حسنی و مرغ فورجی

داستان جذاب زیر درباره وقف است. محسن فراهانی آن را نگاشته است. با هم آن را بخوانیم.
چهارشنبه، 22 مرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : محسن فراهانی
تصویر گر : نسترن عنبری
موارد بیشتر برای شما
حسنی و مرغ فورجی
روزی روزگاری در ایالت کالیفرنیای شمالی یک حسنک زندگی می‌کرد. حسنک یک مرغ داشت. روزی از روزها حسنک که از عواقب و خوبی‌های وقف برای ایّام عزاداری شنیده بود، دست مرغش را گرفت تا او را ببرد، سرش را ببرد و وقف کند.

مرغ بیچاره شروع کرد به بال‌وپر زدن و دادوبی‌داد کردن. حسنک از مرغش پرسید: «چیه؟ چیزی شده؟ نکنه می‌ترسی؟»

مرغ جواب داد: «نه، نترسیدم داداش! فقط خواستم بگم من که دست ندارم. چطور تو دست من رو گرفتی ببری وقف کنی؟ بیا حداقل پام رو بگیر. در ضمن سر من رو ببری که وقف حساب نمی‌شه. وقف نباید خوردنی و تموم‌شدنی باشه. وقف باید جنس، ملک، مال یا چیزی باشه که استفاده ازش دائمی باشه؛ امّا من چی؟ من رو با زرشک و پلو می‌پزن و یه شب می‌زنن به بدن، تموم می‌شم می‌رم. یه چیزی وقف کن که دائمی باشه؛ مثلاً هرسال ایّام عزاداری مردم بتونن ازش استفاده کنن.»

حسنک که به فکر فرو رفته بود، پرسید: «مثلاً چی خب؟»

مرغ گفت: «دو دقیقه من رو بذار زمین تا بهت بگم.»

حسنک مرغ را روی زمین گذاشت، به محض آن‌که پاهای مرغ به زمین رسید، شروع کرد به دویدن. حسنک هم به دنبال مرغش دوید تا سر یک پیچ خفتش کرد و گفت: «چرا فرار می‌کنی؟»

مرغ گفت: «فرار نمی‌کنم که داداش، دارم می‌رم توی گوگل سرچ کنم.»

حسنک گفت: «نمی‌خواد جایی بری. بیا این گوشی موبایل. اینترنتش هم فورجیه. همین‌جا سرچ کن.»

مرغ گفت: «نه نمی‌خواد. موبایل خودم فورونیم‌جیه. منتها گذاشتمش توی شارژ توی لونه‌م. یه تک‌پا می‌رم بیارمش.»

حسنک گفت: «قول می‌دی برگردی؟»

مرغ جواب داد: «حتماً برمی‌گردم! واقعاً چقدر اعتمادها ضعیف شده. تو کسی هستی که یه عمر تخم‌مرغ منو خوردی. چرا برنگردم؟»

پس حسنک اجازه داد مرغش برود دنبال موبایلش و خودش منتظر ماند. ساعت‌ها گذشت و مرغ برنگشت. حسنک فهمید سرش کلاه رفته است. پس خودش با اینترنت اچ پلاس سرچ کرد چه چیزهایی را می‌توان برای ایّام عزاداری وقف کرد؟

حسنک در سایت وقت دات آی آر خواند که برای ایّام عزاداری می‌توان لوازم و تجهیزات پذیرایی در شب‌های عزاداری را خرید و وقف کرد یا مثلاً می‌توان به طور مشارکتی هزینه‌ی ساخت مکانی برای عزاداری را وقف کرد؛ یعنی فقط با پرداخت چندهزار تومان جزو وقف‌کنندگان و خیّرین قرار گرفت. حسنک وقتی این مطالب را خواند خوش‌حال شد و رفت تا با مشارکت دوستانش وسایل عزاداری را مهیّا کند.
 
نتیجه‌ی اخلاقی: اگر اینترنت موبایل‌مان فورونیم‌جی باشد، مرغ‌مان ما را ول نمی‌کند برود.


منبع: مجله باران


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط