رجايي، اسوه اخلاق حسنه و صفات عالي
نويسنده:مهيا زاهدين لباف
شهيد محمد علي رجائي، به گواه تمام کساني که از دوران جواني با او مباشرت و معاشرت داشتند، يک انسان خود ساخته با سجاياي اخلاقي والا بود. مشي ساده زيستي او در دوران قبل و بعد از انقلاب، زبانزد خاص و عامل است. وي از جمله معلمان برتر رياضي در تهران بود و به حدي تواضع مي نمود که زماني او را به عنوان معلم نمونه به مراسمي فرا خواندند تا از دست وزير وقت فرهنگ نشان تقدير بگيرد، ولي در مراسم حضور نيافت.
وي ساعات فراغتش را صرف مبارزه و ارشاد جوانان و پيگيري امور فرهنگي و سياسي مي کرد، بسيار کم غذا مي خورد و در زندگي، متکي به حداقل ها بود. رجايي، همواره مبالغي از حقوقش را يا صرف مبارزه مي کرد يا به دوستان و همکاران و بستگان نزديک خود که از تنگناهاي مالي و معيشتي آنها با خبر بود، مي داد.
دوستان و شاگردان محمد علي رجايي، سال ها او را با يک کت و شلوار ساده قهوه اي رنگ ديدند. ثبات و سادگي پوشش او، مانند متانت، صفا و تواضعي که در رفتاراز خود نشان مي داد، براي همه آموزنده بود. پيش از انقلاب و پس از آن، هرگز بر سر سفره هاي چرب و شيرين ننشست و اگر به ضرورت ناچار مي شد، جز از يک طعام نمي خورد.
در عرصه مبارزه، هيچ گاه دچار غرور و بي احتياطي نشد و هرگز فعاليت و مبارزه خود را منحصر به همکاري با يک گروه و جمعيت و سازمان نکرد و با اينکه با اغلب گروه هاي مبارز مخفي و علني همکاري داشت، اما کمترين اثر و نشانه اي از فعاليت هاي خود که موجب حساسيت ساواک و شبکه هاي ارتباطي -امنيتي آن بشود، بر جاي نگذاشت.
به اسلام عزيز با عنوان محور و مدار و ميزان تمامي عملکردها و فعاليت ها و تلاش ها مي انديشيد و هر کس و هر فکر و عمل را جز در ارتباط با اين ميزان نمي شناخت. ميزان دوري و نزديکي او در رفتارها و روابط شخصي، خانوادگي، سياسي اش، جز بر اساس اصل اسلام مداري و باور و عمل به ارزش هاي انقلابي نبود. از مال دنيا ثروتي نيندوخت و خانه ساده و محقر او، حتي در دوران نخست وزيري و رياست جمهوري اش نيز به همان وضع ساده دوران معلمي اش در سال هاي پيش از انقلاب باقي ماند. در استفاده از وسايل رفاهي که از سوي تعاوني ها در اختيار مردم قرار داده مي شد، براي خود هيچ امتيازي قائل نمي شد. و بهره اي از آن را نصيب خود نمي ساخت.
پس از مرحوم آيت الله طالقاني که آشنايي با او را به عنوان سرآغاز تحول و بيداري در ذهن و زندگي خود مي ديد، به امام عشق مي ورزيد و خود را مقلد کوچک آن مرجع مي دانست. وي، امام و دفاع از جمهوري اسلامي را سرلوحه و محور فعاليت هاي سياسي خويش قرار داد. اعتمادبه نفس، منطق، شيوايي بيان و رفتار توأم با متانت و ادب او، زبانزد خاص و عام بود. وي هرگز حقيقت را فداي مصلحت نکرد و بر اجراي قانون، عمل به ضوابط و پرهيز از روابط و خويشاوندگرايي در امور، اصرار مي ورزند.(1)
روحش شاد
/خ
وي ساعات فراغتش را صرف مبارزه و ارشاد جوانان و پيگيري امور فرهنگي و سياسي مي کرد، بسيار کم غذا مي خورد و در زندگي، متکي به حداقل ها بود. رجايي، همواره مبالغي از حقوقش را يا صرف مبارزه مي کرد يا به دوستان و همکاران و بستگان نزديک خود که از تنگناهاي مالي و معيشتي آنها با خبر بود، مي داد.
دوستان و شاگردان محمد علي رجايي، سال ها او را با يک کت و شلوار ساده قهوه اي رنگ ديدند. ثبات و سادگي پوشش او، مانند متانت، صفا و تواضعي که در رفتاراز خود نشان مي داد، براي همه آموزنده بود. پيش از انقلاب و پس از آن، هرگز بر سر سفره هاي چرب و شيرين ننشست و اگر به ضرورت ناچار مي شد، جز از يک طعام نمي خورد.
در عرصه مبارزه، هيچ گاه دچار غرور و بي احتياطي نشد و هرگز فعاليت و مبارزه خود را منحصر به همکاري با يک گروه و جمعيت و سازمان نکرد و با اينکه با اغلب گروه هاي مبارز مخفي و علني همکاري داشت، اما کمترين اثر و نشانه اي از فعاليت هاي خود که موجب حساسيت ساواک و شبکه هاي ارتباطي -امنيتي آن بشود، بر جاي نگذاشت.
به اسلام عزيز با عنوان محور و مدار و ميزان تمامي عملکردها و فعاليت ها و تلاش ها مي انديشيد و هر کس و هر فکر و عمل را جز در ارتباط با اين ميزان نمي شناخت. ميزان دوري و نزديکي او در رفتارها و روابط شخصي، خانوادگي، سياسي اش، جز بر اساس اصل اسلام مداري و باور و عمل به ارزش هاي انقلابي نبود. از مال دنيا ثروتي نيندوخت و خانه ساده و محقر او، حتي در دوران نخست وزيري و رياست جمهوري اش نيز به همان وضع ساده دوران معلمي اش در سال هاي پيش از انقلاب باقي ماند. در استفاده از وسايل رفاهي که از سوي تعاوني ها در اختيار مردم قرار داده مي شد، براي خود هيچ امتيازي قائل نمي شد. و بهره اي از آن را نصيب خود نمي ساخت.
پس از مرحوم آيت الله طالقاني که آشنايي با او را به عنوان سرآغاز تحول و بيداري در ذهن و زندگي خود مي ديد، به امام عشق مي ورزيد و خود را مقلد کوچک آن مرجع مي دانست. وي، امام و دفاع از جمهوري اسلامي را سرلوحه و محور فعاليت هاي سياسي خويش قرار داد. اعتمادبه نفس، منطق، شيوايي بيان و رفتار توأم با متانت و ادب او، زبانزد خاص و عام بود. وي هرگز حقيقت را فداي مصلحت نکرد و بر اجراي قانون، عمل به ضوابط و پرهيز از روابط و خويشاوندگرايي در امور، اصرار مي ورزند.(1)
روحش شاد
پي نوشت
1-نک:مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، شهيد محمد علي رجايي به روايت اسناد ساواک، کتاب چهاردهم، صص 33-35.
/خ