معماري ايران از صفويان تا دوران معاصر
يکي از پررونق ترين دوره هاي هنري ايران اسلامي، دوره ي صفويه است. سلسله صفويان در سال 907 هجري به وسيله ي شاه اسماعيل صفوي در تبريز تأسيس شد و بعد از او در سال 930 هجري، شاه طهماسب به سلطنت رسيد و به علل سياسي پايتخت را از تبريز به قزوين منتقل کرد. هنگام حکومت شاه طهماسب، همايون پادشاه مغولي هند به ايران پناهنده شد و مدتي در دربار صفوي اقامت کرد؛ اقامت وي در ايران و حمايت شاه صفوي از او در بازگشت به هند، باعث ايجاد رابطه ميان دو کشور باستاني ايران و هند در همه ي شئون از جمله هنر شد. در قزوين، پايتخت شاه طهماسب، بناهايي چون مسجد، کاخ و کاروانسرا ايجاد شد. تا به سلطنت رسيدن شاه عباس در سال 996 هجري به ترتيب شاه اسماعيل دوم و محمد خدابنده هر يک مدتي کوتاه، حکومت کردند.
دوره ي42 ساله ي سلطنت شاه عباس، عصر شکوفايي هنر در ايران است. در اين دوره از يک سو روابط ايران و اروپا و از سوي ديگر روابط ايران و هند توسعه يافت. شاه عباس پايتخت را از قزوين به اصفهان منتقل کرد و اين شهر را با بناهاي متعددي مانند قصرها، مساجد، بازارها، پلها و کاروانسراها آراست و بدين ترتيب اصفهان مرکز هنرهاي اسلامي شد (نقشه ي 1-4). بعد از شاه عباس، شاه صفي و شاه عباس دوم به سلطنت رسيدند و در زمان شاه عباس دوم هنر معماري و هنرهاي ديگر رونق داشت. در زمان سلطنت طولاني شاه سليمان توسعه ي هنرها به شيوه ي گذشته، ادامه يافت. در سال 1105 هجري شاه سلطان حسين صفوي به سلطنت رسيد و در زمان او سلسله ي صفويه ناتوان و ضعيف شد و سرانجام در سال 1135 با هجوم افغانها سقوط کرد.
قرن دهم و يازدهم هجري را دوران شکوفايي هنر اسلامي در ايران دانسته اند. در اين دوره با حمايت شاهان صفوي، هنرهاي پارچه بافي، نقاشي، فلزکاري، سفال سازي و معماري به حد اعلاي توسعه و تکامل رسيد. شاهان صفوي در پايتخت و شاهزادگان و حکمرانان در ديگر شهرها در ايجاد بناهاي مذهبي و غيرمذهبي فعاليت چشمگيري داشتند. به عنوان نمونه گنجعليخان، حکمران کرمان و شيخ عليخان زنگنه حکمران کرمانشاه و الله ورديخان را مي توان نام برد که بناهاي بسياري در اصفهان و کرمان و شيراز به همت آنها ساخته شد.
در دوره ي صفويه مکنت، شکوه و زيبايي اصفهان، بسياري از بازرگانان و جهانگردان را به ايران کشاند و بسياري از آنان مانند تاورنيه، کمپفر، شاردن، و الئاريوس زيبايي و عظمت اصفهان را در سفرنامه هاي خود وصف کرده اند. در سفرنامه ي شاردن مي خوانيم که در زمان ديدار او از اصفهان پايتخت صفوي داراي 162 مسجد، 48 مدرسه، 1082 کاروانسرا و 272 حمام بوده است.
از ابنيه ي اوايل دوره ي صفوي آثار بسياري بر جاي مانده است، ولي طبق نوشته ي مورخان، قصرهايي را شاه اسماعيل در خوي و قزوين بنا کرد. از ديگر آثار باقيمانده، مسجد جامع ساوه و مسجد علي است که در زمان شاه اسماعيل ساخته شد. در زمان شاه طهماسب- وقتي که پايتخت از تبريز به قزوين منتقل شد - بناهايي چون قصر، مسجد و کاروانسرا در آنجا احداث گرديد. طبق مدارک تاريخي کاروانسرايي براي پذيرايي مهمانان خارجي ساخته شده بود که گنجايش 250 مسافر را داشت.
فعاليت وسيع معماري دوره ي صفوي در زمان شاه عباس اول آغاز شد. در اين دوره نه تنها در اصفهان، بلکه در شيراز، اردبيل، مشهد، تبريز و ديگر شهرهاي ايران بناهاي مختلف احداث شد.
در عهد صفوي سبک معماري قديم ايران تجديد شد و در طرح بناها، شکل و مصالح بناها جاي خود را باز کرد.
اغلب بناهاي دوره ي صفوي مانند مساجد، مدارس و کاروانسراها به شکل چهار ايواني بنا شد. استفاده از کاشي معرق و هفت رنگ براي تزيينات، رونق فراوان يافت؛ به طوري که ساختمانهاي مذهبي اين دوره از گنبد، ايوان، طاقنما، سردر ورودي و حتي منارها، با کاشي آراسته شد. خطاطي و خوشنويسي روي کاشي نيز در آرايش بناهاي مذهبي عموميت يافت و بناهاي متعددي با خطوط ثلث، نسخ، نستعليق و خطوط ديگر تزيين شد.
