ديابت علاج ندارد؛ درمان دارد!
نویسنده : دکتر منوچهر جزايري
مديريت ديابت، يک هنر است که هم طبيب و هم بيمار، هر دو، بايد از چنين هنري برخوردار باشند.
اگر بگوييم به تعداد بيماران ديابتي، بيماري ديابت داريم؛ اغراق نکردهايم. ديابت، يک بيماري هزار چهره است و در هر مريضي به شکلي ظاهر ميشود. لذا نميتوان براي تمام بيماران ديابتي، يک نسخه واحد پيچيد و يک دستورالعمل واحد تدوين نمود. پس آنچه در اين گفتار ميخوانيد، از جنس کليات است، نه جزييات. از طرف ديگر، ديابت، يک بيماري شايع، پرعارضه، مزمن، منتشر و صعبالعلاج است. اگر در اين چند واژه دقت کنيد، در خواهيد يافت که ديابت چه دامنه وسيعي دارد؛ درياي بيکراني است از دانستنيها و اقيانوسي است از ندانستنيها و مجهولات. تنها کافي است به دوز انسولين در يک بيمار ديابتيک توجه کنيد: دوز انسولين، هرگز در دو بيمار ديابتي، يکسان نيست و هر مريضي به يک دوز مخصوص به خود نياز دارد، مثل لباسي که بايد براي هرکس به خياط سفارش داد، حتي در دوقلوها. به همين دليل، مديريت ديابت، يک هنر است، هم طبيب و هم بيمار، هر دو، بايد از چنين هنري برخوردار باشند. يک بيمار بيانگيزه و بيتفاوت، تمام زحمات يک طبيب هنرمند را بر باد ميدهد، هم چنان که يک بيمار وسواسي.
ديابت ميتواند داراي چهرهاي خشن يا ملايم باشد. برخورد ما با ديابت نيز متناسب با شدت و حدت اين بيماري است. با بيماري که دچار «پاي ديابتيک» و در آستانه قطع عضو است، يا در اغماي ديابتيک فرو رفته است که بايد برخوردي حاد و سريع داشته باشيم. برعکس، برخورد ما با يک بيمار ديابتيک کنترل شده که با يک قرص در روز قند او نزديک به طبيعي است و عارضهاي نيز ندارد، يک برخورد ملايم و آرام است. اساسا در حال حاضر ديابت، قابل علاج نيست ولي قابل درمان و کنترل و مهار شدني است و بايد مديريت شود. شما با يک آدم سرکش، ناراحت، شرور و غيرقابل پيشبيني که مجبوريد وجود او را هم تحمل کنيد، چگونه رفتار ميکنيد؟ چارهاي جز اداره کردن او و مدارا، نداريد. با ديابت بايد با مدارا رفتار کرد. مديريت ديابت، چيزي نيست جز مدارا: مديريت ديابت، فعلا عين مدارا است.
2 تا 5 درصد کل بارداريها، با ديابت بارداري همراه است (در ايران حدود 4 درصد) اما در برخي کشورها تا 14 درصد گزارش شده است. عدم تشخيص و درمان به موقع، عواقب و عوارض سختي براي مادر و جنين به همراه خواهد داشت و به سقط جنين يا نوزاد مرده يا نوزاد چاق (بيش از 1/4 کيلو) منجر خواهد شد. از آنجايي که در 50 درصد موارد از ديابت بارداري، هيچ سابقهاي از ديابت قبلي وجود ندارد لذا احتياط حکم ميکند که هر خانم باردار سالمي، به عنوان ديابت بارداري تلقي و غربالگري شود تا خلاف آن ثابت گردد. سادهترين آزمون تشخيص براي ديابت بارداري، اين است که زنان باردار هر ساعت از روز که مراجعه ميکنند، بدون توجه به زمان غذا خوردن، 50 گرم گلوکز به آنها خورانده ميشود و يک ساعت بعد گلوکز خون اندازهگيري ميشود. اگر 140 يا بالاتر بود (يعني از 139 به بالا)، تا 80 درصد، تشخيص ديابت بارداري مسجل ميشود. تکرار اين آزمون با 100 گرم گلوکز، در مرحله بعد انجام ميشود. (ر.ج.ک: هفتهنامه سلامت، 227، شبنه 20 تيرماه 88).
اين نوع ديابت دارويي، موقتي است و با قطع دارو، قند طبيعي ميشود، مگر اينکه بيمار در مرحله پيش ديابت (ديابت مخفي) باشد که ديابت او دايمي ميشود. واکور که يک ماده سمي و نوعي مرگموش است و براي معدوم کردن جوندگان موذي مورد استفاده قرار ميگيرد، مخرب سلول بتا است و مصرف اشتباهي آن به ديابت دايمي منجر خواهد شد.
