وحدت موضوعي سوره ها ...(2)
نويسنده:سيد مصطفي احمدزاده
فضاي نزول
«قلمرو رسالت حضرت ختمي نبوّت«ص»، تمام منطقههاي بشرنشين يعني جهاني بود، هرچند رهنمودهاي محلّي، منطقهاي و بينالمللي آن حضرت، جداگانه تعليم و اجراء ميشود. چنين عنصري، در مقطع نزول سورهاي معيّن مانند «آلعمران»، فضاي ويژهاي دارد... هرچند اتحاد،فضيلت خاص انساني است،عنصر محوري آن توحيد است كه در مكه كانون شرك بدست نميآمد؛ يا بسيار ضعيف بود، از اينرو، دعوت آن جامعه به اتحاد دشوار به نظر ميرسيد؛ ليكن در مدينه كه شرك برچيده شد يا رو به سستي و سقوط داشت، رهنمود اتحاد بياثر نبود. تعامل فضاي نزول اين سوره با معارف آن را ميتوان از يكسو در تأسيس كانون وحدت محلّي ميان مسلمانان مدينه و دستور به اعتصام همگاني به حبل متين الهي و ازسوي ديگر در تشكيل جبهه اتحاد منطقهاي بين امّت اسلامي و نصارا و يهود به باوركردن توحيد و نفي شرك و نپرستيدن جز خدا و نفي رژيم ارباب و رعيتي بررسي كرد و تعامل فرهنگي متقابل را ميتوان در گفتوگو و گفتمان و مناظره و محاجّههاي اين سوره، مشاهده كرد.» (تسنيم، 13/44)
4. صدر و ذيل سوره
ايشان، درجاي ديگري براساس قاعده «ردّ العجز إلي الصدر»، به تبيين هدف سورهي بقره پرداختهاند و افزودهاند:
«قرآنكريم، معمولاً در پايان هر سوره، خلاصه آن را از باب «ردّ العجز إلي الصدر» بيان ميكند، از اينرو، دو آيه پاياني سوره «بقره»، چكيده و جمعبندي معارف سوره در سه اصلِ ايمان به خدا، باور معاد و قبول علمي و عملي همه كتابهاي آسماني و رسولان الهي است. برخي از مفسّران، آيه را ناظر به آيه قبل ميدانند، ولي ضمن حفظ نظم و ارتباط با آيه سابق، پيوند آيه با آيات آغازين سوره روشن است، زيرا در نخستين آيات سوره «بقره» از ايمان به اصول و فروع سخن گفته شد و آيات پاياني،مصداق روشن متقيان را كه در صدر بيان شده، رسول خدا و همراهان وي ميداند و با مطرح كردن سه اصل ايمان به خدا، پيامبران و كتب آسماني و معاد، به اصل عدل و امامت نيز به طور ضمني ميپردازد،چون اعتقاد به خدا و صفات او، باور به عدل را در پي دارد و ايمان واقعي به رسول خدا«ص»، مستلزم اعتقاد به امامت عترت طاهرين«ع» است.» (تسنيم، 12/685)
آيتالله جواد آملي در كشف هدف سوره كهف نيز از همين روش بهره جستهاند. عناصر محوري سوره مباركه «كهف»، اصول دين يعني توحيد، وحي و نبوّت و معاد و خطوط كلّي اخلاق، فقه و حقوق است. صدر و ساقه اين سوره درباره وحي و نبوّت است. اول اين سوره، سخن از وحي است «الحمدلله الّذي أنزل علي عبده الكتاب ولم يجعل لّه عوجا» و آخر اين سوره هم جريان وحي است كه آخرين آيه سوره مباركه «كهف» اين است: «قل إنّما أنا بشرٌ مثلكم يحي إلي أنّما إلهكم إلهٌ واحدٌ». اين همان ردّالعجز إلي الصدر است كه از محسّنات بديعي است.(2) بنابراين، ميتوان گفت كه هدف اصلي و جهت محوريِ سوره كهف، وحي و نبوت است.
