چند سالی است که سفر زیارتی اربعین آن هم با پای پیاده برای ایرانی ها به عنوان یک سنت حسنه جا افتاده است این سفر زیارتی زیارت اربعین با پای پیاده در گذر تاریخ حرکتی نوپا نیست.
بلکه تاریخچه بلند زیارت اربعین از از اولین سال شهادت امام حسین(علیه السلام) به راه افتاد و پایه گذار آن از طرفی جابر بن عبد الله انصاری و از طرفی دیگر امام سجاد(علیه السلام) و حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) بوده اند.
در همین رهگذر به مسافرت اربعین در سالهای معاصر یعنی زمان صدام حسین و بعد از مرگ صدام و طریق های و مسیرهای پیاده روی مسافرین اربعین در این مقاله اشاره می نماییم.
زیارت اربعین با پای پیاده در گذر تاریخ
سالیانه چندین میلیون نفر از عاشقان سیدالشهدا(علیه السلام) پا در مسیر عشق گذاشته و مجذوب مغناطیس حسینی می شوند و خود را به دریای خروشان زائران اربعینی سید الشهدا(علیه السلام) می افکنند تا تولدی دوباره بیابند.
اما در این بین بسیاری از این زوار از تاریخچه بلند زیارت اربعین اطلاع ندارند و گمان می کنند که این زیارت حرکتی نوپاست که در این چند سال راه اندازی شده است.
اولین اربعین حسینی در گذر تاریخ
پس از واقعه عاشورا و شهادت سید الشهدا(علیه السلام) خبر این واقعه در شهرهای مختلف پیچید و پس از چند روز اهل مدینه از این اتفاق دردناک مطلع شدند و شیعیان و عاشقان سید الشهدا در شهرهای مختلف به عزاداری پرداختند.
در این بین اولین کسی که از مدینه خارج شده تا به زیارت قبر مطهر امام حسین(علیه السلام) برود شخصیت بزرگ جهان اسلام جابر بن عبد الله انصاری بود.
او که از معمرین[1] به حساب می آمد و در طول عمر خود به محضر پنج امام و هفت معصوم رسیده بود در آن زمان نابینا شده بود و به همین دلیل از عطیه که او نیز از مفسران قرآن و عاشقان اهل بیت(علیهم السلام) بود درخواست نمود تا او را همراهی نماید.
آن دو پس از طی مسافتی طولانی در روز 20 صفر سال 59 هجری قمری وارد کربلا شدند؛ جابر وارد شریعه شد و غسل نمود و پس از آن از عطیه خواست که او را به سمت قبر شریف امام حسین(علیه السلام) ببرد و دست او را بر روی قبر قرار دهد .
عطیه نیز اجابت کرده او را به مضجع حسینی رساند و دست او را بر قبر نهاد؛ همین که جابر کنار قبر نشست از هوش رفت و بعد از به هوش آمدن سه مرتبه ناله یا حسین سر داد و گفت چگونه است که دوست جواب دوست را نمی دهد[2].
و پس از درد دل با سید الشهدا(علیه السلام) به زیارت شهدا و قبر مطهر ابالفضل العباس(علیه الیسلام) رفت. [3]
کاروان اهل بیت(علیهم السلام) در گذر تاریخ
گرچه شهید مطهری و برخی از اهل پژوهش مانند مرحوم محمد ابراهیم آیتی این مسئله را رد کرده و آن را محال می دانند.
اما بزرگانی چون سید بن طاووس و شیخ صدوق و مرحوم قاضی طباطبایی مصرانه معتقدند که اهل بیت(علیهم السلام) در اولین اربعین به زیارت سید الشهدا(علیه السلام) اقدام کردند .
حتی شیخ صدوق از حارث بن کعب نقل می کند که فاطمه دختر علی(علیه السلام) نقل کرده است که کاروان سر مطهر امام حسین(علیه السلام) را در کربلا به بدن مبارک ملحق کردند و این بدان معنا است که اهل بیت(علیهم السلام) در اربعین اول به کربلا مشرف شده اند[4]
البته این مسئله استبعاد عقلی هم ندارد چرا که اهل بیت(علیهم السلام) طی 18 روز از کربلا به شام رسیده اند و در 28 محرم جلوی دروازه ساعات بودند؛ این در حالی است که در اکثر مسیر پیاده بودند و در شهرهای مختلف گردانده می شدند.