پس از انقراض صفويان، توسعه ي هنرهاي گوناگون به شيوه ي دوره متقدم ادامه نيافت و به علل مختلف از جمله مسائل سياسي، آرامش مناطق مختلف ايران مختل شد. کشمکشهاي سياسي، جنگهاي داخلي و خارجي در سه دوره ي تاريخي بعد (افشاريه، زنديه، قاجاريه) توسعه ي هنرهاي گوناگون را تا حد زيادي متوقف کرد. سبک معماري، که در دوران صفويه به اوج رونق و شکوفايي خود رسيده بود، در اين سه دوره همچنان ادامه يافت ولي از نظر زيبايي مانند دوره ي صفويه نبود. در اين دوران بويژه در دوره ي قاجاريه، ارتباط ايران با اروپا بيشتر شد و در نتيجه، تأثير هنر اروپايي در هنرهاي اسلامي بخصوص معماري و نقاشي و سفالگري پديدار شد.
در اين دوران نيز از کاشيکاري در تزيينات معماري بهره گرفتنند و در پوشش گنبدها، ايوانها و نماي خارجي از کاشيهاي هفت رنگ استفاده شد. همچنين در دوره ي قاجاريه بسياري از بناهاي گذشته که در حال ويراني بودند، مرمت و تجديد بنا شدند.
معماري دوران افشاريه، زنديه و قاجاريه، شامل بناهاي مذهبي و غيرمذهبي از نظر طرح و نقشه به شيوه ي دوره ي صفوي بود. علي رغم ناآراميهاي سياسي و ناامني، در اين سه دوره بناهايي به وجود آمد که هر يک از نظر زيبايي و اصول معماري حائز اهميت ويژه اي است و استادي و نبوغ معماران ايراني را در احداث بناهاي مختلف بويژه بناهاي مذهبي نشان مي دهد؛ بناهاي مانند مجموعه ي وکيل شيراز، مجموعه ي کاخهاي گلستان تهران، مجموعه بناهاي سپهسالار.
در ضلع شمالي مسجد، نام سازنده و معمار مسجد محمدعلي بن استاد علي بيک بنّاي اصفهاني به خط نستعليق و به رنگ سفيد بر زمينه ي لاجوردي به چشم مي خورد.
در مسجد حکيم کتيبه هاي متعددي به خط محمدرضا امامي شامل سوره هاي جمعه، اسري، بقره، مائده، دهر، اخلاص، تکوير و... به شيوه ي ثلث و نستعليق و خطوط معقلي يا بنايي در بخشهاي مختلف مسجد چون داخل گنبد ايوانها وجود دارد. شبستان مسجد حکيم يا ايوان جنوبي از اهميت بيشتري برخوردار است.محراب مسجد، علاوه بر آرايش با مقرنس کاري بسيار زيبا، داراي کتيبه هاي متعددي است. کتيبه ي اطراف مسجد به خط ثلث بر خشتهاي کاشي لاجوردي به قلم محمدرضا امامي است که شامل آيه ي ششم از سوره اسري است. اين کتيبه داراي تاريخ 1051 هجري مي باشد. کتيبه ي داخل محراب نيز از محمدرضا امامي شامل آيه ي 144 از سوره بقره است که در سال 1071 هجري به اتمام رسيده است (تصوير 3-4 ب).
عظمت مسجد شيخ لطف الله بيشتر به واسطه ي کاشيکاري داخل و خارج و کتيبه هاي زيباي آن است که به دست هنرمندان معروفي چون عليرضا عباسي، استاد حسين بنّا و باقر بنّا انجام شده است.
ورودي و گنبد مسجد با کاشيکاري زيبايي تزيين شده است. روي گنبد، با کاشيکاري معرق با طرح اسليمي پوشانده شده و در گردن گنبد، کتيبه اي به خط ثلث با کاشي سفيد بر زمينه ي لاجوردي تاريخ 1112 هجري را نشان مي دهد. کاشيهايي که پوشش خارجي گنبد را ساخته اند، اخيراً تعمير شده اند. پس از در ورودي، راهروي مسجد قرار گرفته که داراي کاشيکاري بسيار زيبا و پنجره هاي سنگي مشبک است و به شبستان و محراب مسجد منتهي مي شود (تصوير 6-4).
تزيينات داخلي مسجد شامل کتيبه هاي کاشي معرق است که تمامي شبستان، قسمت داخلي گنبد و محراب را دربر مي گيرد.
دو کتيبه ي فوقاني داخل شبستان مسجد به خط هنرمند معروف عليرضا عباسي است. کتيبه ي اول به خط ثلث باکاشي سفيد معرق بر زمينه ي کاشي لاجوردي رنگ است و تاريخ 1025 هجري دارد. کتيبه ي دوم در زير پنجره هاي مشبک اطراف گنبد، قرارگرفته و به خط ثلث با کاشي سفيد معرق بر زمينه ي لاجوردي است که شامل آياتي از قرآن است.
در زير کتيبه ي دوم کمربندي داخل گنبد، در هر گوشه در دو شکل لوزي مانند، باکاشي مشکي بر زمينه ي سفيد، سوره هايي از قرآن نوشته شده است. کتيبه هايي نيز به خط ثلث در چهار گوشه ي داخل مسجد در قسمتهاي جنوب غربي، جنوب شرقي، شمال غربي و شمال شرقي باکاشي سفيد بر زمينه ي لاجوردي وجود دارد.
کتيبه هاي دو ضلع شرقي و غربي داخل گنبد به خط ثلث با کاشي سفيد معرق بر زمينه ي لاجوردي شامل اشعاري به زبان عربي مشتمل بر اسامي چهارده معصوم و به خط باقر بنا است. کتيبه هاي شمالي و جنوبي به خط ثلث باکاشي سفيد معرق بر زمينه ي لاجوردي است که نام شيخ لطف الله و باقر بنا بر آن نوشته شده است. تزيينات داخل بنا با طرحها و نقوش و رنگ آميزي الوان، جلال و زيبايي خيره کننده اي به شبستان مسجد داده است.
کاشيکاري سقف با طرح لوزي و ريزه کاريهاي خاصي که در آن به کار رفته و مقرنس کاري و معرق کاري محراب آن اعجاب انگيز است و در واقع از شاهکارهاي هنري است. روشنايي داخل مسجد به وسيله روزنه هايي که در اطراف گنبد به فواصل منظم وجود دارد، تأمين مي شود؛ نورهايي که به داخل مسجد مي تابد، زيبايي و جلوه ي خاصي به تزيينات کلي شبستان مي بخشد. به طور خلاصه همان طور که آرتور اپهام پوپ گفته است مسجد شيخ لطف الله توافقي است بين يک دنياي شور و هيجان و سکوت و آرامش باشکوهي که نماينده ي ذوق سرشار زيبايي شناسي بوده است و منبعي جز ايمان مذهبي و الهام آسماني نمي تواند، داشته باشد.
گنبد مسجد داراي دو پوشش است؛ حد فاصل بين دو جدار داخلي و خارجي گنبد در حدود پانزده متر و ارتفاع گنبد از سطح زمين به طور تقرب 54 متر است. اين گنبد عظيم با تزيينات زيباي کاشيکاري پوشيده شده است و کتيبه اي به خط ثلث سفيد بر زمينه ي کاشي لاجوردي رنگ با تاريخ 1037 هجري دارد (تصوير 9-4).
سر در اصلي مسجد باکتيبه، مقرنس کاري وکاشيکاري تزيين شده است؛ کتيبه ي سردر باشکوه مسجد به خط ثلث با کاشي سفيد معرق بر زمينه ي کاشي لاجوردي و با تاريخ 1025 هجري و به خط هنرمند عليرضا عباسي است. متن کتيبه حاکي از آن است که شاه عباس اول اين مسجد را از مال خود بنا کرده و ثواب آن را به روح جدّ اعظم خود شاه طهماسب اول هديه کرده است. علاوه بر کتيبه ي مزبور کتيبه هاي ديگري نيز در زير کتيبه ذکر شده و در طرفين جلوخان مسجد، نوشته شده است؛ طبق کتيبه اي که از هنرمند معروف محمدرضا امامي در ذيل سر در مسجد به خط ثلث مانده، نام استاد علي اکبر اصفهاني معمار و مهندس مسجد آمده است. اين مسجد داراي دو مناره با 48 متر ارتفاع است که با خطوط مارپيچ تزيين شده اند. آيه هايي از قرآن وعبارات لا اله الا الله، محمد رسول الله و الله اکبر با رنگ مشکي بر زمينه ي فيروزه اي، قسمت ديگري از تزيينات بدنه ي مناره هاي مسجد را تشکيل مي دهد. دور تا دور ساقه ي گنبد در فاصله هاي معين پنجره هاي مشبک تعبيه شده که روشنايي شبستان را تأمين مي کند. طرح کاشيکاري روي گنبد مرکب از نقوش اسليمي سفيد و حنايي بر زمينه ي فيروزه اي رنگ است. تزيينات کاشيکاري ساقه ي گنبد در فواصل پنجره ها، عبارت از هشت لوحه تزيين شده به خط بنايي لاجوردي بر زمينه ي فيروزه اي شامل صلوات بر چهارده معصوم است. از زمان شاه صفي يعني سال 1046 ه.ق. در زير مقرنس ورودي، دري وجود دارد که با نقره و طلا پوشش شده و اشعاري به خط نستعليق بر آن حک شده است.
مسجد مستطيل شکل و چهار ايواني ساخته شده و در وسط هر يک از اضلاع صحن ايوان و در اطراف ايوانها، غرفه هاي دو اشکوبه بنا شده است. مجللترين قسمت داخلي مسجد، محوطه زير گنبد است. تزيينات زير گنبد با مهارت و زيبايي تمام انجام گرفته و شامل گل و بوته هاي سفيد و زرد و طلايي بر زمينه ي آبي است؛ کتيبه ي داخل گنبد به خط ثلث بر زمينه ي کاشي لاجوردي است که به وسيله ي هنرمند معروف عبدالباقي تبريزي در سال 1036 هجري نوشته شده است. از جمله هنرمندان معروف ديگري که در نماي داخلي مسجد کتيبه هايي به يادگار گذاشته اند. مي توان از محمدصالح اصفهاني و محمدرضا امامي نام برد. در قسمت فوقاني محراب مسجد، کتيبه اي به خط ثلث سفيد بر زمينه ي کاشي لاجوردي وجود دارد که آن را محمدصالح اصفهاني در سال 1038 هجري نوشته است. در دو طرف محوطه ي زير گنبد دو شبستان قرار گرفته که سقف هر يک از آنها با هشت گنبد کوچک پوشيده شده و بر ستونهاي سنگي ظريف استوار است. تمام بدنه و سقف اين شبستانها نيز مانند محوطه ي زير گنبد، باکاشيهاي خوشرنگ زينت يافته است و داراي پنجره هاي مشبک ظريفي است که روشنايي داخل شبستان را تأمين مي کند. همچنين هر يک از شبستانها داراي دو محراب است که در اطراف آنها کتيبه اي به خط ثلث از محمدرضا امامي وجود دارد.
در دو گوشه ي مسجد دو مدرسه به نام سليماني و ناصري قرار دارد که هر دو در زمان شاه سليمان صفوي ساخته شده و به علت تعميراتي که در زمان ناصرالدين شاه قاجار در مدرسه ي دوم صورت گرفته، اين مدرسه به ناصري معروف شده است.
مدرسه ي چهار باغ که به نامهاي مدرسه ي سلطاني و مادر شاه نيز شهرت دارد، در دوره ي شاه سلطان حسين صفوي که به هزينه ي مادر سلطان بنا گرديد و بعد از مدتي کاروانسرايي نيز به همين نام ساخته شد که درآمد آن هزينه هاي طلاب را تأمين مي کرد.
مدرسه ي چهارباغ به شکل چهار ايواني بنا شده است و در حدود 95 متر طول و 90 متر عرض دارد و مساحتي در حدود 8500 متر مربع را در بر مي گيرد (نقشه ي 10-4).
نماي خارجي مدرسه شامل سردري باشکوه و زيبا و هفده طاقنماي دو طبقه آجري در طرفين است. دروازه ي ورودي مدرسه، ميان دو جرز بلند قرار گرفته بود که روي آنها با کاشيهاي معرق بر زمينه ي لاجوردي تزيين شده بود ولي پس از مدتي، هنگام تعمير، کاشيهاي معرق را برداشته و روي آنها را باکاشي هفت رنگ پوشانده اند. ازاره ها و سکوي دو طرف سردر ورودي از سنگ مرمر مرغوب و تمام بدنه ي دو طرف سردر و دهانه آن از کاشيهاي رنگارنگ پوشيده شده است و مقرنس کاري زير طاقها، سردر و کاشيهاي اطراف آن از بهترين نوع کاشيکاري دوره ي صفويه است. کتيبه ي سردر باکاشي سفيد معرق بر زمينه ي کاشي لاجوردي است که توسط يکي از خطاطان آن عصر به نام عبدالرحيم جزايري نوشته شده است. متن کتيبه حاکي از بناي اين مدرسه در زمان شاه سلطان حسين صفوي در سال 1122 هجري است. در دو لنگه ي مدرسه از آثار هنري اواخر عهد صفويه به شمار مي رود؛ اين در از دو قطعه چوب ضخيم يکپارچه ساخته شده است و روي آنها را با ورقه هاي طلا و نقره پوشانده اند؛ تزيينات فلزي روي اين در از جمله بهترين نمونه ي صنت زرگري و قلمزني دوره ي صفوي است. روي در اشعاري به زبان فارسي و عربي و با خط نستعليق برجسته قلمزني شده است.
نماي داخلي مدرسه شامل هشتي ورودي، حياط داخلي، گنبد، مناره ها و اتاقها است. بعد از دروازه ي ورودي، هشتي يا سرسراي مدرسه واقع شده است که يکي از زيباترين قسمتهاي مدرسه را از نظر تزيين کاشيکاري، تشکيل مي دهد. قسمت کف سرسرا با سنگ مرمر پوشانده شده و کليه ي قسمتهاي فوقاني با کاشيکاري معرق با طرحها و اشکال هندسي زيبا زينت يافته است. در يکي از کتيبه هاي هشتي مدرسه، به قلم ثلث نوشته شده: «قال رسول الله صلي الله عليه و آله انا مدينه العلم و علي بابها» که کاتب آن علي نقي امامي، به سال 1119 آن را نوشته است.
در فاصله ي بين درگاهها و طاقنماهاي فوقاني سرسرا کتيبه هايي بر زمينه ي کاشي لاجوردي به خط محمدصالح اصفهاني نوشته شده که تاريخ 1119 هجري را دارد؛ حياط داخلي مدرسه نيز مستطيل شکل به ابعاد 65 ضربدر 55 متر است و در چهار گوشه ي حياط، چهار بناي چند ضلعي نيز ساخته شده است؛ در وسط هر ضلع حياط مدرسه يک ايوان بلند و در طرفين آن ايوانهاي کوچکي در دو طبقه قرار گرفته که در پشت آنها حجره هاي طلاب واقع شده است. ايوان بزرگ مدرسه و گنبد و مناره ها در سمت جنوب قرارگرفته و در دو طرف ايوان دو مناره که ارتفاع آنها به 38 متر مي رسد، ساخته شده است (تصوير 11-4). گنبد داراي تزيينات کاشيکاري بسيار زيبا و از نوع گنبدهاي دو پوششه است. کتيبه هاي مدرسه که به خط ثلث نوشته شده قسمتهايي از داخل و خارج گنبد را پوشانده است؛ کتيبه ي فوقاني داخل گنبد مدرسه، به خط عبدالرحيم جزايري و تاريخ آن سال 1123 هجري است. در بالاي گوشواره هاي محوطه ي زير گنبد ،کتيبه هايي به خط ثلث سفيد بر زمينه ي کاشي لاجوردي با تاريخ 1126 به چشم مي خورد. از بخشهاي باشکوه ديگر اين مدرسه فضاي زير گنبد و محراب آن است که داراي مقرنس کاري و کاشيکاري معرق است و در کنار آن منبري يکپارچه از سنگ مرمر وجود دارد. کتيبه ي فوقاني محراب و منبر مدرسه به خط عبدالرحيم جزايري است که در تاريخ 1121 نوشته شده است. ايوانهاي شرقي و غربي نيز مانند ايوان جنوبي داراي کاشيکاري و کتيبه هاي ثلث است. در منتهي اليه سمت راست ضلع غربي مدرسه حجره اي واقع است که به شاه سلطان حسين تعلق داشته، و داراي تزيينات مخصوصي است. معروف است که شاه سلطان حسين قسمتي از اوقات خود را در اين حجره به درس و پاسخ دادن به مراجعان مي گذرانيده و در همين حجره بود که به دست افغانها کشته شد.
