متخصصان روانپزشکی اکنون بر این باورند که موفقیت در مراحل سخت زندگی شاید خصوصیتی است که انسان ها با آن زاده می شوند. به عقیده محققان کودکانی که به توانایی های خود اعتقاد و اعتماد بسیار بالایی دارند، معمولا در مدرسه عملکرد بهتری از خود نشان می دهند، حتی درصورتی که از بهره هوشی پایین تری برخوردار باشند.
متخصصان موسسه روانپزشکی کالج لندن اظهار داشتند که اغلب افراد معتقدند که اعتماد به نفس پدیده ای تحت تاثیر محیط است، اما مطالعات جدید نشان می دهند این خصوصیت تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر ژنتیک قرار داشته و در مدرسه یا دیگر مراکز عمومی بروز پیدا می کند. تحقیقات انجام شده در این موسسه نشان داد اعتقاد و اعتماد کودکان به توانایی های خود اساس ژنتیکی دارد. طی این تحقیقات از 3700 دو قلو برای اندازه گیری توانایی های آنها در برخی از فعالیت های مربوط به مدرسه سوالاتی پرسیده شد. با استفاده از دوقلوهای همسان و نا همسان 7 تا 10 ساله و بررسی پاسخ های آنها، دانشمندان می توانستند میزان تاثیرات ژنتیکی و محیط را از یکدیگر تشخیص دهند.
مطالعه بر روی دوقلوها بسیار مفید است زیرا دوقلوهای همسان از ژنتیک و محیط یکسانی برخوردارند اما دوقلوهای ناهمسان از ژنتیک متفاوت و محیط مشابه برخوردارند. به همین دلیل مقایسه پاسخ های دوقلوها می تواند به خوبی ریشه ژنتیکی یا محیطی خصوصیات آنها را آشکار سازد.
این مطالعات نشان داد اعتماد به نفس تا حد زیادی و درست به اندازه بهره هوشی به ژنتیک وابسته است.
این محققان ژنتیک را تنها عامل موثر در اعتماد به نفس نمی دانند، اما بر این باورند که بخش عمده این خصوصیت به ژن فرد بستگی دارد که می تواند در سراسر زندگی فرد ثابت بماند.
علائم کمبود اعتماد به نفس چیست؟
1. در جمع خود را با تلفن و… سرگرم میکنند
افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، در جمع راحت نیستند. به ویژه وقتی دوست و آشنایی برای همراهی ندارند، صحبت کردن در جمع برایشان بسیار دشوار است. این افراد سعی میکنند خود را به روشهای مختلف سرگرم کنند تا از ارتباط با سایرین دوری کنند و این روزها چه چیزی بهتر از تلفن همراه برای فرار از جمع؟! اگر شما هم اینطور هستید، قدم اول را بردارید و با خود عهد کنید که در جمع با تلفنتان کار نکنید یا الکی خود را مشغول به کاری نشان ندهید. فقط به فکر این باشید که چطور سر صحبت را باز کنید و با اعتماد به نفس حرف بزنید. به خود بگویید: «من هم مثل بقیهی افراد قدرت حرف زدن و ارتباط برقرار کردن رو دارم و اگه با کسی سر صحبت رو باز کنم، حتما گفتوگوی خوبی خواهیم داشت.»۲. بیهوده موافقت میکنند
افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، در بحثها سریعا عقبنشینی میکنند. آنها توان متقاعد کردن دیگران را در خود نمیبینند. حتی وقتی که واقعا حق با دیگران نباشد، بیهوده با آنها موافقت میکنند تا نیازی به ادامهی بحث پیش نیاید. دوستان عزیز! بدانید و آگاه باشید که هر کسی نظری دارد و نظر هر کس زاییدهی افکار، سواد و خواستههایش است. با ابراز نکردن و دفاع نکردن از عقاید و ایدههای خود، در واقع به افکار، سواد و خواستههایتان توهین میکنید. شما درست به اندازهی فردی که مخالفش هستید، حق دارید دیدگاه خود را بیان کنید و چه بسا که حق با شما باشد! ساکت ننشینید و با آرامش، نظر واقعی خود را مطرح کنید. روشهای متقاعد کردن متعدد هستند، مثلا میتوانید از مهارت داستانگویی برای متقاعد کردن دیگران استفاده کنید.۳. بیش از حد به سر و وضعشان میرسند
