چگونه با کودکی که یکی از عزیزانش را از دست داده برخورد کنیم

در مورد چگونگی مرگ نه تنها نباید داستان پردازی کنیم، بلکه لازم است صادقانه به سوالات او پاسخ دهیم و به او بگوییم که فلانی فوت کرد و بدنش دیگر کار نمی کند و نمی تواند غذا بخورد، راه برود، فکر کند و … او...
پنجشنبه، 23 مرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: کیمیا صادقی گرمارودی
موارد بیشتر برای شما
چگونه با کودکی که یکی از عزیزانش را از دست داده  برخورد کنیم
دکتر هانیه رضایی روانشناس خانواده در مورد چگونگی رفتار والدین در مورد سوالهای بیشمار کودکان گفت: پرسیدن سوالهایی همچون مرده یعنی چه، من کی می میرم، یکی به من بگه کسی که می میره کجا می ره کاملا طبیعی است و نیازی به دروغ گفتن یا جواب سر بالا دادن ندارد چرا که با دروغ گفتن به کودکان، فقط باعث سردرگمی آنها می شویم و شاید حتی کودک را مجبور کنیم برای رفع عطش کنجکاویش به دیگران متوسل شود.

این روانشناس خانواده افزود: البته با این که هرگز نباید به فرزندانمان دروغ بگوییم، اما این اصلا به این معنا نیست که همیشه راستگو بودن سهل و آسان است، بی تردید لحظاتی پیش می آید که یافتن واژه مناسب، درست و قابل فهم برای کودک بسیار دشوار است.

رضایی تاکید کرد: توجه داشته باشید که باید در مورد موضوعی مثل مرگ، صریح و شفاف صحبت کنید. هرگز از تعابیر استعاری مثل "پدر بزرگ فقط به خواب رفته است" استفاده نکنید. این حرف که به طور شایع توسط والدین بکار می رود باعث می شود که کودک از خوابیدن بترسد یا دچار کابوس شبانه شود. همچنین نباید بگویید که "پدر بزرگ به مسافرت رفته است". چون اگر پدر بزرگ برنگردد، کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. بهترین کار این است که بر اساس اعتقاداتتان از توضیحات مذهبی استفاده کنید.

وی تصریح کرد: توجه داشته باشید ساده صحبت کنید و از گیج کردن او بپرهیزید. هنگام پاسخ دادن، سن و میزان و درک او را در نظر داشته باشید؛ مثلا به یک کودک دو تا چهار ساله کافی است بگویید: وقتی انسان یا حیوانی نتواند نفس بکشد و بدنش حرکت کند مرده است. اما به کودک چهار تا 6 ساله لازم است علاوه بر آن توضیح دهید که کسی که مرده، قلبش نمی زند و چیزهایی که می میرند دیگر هرگز بر نمی گردند. سعی کنید هنگام صحبت کردن با کودک احساساتتان را کنترل کنید، زیرا ممکن است که کودک بترسد، البته این بدان معنا نیست که غم و اندوه خود را کاملا از کودک پنهان کنید.

رضایی افزود: می توانید از مثالهایی که کودک تجربه کرده است برای توضیح مرگ استفاده کنید. مثلا در مورد ماهی ای که از تنگ آب بیرون افتاده بود یا مرگ حیوان خانگی همسایه تان صحبت کنید. همچنین می توانید از مرگ برگهای درختان در زمستان بگویید تا مفهوم مرگ برایش قابل درک تر شود و به این نتیجه برسد که این موضوع یک اتفاق طبیعی است نه یک مسئله ترسناک. اگر فرزندتان بالای 6 سال دارد، لازم است برای او توضیح بدهید که "هیچ کس به طور دقیق نمی داند که چه زمانی می میرد، اما مرگ برای همه اتفاق می افتد و موضوعی کاملا طبیعی است.

وی بیان داشت: ممکن است کودک از تصور این که شما نیز ممکن است روزی بمیرید نگران شود و در این مورد سئوالاتی بپرسد. متاسفانه اغلب والدین فکر می کنند اگر در مورد موضوعی که کودک را نگران کرده صحبت نکنند و سئوالات کودک را نشنیده بگیرند، به کاهش اضطراب او کمک کرده اند در صورتی که این فکر اشتباه است، زیرا این کار به جای از بین بردن اضطراب، به ترس و اضطراب بیشتر کودک دامن می زند. بهتر است به جای این کار به او بگویید که "خیلی بعید است که من قبل از پیر شدن بمیرم پس لازم نیست که در مورد این موضوع نگران باشی زیرا تا آن زمان تو دیگر بزرگ شده ای."