ايشان در بيان هدف سوره اسراء نيز از اين شيوه استفاده كردهاند و در تفسير آيات پاياني اين سوره (آيات111-110) نوشتهاند:
«بخش پاياني سوره مباركه «اسراء»، هم به بخش آغازينش برميگردد، و هم عصاره مطالب اين سوره را به همراه دارد. يكي از آن آياتي كه در بخش پاياني قرار گرفته، اين آيه است: «قل ادعو الله أو ادعوا الرّحمن أيًّا ما تدعو فله الأسماء الحسني ولا تجهر بصلاتك ولا تخافت بها وابتغ بين ذلك سبيلا، و قل الحمدالله الّذي لم يتّخذ ولداً لم يكن له شريكٌ في الملك ولم يكن له وليٌّ من الذّلّ و كبّره تكبيرًا» (111-110) (تفسير سوره اسراء، 1386/8/28).»
5. تكرار برخي مطالب در مضامين سوره
«... تقوا عنوان عام تربيت قرآني و محور مهم سوره بقره است... در آيات 179-178 بيان شد كه قصاصِ جاني، از عوامل تقوا در جامعه اسلامي است. در آيات مورد بحث نيز بيان ميشود كه اهل تقوا در مسئله وصيت و ارث نيز بايد طبق حكم خدا عمل كنند. به دلالت اين آيات،از صفات متّقين، هدايتپذيري از خداي متعالي در موضوع وصيت و ارث است. وصيت، بايد برپايه تقوا و عدل انجام شود...» (تسنيم،9/209)
6-حروف مقطعه و هدف سوره
«در اينصورت، بايد ساير سورهها نيز داراي چنين عنواني باشد؛زيرا كتاب منسجمي مانند قرآن بايد در اين بخش نيز منسجم باشد؛ چنانكه خداي سبحان درباره همگوني همه اجزاي قرآن ميفرمايد: الله نزّل أحسن الحديث كتاباً متشابهاً مثاني.»
هرچند آيتالله جوادي آملي،حروف مقطعه را به منزله هدف سوره ندانستهاند(سلبي)، اما از زاويه ديگري(ايجابي) معتقدند كه ميان حروف مقطعه مشترك ميان برخي از سورههاي قرآنكريم و هدفِ آن سورهها، ارتباط برقرار است. در تأييد گفته خويش نيز، به آيات بعد از حروف مقطعه اين سورهها توجه دادهاند كه افزون بر اشتراك حروف مقطعه اينگونه سورهها؛آيات پس از حروف مقطعه در اين سورهها نيز عين هم و يا بسيار شبيه به هم است. مثلاً هفت سوره حواميم كه با «حم» شروع شدهاند، هدف مشتركي دارند. اين شروع مشترك، نشانگر مضمون مشترك و هدف ويژهاي است كه اين سورهها دارند. سرآغاز اين سورهها، بيان تنزل وحي، دريافت وحي،و محتواي اجمالي وحي است.(3) جالب اينجاست كه آيات پس از اين حروف مقطعه با عبارت «تنزيل الكتاب منالله» و يا عبارتها نزديك به همين عبارت آغاز شدهاند و يا سورههاي مُصَدَّر به «الر» با «تلك آيات الكتاب» يا الفاظي كه مفيد همين مضمون است شروع ميشود و يا در سورههايي كه با حروف مقطعه «الم» آغاز ميشوند، در آغاز آن «نفي ريب از قرآن» مطرح شده است. براساس شواهد مذكور، ميتوان حدس زد كه بين حروف مقطعه و مضامين سورههايي كه با حروف مزبور آغاز ميشوند، پيوند خاصي است. يكي ديگر از شواهد اين مدعا،اين است كه هرگاه سورهاي داراي حروف مقطعه دو سوره ديگر باشد، جامع محورهاي اصلي محتواي آن دو سوره نيز خواهد بود؛چنانكه سوره اعراف كه با «المص» آغاز ميشود،جامع محتواي سورههايي است كه با «الم» و «ص» آغاز ميشود و يا سوره رعد كه با «المر» آغاز ميشود، جامع محتواي سورههايي است كه با «الم» و «الر» شروع ميشود. نتيجه اينكه، حروف مقطعه، رموزي ميان خداي سبحان و رسولاكرم«ص» است كه بر اغيار مستور است و فهمهاي عادي را بدان راهي نيست. تنها نكتهاي كه از اين حروف مقطعه براي ما روشن ميشود، اين است كه بين حروف مزبور و بين مضامين سوره مُصَدّر، به آنها ارتباط خاص است.(4)
ايشان، درباره ارتباط حروف مقطعه و هدف سوره نوشتهاند:
«در ابتداي همه سورههايي كه با حروف مقطعه آغاز ميشود، به استثناي سورههاي چهارگانه مريم، عنكبوت، روم و قلم، واژه «كتاب» يا «قرآن» آمده است و در آغاز يا متن آنها سخن از وحي و عظمت قرآن است، ليكن با بررسي بيشتر، معلوم ميشود كه در آن چهار سوره نيز سخن از وحي و رسالت و قرآن مطرح است. در سوره قلم، آياتي مانند «ما أنت بنعمة ربّك بمجنون» (آيه2) آمده و در سوره مريم، قصّه بسياري از پيامبران، مانند يحيي و عيسي«ع»، ذكر شده است. پس محور مطالب سوره مريم نيز نبوت عامه و برخي از نبوتهاي خاصه است؛چنانكه عصاره مطالب سوره عنكبوت و روم نيز وحي و نبوت و اعجاز است. حاصل اينكه، 29سورهاي كه حروف مقطعه دارد، ازجمله حواميم سبعه و طواسين، در آغاز يا متن آنها سخن از وحي و نبوت و كتاب است و درنتيجه، يكي از مطالب مشترك بين سورههاي داراي حروف مقطعه، نبوت و رسالت الهي است.» (تسنيم، 2/66)
اين نكته را نيز بيفزاييم كه حروف مقطعه، در راستاي تشخيص هدف سوره،به عنوان ابزار تحديدكننده ي هدف سوره،مورد استفاده قرار ميگيرند و روشن است كه اين حروف،باتوجه به ماهيت رمزگونه بودنشان، نقش تعيينكننده درمورد هدف سوره ندارند.
نمونهها
1.سوره حمد
«با بررسي خطوط كلّي معارف سوره حمد و مباحث محوري آن،روشن شد كه هدف اين سوره، تعليم و آموزش ادب تحميد و شيوه اظهار بندگي در برابر خداي سبحان است. تعليم شيوه استعانت و طلب هدايت از خداوند و آشنايي به كيفيت پيمودن راه نيز،هدف ديگر اين سوره است. (تسنيم، 1/273)
چنين به نظر ميرسد كه ازجهت حكمت نظري، مضمون خبري آيه مباركه «الحمدلله ربّ العالمين» و ازجهت حكمت عملي، مضمون خبري آيه كريمه «إيّاك نعبد و إيّاك نستعين» از غرر آيات سوره حمد محسوب ميشود. (تسنيم، 1/270)
براساس حديثي قدسي، سوره مباركه حمد، كه در مقام تعليم ادب تحميد و شيوه اظهار بندگي است، بين خداي سبحان و عبد سالك تقسيم شده است؛ بخش اول آن كه پنج آيه دارد و مشتمل برحمد و ثناي الهي و خشوع و خضوع دربرابر اوست، از آنِ خداست و بخش پاياني سوره كه دو آيه دارد و مشتمل بر دعا و طلب است، سهم عبد سالك است.» (تسنيم، 272-1/271)
2. سوره بقره
آيتالله جوادي آملي، درباره هدف سوره بقره نوشتهاند:
«اگر موضوع اصلي در سوره «بقره» تسليم و عبوديت محض نسبت به خداوند و گريز از هواي نفساني است، و به بيان ديگر اگر موضوع اصيل اين سوره «هدايت متقين»؛ «ذلك الكتاب لا ريب فيه هدي للمتَّقين و دعوت به «تقوا» است، اين موضوع، يك مقدمه، چند فصل و يك خاتمه دارد؛ مقدمه آن، تقسيم مردم به سه گروه پرهيزكاران، كافران و منافقان و ويژگيهاي آنان است. كه بيست آيه آغازين اين سوره را تشكيل ميدهد و خاتمه آن نيز،جمعبندي و بيان اجمالي از تفاصيل سوره است كه در دو آيه پاياني اين سوره آمده است.» (تسنيم، 6/424)
آيتالله جوادي آملي درباره هدف سوره بقره كه بزرگترين سوره و به لحاظ موضوعات،متنوعترين سوره است، به يك هدف كلّي اشاره كردهاند و نوشتهاند:
«گرچه آيات اين سوره به تدريج نازل شده و مشتمل بر موضوعات گوناگون است، ولي از آنجا كه هر سوره به منزله فصلي از فواصل قرآنكريم و درنتيجه داراي هدف و پيام واحد است،اين سوره نيز داراي غرض واحد و جامعي خواهد بود. هدف واحدي كه ميتوان از مباحث متنوع اين سوره انتزاع كرد،اين است كه مقتضاي بندگي خداي سبحان، ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاي آسماني است و بر اين اساس، كافران و منافقان را براثر نداشتن ايمان، مذمّت ميكند و اهل كتاب را به خاطر بدعتهايشان، ازجمله تفرقه در دين خدا و فرق گذاشتن بين پيامبران، ملامت ميكند و احكامي را كه ايمان به آنها مقتضاي اسلام است، بيان ميكند.» (تسنيم، 2/33)
آيتالله جوادي آملي، پس از گزارش اجمالي تقسيمبندي سوره، به ذكرارتباطات ميان بخشهاي آن ميپردازند و براساس هدف سوره يعني دعوت به تقوا و هدايت متقين، ميان آن دسته از آيات كه به اوصاف غيرمتقين ميپردازند و دسته ديگري از آيات كه به اوصاف متقين ميپردازند، پلي برقرار ميسازند و از رهگذر آن، هدف سوره را استحكام بيشتري ميبخشند.
درمقدمه سوره بقره،انسانها به دو گروه كلّي تقسيم شدهاند: متقيان و غيرمتقيان، و تنها راه سعادت، حركت در مسير متقيان و خسران و ضلالت در دو كژراهه منافقان و كافران معرفي شده است. سپس با خطاب «يا أيّها النّاس اعبدوا ربّكم الّذي خلقكم والّذين من قبلكم لعلّكم تتّقون» در آيه21 و با اشاره به شمّهاي از نعمتهاي الهي و تثبيت حقانيت رسول مكرّم و آنچه برآن حضرت نازل شده، ازطريق تحدّي و با اشاره به عاقبت سوء انكارها، لجاجتها، پيمانشكنيها و بعضي ديگر از معاصي و اشاره به خاتمت نيكوي ايمان و عمل صالح، بر لزوم پيروي ازطريق گروه اول- پرهيزكاران- تأكيد ميكند و گويا ميفرمايد: با اين نعمت، كفر و نفاق چرا؟ و اين بخش تا انتهاي آيه29 ادامه مييابد. از آيه30 تا انتهاي آيه39، گويا با مطرح ساختن داستان خلافت، به كرامت انساني و با طرح قصه آدم،به آسيبپذيري انسان و درعينحال، باز بودن راه توبه و امكان بازگشت، اشاره دارد و بدينطريق، درعينحال كه بر تقوا و لزوم پيمودن راه متقيان تأكيد ميشود، خطرها و آسيبهاي اين راه گوشزد ميگردد. از آيه40 تا انتهاي آيه123، نمودار روشني از بيتقوايي را درضمن قصه طولاني و پرفراز و نشيب بنياسرائيل براي پيمانشكنان و طاغيان و بيتقوايان بيان ميدارد و از آيه124 تا انتهاي آيه167، مثال روشن و نمودار شفافي براي متقيان و عابدان و راستقامتان در راه حق ذكر ميگردد و درواقع، با ذكر اين دو قصه طولاني، دو روي سكه اختيار و آزادي كسي كه از جريان خلافت طرفي ميبندد با شفافيت كامل نمايان ميشود؛ قصه بنياسرائيل براي آن روي سكه كه مورد توجه استفهامي فرشتگان بود و با «قالو أتجعل فيها من يفسد فيها...» به آن اشارت رفت و قصه ابراهيم و فرزندان پيامبر او براي روي ديگر سكه كه در جواب فرشتگان و با جمله «إنّي أعلم ما لا تعلمون» از آن خبر داده شد. به اين ترتيب، پيوند مجموعهاي از آيات (124 تا 167) با مجموعهاي ديگر از آيات (40 تا 123) كه خطاب (يا بنياسرائيل...) در صدر آن واقع شده، روشن ميگردد؛ اولي نمايانگرخط استقامت و عبوديت است و درضمن آن، قصه تقوا و هدايت و توحيد و استواري در راه حق، برجسته ميشود، و دومي بيانگر خط انحراف و ضلالت است و درضمن، آن قصه كژيها و بيوفاييها و پيمانشكنيها ظهور و بروز مييابد.(5)
اين نكته نيز قابل توجه است كه هرچند ايشان به ظاهر به دو هدف،يكي «هدايت متقين و دعوت به تقوا» و ديگري «مقتضاي بندگي خداي سبحان، ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاي آسماني» اشاره كردهاند؛ اما روشن است كه هردو هدف مذكور درحقيقت در طول يكديگرند. به اين معني كه ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاي آسماني نخستين شرط تقواست و مؤمني كه اين مرحله را پشت سر بنهد، صلاحيت پيدا ميكند كه به متقين بپيوندد و در مسير هدايت ويژه قرار گيرد. بنابراين، هردو هدف به يك نكته- تقوا و هدايت متقين- اشاره دارند، اما يك هدف به مرتبه نخست و شرط ورود در جرگه متقين اشاره دارد، و ديگري به مرتبه نهايي آن يعني هدايت متقين اشاره ميكند.