مرتب بودن، آرایش و پیرایش بسیار پسندیده است. اما اگر اهمیت دادن به سر و وضع بیش از حد طبیعی باشد، یعنی شما از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرید. یادتان باشد اعتماد به نفس از درون سرچشمه میگیرد و ربطی به عوامل بیرونی ندارد. با خود بگویید من زیبا هستم و ضمن رعایت نکات بهداشتی و پیراستگی، خود را بیش از حد درگیر سر و وضع و لباستان نکنید. باور کنید اگر ساعتها جلوی آینه نایستید و وقت خود را صرف طراحی تابلویی از رنگ روغن نکنید، هیچ اتفاقی نمیافتد.۴. انتقادپذیر نیستند
انتقادپذیر باشید. اگر دوستتان در مورد مسئلهای از شما انتقاد کرده است، از او نرنجید (خب البته ما در اینجا فرض کردهایم دوست شما اصول انتقاد سازنده را به درستی رعایت کرده است!). سعی کنید به آن بیندیشید و در صورت منطقی بودن، عیب خود را رفع کنید. از علائم کمبود اعتماد به نفس، این است که فرد مذکور از شنیدن نقد سایرین آزرده میشود و در خود میشکند. این افراد با شنیدن نقد عصبانی میشوند و ناراحتیشان روی بقیهی کارهایشان هم اثر میگذارد. مثلا نقدی که همکارش به او وارد کرده است، باعث بدخلقی او با دوستان و خانوادهاش میشود.۵. از ابراز نظر و عقیدهشان میترسند
اول فکر کنید و بعد حرف بزنید. این راهکار کلید موفقیت شما در گفتوگوهاست. بیمحابا و بیتفکر حرف زدن، نتایج مخربی دارد. اول حرف خود را مزهمزه کنید و سپس ابراز عقیده کنید. در این صورت ترس و پشیمانی برایتان به بار نخواهد آمد. بعد از اینکه فکر کردید و جوانب حرف خود را سنجیدید، نظر خود را شجاعانه ابراز کنید و آرام و شمرده سخن بگویید تا تأثیرگذار بشوید.۶. سریع تغییر عقیده میدهند
از علائم کمبود اعتماد به نفس، نداشتن نظرات ثابت است. افرادی که در آنها علائم کمبود اعتماد به نفس دیده میشود، سریعا و تحت تأثیر عوامل و افراد مختلف نظرشان عوض میشود. در حقیقت این افراد، جرئت صراحت و کنترل زندگی خود را ندارند. دمدمی مزاج هستند، مدام شک میکنند و از این شاخه به آن شاخه میپرند. صریح باشید، فکر کنید، تصمیمتان را بگیرید و تغییرش ندهید.۷. در قبال تحسین، واکنش نامناسب نشان میدهند
یکی دیگر از علائم کمبود اعتماد به نفس، واکنشهای نامناسب در برابر تحسینشدن است. وقتی اعتماد به نفس کافی ندارید، مدام سعی میکنید تعریفی را که از شما میشود انکار کنید. مثلا وقتی شخصی از لباس خوب شما تعریف میکند، شروع میکنید به توجیه کردن دلایل مثبتی که قید کرده است، به شکلی که فرد بیچاره را از گفتهی خود پشیمان میکنید. این یعنی شما یکی از علائم کمبود اعتماد به نفس را دارید. مثلا میگویید: «نه این لباس رو از حراجی خریدم» یا «اتفاقا این تنها لباسیه که بهم میاد. من معمولا بدقواره و ناجورم». خب این چه کاری است که میکنید؟! بپذیرید که از نظر آن فرد، شما برازنده بودهاید و با تشکر کردن نشان دهید که لیاقت تحسین را داشتهاید.۸. زود تسلیم میشوند
افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، قبل از رسیدن به اهداف و رؤیاهای خود تسلیم میشوند. آنقدر انرژیهای منفی دارند که رمقی برایشان باقی نمیماند. همیشه باید خود را باور داشت و به دنبال آرزوها رفت و از شکست نهراسید.۹. مدام خود را با دیگران مقایسه میکنند
از دیگر علائم کمبود اعتماد به نفس، مقایسهی خود با دیگران است، به ویژه مقایسه با افرادی که موفقتر هستند. افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، به جای اینکه بر روی مسیر خود تمرکز کنند، مدام نگاهشان به دیگران است. مقایسه کردن با دیگران مسخرهترین کار ممکن است. همانطور که بعضی از افراد از شما موفقتر هستند، دستهای دیگر نیز وجود دارند که شما از آنها برتر هستید و این روند تا انتهای دنیا ادامه دارد. پس خودتان را فقط و فقط با شخص شخیص خودتان مقایسه کنید. مهمترین رقیب شما خودتان هستید.۱۰. خمیده و بیانگیزه راه میروند
افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، خمیده هستند و صاف راه نمیروند. آنها طوری حرکت میکنند که انگار از خودشان شرمنده و خجل هستند. سعی کنید صاف راه بروید. سرتان را بالا بگیرید و برای تنظیم حرکات بدن خود وقت بگذارید.۱۱. اشتباهاتشان را توجیه میکنند
هر کسی اشتباه میکند. اما کسی که کمبود اعتماد به نفس دارد، مدام دلیلتراشی میکند و برای دیگران توضیح میدهد. این افراد حتی اگر به موفقیت دست پیدا کنند باز هم خود را ملزم به توضیح دادن به دیگران میبینند.۱۲. تقصیرات را به گردن دیگران میاندازند
این افراد دیگران را بانی همه چیز میدانند، چه خوب و چه بد، البته بیشتر بدیها را نتیجهی اعمال دیگران میدانند. با این کار مسئولیت را از خود سلب میکنند و از بار پذیرش آن شانه خالی میکنند.۱۳. بهانهتراشی میکنند
از دیگر علائم کمبود اعتماد به نفس بهانهتراشی و دلیل آوردن در برابر انتقاد سایرین است. فردی که اعتماد به نفس کافی دارد، به آرامی به نقد و نظر دیگران گوش میکند و سر فرصت با بررسی و تحلیل آن نقد، تصمیم لازم را برای تغییر یا بیاعتنایی میگیرد. اما اگر در مقابل انتقاد دیگران سریعا شروع به دلیل و بهانه آوردن میکنید، یعنی یکی از علائم کمبود اعتماد به نفس در شما هویدا شده است. در واقع میخواهید به دیگران ثابت کنید که ارزشمند هستید و هیچ وقت اشتباه نمیکنید. در حالیکه همهی افراد ممکن است اشتباه کنند.۱۴. حالت تدافعی دارند
دست به سینه بودن یا مورب قراردادن پاها به شکل ضربدری، از علائم کمبود اعتماد به نفس است. زبان بدن خیلی چیزها از درون و رفتار شما فاش میکند. افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند، همیشه حالت تدافعی دارند، منقبض و معذب هستند. در چنین مواردی حرکات بدن حالت ناراحت و منقبضی نشان میدهد.۱۵. به تأیید شدن از طرف دیگران نیاز دارند
نمیتوان همه را راضی نگه داشت. اگر کارتان را به بهترین شکل ممکن انجام بدهید یا حتی درستترین و منطقیترین حرف ممکن را بزنید، باز هم فردی پیدا میشود که با شما مخالف است. متأسفانه افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، این طور به قضیه نگاه نمیکنند. آنها مدام در پی تأیید و رضایت دیگران هستند.۱۶. از پیروزیهایشان لذت نمیبرند
وقتی کمبود اعتماد به نفس داشته باشید، از پیروزیهایتان هم لذت نمیبرید. افرادی که این ویژگی را دارند، نقش خود را در تمام وقایع، چه مثبت و چه منفی کمرنگ میبینند. بنابراین قادر نیستند از دستاوردهای خودشان لذت ببرند. همهی موفقیتهای خود را به پای شانس میگذارند و مطمئن هستند، دفعهی دیگری در کار نیست و شانس همین یکبار در خانهشان را زده است.۱۷. از تغییر میترسند
ترس از تغییر هم یکی دیگر از علائم کمبود اعتماد به نفس است. افراد این چنینی، میلی به تغییر ندارند. حتی اگر در وضعیت کاری یا زندگی نامناسبی باشند، از تغییر میترسند و توان لازم برای مدیریت چالشهای ناشی از تغییر را ندارند.۱۸. منفیبافی میکنند
از دیگر علائم کمبود اعتماد به نفس بدبینی است. افراد بدبین مدام غر میزنند و همه چیز را با منفیبافی نقد میکنند. به عبارت خودمانی، زبان خوش ندارند و احساسات منفیشان را به دوستان، همکاران و خانوادهی بینوایشان نیز منتقل میکنند. آنها خوشبین نیستند و مانند بمبی بزرگ از نفرت و بدبینی، هر لحظه ممکن است منفجر بشوند. برای داشتن اعتماد به نفس، لازم است خوش بینی را چاشنی زندگی خود کنید.۱۹. از آینده میترسند
افرادی که کمبود اعتماد به نفس دارند، همیشه از آینده میترسند. نمیتوانند از زمان حال بهره ببرند. غصهی آینده را میخورند و فراموش میکنند که دنیا دو روز است و این حساب و کتابها راه به جایی جز کوچهی تاریک بدبینی و بدبختی نمیبرد.۲۰. کمالگرا هستند