چگونه بعد از فوت یکی از عزیزان با کودکان خود رفتار کنیم؟

وقایعی را که باعث احساس اندوه و سوگ در کودکان می شود، می توان این گونه طبقه بندی کرد

۱. مرگ عزیزان
جالب است بدانید تنها مرگ انسان ها موجب اندوه کودک نمی شود؛‌ حتی مرگ ماهی قرمز شب عید که کودک فقط دو سه بار به او غذا داده است نیز می تواند او را متأثر کند.

۲. طلاق
طلاق عاملی ناراحت کننده برای کودکان است؛ چرا که نیمی از بچه های طلاق ارتباطشان با یکی از والدین قطع می شود.

۳. فقدان مادر یا پدر
و یا هر دو به دلایل مختلفی نظیر مسافرت، زندانی شدن، اعتیاد و … .

۴. حوادث محیطی و اتفاقات غیر مترقبه؛
مثلا جدایی یکی از اعضای خانواده ، آتش سوزی، زلزله، جنگ و مواردی از این دست.

۵. جراحت هایی نظیر از دست دادن چشم،‌ کنده شدن دندان یا حتی خون ریزی از یک زخم کوچک.

۶. عدم توانایی در یادگیری،
ناتوانی جسمی و یا حتی مردود شدن در مدرسه می تواند از دلایل آزاردهنده برای کودک باشد.

۷. گم کردن یا از دست دادن وسایل شخصی.

چگونه بعد از فوت یکی از عزیزان با کودکان خود رفتار کنیم؟

علائم شایعی که در زمان سوگواری در افکار، رفتار و احساسات کودکان دیده می شود:

 
  1. دیدن شخص از دست رفته در رویا
  2.  تقلید رفتارهای او
  3. احساس اینکه فرد از دست رفته در کنار اوست.
  4. طرد کردن دوستان قدیم و جست و جوی دوستان جدیدی که شرایط مشابهی را تجربه کرده اند.
  5. تلفن های مکرر در ساعات خارج از منزل برای اطمینان از سلامتی سایر افراد خانواده.
  6. عدم تمرکز و توجه بر روی تکالیف و وظایفش.
  7.  جست و جوی اطلاعات پزشکی در مورد شخص از دست رفته.
  8. احساس نگرانی درباره سلامت خویش و یا گاهی بی توجهی نسبت به آن.
  9. نیاز به توجه و مراقبت از سوی اطرافیان
 

ـ مفهوم مرگ برای کودکان

کودک در ۲ تا ۷ سالگی مرگ را پدیده ای گذرا و قابل بازگشت می داند؛ چیزی شبیه مسافرت یا خواب عمیق. بنابراین تصور او عملکردهای انسان پس از مرگ همچنان ادامه می یابد.

نهایتا در ۷ تا ۱۲ سالگی او مرگ را به عنوان پدیده ای اجتناب ناپذیر و غیرقابل بازگشت، می پذیرد ولی همچنان تصور می کند فقط افراد خیلی پیرو ناتوان از دنیا می روند.
 

‑ نحوه رفتار با کودک سوگوار

در مورد چگونگی مرگ نه تنها نباید داستان پردازی کنیم، بلکه لازم است صادقانه به سوالات او پاسخ دهیم و به او بگوییم که فلانی فوت کرد و بدنش دیگر کار نمی کند و نمی تواند غذا بخورد، راه برود، فکر کند و … او را خیلی دوست داشتیم و می توانیم مراسمی بگیریم و از او خداحافظی کنیم. حتما واقعیت را بگوییم و مثلا نگوییم فرد متوفی به سفر رفته است و فقط توضیح دهیم که ما او را فراموش نخواهیم کرد و او همیشه در خاطرمان خواهد ماند.

چگونه بعد از فوت یکی از عزیزان با کودکان خود رفتار کنیم؟

سوگ در کودکان به چه شکل درک می شود؟

ـ اجازه دهیم او آزادانه حرف بزند و سوالاتش را مطرح کند. اگر پاسخ پرسشی را نمی  دانیم، جواب اشتباه به او ندهیم و بگذاریم کودک به روش خاص خود سوگواری کند.

ـ از روش هایی مثل نقاشی کشیدن، نوشتن خاطرات، نگه داشتن اشیا و یادگاری های شخص متوفی یا جمع آوری عکس های او برای حل مسئله سوگ کمک بگیریم.

از کودک بخواهیم درباره چیزی که از دست داده است، صحبت کرده و احساسش را در آن زمان بیان کند.
 