پس اگر با مرکب راهوار و بدون وقفه در حرکت باشند طی این مسیر در 10 یا 12 روز هیچ گونه استبعادی ندارد؛ البته این مسئله کاملا قابل جمع است و جمع آن به این است که کاروان در سفر اول به کربلا رفته و سال بعد با اهل مدینه در اربعین سید الشهدا(علیه السلام) خود را به کربلا رساندند.
خلاصه آنکه چه در اربعین اول و چه در اربعین دوم اهل بیت(علیهم السلام) به کربلا بازگشته باشند به یقین این خاندان محترم از پایه گذاران و مشوقان و عاملان به زیارت اربعین بودند.
اهل بیت(علیهم السلام) و تشویق به زیارت اربعین
در ادامه مسیر آنچه باعث شد تا شیعیان عاشقانه به زیارت اربعین مبادرت بورزند تشویق های بسیاری بود که از طرف اهل بیت(علیه السلام) نسبت به زیارت اربعین آمده است تا آنجا که امام حسن عسکری(علیه السلام) زیارت اربعین را یکی از پنج علامت شیعه بر شمردند و فرمودند:عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛ صَلَاةُ إِحْدَى وَ خَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
مومن پنج علامت دارد؛ پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز می خواند و زیارت اربعین به جای می آورد و انگشتر به دست راست می کند و بر خاک سجده می کند و بسم الله الرحمن الرحیم نمازش را بلند می گوید.
این تشویق ها به همین جا ختم نشده و در روایات متعددی شیعیان را به زیارت اربعین و یا با پای پیاده تشویق کرده اند؛ امام صادق(علیه السلام) درباره ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام) با پای پیاده می فرماید:
کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(علیه السلام) برود، خداوند به هر قدمى که برمى دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد.
وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى گویند:
اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.[5]
حتی بسیاری از داستان هایی که در تاریخ از تعرض به زائران سید الشهدا(علیه السلام) نقل شده است مربوط به زیارت اربعین است اما با همه این خوف و خطرها باز این اهل بیت(علیهم السلام) بودند که به زیارت پیاده یا همان مشایه که معمولا در اربعین اتفاق می افتاد تشویق می کردند تا این چراغ خاموش نشود.
زیارت اربعین در سیره علما و گذر تاریخ
علما و بزرگان شیعه از گذشته تا کنون اهتمام ویژه ای به زیارت اربعین با پای پیده داشته اند و برخی مقید بودند تا تحت هر شرایطی برای زیارت اربعین با پای پیاده از نجف به کربلا آمده و به زیارت سید الشهدا(علیه السلام) نائل شوند و حتی با وجود خطر از این مهم صرف نظر نمی کردند.
این سنت اگرچه در برهه هایی از زمان کمرنگ شده بود اما بزرگانی چون شیخ انصاری که زعامت شیعه را بر عهده داشتند در دوره خود تلاش کردند تا این سنت همیشه پا برجا بماند و حتی خود شیخ برای احیای این سنت با وجود مشقت ها و مخاطرات فراوان به این سفر مشرف شدند؛.
بعد از شیخ به خاطر حمله های نواصب به کاروان های مشایه یا همان راهیان پیاده، این سفر با خوف و خطر همراه شد به گونه ای که کسانی که می خواستند به این سفر بروند باید شبانه و به صورت مخفیانه به سمت کربلا حرکت می کردند.
و همین مسئله باعث کمرنگ شده مشایه اربعین شد؛ اما در زمان میرزا حسین نوری دوباره این سنت رنگ و بوی خود را پیدا کرده و با هیاهو و پر تمطراق انجام شد.