شکوه و زيبايي اين مدرسه اغلب جهانگردان خارجي را تحت تأثير قرار داده و آنها طرحها و نقاشيهاي زيبايي از اين مدرسه کشيده اند.
مدرسه ي چهارباغ با معماري زيبا و تزيينات بديع يکي از آخرين يادگارهاي دوران صفوي محسوب مي شود و معرف علاقه ي شاهان صفوي به احداث بناهاي مذهبي است.
منبع: کتاب تاريخ هنر معماري ايران در دوره ي اسلامي
/س
دوره ي42 ساله ي سلطنت شاه عباس، عصر شکوفايي هنر در ايران است. در اين دوره از يک سو روابط ايران و اروپا و از سوي ديگر روابط ايران و هند توسعه يافت. شاه عباس پايتخت را از قزوين به اصفهان منتقل کرد و اين شهر را با بناهاي متعددي مانند قصرها، مساجد، بازارها، پلها و کاروانسراها آراست و بدين ترتيب اصفهان مرکز هنرهاي اسلامي شد (نقشه ي 1-4). بعد از شاه عباس، شاه صفي و شاه عباس دوم به سلطنت رسيدند و در زمان شاه عباس دوم هنر معماري و هنرهاي ديگر رونق داشت. در زمان سلطنت طولاني شاه سليمان توسعه ي هنرها به شيوه ي گذشته، ادامه يافت. در سال 1105 هجري شاه سلطان حسين صفوي به سلطنت رسيد و در زمان او سلسله ي صفويه ناتوان و ضعيف شد و سرانجام در سال 1135 با هجوم افغانها سقوط کرد.
قرن دهم و يازدهم هجري را دوران شکوفايي هنر اسلامي در ايران دانسته اند. در اين دوره با حمايت شاهان صفوي، هنرهاي پارچه بافي، نقاشي، فلزکاري، سفال سازي و معماري به حد اعلاي توسعه و تکامل رسيد. شاهان صفوي در پايتخت و شاهزادگان و حکمرانان در ديگر شهرها در ايجاد بناهاي مذهبي و غيرمذهبي فعاليت چشمگيري داشتند. به عنوان نمونه گنجعليخان، حکمران کرمان و شيخ عليخان زنگنه حکمران کرمانشاه و الله ورديخان را مي توان نام برد که بناهاي بسياري در اصفهان و کرمان و شيراز به همت آنها ساخته شد.
در دوره ي صفويه مکنت، شکوه و زيبايي اصفهان، بسياري از بازرگانان و جهانگردان را به ايران کشاند و بسياري از آنان مانند تاورنيه، کمپفر، شاردن، و الئاريوس زيبايي و عظمت اصفهان را در سفرنامه هاي خود وصف کرده اند. در سفرنامه ي شاردن مي خوانيم که در زمان ديدار او از اصفهان پايتخت صفوي داراي 162 مسجد، 48 مدرسه، 1082 کاروانسرا و 272 حمام بوده است.
از ابنيه ي اوايل دوره ي صفوي آثار بسياري بر جاي مانده است، ولي طبق نوشته ي مورخان، قصرهايي را شاه اسماعيل در خوي و قزوين بنا کرد. از ديگر آثار باقيمانده، مسجد جامع ساوه و مسجد علي است که در زمان شاه اسماعيل ساخته شد. در زمان شاه طهماسب- وقتي که پايتخت از تبريز به قزوين منتقل شد - بناهايي چون قصر، مسجد و کاروانسرا در آنجا احداث گرديد. طبق مدارک تاريخي کاروانسرايي براي پذيرايي مهمانان خارجي ساخته شده بود که گنجايش 250 مسافر را داشت.
فعاليت وسيع معماري دوره ي صفوي در زمان شاه عباس اول آغاز شد. در اين دوره نه تنها در اصفهان، بلکه در شيراز، اردبيل، مشهد، تبريز و ديگر شهرهاي ايران بناهاي مختلف احداث شد.
در عهد صفوي سبک معماري قديم ايران تجديد شد و در طرح بناها، شکل و مصالح بناها جاي خود را باز کرد.
اغلب بناهاي دوره ي صفوي مانند مساجد، مدارس و کاروانسراها به شکل چهار ايواني بنا شد. استفاده از کاشي معرق و هفت رنگ براي تزيينات، رونق فراوان يافت؛ به طوري که ساختمانهاي مذهبي اين دوره از گنبد، ايوان، طاقنما، سردر ورودي و حتي منارها، با کاشي آراسته شد. خطاطي و خوشنويسي روي کاشي نيز در آرايش بناهاي مذهبي عموميت يافت و بناهاي متعددي با خطوط ثلث، نسخ، نستعليق و خطوط ديگر تزيين شد.
پس از انقراض صفويان، توسعه ي هنرهاي گوناگون به شيوه ي دوره متقدم ادامه نيافت و به علل مختلف از جمله مسائل سياسي، آرامش مناطق مختلف ايران مختل شد. کشمکشهاي سياسي، جنگهاي داخلي و خارجي در سه دوره ي تاريخي بعد (افشاريه، زنديه، قاجاريه) توسعه ي هنرهاي گوناگون را تا حد زيادي متوقف کرد. سبک معماري، که در دوران صفويه به اوج رونق و شکوفايي خود رسيده بود، در اين سه دوره همچنان ادامه يافت ولي از نظر زيبايي مانند دوره ي صفويه نبود. در اين دوران بويژه در دوره ي قاجاريه، ارتباط ايران با اروپا بيشتر شد و در نتيجه، تأثير هنر اروپايي در هنرهاي اسلامي بخصوص معماري و نقاشي و سفالگري پديدار شد.
در اين دوران نيز از کاشيکاري در تزيينات معماري بهره گرفتنند و در پوشش گنبدها، ايوانها و نماي خارجي از کاشيهاي هفت رنگ استفاده شد. همچنين در دوره ي قاجاريه بسياري از بناهاي گذشته که در حال ويراني بودند، مرمت و تجديد بنا شدند.
معماري دوران افشاريه، زنديه و قاجاريه، شامل بناهاي مذهبي و غيرمذهبي از نظر طرح و نقشه به شيوه ي دوره ي صفوي بود. علي رغم ناآراميهاي سياسي و ناامني، در اين سه دوره بناهايي به وجود آمد که هر يک از نظر زيبايي و اصول معماري حائز اهميت ويژه اي است و استادي و نبوغ معماران ايراني را در احداث بناهاي مختلف بويژه بناهاي مذهبي نشان مي دهد؛ بناهاي مانند مجموعه ي وکيل شيراز، مجموعه ي کاخهاي گلستان تهران، مجموعه بناهاي سپهسالار.
ساوه: مسجد جامع
اصفهان: مسجد علي
اصفهان: مسجد حکيم
در ضلع شمالي مسجد، نام سازنده و معمار مسجد محمدعلي بن استاد علي بيک بنّاي اصفهاني به خط نستعليق و به رنگ سفيد بر زمينه ي لاجوردي به چشم مي خورد.
در مسجد حکيم کتيبه هاي متعددي به خط محمدرضا امامي شامل سوره هاي جمعه، اسري، بقره، مائده، دهر، اخلاص، تکوير و... به شيوه ي ثلث و نستعليق و خطوط معقلي يا بنايي در بخشهاي مختلف مسجد چون داخل گنبد ايوانها وجود دارد. شبستان مسجد حکيم يا ايوان جنوبي از اهميت بيشتري برخوردار است.محراب مسجد، علاوه بر آرايش با مقرنس کاري بسيار زيبا، داراي کتيبه هاي متعددي است. کتيبه ي اطراف مسجد به خط ثلث بر خشتهاي کاشي لاجوردي به قلم محمدرضا امامي است که شامل آيه ي ششم از سوره اسري است. اين کتيبه داراي تاريخ 1051 هجري مي باشد. کتيبه ي داخل محراب نيز از محمدرضا امامي شامل آيه ي 144 از سوره بقره است که در سال 1071 هجري به اتمام رسيده است (تصوير 3-4 ب).
اصفهان: مسجد شيخ لطف الله
عظمت مسجد شيخ لطف الله بيشتر به واسطه ي کاشيکاري داخل و خارج و کتيبه هاي زيباي آن است که به دست هنرمندان معروفي چون عليرضا عباسي، استاد حسين بنّا و باقر بنّا انجام شده است.
ورودي و گنبد مسجد با کاشيکاري زيبايي تزيين شده است. روي گنبد، با کاشيکاري معرق با طرح اسليمي پوشانده شده و در گردن گنبد، کتيبه اي به خط ثلث با کاشي سفيد بر زمينه ي لاجوردي تاريخ 1112 هجري را نشان مي دهد. کاشيهايي که پوشش خارجي گنبد را ساخته اند، اخيراً تعمير شده اند. پس از در ورودي، راهروي مسجد قرار گرفته که داراي کاشيکاري بسيار زيبا و پنجره هاي سنگي مشبک است و به شبستان و محراب مسجد منتهي مي شود (تصوير 6-4).
تزيينات داخلي مسجد شامل کتيبه هاي کاشي معرق است که تمامي شبستان، قسمت داخلي گنبد و محراب را دربر مي گيرد.
دو کتيبه ي فوقاني داخل شبستان مسجد به خط هنرمند معروف عليرضا عباسي است. کتيبه ي اول به خط ثلث باکاشي سفيد معرق بر زمينه ي کاشي لاجوردي رنگ است و تاريخ 1025 هجري دارد. کتيبه ي دوم در زير پنجره هاي مشبک اطراف گنبد، قرارگرفته و به خط ثلث با کاشي سفيد معرق بر زمينه ي لاجوردي است که شامل آياتي از قرآن است.
در زير کتيبه ي دوم کمربندي داخل گنبد، در هر گوشه در دو شکل لوزي مانند، باکاشي مشکي بر زمينه ي سفيد، سوره هايي از قرآن نوشته شده است. کتيبه هايي نيز به خط ثلث در چهار گوشه ي داخل مسجد در قسمتهاي جنوب غربي، جنوب شرقي، شمال غربي و شمال شرقي باکاشي سفيد بر زمينه ي لاجوردي وجود دارد.
کتيبه هاي دو ضلع شرقي و غربي داخل گنبد به خط ثلث با کاشي سفيد معرق بر زمينه ي لاجوردي شامل اشعاري به زبان عربي مشتمل بر اسامي چهارده معصوم و به خط باقر بنا است. کتيبه هاي شمالي و جنوبي به خط ثلث باکاشي سفيد معرق بر زمينه ي لاجوردي است که نام شيخ لطف الله و باقر بنا بر آن نوشته شده است. تزيينات داخل بنا با طرحها و نقوش و رنگ آميزي الوان، جلال و زيبايي خيره کننده اي به شبستان مسجد داده است.
کاشيکاري سقف با طرح لوزي و ريزه کاريهاي خاصي که در آن به کار رفته و مقرنس کاري و معرق کاري محراب آن اعجاب انگيز است و در واقع از شاهکارهاي هنري است. روشنايي داخل مسجد به وسيله روزنه هايي که در اطراف گنبد به فواصل منظم وجود دارد، تأمين مي شود؛ نورهايي که به داخل مسجد مي تابد، زيبايي و جلوه ي خاصي به تزيينات کلي شبستان مي بخشد. به طور خلاصه همان طور که آرتور اپهام پوپ گفته است مسجد شيخ لطف الله توافقي است بين يک دنياي شور و هيجان و سکوت و آرامش باشکوهي که نماينده ي ذوق سرشار زيبايي شناسي بوده است و منبعي جز ايمان مذهبي و الهام آسماني نمي تواند، داشته باشد.
اصفهان: مسجد امام
گنبد مسجد داراي دو پوشش است؛ حد فاصل بين دو جدار داخلي و خارجي گنبد در حدود پانزده متر و ارتفاع گنبد از سطح زمين به طور تقرب 54 متر است. اين گنبد عظيم با تزيينات زيباي کاشيکاري پوشيده شده است و کتيبه اي به خط ثلث سفيد بر زمينه ي کاشي لاجوردي رنگ با تاريخ 1037 هجري دارد (تصوير 9-4).
سر در اصلي مسجد باکتيبه، مقرنس کاري وکاشيکاري تزيين شده است؛ کتيبه ي سردر باشکوه مسجد به خط ثلث با کاشي سفيد معرق بر زمينه ي کاشي لاجوردي و با تاريخ 1025 هجري و به خط هنرمند عليرضا عباسي است. متن کتيبه حاکي از آن است که شاه عباس اول اين مسجد را از مال خود بنا کرده و ثواب آن را به روح جدّ اعظم خود شاه طهماسب اول هديه کرده است. علاوه بر کتيبه ي مزبور کتيبه هاي ديگري نيز در زير کتيبه ذکر شده و در طرفين جلوخان مسجد، نوشته شده است؛ طبق کتيبه اي که از هنرمند معروف محمدرضا امامي در ذيل سر در مسجد به خط ثلث مانده، نام استاد علي اکبر اصفهاني معمار و مهندس مسجد آمده است. اين مسجد داراي دو مناره با 48 متر ارتفاع است که با خطوط مارپيچ تزيين شده اند. آيه هايي از قرآن وعبارات لا اله الا الله، محمد رسول الله و الله اکبر با رنگ مشکي بر زمينه ي فيروزه اي، قسمت ديگري از تزيينات بدنه ي مناره هاي مسجد را تشکيل مي دهد. دور تا دور ساقه ي گنبد در فاصله هاي معين پنجره هاي مشبک تعبيه شده که روشنايي شبستان را تأمين مي کند. طرح کاشيکاري روي گنبد مرکب از نقوش اسليمي سفيد و حنايي بر زمينه ي فيروزه اي رنگ است. تزيينات کاشيکاري ساقه ي گنبد در فواصل پنجره ها، عبارت از هشت لوحه تزيين شده به خط بنايي لاجوردي بر زمينه ي فيروزه اي شامل صلوات بر چهارده معصوم است. از زمان شاه صفي يعني سال 1046 ه.ق. در زير مقرنس ورودي، دري وجود دارد که با نقره و طلا پوشش شده و اشعاري به خط نستعليق بر آن حک شده است.
مسجد مستطيل شکل و چهار ايواني ساخته شده و در وسط هر يک از اضلاع صحن ايوان و در اطراف ايوانها، غرفه هاي دو اشکوبه بنا شده است. مجللترين قسمت داخلي مسجد، محوطه زير گنبد است. تزيينات زير گنبد با مهارت و زيبايي تمام انجام گرفته و شامل گل و بوته هاي سفيد و زرد و طلايي بر زمينه ي آبي است؛ کتيبه ي داخل گنبد به خط ثلث بر زمينه ي کاشي لاجوردي است که به وسيله ي هنرمند معروف عبدالباقي تبريزي در سال 1036 هجري نوشته شده است. از جمله هنرمندان معروف ديگري که در نماي داخلي مسجد کتيبه هايي به يادگار گذاشته اند. مي توان از محمدصالح اصفهاني و محمدرضا امامي نام برد. در قسمت فوقاني محراب مسجد، کتيبه اي به خط ثلث سفيد بر زمينه ي کاشي لاجوردي وجود دارد که آن را محمدصالح اصفهاني در سال 1038 هجري نوشته است. در دو طرف محوطه ي زير گنبد دو شبستان قرار گرفته که سقف هر يک از آنها با هشت گنبد کوچک پوشيده شده و بر ستونهاي سنگي ظريف استوار است. تمام بدنه و سقف اين شبستانها نيز مانند محوطه ي زير گنبد، باکاشيهاي خوشرنگ زينت يافته است و داراي پنجره هاي مشبک ظريفي است که روشنايي داخل شبستان را تأمين مي کند. همچنين هر يک از شبستانها داراي دو محراب است که در اطراف آنها کتيبه اي به خط ثلث از محمدرضا امامي وجود دارد.
در دو گوشه ي مسجد دو مدرسه به نام سليماني و ناصري قرار دارد که هر دو در زمان شاه سليمان صفوي ساخته شده و به علت تعميراتي که در زمان ناصرالدين شاه قاجار در مدرسه ي دوم صورت گرفته، اين مدرسه به ناصري معروف شده است.
اصفهان: مدرسه ي چهارباغ
مدرسه ي چهار باغ که به نامهاي مدرسه ي سلطاني و مادر شاه نيز شهرت دارد، در دوره ي شاه سلطان حسين صفوي که به هزينه ي مادر سلطان بنا گرديد و بعد از مدتي کاروانسرايي نيز به همين نام ساخته شد که درآمد آن هزينه هاي طلاب را تأمين مي کرد.
مدرسه ي چهارباغ به شکل چهار ايواني بنا شده است و در حدود 95 متر طول و 90 متر عرض دارد و مساحتي در حدود 8500 متر مربع را در بر مي گيرد (نقشه ي 10-4).
نماي خارجي مدرسه شامل سردري باشکوه و زيبا و هفده طاقنماي دو طبقه آجري در طرفين است. دروازه ي ورودي مدرسه، ميان دو جرز بلند قرار گرفته بود که روي آنها با کاشيهاي معرق بر زمينه ي لاجوردي تزيين شده بود ولي پس از مدتي، هنگام تعمير، کاشيهاي معرق را برداشته و روي آنها را باکاشي هفت رنگ پوشانده اند. ازاره ها و سکوي دو طرف سردر ورودي از سنگ مرمر مرغوب و تمام بدنه ي دو طرف سردر و دهانه آن از کاشيهاي رنگارنگ پوشيده شده است و مقرنس کاري زير طاقها، سردر و کاشيهاي اطراف آن از بهترين نوع کاشيکاري دوره ي صفويه است. کتيبه ي سردر باکاشي سفيد معرق بر زمينه ي کاشي لاجوردي است که توسط يکي از خطاطان آن عصر به نام عبدالرحيم جزايري نوشته شده است. متن کتيبه حاکي از بناي اين مدرسه در زمان شاه سلطان حسين صفوي در سال 1122 هجري است. در دو لنگه ي مدرسه از آثار هنري اواخر عهد صفويه به شمار مي رود؛ اين در از دو قطعه چوب ضخيم يکپارچه ساخته شده است و روي آنها را با ورقه هاي طلا و نقره پوشانده اند؛ تزيينات فلزي روي اين در از جمله بهترين نمونه ي صنت زرگري و قلمزني دوره ي صفوي است. روي در اشعاري به زبان فارسي و عربي و با خط نستعليق برجسته قلمزني شده است.
نماي داخلي مدرسه شامل هشتي ورودي، حياط داخلي، گنبد، مناره ها و اتاقها است. بعد از دروازه ي ورودي، هشتي يا سرسراي مدرسه واقع شده است که يکي از زيباترين قسمتهاي مدرسه را از نظر تزيين کاشيکاري، تشکيل مي دهد. قسمت کف سرسرا با سنگ مرمر پوشانده شده و کليه ي قسمتهاي فوقاني با کاشيکاري معرق با طرحها و اشکال هندسي زيبا زينت يافته است. در يکي از کتيبه هاي هشتي مدرسه، به قلم ثلث نوشته شده: «قال رسول الله صلي الله عليه و آله انا مدينه العلم و علي بابها» که کاتب آن علي نقي امامي، به سال 1119 آن را نوشته است.
در فاصله ي بين درگاهها و طاقنماهاي فوقاني سرسرا کتيبه هايي بر زمينه ي کاشي لاجوردي به خط محمدصالح اصفهاني نوشته شده که تاريخ 1119 هجري را دارد؛ حياط داخلي مدرسه نيز مستطيل شکل به ابعاد 65 ضربدر 55 متر است و در چهار گوشه ي حياط، چهار بناي چند ضلعي نيز ساخته شده است؛ در وسط هر ضلع حياط مدرسه يک ايوان بلند و در طرفين آن ايوانهاي کوچکي در دو طبقه قرار گرفته که در پشت آنها حجره هاي طلاب واقع شده است. ايوان بزرگ مدرسه و گنبد و مناره ها در سمت جنوب قرارگرفته و در دو طرف ايوان دو مناره که ارتفاع آنها به 38 متر مي رسد، ساخته شده است (تصوير 11-4). گنبد داراي تزيينات کاشيکاري بسيار زيبا و از نوع گنبدهاي دو پوششه است. کتيبه هاي مدرسه که به خط ثلث نوشته شده قسمتهايي از داخل و خارج گنبد را پوشانده است؛ کتيبه ي فوقاني داخل گنبد مدرسه، به خط عبدالرحيم جزايري و تاريخ آن سال 1123 هجري است. در بالاي گوشواره هاي محوطه ي زير گنبد ،کتيبه هايي به خط ثلث سفيد بر زمينه ي کاشي لاجوردي با تاريخ 1126 به چشم مي خورد. از بخشهاي باشکوه ديگر اين مدرسه فضاي زير گنبد و محراب آن است که داراي مقرنس کاري و کاشيکاري معرق است و در کنار آن منبري يکپارچه از سنگ مرمر وجود دارد. کتيبه ي فوقاني محراب و منبر مدرسه به خط عبدالرحيم جزايري است که در تاريخ 1121 نوشته شده است. ايوانهاي شرقي و غربي نيز مانند ايوان جنوبي داراي کاشيکاري و کتيبه هاي ثلث است. در منتهي اليه سمت راست ضلع غربي مدرسه حجره اي واقع است که به شاه سلطان حسين تعلق داشته، و داراي تزيينات مخصوصي است. معروف است که شاه سلطان حسين قسمتي از اوقات خود را در اين حجره به درس و پاسخ دادن به مراجعان مي گذرانيده و در همين حجره بود که به دست افغانها کشته شد.
شکوه و زيبايي اين مدرسه اغلب جهانگردان خارجي را تحت تأثير قرار داده و آنها طرحها و نقاشيهاي زيبايي از اين مدرسه کشيده اند.
مدرسه ي چهارباغ با معماري زيبا و تزيينات بديع يکي از آخرين يادگارهاي دوران صفوي محسوب مي شود و معرف علاقه ي شاهان صفوي به احداث بناهاي مذهبي است.
منبع: کتاب تاريخ هنر معماري ايران در دوره ي اسلامي
/س