از جملات ناتمام استفاده کنید تا کودک تجربه و احساس خود را در این زمینه بیان کند؛‌ مثلا بگویید:

ـ زمانی من چیزی را گم کردم که ….
ـ بیشترین ناراحتی من زمانی بود که ….
ـ انسان ها وقتی غمگین می شوند که ….
ـ خیلی سخت است آدم …
ـ چیزهایی هست که مرا غمگین می کند مثل ….

از فرزندمان بخواهیم راحت بنشیند، چشمان خود را ببندد و فکر کند که یک روز چیزی که برایش مهم است، از دست خواهد داد؛ مثل دوچرخه، فرد مورد علاقه خود و … و به دنبال آن، از او در مورد احساسش سوال کنیم و بپرسیم که آیا نیاز به کمک دارد.
 

به او بگویید به این سوالات جواب دهد:

  1. وقتی چیزی یا کسی را از دست می دهم، چه می توانم بکنم؟
  2. چه کسانی به من کمک خواهند کرد؟
  3. برای کمک به افراد دیگر در چنین شرایطی چه کاری می توانم انجام دهم؟

و در مرحله آخر متانسب با مرحله رشدی و شناختی کودکان به زبانی ساده مرگ را برای آن ها توضیح دهیم.
 

توضیح مفهوم مرگ برای کودک

توضیح مفهوم مرگ برای کودک یکی از سخت ترین و اضطراب آورترین کارها برای پدر و مادر است. بیشتر والدین وقتی با سوالات کودکشان درباره مرگ مواجه می‌شوند، نمی‌دانند دقیقا به چه صورت به آن‌ها پاسخ دهند. کنجکاوی کودکان نسبت به مسائل جدید و ناشناخته برای آن‌ها طبیعی است و کنجکاوی نسبت به مرگ نیز به طور طبیعی همراه با دیگر کنجکاوی‌های کودکانه به وجود می‌آید. پس نیاز نیست که از کنجکاوی کودکتان نگران باشید. از جواب دادن به او مضطرب نشوید، شما لازم نیست همه واقعیت را به او بگویید اما به او دروغ نگویید. در ادامه درباره تصور کودکان درباره مرگ و نحوه پاسخ به سوالات آن ها در این زمینه صحبت می کنیم.
 

قبل توضیح مفهوم مرگ برای کودک تصور او را بشناسید

جالب است بدانید کودکان حتی در سن پایین و از حدود 2سالگی با مفهوم مرگ آشنا هستند اما آن را به درستی نمی‌شناسند. فرزند شما هنگام روبرو شدن با مرگ حیوانات خانگی و خیابانی، در حین بازی‌ها و داستان با مرگ روبرو می‌شوند. اما باید بدانید کودک شما تصور کاملی مانند شما از مرگ ندارد. کودکان در سنین مختلف توانایی‌های فکری متفاوتی دارند و به همین دلیل تصورشان از مرگ هم عوض می‌شود.

در حدود سن 2سالگی چون کودک نمی‌تواند مفهوم ابدیت را تصور کند، فکر می‌کند افرادی که می‌میرند دوباره زنده شده و به دنیا برمی‌گردند یا آن که مرده‌ها هم مانند او نیاز به آب و غذا دارند و درد را حس می‌کنند. این تصورات کودک از خصوصیت طبیعی خود مرکزبینی طبیعی او نشات می‌گیرد و در سال‌های بعد و حدود 6 تا 7سالگی تغییر می‌کند. پس چگونگی رفتار با کودک و توضیحات‌تان درباره مرگ در تصحیح تصورات او و ممانعت از شکل‌گیری احساس اضطراب، گیجی یا ترس از مرگ برای کودک‌تان بسیار اهمیت دارد.
 

روش های توضیح مفهوم مرگ برای کودک

در آغاز باید بدانید که فرار کردن یا طفره رفتن از صحبت درباره مرگ با کودکان به هیچ وجه روش درستی نیست. مخصوصا اگر مرگ والدین رخ داده باشد. وقتی شما بعد از روبرو شدن با سوال فرزندتان دست و پایتان را گم می‌کنید و مضطرب می‌شوید، او هم اضطراب شما را می‌فهمد و فکر می‌کند باید دلیلی برای اضطراب وجود داشته باشد. در این شرایط شما باید سعی داشته باشید تا احساس خود را مدیریت کنید و آرامش خود را حفظ کنید. به او بفهمانید که سوالی طبیعی پرسیده و با پرسیدن این سوال اشتباهی انجام نداده و شما به راحتی می‌توانید به او پاسخ دهید.
 