دلال الطریق اربعین در گذر تاریخ
در دوره هایی از تاریخ که سفر پیاده اربعین به خاطر جریان های سیاسی و مخالفت حاکمان وقت، با خوف و خطر و ممانعت همراه بود طوائفی از روستائیان عراقی اقدام به رد کردن زوار از کوره راه ها و میان نخلستان ها می کردند که به آن ها دلال الطریق راهنمالی راه یا دلیل الماشی به معنای راهنمای پیاده ها می گفتند .
و گاه این منصب سال ها در خانواده ای دست به دست می چرخید و به عنوان یک سند افتخار پنهان شناخته می شد؛ نگارنده در یکی از سفرهای اربعین با نوادگان یکی از همین دلال الطریق ها هم سفر شد تا خاطرات شنیدنی آن ها را ثبت کند.
ابو محمد که حالا کمی بیش از 60 سال داشت روی کتف خود جای گلوله ای را نشانم داد و گفت صدام ملعون در میان نخلستان ها تک تیراندازهایی را قرار می داد که به سمت مشایه مخفی اربعین تیر اندازی کند و من که منصب راهنما داشتیم در یکی از این سفرها هدف اصابت گلوله قرار گرفتم اما به عنایت سیدالشهدا(علیه السلام) جان سالم به در بردم.
مسیر طریق العلماء در پیاده روی اربعین در گذر تاریخ
طریق العلماء یا طریق الفرات : این مسیر در زمان ممنوعیت زیارت کربلا از سوی علما انتخاب و مرسوم شد و برای همین به طریق العلماء شهرت دارد. علت انتخاب هم پوشش نخلستانی مسیر و امکان پنهان شدن در شرایط تعقیب و گریز بود.
پیاده روی اربعین از طریق العلماء : وقتی صحبت از مسیر پیاده روی اربعین می شود اغلب ایرانیان مسیر نجف تا کربلا را مسیر پیاده روی می دانند.
این درحالیست که مسیرهای دیگری نیز وجود دارد که زائران از آن جاده به کربلا می روند. یکی از جاده های پر رفت و امد، جاده شط فرات است که زائران از کوفه و در کنار شط فرات حرکت می کنند و به کربلا می رسند.
اگر از سمت کوفه به سمت کربلا حرکت کنید به یک دو راهی می رسید راهی مستقیم که ادامه همان راه کوفه به کربلاست اما راه فرعی به رود فرات می رسد که به طریق العلما معروف است.
مسیری زیبا و خوش آب و هوا اما با امکانات کمتر. موکب ایرانی تقریبا وجود ندارد و موکب عراقی هم به اندازه انگشتان دست می بینید جاده خاکی است و به قول عراقی ها امنیت کمتری دارد ولی همانطور که گفته شد بسیار زیبا و دل انگیز است.
این مسیر در زمان صدام که پیاده روی ممنوع بود استفاده میشد که علما به صورت شبانه از آن عبور می کردند.
اعلام و ابراز انزجار از ظلم و جور در اربعین
اقدامات و سیاست های ضد مذهبی حاکمان بعثی عراق در طول حاکمیت مستبدانه خود در این کشور موجب شده بود تا یکی از برنامه های آنان در همین ارتباط ممانعت از انجام راهپیمایی اربعین از شهرهای مختلف عراق به سمت کربلای معلا باشد .
با این وجود مردم عراق به خاطر عشق و علاقه ای که به اهل بیت (ع) داشتند هیچگاه این شعار اسلامی را فراموش نکردند و با وجود برخی برخوردهای خشن و مستبدانه به صورت های مختلف از جمله حرکت در ساحل رود فرات و از میان نخلستان ها که امروز به طریق العلما معروف است.
به این راهپیمایی هر چند به صورت محدود و متفرق، ادامه دادند و هرگز آن را ترک نکردند.در داخل کربلا نیز اهل این شهر در این ایام به خاطر جلوگیری از برخوردهای بعثی ها درب خانه های خود را به روی زائران اربعین باز می گذاشتند.
تا آنان بدون پرسش برای پذیرایی وارد شده و در صورت هرسوالی نیز از سوی ماموران به عنوان میهمان و بستگان معرفی می شدند.
