، اين صحيفه، اولين سند و مرجع موجود حديثى است كه ازدوران حيات اميرمؤمنان(علیه السّلام) در دسترس مسلمانان و در معرض مشاهده آنان بوده و پس از آن بزرگوار، همانگونه كه فرزندان آن حضرت به عنوان بزرگترين ذخيره علمى و پرارزش ترين يادگار معنوى آن را حفظ كرده اند، علما و محدّثان اهل سنّت نيز (با اهميت فوق العاده اى كه اين صحيفه از آن برخوردار است) بر حفظ آن اهتمام ورزيده و به عنوان «حديث رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) » به نقل فرازهايى از متن آن مبادرت نموده اند.
صحيفه اميرمؤمنان (علیه السّلام) در منابع اهل سنّت
بحث از صحيفه اميرمؤمنان را با نقل متن احاديث اين صحيفه از منابع اهل سنّت آغاز مى كنيم. سپس به طور فشرده به فقه الحديث مى پردازيم. آنگاه به ديدگاه ائمه اهل بيت و محدّثان شيعه درمورد اين احاديث، اشاره مى كنيم.
البته منظور ما از منابع اهل سنّت، با توجه به اهميتى كه صحاح ششگانه و مسند احمد در ميان سنن و مسانيد از آن برخوردارند، فقط همين مجموعه هاى حديثى است والّا در سنن ومسانيد ديگر نيز، اين صحيفه به عنوان قديمترين منبع، جايگاه خود را حفظ نموده است و مراجعه كننده مى تواند در اين مجموعه ها هم احاديث صحيفه را به دست بياورد.
در نقل احاديث، در صورت اتّحاد متن و سند، فقط به نقل همان يك متن بسنده مى كنيم و از صحاح هم صحيح بخارى را اصل قرارمى دهيم و در ذيل آن، به ساير منابع اشارتى مى نماييم و در صورت تعدّد متن، به نقل هريك از حديثها مستقلا مبادرت مى ورزيم و براى تسهيل امر، ازنقل سلسله روات، صرف نظر مى كنيم و خواننده ارجمند را در صورتى كه نياز به بررسى سلسله سند داشته باشد، به مآخذ حديث ارجاع مى دهيم.
موارد نقل احاديث برگرفته از صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) در چهار صحيح از صحاح ششگانه و همچنين مسند احمد بن حنبل، بدين شمار است:
صحيح بخارى 10 مورد
صحيح مسلم 3 مورد
سنن نسايى 1 مورد
سنن ابى داود 1 مورد
مسند احمد بن حنبل 3 مورد
و اينك متن احاديث صحيفه در منابع يادشده:
حديث اول:
… عن الأعمش عن ابراهيم التيمى عن أبيه قال: قال على رضى اللّه عنه: ما عندنا كتاب نقرئه الا كتاب اللّه غيرهذه الصحيفة. قال:فاخرجها فاذا فيها اشياء من الجراحات واسنان الابل. قال: وفيها: المدينة حرم مابين عيرالى ثور؛ فمن أحدث فيها حدثا أو آوى فيها محدثا فعليه لعنة اللّه والملائكة والنّاس اجمعين؛لايقبل منه صرف ولاعدل؛ ومن والى قوما بغير إذن مواليه فعليه لعنة اللّه والملائكة والنّاس اجمعين؛لايقبل منه صرف ولاعدل؛ومن والى قوما بغير إذن مواليه فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين؛ لايقبل منه يوم القيامة صرف ولاعدل؛ وذمّة المسلمين واحدة يسعى لها أدناهم فمن أخفرمسلما فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين؛ لايقبل منه يوم القيامة صرف ولاعدل.
1ـ صحيح بخارى ، كتاب الفرائض، باب إثم من تبرّأ من مواليه،حديث6374
2ـ صحيح بخارى ، ابواب فضائل المدينة، باب حرم المدينة، حديث1771
3ـ صحيح بخارى ، ابواب الجزية،باب ذمة المسلمين واحدة، حديث3001
4ـ صحيح بخارى ، ابواب الجزية، باب إثم من عاهد ثم غدر، حديث3008
5ـ صحيح بخارى ، كتاب الاعتصام بالكتاب والسنة، حديث6870
6ـ سنن ابى داود ، كتاب الحج، باب فى تحريم المدينة.
حديث دوم:
… عن سفيان عن مطرف عن الشعبى عن ابى جحيفة قال: قلت لعلىّ هل عندكم كتاب؟ قال: لا؛ الا كتاب اللّه أو فهم أعطيه رجل مسلم أو فى هذه الصحيفة.قال:قلت فما فى هذه الصحيفة؟ قال:العقل وفكاك الأسيرولا يقتل مسلم بكافر.
1ـ صحيح بخارى،كتاب الجهاد،باب فكاك الاسير،حديث2882
2ـ صحيح بخارى، كتاب الدّيات،باب العاقلة، حديث6507
3ـ صحيح بخارى، كتاب الدّيات، باب لا يقتل المسلم بالكافر، حديث 6517
4 ـ صحيح بخارى، كتاب العلم، باب كتابة العلم، حديث 111
حديث سوم:
… ابراهيم التيمى،حدّثنى أبى قال: خطبنا على رضى اللّه عنه على منبر من آجر وعليه سيف فيه صحيفة معلّقة فقال: واللّه ماعندنا من كتاب يقرأ الّا كتاب اللّه وما فى هذه الصحيفة فنشرها فاذا فيها: اسنان الإبل؛ وإذا فيها: المدينة حرم من عير الى كذا …
ـ صحيح بخارى، كتاب الاعتصام بالكتاب والسنة، باب مايكره من التعمّق، حديث6870
حديث چهارم:
… حدثنا الأعمش عن ابراهيم التيمى عن ابيه قال: خطبنا على بن ابى طالب فقال: من زعم ان عندنا شيئا نقرئه الّا كتاب اللّه وهذه الصحيفة … وذمة المسلمين واحدة يسعى بها أدناهم ومن ادّعى الى غير أبيه أو انتمى الى غير مواليه فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين لايقبل اللّه يوم القيامة صرفا ولاعدلا.
1ـ صحيح مسلم، كتاب الحج، باب فضل المدينة، حديث1360
2ـ صحيح مسلم، كتاب العتق، باب تحريم تولّى العتيق غير مواليه،حديث1370
حديث پنجم:
حدّثنا شعبة … عن ابى الطفيل قال سئل على أخصّكم رسول اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بشىء؟ قال: ماخصّنا رسول اللّه بشىء لم يعمّ به النّاس كافّة إلّا ماكان فى قراب سيفى هذا. فأخرج صحيفة مكتوب فيها: لعن اللّه من ذبح لغير اللّه؛ ولعن اللّه من سرق منار الارض ولعن اللّه من لعن والده ولعن اللّه من آوى محدثا.
ـ صحيح مسلم،كتاب الأضاحى، باب تحريم الذبح لغيرالله، حديث1978
حديث ششم:
… عن قتادة عن الحسن عن قيس بن عباد قال: انطلقت أنا والأشتر الى على رضى اللّه فقلنا هل عهد اليك نبى اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) شيئا لم يعهده الى النّاس؟ قال: لا؛ الّا ماكان فى كتابى هذا. فأخرج كتابا من قراب سيفه1؛ فإذا: المؤمنون تكافؤ دمائهم وهم يد على سواهم ويسعى بذمّتهم أدناهم؛ ألا لا يقتل مؤمن بكافر ولا ذوعهد بعهده؛ من أحدث حدثا فعلى نفسه أو آوى محدثا فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين.
ـ سنن نسايى، ج8، باب القود بين الأحرار والمماليك فى النفس.
حديث هفتم:
… ثنا شريك عن مخارق عن طارق بن شهاب قال رأيت عليا رضى اللّه عنه على المنبر يخطب وعليه سيف حليته حديد؛ يقول: واللّه ماعندنا كتاب نقرئه عليكم إلّا كتاب الله وهذه الصحيفة أعطانيها رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) وفيها فرائض الصدقة. قال: الصحيفة معلّقة فى سيفه.
ـ مسند احمد بن حنبل، جلد1، ص119
حديث هشتم:
… ثنا شريك عن مخارق عن طارق قال خطبنا على رضى اللّه عنه فقال: ما عندنا شىء من الوحى ـ أو قال كتاب ـ من رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) الّا ما فى كتاب اللّه وهذه الصحيفة المقرونة بسيفى سيف حليته حديد وفيها فرائض الصّدقات.
ـ مسند احمد بن حنبل، جلد1،صفحه102
حديث نهم:
… انبأنا قتادة عن ابى حسان أنّ عليا رضى اللّه عنه كان يأمر بالأمر فيؤتى فيقال قد فعلنا كذا
وكذا، فيقول: صدق اللّه ورسوله. قال: فقال له الأشتر: إن هذا الذى تقول قد تغشغ2 فى النّاس؛ أفشيه عهده اليك رسول اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ؟ قال على رضى اللّه عنه: ما عهد الىّ رسول اللّه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خاصّة دون النّاس إلّا شيىء سمعته منه فهو فى صحيفة فى قراب سيفى. قال فلم يزالوا به حتى اخرج الصحيفة. قال فاذا فيها: من أحدث حدثا او آوى محدثا فعليه لعنة الله والملائكة والنّاس اجمعين؛ لايقبل منه صرف ولاعدل. قال واذا فيها: إنّ ابراهيم حرّم مكة وإنى أحرم المدينة حرام مابين حرّتيها لايختلى خلاها ولاينفر صيدها ولاتلتقط لقطتها إلا لمن أشاربها ولاتقطع منها شجرة إلا أن يعلف رجل بعيره ولايحمل فيها السلاح لقتال. قال وإذا فيها: المؤمنون يتكافؤ دمائهم ويسعى بذمّتهم أدناهم وهم يدّ على من سواهم؛ ألا لا يقتل مؤمن بكافر ولا ذوعهد فى عهده.
ـ مسند احمد بن حنبل،ج1،ص119
نكاتى درباره احاديث صحيفه
اين بود متن حديثهايى كه در مهمترين منابع اهل سنّت از صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) نقل گرديده است و اينك در زمينه اين احاديث، نكاتى را تذكر مى دهيم. سپس به توضيح بعضى از جملات (فقه الحديث) آنها مى پردازيم.
1ـ اينها، صحيح ترين احاديث اند.
احاديثى كه در اين منابع با استناد به صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) نقل گرديده است، از نظر محدّثان اهل سنّت، نه تنها به عنوان حديث صحيح، بلكه به عنوان اصحّ احاديث شناخته مى شوند. زيرا پرواضح است كه از نظر آنان، در وثاقت و صحّت يك حديث، نقل بخارى به تنهايى كافى است و اگر هردو شيخ (مسلم و بخارى) نقل كنند، اصحّ حديث شناخته مى شود. درحالى كه حديث صحيفه را پنج نفر از شيوخ حديث و صاحبان صحاح و مسانيد (با طرق متعدّد و سلسله اسناد مختلف) نقل نموده اند و رجال اين اسناد را عدول
و ثقات روات تشكيل مى دهند. گذشته از اين، اكثر اين احكام، در متون احاديث و در ابواب مختلف و به طرق متفرّق، از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل گرديده است.
2ـ صحيفه، كتاب جامعى بوده است.
به طورى كه در آينده توضيح خواهيم داد، گرچه مجموع احكامى كه از متن اين احاديث استفاده مى شود، محدود به چند حكم فقهى است، ولى دقّت در اين احكام، ما را به يك مطلب اساسى كه جامع بودن اين صحيفه مبارك است مى رساند؛ زيرا در اين صحيفه، فروع و جزئياتى از احكام (مانند احكام ديات و قصاص و سنّ شترها در پرداخت ديه) مطرح گرديده است و باز در اين صحيفه، حدود چهارگانه شهر مدينه تعيين شده است. از انعكاس اين فروع در صحيفه معلوم مى شود احكام فقهى مهمتر و گسترده ترى نيز در آن وجود داشته كه به دست ما نرسيده است.
3ـ صحيفه يا صحائف؟
با توجه به تعدّد و كثرت احاديث درباره صحيفه على(علیه السّلام) (كه چند نمونه از آنها را نقل نموديم) اين احتمال متصور است كه مأخذ آنها هم متعدّد و به جاى يك صحيفه، صحيفه هاى متعددى در نزد اميرمؤمنان(علیه السّلام) باشد.