این افراد دوست دارند به کمال هر چیز دست پیدا کنند. اما علیرغم این میل، جرئت کافی برای تلاش ندارند. در حقیقت ترسهای آینده موجب میشود فکر کنند برای ابراز نظر و موفق بودن باید کاملِ کامل باشند. پس وقتی به نهایت موفقیت دست نمییابند، خود را ناقص میبینند و شرم و خجالت به سراغشان میآید.با شناخت علائم کمبود اعتماد به نفس ضمن اینکه میتوانید مشکلات احتمالی خود را دربارهی این ویژگی نامطلوب شناسایی و رفع کنید، رفتار دیگران را هم بهتر درک خواهید کرد و اگر با فردی روبهرو بشوید که علائم کمبود اعتماد به نفس دارد، با او راحتتر ارتباط برقرار خواهید کرد. اعتماد به نفس یکی از اصلیترین محرکها برای موفقیت است. کسب آن کمی تلاش و همت میخواهد. روی خودتان کار کنید. اعتماد به نفس بال پروازی است که خدای بزرگ برای پرواز به سمت شادی و موفقیت در اختیار بشر قرار داده است. بال پرواز خود را نچینید. پرواز کنید و لذت شادی و پیروزی را تجربه کنید.
23 راه افزایش اعتماد به نفس
1- در مقابل آینه بایستید و از خودتان تعریف کنید.
هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهره خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید. این کار در کسب اعتماد به نفس، بسیار مؤثر است.2- در حال زندگی کنید.
اگر در حال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمایید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. اگر عمر خود را در حسرت دیروز یا نگرانی فردا سپری کنید، لحظهها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز میباشد.3- دست دادن خود را محکمتر کنید.
شل و وارفته دست ندهید، به خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه.4- به موفقیتهای خود نگاهی بیندازید.
از موفقیتهایی که تاکنون داشتهاید، برای خود لیست تهیه کرده و هر از چند گاهی، نگاهی به آن بیندازید.5- به خودتان تبریک بگویید.
حتی از گفتن جملههایی مانند شب بخیر و دوستت دارم به خود امتناع نورزید. حتی برای خود جشن تولد بگیرید و در کل به خودتان برسید.6- نه گفتن را یاد بگیرید.
بسیاری از افراد، قدرت نه گفتن را ندارند و این مورد برای آنها مشکلاتی را ایجاد نموده است. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما میشود که میل ندارید آن را بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگویید نه.اغلب اوقات در مورد یک موقعیت با یک شخص دچار توهماتی میشویم که درست نیستند. اگر شک و تردید و سؤالی برای شما پیش بیاید و آن را رفع نکنید، این شک و تردید روی رفتار شما تأثیر میگذارد
7- فکر کنید که اعتماد به نفس بینظیری دارید.
هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتماد به نفس ندارید. همیشه سعی کنید فکرهای مثبت و والایی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتماد به نفس ندارید، چهطور انتظار دارید که دیگران فکر کنند که شما اعتماد به نفس دارید.8- سرعت راه رفتن خود را بیشتر کنید.
کسی که اعتماد به نفس دارد، گامهای مستحکم بر میدارد و هدفمند راه میرود. قوی، قدرتمند و پر انرژی باشید.9- سر خود را بالا نگه دارید.
این کار باعث میشود جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب (خون وریدی) به آسانی انجام پذیرد. حجم ریهها افزایش یابد و در واحد زمان، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود. راههای هوایی از قبیل نای، نایژهها، حلق و بینی تا حدودی در یک امتداد قرار گیرند و تنفس، راحتتر شود، میزان دید بیشتر شود، به برازندگی ظاهری شخص کمک کند و از همه مهمتر، اعتماد به نفس شخص را زیاد میکند.10- با ترس خود روبهرو شوید.
مطمئن باشید چیزی که از آن ترس دارید به آن بدی که شما فکر میکنید نیست. روبهرو شدن با آنچه شما از آن میترسید، باعث افزایش اعتماد به نفس میشود.11- صحبت کنید.
اغلب اوقات در مورد یک موقعیت با یک شخص دچار توهماتی میشویم که درست نیستند. اگر شک و تردید و سؤالی برای شما پیش بیاید و آن را رفع نکنید، این شک و تردید روی رفتار شما تأثیر میگذارد.12- مغلوب نشوید.
با یک تجربه ناموفق مغلوب نشوید. به این فکر کنید که آیا هیچکس قبل از موفقیت شکست نخورده است. تنها چیزی که احتیاج دارید یک راه متفاوت است.13- عذرتراشی نکنید.
شایعترین بهانهای که میتواند در برابر هر تغییر مثبتی آورده شود، این است که من ذاتاً اینطور هستم (یعنی اعتماد به نفس ندارم) یا من اینطور بزرگ شدهام.14- اجتماعی باشید.
در واقع خودباوری و اعتماد به نفس ریشه در ارتباط با دیگران دارد. این افراد میآموزند که در درون اجتماع، برخی از افراد تواناییهای بیشتر از آنها و برخی دیگر تواناییهای کمتر از آنها دارند.به فعالیتهایی ملحق گردید که همواره در ارتباط با دیگران باشید، مانند: باشگاه، کلاسهای ورزشی، انجمنهای دانشجویی و کلوپهای تفریحی. در این محیطها همواره باید اجتماعی بوده و با مردم معاشرت کنید. پس از مدتی خواهید دید ارتباط با دیگران برایتان عادی و راحت میشود.
15- از طرد شدن نترسید.
یکی از عاملهای اصلی در اعتماد به نفس پایین، ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) است. آنچه را که فکر میکنید درست است انجام دهید. به یاد داشته باشید این انتظار اشتباهی است که بخواهیم همیشه مورد پذیرش و تأیید دیگران باشیم.16- نگرش مثبت داشته باشید.
سعی کنید به موفقیتها و نکات قدرت خود فکر کنید. اعتماد به نفس پایین، تردید و دودلی هنگامی رخ میدهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر میکنید. در عوض، افکارتان را به شخصی که در حال گفتوگو با او هستید متمرکز کنید. به این ترتیب، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم اینکه طرف مقابل از توجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد.کسانی که در دوره کودکی از محبت زیاد مادری برخوردار بوده اند در بزرگسالی بهتر می توانند از پس مشکلات و فشارهای روحی برآیند
17- توقعات خود را کاهش دهید.
همیشه عالی بودن غیرممکن است. افرادی که میخواهند همیشه عالی باشند، هیچکاری را انجام نمیدهند.18- کارها را تمام کنید.
تمامی وظایف و کارهایی را که به عهده میگیرید، به انجام برسانید. آنها را به بهترین شکل ممکن و با استفاده از تمام توان و کاراییتان انجام بدهید. کارهای نیمه کاره، ذهن شما را مشغول میکنند و اعتماد به نفس شما را کاهش میدهند.19- مشکلات را زیاد بزرگ نکنید.
بزرگ کردن مشکلات موجب کاهش احساس توانایی و اعتماد به نفس شما میشود. به یاد داشته باشید برای حل مشکلات، شما توانایی لازم را دارا هستید و همیشه برای حل یک مشکل، دست کم یک راه حل وجود دارد.20- مسئولیتی را بر عهده بگیرید.
شما می توانید در زندگی خود تحولی به وجود آورید. اگر منتظرید که موقعیت خوبی به شما پیشنهاد شود، لازم است زمان زیادی را صبر کنید. مسیری که شما را به قله اعتماد به نفس می رساند، همان جاده ای است که خود قدم در آن نهاده اید و شخص دیگری نمی تواند شما را به آن قله برساند.21- در انجام کارهایتان پافشاری کنید.
زمانی که در میدان چالشی جدید قرار می گیرید، مقاومت به خرج دهید. اعتماد به نفس واقعی از این اعتماد ناشی می شود که شما می توانید با اتکا بر توان خویش و بدون در نظر گرفتن نتیجه کار، با سعی و تلاش، عملی را انجام دهید.اگر زمانی که اعتماد به نفس انجام کاری را دارید، مسئولیت انجام آن عمل را به تعویق بیندازید، هرگز آن را انجام نخواهید داد
22- از انسان های موفق کمک بخواهید.
آیا شخص قابل اعتمادی را می شناسید که بتواند یکی پس از دیگری، مسئولیت کارهای جدید و همراه با ریسک را عهده دار شود؟ به خود جرات دهید و با این گونه افراد ملاقات کنید و دریابید که چطور آنها مسئولیت های خطیر را برعهده می گیرند. انسان های مطمئن به خود، از کمک کردن به افراد خوشحال می شوند.اگر فکر می کنید به ورزشکاری موفق غبطه می خورید و یا اگر در مورد زنی که در شصت سالگی به دانشگاه پزشکی راه یافته است در روزنامه مطلبی خوانده اید و آهی آرزومندانه کشیده اید، بدانید که همین جا و همین حالا فرمول اعتماد به نفس را در دست دارید.
23- محبت مادری در کودکی مهم است.
کسانی که در دوره کودکی از محبت زیاد مادری برخوردار بوده اند در بزرگسالی بهتر می توانند از پس مشکلات و فشارهای روحی برآیند. محبت مادری نه تنها باعث کاهش فشار روحی می شود، بلکه کمک می کند که کودک به مهارت های بهتر در زندگی اجتماعی دست یابد. میزان محبت مادری در نوزادی می تواند گویای توانایی فرد در مقابله با اضطراب در 30 سال بعد باشد.کودکی که عزت نفس اندکی دارد در خانه چنین رفتارهایی از خود بروز می دهد:
1 - آرزو دارد کس دیگری باشد.
کودکی که دائم دوست دارد شخص دیگری باشد، معمولاً بیش از حد خیال پرداز است و آرزو دارد که کوچک تر شده و از مسئولیت های بزرگسالی خلاصی یابد.2 - احساس بی ارزش بودن می کند.
این احساس زمانی به وجود می آید که کودک نسبت به جلب توجه دیگران امید کمی به خود دارد، در نتیجه به ندرت در جستجوی توجه دیگران است.3 - اغلب به هنگام برخورد با وظایفِ مشکل یا جدید، گریه می کند.
بعضی از کودکان هنگام روبه رو شدن با وظایف دشوار، صبور نیستند و دائم مضطرب اند که چگونه آنها را انجام دهند و به همین دلیل به شدت اشک می ریزند .4 - از خود به طور منفی یاد می کند .
کودکان در هنگام صحبت در مورد توانایی هایشان غلو می کنند و اکثر والدین به شنیدن این حرف ها عادت دارند اما کودکی که عرت نفس اندکی دارد ممکن است بگوید که از خودش بیزار است یا ای کاش مرده بود.بیشتر کودکان آنقدر از نظر انرژی اشباع شده اند که به نظر می آید در حال انفجارند . اما کودکی که احساس درماندگی می کند، نشانه ای از تلاش در او دیده نمی شود .
6 - نمی تواند ابهام را تحمل کند .
وقتی که کودکی به قوت تشخیص خود اعتمادی ندارد می خواهد که هر چیزی را برایش چندین و چندبار توضیح دهند. اگر موضوعی به اندازه کافی واضح نباشد، باور نمی کند که بتواند آن را درک کند و نگران پیامدهای سوء تعبیر خود می شود .7 - خود ویرانگر است .
بعضی از کودکان از خود بیزارند و حتی ممکن است به خودشان آسیب برسانند و این کار را معمولاً با گاز گرفتن یا خراشیدن خود شروع می کنند.8 - از نظر ظاهر، سر و وضع مرتبی ندارد.
البته این مسئله در مورد کودکانی که مسائل زیادی برای فکر کردن دارند رایج است، اما می تواند علامتی باشد نسبت به اینکه کودک از فکر کردن و توجه به ظاهر خود لذتی نمی برد .9 - تصمیم گیری برایش مشکل است .
این علامت دیگری است که نشان می دهد کودک به قوه تشخیص خود ایمان ندارد و نگران پیامد انتخابش است و در تصمیم گیری مشکل پیدا می کند .10 - نسبت به آینده اش بدبین است .
وقتی که کودکتان با بیحوصلگی و ناامیدی از آینده اش سخن می گوید باید نگران شوید. بعضی از کودکان چون آینده شان را چندان پربار نمی بینند، اهمیتی نمی دهند که بعدها چه اتفاقی بیفتد.11 - به کودکان کوچکتر و ضعیف تر از خود زور می گوید.