در واقع می توان گفت راهپیمایی اربعین همواره در طول تاریخ و به خصوص دوران حاکمیت بعثی ها در عراق به منزله راه و وسیله ای برای اعلام و ابراز انزجار از ظلم و جور آنان بوده است و به همین خاطر نیز با روش های مختلف همواره انجام شده است ولی هیچگاه ترک نشده است.
پیاده روی اربعین قبل از سقوط صدام
دوران رژیم بعث و دورهای که صدام از پیادهروی زائران ممانعت میکرده است، زوار از وسط نخلستانها عبور میکردند. بهدلیل مسائل امنیتی، در روز معمولاً استراحت میکردند و پنهان میشدند و شبها حرکت میکردند.
آن زمان صدام تهدید کرده بود اگر کسی به این زائران خدمترسانی کند، دفعه اول دو پای او قطع و بار دوم اعدام میشود، بر اثر همین مسئله، بسیاری از این خادمان شکنجه شدند، خانههای عدهای را خراب کردند و خودشان هم اعدام شدند.
داستان این افراد بازگو نشده شود و باید برای آن وقت گذاشته شود. آیت الله سیدمحمود شاهرودی، آیت الله حکیم و امام خمینی(ره) از احیاکنندگان پیادهروی در این مسیر بودهاند که در مسیر به سؤالات شرعی زوار نیز پاسخ میدادند.
این مسیر که حدود 120 کیلومتر است، میان شیعیان عراق به مسیر امام خمینی(ره) هم شناخته میشود.
پیاده روی اربعین پس از سقوط صدام
و زیارت پیاده روی در اربعین از جمله سنت هایی بود که به شدت مورد توجه عراقی ها قرار گرفت از آن روز به بعد روز به روز این حرکت عظیم جهانی پر شکوه تر شد تا جایی که اجتماع اربعین به بزرگ ترین اجتماع جهان تبدیل شد.
تا جایی که به چند برابر جمعیت حج رسید و اکنون طبق برخی از آمارها سالانه بیش از 20 میلیون نفر از سراسر جهان در این اجتماع عظیم شرکت می کنند و تمام تلاش ها از طرف معاندین و منافقین برای به تعطیلی کشیدن این لشکر سیال آخر الزمانی سید الشهدا(علیه السلام) به بن بست رسیده است.
مقام معظم رهبری(حفظه الله) در مورد حرکت عظیم اربعین فرمودند: شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشند، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست.
این همه فقط گوشه ای تاریخ پر فراز و نشیب اربعین حسینی است تاریخی که از میان سرهای بریده و بدن های در خون تپیده گذشته است در حاشیه جاده سرخش هزاران مادر داغدار نشسته است.
نتیجه:
زیارت اربعین با پای پیاده در گذر تاریخ یاد آور ی حماسه و فرهنگ شیعی در تاریخ در مقابل ظلم و جور دشمنان و ظالمینی که حتی از زیارت معصومین توسط مشتاقان وحشت داشتند.
چیزی که در عصر حاضر می بینیم قریب به 23 میلیون زائر کربلا در یک شهر مذهبی کوچک ، با هیچ معیاری قابل باور و تحمل برای دشمنان اسلام نیست و نخواهد بود.
سفر معنوی سیاسی و اخلاقی که ریشه در تاریخ شیعه دارد. و دشمنان قسم خورده با هر ترفندی نتوانستند این مسیر عاشقی را از شیعیان سلب نمایند. و هر سال بر شکوه آن افزودنتر می شود.
پینوشت:
[1] معمر به انسانی با طول عمر بسیار بالا گفته می شود.
[2] حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ... مقتل الحسین خوارزمی؛ ج ٢ ص ١۶٧.
[3] رجال کشی، ص 123؛ بحارالأنوار، ج 71، ص 220 و ج 7، ص 284.
[4] امالی الصدوق، ص142.
[5] کامل الزیارات ص۱۳۴
منبع:
https://www.delgarm.com/religious/muharram/194109
https://www.irna.ir/news/83521453
*این مقاله در تاریخ1401/6/29 بروز رسانی شده است