ميهمان خوب خدا
نويسنده:حجتالإسلام والمسلمين شريفزاده
روزه گرفتن يعني «بازداشتن خويش از برخي امور همچون خوردن و آشاميدن». هدف از اين تكليف،همچنانكه خداوند در قرآنكريم فرموده است،پيدايش تقوي است؛(1) چراكه پرهيز از امور پيشگفته،شيوه مؤثري براي رام ساختن نفس سركش آدمي است.زيادهخواهيهاي نفس آدمي-كه او را از رشد و تعالي باز دارد و به پستي ميكشاند-به اموري مربوط ميشود كه روزهدار را از آن برحذر داشتهاند. چه بسيار افرادي كه در بند خواهشهاي شكم و شهوت بوده و از كمالات انساني بازماندهاند؛هم از اينرو تنها راه رشد آدمي را بايد در گسستن بند اسارت از پاي دل و جان،جستوجو كرد كه روزهداري، بهترين شيوه براي اين منظوراست. كسي كه با اراده و اختيار خويش از آنچه برايش حلال است،پرهيز كند، تمريني به غايت شايسته براي پرهيز از حرام كرده است. فرد روزهداري كه از مال خويش به خاطر فرمان خدا نميخورد و نميآشامد، از دست آلودن به مال ديگران،دور ميشود.
اكنون اگرحكمت والاي روزهداري، رهيدن از بند هواي نفس و دورماندن از گناه است،ارتكاب گناه به ويژه در زمان روزهداري،سبب نابودي اين حكمت والا ميشود و با نابودي حكمت پيشگفته،ارزش روزه ازبين رفته و فرصت رشد و تعالي ازدست ميرود،اگرچه به صحّت آن از منظر فقهي لطمه نميخورد. در روايت آمده است: روزي رسولخدا«ص» دستور دارد كه مسلمانان روزه بگيرند و بدون اجازه او افطار نكنند.هنگام مغرب،همه براي افطار كردن، از حضرت اجازه گرفتند. در اين بين، شخصي عرضه داشت: اي رسولخدا! دو دختر من روزه گرفتهاند، به آن دو اجازه دهيد كه افطار كنند. حضرت پاسخي نداد.او براي بار دوم درخواستش را تكرار كرد؛ ولي از پيامبر پاسخي نشنيد. بار سوم كه درخواست كرد، حضرت فرمود: «آن دو روزه نبودهاند،چگونه روزه بوده كسي كه دراين روز،گوشت مردم را خورده است؟!»(2) منظور حضرت از خوردن گوشت مردم،غيبت است كه خداوند در قرآنكريم،آن را به خوردن گوشت برادر مرده تشبيه فرموده است.(3)
غيبت كردن اگرچه روزه را باطل نميكند؛ولي مانع از تأثير مثبت روزه بر روح انسان شده و فايدهاي براي آن باقي نميگذارد؛زيرا حكمت روزه گرفتن را، درهم شكسته
و انسان را از تقوا دور ميسازد. دروغ گفتن،تهمت زدن، مسخره كردن،ناسزا گفتن، خيانت كردن و ديگر لغزشها نيز با حكمت روزهداري در تضاد بوده و از ارزش آن ميكاهد. روزهدار واقعي،كسي است كه به حكمت روزهداري توجه تام داشته و براي تحصيلش ميكوشد،او افزون بر پرهيز از اموري كه سبب بطلان روزه ميشوند،از گناهان گوناگون كه حقيقت ارزنده روزه را نابود ميكند، ميپرهيزد و به اين ترتيب به هدف روزه نايل ميشود؛ هم از اينروست كه روزهاش نزد پروردگار پذيرفته ميشود؛چنانكه رسولخدا«ص» ميفرمايد: «كسي كه گوش و چشم و زبانش را از مردم باز دارد،خداوند روزهاش را ميپذيرد.(4)»
حال براي تحقق اين حقيقت در درون خويش،سفارش ميشود به هدف و حكمت روزه بينديشيم و آن را از برابر ديدگان ذهن و دل خويش دورنسازيم كه توجه به آن،انگيزهساز بوده و عزم را بر ترك گناهان درهنگام روزهداري استحكام ميبخشد. روزهداربايد پيوسته دراين انديشه باشد كه براي كسب تقوا به روزه مكلّف شده،پس نبايد به ارتكاب گناه از اين هدف دور شود و تلاش خويش را بيثمرسازد. همچنين، توصيه ميشود از فكرو خيال گناه هم بپرهيزد كه زمينهساز لغزيدن به دام گناه است.بايد توجه داشت كه ارتكاب هرگناهي،نخست از فكري هوسآلود آغاز ميشود، پس بايد مراقب بود.