دقیق و ملموس صحبت کنید

مهم‌ترین نکته در توضیح مفهوم مرگ برای کودکان آن است که دقیق و قابل لمس پاسخ دهید. توصیف شما نباید گیج‌کننده یا نامفهوم باشد. مثلا بگویید مرگ یعنی وقتی یک موجود زنده مثل آدم یا حیوان دیگر نفس نمی‌کشد و دیگر تکان نمی‌خورد. اگر کودک کمی بزرگتر است (4-5 سال یا بیشتر) می‌توانید بگویید که کسی که مرده دیگر قلبش کار نمی‌کند. بگویید کسی که مرده دیگر زنده نمی‌شود و بر نمی‌گردد. برای ملموس‌تر شدن توضیح تان از مثال استفاده کنید. مثلا ماهی کوچولو که در تنگ نگهداری می‌کردید و حالا مرده است.
 

مرگ خواب یا یک سفر نیست

از مفاهیم غیرواقعی برای ساده کردن توضیح تان استفاده نکنید چون ممکن است آسیب ناخواسته‌ای بزند. بعضی‌ها عادت دارند که مرگ را به عنوان خواب ابدی توصیف کنند. در این موارد کودک ممکن است فکر کند که اگر بخوابد خوابش طولانی شده و مثل مرگ دیگر بیدار نشود یا اگر می‌گویید پدربزرگ به سفر رفته و حالا مدت زیادی است همه ناراحت هستند و فکر می‌کنند پدربزرگ دیگر برنمی‌گردد ممکن است فرزندتان نسبت به سفر دیگر اطرافیانش نیز واکنش نشان دهد و فکر کند هرکسی که سفر می‌رود ممکن است دیگر برنگردد.
 

در گفتن مسائل مربوط به خدا و بهشت احتیاط کنید

بعضی از والدین از آموزه‌های مذهبی برای توصیف مرگ برای کودکان استفاده می‌کنند. این آموزه‌ها به خودی خود اشتباه یا آسیب‌زا نیستند اما نحوه بیان آن به کودکان باید مورد توجه قرار بگیرد. به فرزندتان نگویید که خدا هر کس را دوست داشته باشد زودتر پیش خودش می‌برد یا آن که تو نباید ناراحت باشی چون بابابزرگ پیش خدا در بهشت است و خوشحال است. در این شرابط ممکن است فرزندتان تصور کند اگر کسی از اطرافیانش خیلی خوب است پس حتما زودتر می‌میرد. یا آن که فکر می‌کند اگر فرد درگذشته الان خوشحال است پس چرا ما ناراحت هستیم.
 

ترس‌های بعد از توضیح مفهوم مرگ برای کودک

بعضی مواقع کودکان نسبت به مرگ خودشان یا والدین نگران می‌شوند. ترس از مرگ کودک می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که خارج از کنترل شما بوده است. در این مواقع او بیشتر نگران آن است که اگر شما نباشید چه کسی از او مراقبت می‌کند. می‌توانید به کودکان کوچکتر زیر 4 سال بگویید که پدر و مادر نمی‌میرند اما در سن بالاتر به او این اطمینان را بدهید که تا او بزرگ شود پدر و مادر زنده هستند و از او مراقبت می‌کنند. برای مردن اول باید خیلی سال بگذرد و آدم خیلی پیر شود تا دیگر بدنش نتواند درست کار کند. پس باید خیالت راحت باشد که بابا و مامان هنوز جوان و قوی هستند و حالا حالاها نمی‌میرند.

اگر فرزندتان در مورد مرگ خودش نگران است و از مرگ می‌ترسد با همین اطلاعات به او بگویید که تا وقتی پیر نشدی و سال‌های زیادی زندگی نکردی قرار نیست که بمیری و بدنت از کار بیافتند.

چگونه بعد از فوت یکی از عزیزان با کودکان خود رفتار کنیم؟

بی توجهی نکنید!

نادیده گرفتن اهمیت و حساسیت صحبت درباره مرگ با کودک و یا هر مفهوم بنیادی دیگری می تواند باعث آسیب های جدی به کودک شود. یکی از محتمل ترین اختلالات، اختلال اضطراب جدایی در کودکان است. افسردگی در کودکان، پرخاشگری و دیگر رفتارهای نامتعارف می تواند ریشه در عدم ارتباط مناسب والد با کودک باشد. شما می توانید برای اطمینان از روش تربیتی خود با یک مشاوره کودک در ارتباط باشید.


منبع: سایت سیمرغ
سایت فرزند پروری
سایت حامی هنر زندگی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما