ابن بواب خطاط بزرگ كلامالله مجيد
نويسنده: دكتر كمال حاج سيد جوادي
ابوالحسن علي بنهلال از بزرگترين هنرمندان خوشنويس تاريخ تمدن اسلامي به حساب ميآيد. وي خط نسخ را گسترش داد و براي آن اصول جديدي وضع كرد؛ خطي كه ناسخ همه خطوط براي كتابت كلام خدا گرديد. اين خط كه در زمان ابنمقله و توسط وي اصول آن مطرح گرديد، مقبوليت يافت. ابنمقله آن را خط «بديع» ناميده بود. ميگويند خط نسخ از تركيب خط «جليل» و «طومار» يا از هر يك به صورت منفرد مشتق گرديده است. هر دو خط «جليل» و «طومار» از خط كوفي اخذ شده بود. چون اين خط براي استنساخ قرآن مجيد و كتب مختلف به جهت سهولت و راحتي خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.
ابنبواب توانست قواعد نويني در خوشنويسي به وجود آورد و براي نخستين بار ميزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورده، آن چنان كه هزار سال است براي خوشنويسان معيار تعداد نقطهاي مشخص براي كتابت سطح و در حروف رعايت ميشود.
درباره زندگي وي اطلاعات بسيار اندكي در دست است. دقيقاً نميدانيم كجا و در چه تاريخي متولد شده است الا اينكه اكثر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتي نيز در شيراز بوده است، اما قطعاً ايراني و شيعي بوده است.
ميگويند پدرش نگهبان درب «بيتالقضاء» و يا پردهدار دربار آل بويه بوده و لذا وي را بدين لحاظ ابنبواب ميگفتند. شروع زندگي هنري وي با نقاشي در خانهها آغاز ميشود، سپس به هنر كتاب آرايي روي ميآورد و خوشنويسي را نيز آغاز ميكند. در همان زمان است كه تحصيلات ادبي خويش را ادامه ميدهد به طوري كه درمقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نيز مدتها انجام وظيفه كرده است. وي در زبان عربي اديبي است توانا كه اشعاري از وي باقي ماندهاست.
شهرت وي به آنجا ميرسد كه بهاءالدوله فرزند عضدالدوله ديلمي در روزگار آل بويه وي را كتابدار و امين كتابخانه خويش در شيراز كرده است. كتابخانه ديلمي در شيراز در قرن چهارم هجري معروفيت بسيار زيادي داشته است. ميگويند: فهرست كتابخانه وي چندين مجلد شده است. در تاريخ آمده است: ابن بواب روزي گفت كه در شيراز عهدهدار كتابخانه بهاءالدوله بودم، روزي ميان كتابها نسخهاي ديدم كه جلدي سياه داشت، آن را باز كردم، قرآني بود به خط ابنمقله، اما جزء سيام آن كامل نبود. اين قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسيام را به همان شيوه ابنمقله بنويسم و اگر وي نتوانست تشخيص دهد جايزهاي به من عطا نمايد. ميگويد: به كتابخانه رفتم و كاغذي كهنه را انتخاب [كردم] و مشغول كتابت گرديدم. بعد از چندي كه قرآن آماده شده بود و يك سال از اين رويداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقي بين خط من و ابنمقله قايل شود و جايزهاي كه از او خواستم تعدادي برگههاي كاغذ كهنه بود كه در كتابخانه وي وجود داشت. اطلاعاتي كه از وي در دست است نشان ميدهد كه وي به لباس و آرايش موهاي خود بيتوجه و داراي لحيهاي طولاني بوده است.
ميگويند: در ديوان حكومتي كاتبي بود به نام نصربنمسعود؛ روزي علي بن هلال را تصادفاً ديد و فوراً دست او را بوسيد. ابن بواب گفت: چرا دست مرا ميبوسي؟ وي جواب ميدهد به خاطر آنكه در بغداد مانند و مثل نداري، يكي اينكه در حسن خط نادره دوراني و ديگر نديدم در عمرم كسي غير از تو را كه فاصله عمامه تا لحيه آن دو ذرع و نيم باشد!
با همه شهرت و تلاش و محبوبيتي كه در ميان مردم داشته از جهت معيشتي و گذران زندگي بشدت در مضيقه بوده است.
ياقوت حموي صاحب معجمالبلدان ميگويد: نامهاي از وي ديدم كه به يكي از اعيان شهر نوشته بود كه چرا به وعده خود وفا نكرده و «دو دينار» به او نداده بود؟ ياقوت ميگويد: براي گرفتن دو دينار هفتاد سطر عبارت ادبي نگاشته بود. و ادامه ميدهد كه بعد از مرگ وي اين نامه 17 دينار خريد و فروش شد و قيمت آن بعد از اندكي به 25 دينار رسيد. در كتب تاريخي مطالبي است كه نشان ميدهد چگونه خط وي بعد از مرگش بسيار گرانبها و پرقيمت شده و خريد و فروش ميشده است.
ابن مقله همان است كه اقلام سته يعني ثلث، محقق، ريحان، نسخ، توفيع، رقاع را از خط ثلث ايجاد كرد و در سال 328 دست و زبان او به دستور خليفه عباسي المقتدر بالله عباسي بريده شد و در زندان درگذشت.
ابن مقله ملقب به «قروةالكتاب» شاگرد ابراهيم سبكري سيستاني بود. اقلام سته در زمان ابنبواب به نامهاي فوق شناخته نميشد و در عهد ابنبواب معروفيت پيدا كرد.
1- در تركيه موزه توپقاپي، شعر سالمهبن جندل با امضا به تاريخ رمضان سال 413 ه•• . ق و هم در آنجا دو صفحه به قلم طومار به خط وي موجود است.
2- در تركيه در گنجينه اوقاف موزه آثار تركيه كتاب «بزوغالهلال» مورخ به سال 408 ه•• . ق.
3- در تركيه گنجينه اباصوفيه، جنگي در «آداب و حكم» با قلم ثلث.
4- قرآن مجيد كه در كتابخانه مرحوم حضرت آيةالله نجفي مرعشي نگهداري ميشود.
5- قرآن مجيد به صورت كامل و جامع از ابتدا تا انتها به خط وي كه بسيار سالم باقي مانده و در سال 391 ه•• . ق نوشته شده است. اين قرآن در مجموعه موزه چستربيتي ( CHESTER BEATTY ) دوبلين نگهداري ميشود. اين قرآن در سال 1983 به صورت تصويري چاپ و در تعداد 200 نسخه در معرض فروش قرار گرفته است.
* * *
وفات ابنبواب بنابر آنچه كه ابن خلكان و ديگران در كتابهاي تراجم آوردهاند: وي روز پنجشنبه جماديالاول سال 413 هجري قمري در بغداد از دنيا رحلت كرد و در جوار آرامگاه احمدبن حنبل دفن شد. دانشمندان معاصر وي در رثاي اين هنرمند بزرگ اشعاري سرودهاند. سيد مرتضي (متوفا به سال 436 هجري) مرثيهاي جانگداز در 35 بيت سروده كه دلالت بر عظمت شأن و مقام وي دارد و ياقوت حموي در معجمالادباء آن را آورده است:
من مثلها كنت تخشي ايهاالحذر
والدهر ان هم لا يبقي و لا يذر
لغاك ساتح الي قبل كأنّ به
لواذع الجمر لمّا سادهالخبر...
يا قاتل الله هذاالدهر يزرعنا
ثم الحصاد، فمنه النفع و الضرر
و همچنين ابوالعلا معري نيز قصيدهاي در 51 بيت در سوز مرگ او سروده است و ابراهيم بن هلال صابي اديب معروف متوفا به سال 384 نيز در فقدان او اشعاري دارد. به راستي چرا بزرگاني نظير سيد مرتضي، ابوالعلا معري در وصف او اين گونه اشعار ميسرايند و در مرگش به عزا مينشينند؛ زيرا او به راستي خادم بزرگي براي قرآن به شمار ميآمد. او با ابتكاري كه در خط نسخ به عمل آورد، براي اين خط اصول و قواعدي نوشت و اين خط را مطرح و معرفي كرد و آن را در بين خوشنويسان گسترش داد. پس چه خدمتي بزرگتر از اين. عمل او باعث شد كه قرآن به آساني نوشته و خوانده شود و پيچيدگيها و سختيهاي خط كوفي و انواع آن كنار گذاشته شد و از پرتو توجه به قرآن خط نسخ گسترش پيدا كرد و با گسترش و توسعه اين خط آرام آرام خط رايج فرهنگ مكتوب گرديد به طوري كه بعد از هزار سال تمام كتابها و مجلات و روزنامهها و... به زبان عربي و فارسي به خط نسخ حروفچيني شده و در اختيار عموم قرار داده ميشود. آري كار سترگ او در گسترش علوم و فنون نيز نقش بهسزايي داشتهاست.
در پايان اين مقال، سزاوار است چند بيت از قصيده وي را درباره هنر خوشنويسي بخوانيم و از رهنمودهاي وي بهرهمند شويم. اين قصيده هميشه در طول تاريخ زبانزد خاص و عام بوده است. ابنخلدون در مقدمه خود نيز آن را ذكر كرده و به عنوان يكي از كهنترين سندهاي مكتوب روش خوشنويسي شناخته شده است.
يا من يريد اجادة التحرير
ويروم حسن الخط و التصوير
ان كان عزمك في الكتابة صادقاً
فارغب الي مولاك في التيسير
فاشكر الهك واتّبع رضوانه
اِنّ الا له يحبّ كلَّ شكور
وارغب لكفّك ان تخط بنانها
خيراً تخلفه بدار غرور
فجميع فعل المرء يلقاه غداً
عندالتقاه كتابةالمنشور
ابنبواب توانست قواعد نويني در خوشنويسي به وجود آورد و براي نخستين بار ميزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورد، آن چنان كه هزار سال است براي خوشنويسان معيار تعداد نقطهاي مشخص براي كتابت سطح و در حروف رعايت ميشود.
با همه شهرت و تلاش و محبوبيتي كه در ميان مردم داشت از جهت معيشتي و گذران زندگي بشدت در مضيقه بوده است.
ابنبواب شاگرد دو نفر استاد خوشنويس به نامهاي محمدبنعلي شيرازي سمسمائي و محمدبناسد بوده كه هر دو از شاگردان «ابنمقله» ميباشند. ميگويند: از فرزند ابنمقله نيز خط را آموخته است و آنچه راز و رمز خوشنويسي ابنمقله بوده و فرزندش ميدانسته، به او ياد داده است.
ابن مقله همان است كه اقلام سته يعني ثلث، محقق، ريحان، نسخ، توفيع، رقاع را از خط ثلث ايجاد كرد و در سال 328 دست و زبان او به دستور خليفه عباسي المقتدر بالله عباسي بريده شد و در زندان درگذشت.
ابن مقله ملقب به «قروةالكتاب» شاگرد ابراهيم سبكري سيستاني بود. اقلام سته در زمان ابنبواب به نامهاي فوق شناخته نميشد و در عهد ابنبواب معروفيت پيدا كرد.
منبع:* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372
ابنبواب توانست قواعد نويني در خوشنويسي به وجود آورد و براي نخستين بار ميزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورده، آن چنان كه هزار سال است براي خوشنويسان معيار تعداد نقطهاي مشخص براي كتابت سطح و در حروف رعايت ميشود.
درباره زندگي وي اطلاعات بسيار اندكي در دست است. دقيقاً نميدانيم كجا و در چه تاريخي متولد شده است الا اينكه اكثر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتي نيز در شيراز بوده است، اما قطعاً ايراني و شيعي بوده است.
ميگويند پدرش نگهبان درب «بيتالقضاء» و يا پردهدار دربار آل بويه بوده و لذا وي را بدين لحاظ ابنبواب ميگفتند. شروع زندگي هنري وي با نقاشي در خانهها آغاز ميشود، سپس به هنر كتاب آرايي روي ميآورد و خوشنويسي را نيز آغاز ميكند. در همان زمان است كه تحصيلات ادبي خويش را ادامه ميدهد به طوري كه درمقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نيز مدتها انجام وظيفه كرده است. وي در زبان عربي اديبي است توانا كه اشعاري از وي باقي ماندهاست.
شهرت وي به آنجا ميرسد كه بهاءالدوله فرزند عضدالدوله ديلمي در روزگار آل بويه وي را كتابدار و امين كتابخانه خويش در شيراز كرده است. كتابخانه ديلمي در شيراز در قرن چهارم هجري معروفيت بسيار زيادي داشته است. ميگويند: فهرست كتابخانه وي چندين مجلد شده است. در تاريخ آمده است: ابن بواب روزي گفت كه در شيراز عهدهدار كتابخانه بهاءالدوله بودم، روزي ميان كتابها نسخهاي ديدم كه جلدي سياه داشت، آن را باز كردم، قرآني بود به خط ابنمقله، اما جزء سيام آن كامل نبود. اين قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسيام را به همان شيوه ابنمقله بنويسم و اگر وي نتوانست تشخيص دهد جايزهاي به من عطا نمايد. ميگويد: به كتابخانه رفتم و كاغذي كهنه را انتخاب [كردم] و مشغول كتابت گرديدم. بعد از چندي كه قرآن آماده شده بود و يك سال از اين رويداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقي بين خط من و ابنمقله قايل شود و جايزهاي كه از او خواستم تعدادي برگههاي كاغذ كهنه بود كه در كتابخانه وي وجود داشت. اطلاعاتي كه از وي در دست است نشان ميدهد كه وي به لباس و آرايش موهاي خود بيتوجه و داراي لحيهاي طولاني بوده است.
ميگويند: در ديوان حكومتي كاتبي بود به نام نصربنمسعود؛ روزي علي بن هلال را تصادفاً ديد و فوراً دست او را بوسيد. ابن بواب گفت: چرا دست مرا ميبوسي؟ وي جواب ميدهد به خاطر آنكه در بغداد مانند و مثل نداري، يكي اينكه در حسن خط نادره دوراني و ديگر نديدم در عمرم كسي غير از تو را كه فاصله عمامه تا لحيه آن دو ذرع و نيم باشد!
با همه شهرت و تلاش و محبوبيتي كه در ميان مردم داشته از جهت معيشتي و گذران زندگي بشدت در مضيقه بوده است.
ياقوت حموي صاحب معجمالبلدان ميگويد: نامهاي از وي ديدم كه به يكي از اعيان شهر نوشته بود كه چرا به وعده خود وفا نكرده و «دو دينار» به او نداده بود؟ ياقوت ميگويد: براي گرفتن دو دينار هفتاد سطر عبارت ادبي نگاشته بود. و ادامه ميدهد كه بعد از مرگ وي اين نامه 17 دينار خريد و فروش شد و قيمت آن بعد از اندكي به 25 دينار رسيد. در كتب تاريخي مطالبي است كه نشان ميدهد چگونه خط وي بعد از مرگش بسيار گرانبها و پرقيمت شده و خريد و فروش ميشده است.
اساتيد وي
ابن مقله همان است كه اقلام سته يعني ثلث، محقق، ريحان، نسخ، توفيع، رقاع را از خط ثلث ايجاد كرد و در سال 328 دست و زبان او به دستور خليفه عباسي المقتدر بالله عباسي بريده شد و در زندان درگذشت.
ابن مقله ملقب به «قروةالكتاب» شاگرد ابراهيم سبكري سيستاني بود. اقلام سته در زمان ابنبواب به نامهاي فوق شناخته نميشد و در عهد ابنبواب معروفيت پيدا كرد.
شاگردان وي
آثار باقيمانده از ابنبواب
1- در تركيه موزه توپقاپي، شعر سالمهبن جندل با امضا به تاريخ رمضان سال 413 ه•• . ق و هم در آنجا دو صفحه به قلم طومار به خط وي موجود است.
2- در تركيه در گنجينه اوقاف موزه آثار تركيه كتاب «بزوغالهلال» مورخ به سال 408 ه•• . ق.
3- در تركيه گنجينه اباصوفيه، جنگي در «آداب و حكم» با قلم ثلث.
4- قرآن مجيد كه در كتابخانه مرحوم حضرت آيةالله نجفي مرعشي نگهداري ميشود.
5- قرآن مجيد به صورت كامل و جامع از ابتدا تا انتها به خط وي كه بسيار سالم باقي مانده و در سال 391 ه•• . ق نوشته شده است. اين قرآن در مجموعه موزه چستربيتي ( CHESTER BEATTY ) دوبلين نگهداري ميشود. اين قرآن در سال 1983 به صورت تصويري چاپ و در تعداد 200 نسخه در معرض فروش قرار گرفته است.