اكنون،ماه ضيافت خدا،فرصتي طلايي و بلكه طلاييترين فرصت براي دست يافتن به تقوا و نزديك شدن به خدا، پيش روي ماست.ماهي كه رسولخدا«ص» در توصيفش فرمود: «اي مردم! ماه خدا به همراه بركت و رحمت و مغفرت، روي به شما آورده است،ماهي كه نزد خدا، برترين ماه، روزهايش برترين روزها، شبهايش برترين شبها، و ساعاتش برترين ساعات است» پس بنا به سفارش امير دلها،اميرمؤمنان علي«ع»: «انْتَهِزُوا فُرَصَ الَخَيْرِ فَإِنَّهَا تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»: فرصتهاي خوب را غنيمت شمريد كه همچون گذر ابرها ميگذرند.توجه داشته باشيم كه هر ميهماني،به اندازه آمادگياش،از ضيافت بهره خواهد برد،كسي كه فقط لب بر خوردن و آشاميدن ببندد و از معدود مبطلات روزه پرهيزكند، در شمار ميهمانان عادي جاي داده ميشود؛چنانكه پيامبر فرمود:«آسانترين چيزي كه خداوند بر روزهدار واجب فرمود، نخوردن و نياشاميدن است» و آنكه دراينماه از گناهان دوري گزيند،به جايگاه خواص ميهمانان راه يابد؛چراكه برترين آمادگي را كسب كرده است؛چنانكه حضرتش فرمود: «برترين اعمال در اين ماه،پرهيزاز حرامهاي خدا است». اندك ميهماناني هم هستند كه افزون بر ترك مبطلات و نيالودن خويش به گناه، دل و جان خود را ازهرچه غير خداست، بازداشته و فقط هواي او در سر ميدارند كه به مرتبت ويژگان از خواص رسيدهاند، پس بكوشيم ميهمان خوب و ويژهي خدا باشيم.
/خ
اكنون اگرحكمت والاي روزهداري، رهيدن از بند هواي نفس و دورماندن از گناه است،ارتكاب گناه به ويژه در زمان روزهداري،سبب نابودي اين حكمت والا ميشود و با نابودي حكمت پيشگفته،ارزش روزه ازبين رفته و فرصت رشد و تعالي ازدست ميرود،اگرچه به صحّت آن از منظر فقهي لطمه نميخورد. در روايت آمده است: روزي رسولخدا«ص» دستور دارد كه مسلمانان روزه بگيرند و بدون اجازه او افطار نكنند.هنگام مغرب،همه براي افطار كردن، از حضرت اجازه گرفتند. در اين بين، شخصي عرضه داشت: اي رسولخدا! دو دختر من روزه گرفتهاند، به آن دو اجازه دهيد كه افطار كنند. حضرت پاسخي نداد.او براي بار دوم درخواستش را تكرار كرد؛ ولي از پيامبر پاسخي نشنيد. بار سوم كه درخواست كرد، حضرت فرمود: «آن دو روزه نبودهاند،چگونه روزه بوده كسي كه دراين روز،گوشت مردم را خورده است؟!»(2) منظور حضرت از خوردن گوشت مردم،غيبت است كه خداوند در قرآنكريم،آن را به خوردن گوشت برادر مرده تشبيه فرموده است.(3)
غيبت كردن اگرچه روزه را باطل نميكند؛ولي مانع از تأثير مثبت روزه بر روح انسان شده و فايدهاي براي آن باقي نميگذارد؛زيرا حكمت روزه گرفتن را، درهم شكسته
و انسان را از تقوا دور ميسازد. دروغ گفتن،تهمت زدن، مسخره كردن،ناسزا گفتن، خيانت كردن و ديگر لغزشها نيز با حكمت روزهداري در تضاد بوده و از ارزش آن ميكاهد. روزهدار واقعي،كسي است كه به حكمت روزهداري توجه تام داشته و براي تحصيلش ميكوشد،او افزون بر پرهيز از اموري كه سبب بطلان روزه ميشوند،از گناهان گوناگون كه حقيقت ارزنده روزه را نابود ميكند، ميپرهيزد و به اين ترتيب به هدف روزه نايل ميشود؛ هم از اينروست كه روزهاش نزد پروردگار پذيرفته ميشود؛چنانكه رسولخدا«ص» ميفرمايد: «كسي كه گوش و چشم و زبانش را از مردم باز دارد،خداوند روزهاش را ميپذيرد.(4)»
حال براي تحقق اين حقيقت در درون خويش،سفارش ميشود به هدف و حكمت روزه بينديشيم و آن را از برابر ديدگان ذهن و دل خويش دورنسازيم كه توجه به آن،انگيزهساز بوده و عزم را بر ترك گناهان درهنگام روزهداري استحكام ميبخشد. روزهداربايد پيوسته دراين انديشه باشد كه براي كسب تقوا به روزه مكلّف شده،پس نبايد به ارتكاب گناه از اين هدف دور شود و تلاش خويش را بيثمرسازد. همچنين، توصيه ميشود از فكرو خيال گناه هم بپرهيزد كه زمينهساز لغزيدن به دام گناه است.بايد توجه داشت كه ارتكاب هرگناهي،نخست از فكري هوسآلود آغاز ميشود، پس بايد مراقب بود.
اكنون،ماه ضيافت خدا،فرصتي طلايي و بلكه طلاييترين فرصت براي دست يافتن به تقوا و نزديك شدن به خدا، پيش روي ماست.ماهي كه رسولخدا«ص» در توصيفش فرمود: «اي مردم! ماه خدا به همراه بركت و رحمت و مغفرت، روي به شما آورده است،ماهي كه نزد خدا، برترين ماه، روزهايش برترين روزها، شبهايش برترين شبها، و ساعاتش برترين ساعات است» پس بنا به سفارش امير دلها،اميرمؤمنان علي«ع»: «انْتَهِزُوا فُرَصَ الَخَيْرِ فَإِنَّهَا تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ»: فرصتهاي خوب را غنيمت شمريد كه همچون گذر ابرها ميگذرند.توجه داشته باشيم كه هر ميهماني،به اندازه آمادگياش،از ضيافت بهره خواهد برد،كسي كه فقط لب بر خوردن و آشاميدن ببندد و از معدود مبطلات روزه پرهيزكند، در شمار ميهمانان عادي جاي داده ميشود؛چنانكه پيامبر فرمود:«آسانترين چيزي كه خداوند بر روزهدار واجب فرمود، نخوردن و نياشاميدن است» و آنكه دراينماه از گناهان دوري گزيند،به جايگاه خواص ميهمانان راه يابد؛چراكه برترين آمادگي را كسب كرده است؛چنانكه حضرتش فرمود: «برترين اعمال در اين ماه،پرهيزاز حرامهاي خدا است». اندك ميهماناني هم هستند كه افزون بر ترك مبطلات و نيالودن خويش به گناه، دل و جان خود را ازهرچه غير خداست، بازداشته و فقط هواي او در سر ميدارند كه به مرتبت ويژگان از خواص رسيدهاند، پس بكوشيم ميهمان خوب و ويژهي خدا باشيم.
پي نوشت ها:
1. بقره: 183 .
2. شهيد ثاني، كشفالريبه، ص8 .
3. حجرات: 12 .
4. وسائلالشيعه، ج10، ص164، ح13126 .
/خ