ولى ابن حجر مى گويد بررسى اين احاديث، مبيّن اين است كه صحيفه اى كه در نزد اميرمؤمنان(علیه السّلام) موجود بوده، يك صحيفه بيشتر نبوده است و تمام اين احكام كه به صورت احاديث متعدّد نقل شده است، از همان يك صحيفه مى باشد. درنهايت، هريك از ناقلين، به نقل همان فراز كه خود توانسته است حفظ كند مبادرت ورزيده است.3
4ـ صحيفه، دليل بر جواز كتابت حديث است.
اين صحيفه، دليل ديگرى است بر آنكه احاديث رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ، در مرئى و منظر آن حضرت و طبق دستور آن بزرگوار، نوشته مى شد. اين صحيفه، درواقع، ردّ و پاسخ كسانى است كه از نقل و كتابت حديث امتناع ورزيده و احيانا براى توجيه اين عمل، حديثى نيز از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل نموده اند كه: «لا تكتبوا عنّى؛ فمن كتب عنّى غير القرآن فليمحه».4
و جالب اينكه بخارى يكى از روايات صحيفه را در «كتاب العلم» و در باب «كتابة العلم» نقل نموده و درواقع او نيز با نقل اين روايت در كتاب و باب يادشده، مى خواهد به همان معنا اشاره كند و بدين گونه، بر كتابت علم و حديث در زمان رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) استدلال نمايد.
5ـ انگيزه تكرار روايات صحيفه در منابع، چيست؟
و آخرين نكته:
به طورى كه ملاحظه فرموديد، روايات صحيفه در صحيح بخارى، مكرّر و در ده مورد نقل گرديده است. جاى سؤال است كه انگيزه تكرار اين روايات در اين حد چيست؟
جاى ترديد نيست كه اين تكرار، (اگر تكرارش بناميم) داراى فوايد و انگيزه هاى متعددى است كه همه آنها دليل بر استحكام و توثيق بيشتر روايات صحيفه مى باشد. از جمله آنكه نقل روايات صحيفه با اين تكرار و تعدد در ابواب مختلف و به مناسبتهاى گوناگون، بيانگر عنايت بيشتر بخارى بر صحيفه و تاكيد ديگر وى بر اهميت آن است و در عين حال، گوياى اين حقيقت است كه بخارى اين روايات را نه از يك نفر «شيخ حديث»، بلكه از شيوخ و اساتيد متعدّد فراگرفته است كه هريك از اين شيوخ نيز از شيوخ و اساتيد متعدّد فراگرفته اند و نقل هر حديث با طرق متعدّد، موجب توثيق و تحكيم آن حديث است.
گذشته از اين، چون در متن احاديث، گريزى از نقل به معنا نيست و گاهى روايات متعدد در يك موضوع، با اختلاف يا تشابه در الفاظ نقل مى شود و اين امر ايجاب مى كند كه متن همه روايات آورده شود تا در ميان آنها مقارنه و تطبيق به عمل آيد (و بدين وسيله اجمال و تفصيل و زيادت و نقصان متن دو روايت كشف و روشن گردد)، اين تكرار بخارى نيز حاكى از اهتمام تامّ وى به روايات صحيفه اميرمؤمنان(علیه السّلام) است كه با تكرار در نقل، مقدمه اين مقارنه و زمينه تكميل متن يك روايت با روايت ديگر را فراهم كرده است.
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
1. قراب مانند جراب (لفظا و معنى) انبانى بود كه مسافر، وسايل كوچكى مانند شمشير و عصاى خود را در آن قرارمى داد.
2. تغشغ أى فشا وانتشر. اشتر مى گويد: در ميان مردم، زياد «سبحان اللّه» گفتن شما شايع شده و چنين فكرمى كنند كه در اين مورد، دستور (خبر يا مكتوب) خاصّى از پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در نزد شما هست.
3. فتح البارى 1/215
4. صحيح مسلم، ج4، ص2298، باب التثبت فى الحديث.
/خ