منبع:http://www.salamatiran.com
/س
اگر بگوييم به تعداد بيماران ديابتي، بيماري ديابت داريم؛ اغراق نکردهايم. ديابت، يک بيماري هزار چهره است و در هر مريضي به شکلي ظاهر ميشود. لذا نميتوان براي تمام بيماران ديابتي، يک نسخه واحد پيچيد و يک دستورالعمل واحد تدوين نمود. پس آنچه در اين گفتار ميخوانيد، از جنس کليات است، نه جزييات. از طرف ديگر، ديابت، يک بيماري شايع، پرعارضه، مزمن، منتشر و صعبالعلاج است. اگر در اين چند واژه دقت کنيد، در خواهيد يافت که ديابت چه دامنه وسيعي دارد؛ درياي بيکراني است از دانستنيها و اقيانوسي است از ندانستنيها و مجهولات. تنها کافي است به دوز انسولين در يک بيمار ديابتيک توجه کنيد: دوز انسولين، هرگز در دو بيمار ديابتي، يکسان نيست و هر مريضي به يک دوز مخصوص به خود نياز دارد، مثل لباسي که بايد براي هرکس به خياط سفارش داد، حتي در دوقلوها. به همين دليل، مديريت ديابت، يک هنر است، هم طبيب و هم بيمار، هر دو، بايد از چنين هنري برخوردار باشند. يک بيمار بيانگيزه و بيتفاوت، تمام زحمات يک طبيب هنرمند را بر باد ميدهد، هم چنان که يک بيمار وسواسي.
ديابت ميتواند داراي چهرهاي خشن يا ملايم باشد. برخورد ما با ديابت نيز متناسب با شدت و حدت اين بيماري است. با بيماري که دچار «پاي ديابتيک» و در آستانه قطع عضو است، يا در اغماي ديابتيک فرو رفته است که بايد برخوردي حاد و سريع داشته باشيم. برعکس، برخورد ما با يک بيمار ديابتيک کنترل شده که با يک قرص در روز قند او نزديک به طبيعي است و عارضهاي نيز ندارد، يک برخورد ملايم و آرام است. اساسا در حال حاضر ديابت، قابل علاج نيست ولي قابل درمان و کنترل و مهار شدني است و بايد مديريت شود. شما با يک آدم سرکش، ناراحت، شرور و غيرقابل پيشبيني که مجبوريد وجود او را هم تحمل کنيد، چگونه رفتار ميکنيد؟ چارهاي جز اداره کردن او و مدارا، نداريد. با ديابت بايد با مدارا رفتار کرد. مديريت ديابت، چيزي نيست جز مدارا: مديريت ديابت، فعلا عين مدارا است.
تغيير تقسيمبنديهاي ديابتي
ديابت نوع 1
ديابت نوع 2
ديابت بارداري
2 تا 5 درصد کل بارداريها، با ديابت بارداري همراه است (در ايران حدود 4 درصد) اما در برخي کشورها تا 14 درصد گزارش شده است. عدم تشخيص و درمان به موقع، عواقب و عوارض سختي براي مادر و جنين به همراه خواهد داشت و به سقط جنين يا نوزاد مرده يا نوزاد چاق (بيش از 1/4 کيلو) منجر خواهد شد. از آنجايي که در 50 درصد موارد از ديابت بارداري، هيچ سابقهاي از ديابت قبلي وجود ندارد لذا احتياط حکم ميکند که هر خانم باردار سالمي، به عنوان ديابت بارداري تلقي و غربالگري شود تا خلاف آن ثابت گردد. سادهترين آزمون تشخيص براي ديابت بارداري، اين است که زنان باردار هر ساعت از روز که مراجعه ميکنند، بدون توجه به زمان غذا خوردن، 50 گرم گلوکز به آنها خورانده ميشود و يک ساعت بعد گلوکز خون اندازهگيري ميشود. اگر 140 يا بالاتر بود (يعني از 139 به بالا)، تا 80 درصد، تشخيص ديابت بارداري مسجل ميشود. تکرار اين آزمون با 100 گرم گلوکز، در مرحله بعد انجام ميشود. (ر.ج.ک: هفتهنامه سلامت، 227، شبنه 20 تيرماه 88).
ديابت دارويي
اين نوع ديابت دارويي، موقتي است و با قطع دارو، قند طبيعي ميشود، مگر اينکه بيمار در مرحله پيش ديابت (ديابت مخفي) باشد که ديابت او دايمي ميشود. واکور که يک ماده سمي و نوعي مرگموش است و براي معدوم کردن جوندگان موذي مورد استفاده قرار ميگيرد، مخرب سلول بتا است و مصرف اشتباهي آن به ديابت دايمي منجر خواهد شد.
منبع:http://www.salamatiran.com
/س