کودکی که احساس ضعف می کند و به سبب عدم اعتماد به نفس ناامید است، سعی می کند با ترساندن بچه های دیگر، مخصوصا آنهایی که ترسو هستند، احساس قدرت کند یا لااقل بدین ترتیب شخص دیگری را در ترس خود شریک کند.12 - ستیزه جواست.
معمولاً بعضی از دوستان هم سن وسال گاهی نسبت به یکدیگر پرخاشگرند، اما اگر کودکی به طور دائمی پرخاشگری داشته باشد نگران کننده است، چون او بدین طریق نشان می دهد که از هم سن وسال هایش به طور کلی بیزار است. کودکی که به طور کلی دیگر کودکان را از خود می راند احتمالاً می ترسد که دیگران او را نپذیرند .13 - در برخورد با بزرگسالان قوی تر یا همسن و سال های تازه وارد، اعتماد به نفس ندارد .
کمرویی در کودکان رایج است و به طبیعتی که با آنان متولد می شوند ارتباط دارد، ولی اگر کودکی با دیدن هر غریبه ای یخ می زند، نشان دهنده این است که می ترسد اشخاص تازه وارد او را بد یا نالایق تصور کنند .14 - درک دیدگاه های دیگران برایش مشکل است.
روی هم رفته کودکان، تفکرات و احساسات دیگران را سریع درک می کنند، اما اگر کودکی معتقد باشد که نمی تواند دیگران را بفهمد یا در این زمینه تلاش کمی کند، توانایی درک سریع او تحلیل می رود و اگر عزت نفس کودک اندک باشد دیگر برای درک احساسات دیگران تلاش نمی کند.15 - بیش از حد به عقاید افراد مقتدر یا هم سن و سال های با اقتدار تکیه می کند .
کودکی که به خود اعتمادی ندارد با قادر به ابتکار نیست، پیرو عقاید اشخاصی است که با اعتماد به نفس اند.16 - معلومات عمومی کمی دارد
کودکی که عزت نفس اندکی دارد، فکر می کند که نسبت به دیگران از جذابیت کمتری برخوردار است و به این سبب، افکار خود را ابراز نمی کند و بر این باور است که عقاید و احساساتش برای دیگران اهمیتی ندارد و کسی علاقه مند به شنیدن آنها نیست .17 - نقش رهبری را نمی پذیرد.
کودکانی که عزت نفس اندکی دارند، اغلب معتقدند که در سازمان دهی دیگران و یا تصمیم گیری ناتوان اند.18 - به ندرت داوطلب می شود .
کودکی که احساس می کند بعید است کاری را کامل یا به طور رضایت بخش انجام دهد، در هیچ کاری شرکت نمی کند .19 - اغلب از اجتماع دوری می کند.
کودکی که عزت نفس اندکی دارد، نمی داند که چگونه توجه دیگران را به خود جلب کند و این توجه را حفظ کند. به همین علت از کودکان دیگر دوری می کند و زمانی هم که تلاش می کند وارد گروهی شود، بسیار ناشیانه عمل می کند و تلاشش بی فایده می ماند .20 - هم سالانش به ندرت او را انتخاب می کنند .
کودکی که به ندرت داوطلب می شود و از تفکرات و احساساتش کمتر سخن می گوید و عقایدش را ابراز نمی کند، در بازی و کارهای مشارکتی به ندرت انتخاب می شود. او از بودن با دیگران هرگز لذتی نمی برد و به ندرت می تواند بر فکر گروه تأثیر بگذارد و بدین ترتیب عدم اعتماد به نفسش شدت می یابد.21 - دم دمی مزاج است.
وقتی کودکی به قوه تشخیص خود اعتماد ندارد، کفّ نفس مناسب را از دست داده و رفتار متناقضی از خود نشان می دهد، مثلاً در زمین بازی خیلی ساکت است اما وقتی در کلاس است با سر و صدا کردن توجه معلم را به خود جلب می کند چرا که می داند می تواند این کار را انجام دهد.22 - مطیع است.
هنگامی که کودکی نسبت به ارزش خود بی اطلاع است، به راحتی تسلیم هوس ها و دستورات دیگران می شود.23 - با پز دادن، توجه ها را به سمت خود جلب می کند .
از آنجا که عزت نفس ِ اندک، انواع بسیار متفاوتی دارد، مسلماً به طور متناقضی نیز بروز می کند. بعضی از کودکان فکر می کنند بی ارزشند و از خود چیزی ندارند که اظهار نمایند، آن گاه در تلاش اند که با پز دادن توجه دیگران را به خود جلب کنند.24 - به ندرت می خندد یا لبخند می زند.
هدف از تنظیم این فهرست به صدا در آوردن زنگ خطر به گونه ای نیست که والدین را نگران کند بلکه مقصود هوشیار کردن آنها نسبت به رفتار کودکان شان است.25 -از هم سن و سال های خودش با اهانت یاد می کند .
کودکی که نمی تواند تأیید دیگران را به دست آورد برای این که رنج خود را کاهش دهد، دیگران را سرزنش می کند. مثلاً می گوید فلان کودک بی ادب و کثیف است، یا نق می زند، یا احمق واقعی یا کودن است.26 - تابع امیال آنی خود است .
کودکی که به خود ا عتماد ندارد، بی اندازه نگران است که نتواند کاری را به خوبی انجام دهد و اغلب بدون فکر عمل می کند.27 - حواسش زود پرت می شود و زمان قدرت تمرکزش کوتاه است.
این ویژگی از آنجا ناشی می شود که کودک فکر می کند نمی تواند کار دشواری را انجام دهد و به محض این که به قسمت دشوار کار می رسد توجه و تمرکز او از بین می رود. اگر مطلبی را که می خواند زود درک نکند، یا به سرعت نتواند مسئله ریاضی را حل کند دچار حواس پرتی می شود.28 - در محیط های جدید و ناآشنا دچار اضطراب شدیدی می شود .
بعضی از کودکان که از عزت نفس اندکی برخوردارند در محیط های آشنا خوب عمل می کنند، چون احساس می کنند کسی از آنها کاری خارج از توانشان نمی خواهد، اما وقتی که محیط تغییر می کند بی اندازه نگران می شوند و می ترسند که انجام دادن کارهای متفاوتی را از آنها بخواهند .29- انگیزه تلاش را از دست می دهد.
وقتی کودکی فکر می کند که هرگز موفق نمی شود، دلیلی برای تلاش کردن نمی یابد و تصور می کند که باز در نهایت بیچاره و درمانده است .30 - به طور کلی پشتکارش را از دست می دهد.
هر کسی که فکر کند شانس نسبتاً خوبی دارد، می تواند کاری را تا آخر ادامه دهد اما کسانی که عزت نفس اندکی دارند این احتمال را می دهند که در کارشان شکست خواهند خورد .31 - از الگوهای فکری ثابتی پیروی می کند.
کودکی که به خود اعتماد ندارد فکر می کند که نمی تواند واکنش های دیگران را درک کند، بنابراین گرفتار یک سری الگوهای فکری ثابت می شود از قبیل : من باید خوب و آرام باشم و مثلاً حتی اگر معلم در تلاش باشد که بچه ها را تشویق کند نمایشی بازی کنند او واکنشی از خود بروز نمی دهد .32 – توانایی هایش را بی اندازه دست کم می گیرد یا در باره شان غلو می کند.
بعضی مواقع کودکی که دارای عزت نفس اندکی است درباره توانایی هایش غلو می کند که این عمل حالت تدافعی رایجی است. او قادر به روبه رو شدن با توانایی های واقعی اش نیست پس به دنیایی تخیلی قدم می گذارد و بدین ترتیب احساس بی کفایتی اش را جبران می کند .33 - موفقیت را در نتیجه تأثیر چیزی خارج از وجود خود می داند .
مثلاً اگر امتحانی را خوب دهد یا در مسابقه ای برنده شود، دلیل موفقیتش را آسان بودن امتحان یا خوش شانسی می داند.34 - شکست را در نتیجه تأثیر عمل شخص خود می داند .
کودکی که اعتماد به نفس اندکی دارد، شکست را نتیجه مستقیم بی استعدادی و بی ذکاوتی خود می داند و معتقد است درس را نمی فهمد یا احمق است.35 - هر نوع شکست، حتی شکست جزئی را مهم تلقی می کند .
36 - مستقل کارکردن برایش دشوار است.
کودک با عزت نفس اندک، چون ابتکار عمل ندارد به هم سن و سال های مستبد یا کودکان توانای بزرگ تر از خود متکی می شود و دوست دارد که دیگران به او بگویند چه کاری انجام دهد.37 - کم سؤال می کند.
با این که در جستجوی دیگران است احتمال دارد در بعضی مواقع بسیار کم سئوال کند، چون می ترسد دیگران به حماقتش پی ببرند .منبع: سایت سیمرغ
سایت چطور
سایت تبیان