* * *
وفات ابنبواب بنابر آنچه كه ابن خلكان و ديگران در كتابهاي تراجم آوردهاند: وي روز پنجشنبه جماديالاول سال 413 هجري قمري در بغداد از دنيا رحلت كرد و در جوار آرامگاه احمدبن حنبل دفن شد. دانشمندان معاصر وي در رثاي اين هنرمند بزرگ اشعاري سرودهاند. سيد مرتضي (متوفا به سال 436 هجري) مرثيهاي جانگداز در 35 بيت سروده كه دلالت بر عظمت شأن و مقام وي دارد و ياقوت حموي در معجمالادباء آن را آورده است:
من مثلها كنت تخشي ايهاالحذر
والدهر ان هم لا يبقي و لا يذر
لغاك ساتح الي قبل كأنّ به
لواذع الجمر لمّا سادهالخبر...
يا قاتل الله هذاالدهر يزرعنا
ثم الحصاد، فمنه النفع و الضرر
و همچنين ابوالعلا معري نيز قصيدهاي در 51 بيت در سوز مرگ او سروده است و ابراهيم بن هلال صابي اديب معروف متوفا به سال 384 نيز در فقدان او اشعاري دارد. به راستي چرا بزرگاني نظير سيد مرتضي، ابوالعلا معري در وصف او اين گونه اشعار ميسرايند و در مرگش به عزا مينشينند؛ زيرا او به راستي خادم بزرگي براي قرآن به شمار ميآمد. او با ابتكاري كه در خط نسخ به عمل آورد، براي اين خط اصول و قواعدي نوشت و اين خط را مطرح و معرفي كرد و آن را در بين خوشنويسان گسترش داد. پس چه خدمتي بزرگتر از اين. عمل او باعث شد كه قرآن به آساني نوشته و خوانده شود و پيچيدگيها و سختيهاي خط كوفي و انواع آن كنار گذاشته شد و از پرتو توجه به قرآن خط نسخ گسترش پيدا كرد و با گسترش و توسعه اين خط آرام آرام خط رايج فرهنگ مكتوب گرديد به طوري كه بعد از هزار سال تمام كتابها و مجلات و روزنامهها و... به زبان عربي و فارسي به خط نسخ حروفچيني شده و در اختيار عموم قرار داده ميشود. آري كار سترگ او در گسترش علوم و فنون نيز نقش بهسزايي داشتهاست.
در پايان اين مقال، سزاوار است چند بيت از قصيده وي را درباره هنر خوشنويسي بخوانيم و از رهنمودهاي وي بهرهمند شويم. اين قصيده هميشه در طول تاريخ زبانزد خاص و عام بوده است. ابنخلدون در مقدمه خود نيز آن را ذكر كرده و به عنوان يكي از كهنترين سندهاي مكتوب روش خوشنويسي شناخته شده است.
يا من يريد اجادة التحرير
ويروم حسن الخط و التصوير
ان كان عزمك في الكتابة صادقاً
فارغب الي مولاك في التيسير
فاشكر الهك واتّبع رضوانه
اِنّ الا له يحبّ كلَّ شكور
وارغب لكفّك ان تخط بنانها
خيراً تخلفه بدار غرور
فجميع فعل المرء يلقاه غداً
عندالتقاه كتابةالمنشور
ابنبواب توانست قواعد نويني در خوشنويسي به وجود آورد و براي نخستين بار ميزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورد، آن چنان كه هزار سال است براي خوشنويسان معيار تعداد نقطهاي مشخص براي كتابت سطح و در حروف رعايت ميشود.
با همه شهرت و تلاش و محبوبيتي كه در ميان مردم داشت از جهت معيشتي و گذران زندگي بشدت در مضيقه بوده است.
ابنبواب شاگرد دو نفر استاد خوشنويس به نامهاي محمدبنعلي شيرازي سمسمائي و محمدبناسد بوده كه هر دو از شاگردان «ابنمقله» ميباشند. ميگويند: از فرزند ابنمقله نيز خط را آموخته است و آنچه راز و رمز خوشنويسي ابنمقله بوده و فرزندش ميدانسته، به او ياد داده است.
ابن مقله همان است كه اقلام سته يعني ثلث، محقق، ريحان، نسخ، توفيع، رقاع را از خط ثلث ايجاد كرد و در سال 328 دست و زبان او به دستور خليفه عباسي المقتدر بالله عباسي بريده شد و در زندان درگذشت.
ابن مقله ملقب به «قروةالكتاب» شاگرد ابراهيم سبكري سيستاني بود. اقلام سته در زمان ابنبواب به نامهاي فوق شناخته نميشد و در عهد ابنبواب معروفيت پيدا كرد.
منبع:* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372