3. سوره آلعمران
«محور اصلي سوره «آلعمران»، باتوجه به فضاي نزول اين سوره و آيات آن، توحيد است و محتواي غرر آيات اين سوره نيز مباحث توحيدي است. اين آيات، افزون بر داشتن فضائل يادشده، در حكم واسطه العقد اين سوره و داراي برجستگي خاصياند و نشان ميدهند خط اصلي و محوري اين سوره تبيين توحيد حق، به ويژه توحيد افعالي اوست.» (تسنيم، 3/34)
محتواي آياتي چون «شَهِدَ الله» و «قل اللّهمَّ مالك الملك» كه از جايگاهي ويژه برخوردارند، ميتواند خط اصلي حاكم بر اين سوره و به سخن ديگر، هدف سوره را بشناساند، زيرا آيه «شَهِدَ الله» در اين سوره مانند «آيةالكرسي» در سوره «بقره»، در برابر ديگر آيات به خوبي ميتابد و نشان ميدهد كه خط اصلي در اين سوره،بيان توحيد حق،به ويژه توحيد افعالي اوست؛يعني حضور و ظهورخداي سبحان را در همه امور برميشمرد. (تسنيم، 13/549)
سوره آلعمران در فضاي نازل شد كه از يك سو مسلمانان در حوزه داخلي،گرفتار منافقان و نيز سادهلوحاني بودند كه به آنان گوش فرا ميدادند يا شايعاتي را دامن ميزدند كه از ناحيه دشمنان براي براندازي نظام اسلامي و بياثر كردن دعوت اسلام،القاء ميشد، و ازسوي ديگر، در حوزه خارجي نيز با اجماع جهاني و شورش همگاني مشركان و اهلكتاب، براي مقابله با اسلامخواهي روبهرو بودند كه از بكارگيري هر نوع امكاناتي براي خاموش كردن نوراسلام دريغ نداشتند. در چنين فضايي و براي اصلاح امور مسلمانان و قطع ريشه فساد داخلي و هجوم خارجي، سوره «آلعمران» نازل شد و همه را به توحيد كلمه و صبر و پايداري، فراخواند. با روشنسازيِ فضاي نزولِ سوره آلعمران، هدف اصلي اين سوره كه همان توحيد افعالي است، چهره ميگشايد.
آيتالله جوادي آملي،در تأئيد هدف مذكور براي سوره آلعمران به سخنان ديگر مفسران نيزاستناد ميكنند و از امينالاسلام طبرسي«رحمةالله» نقل ميكنند كه بيش از هشتاد آيه ابتدايي سوره، درباره ورود هيئتي از نصاراي نجران به مدينه و مناظره آنان با رسولخدا«ص» است كه از سخنان پيامبر«ص» در آن مناظره، محور بودن توحيد در اين سوره روشن ميشود. افزون بر اين، صاحب تفسير مجمعالبيان تصريح ميكند كه چون سوره «بقره» با توحيد و ايمان پايان مييابد، سوره «آلعمران» نيز با توحيد و ايمان شروع شده است و باز ذيل آيات 20، 18، 6 و30 نيز هدف اين سوره را توحيد دانسته است.(6)
از فحواي سخنان ايشان،اين نكته برميآيد كه هدف سوره با همه آيات سوره ارتباط دارد. به ديگرسخن، هدف سوره مانند بندي است كه مرواريدهاي آيات آن سوره را به يكديگر متصل ميسازد و چترخويش را بر سر هر آيهاي ميگستراند. از اينرو، بايد در هر آيهاي به دنبال رنگ و بويي از هدف سوره بود و آيه را در راستاي هدف سوره تفسير كرد. آيتالله جوادي آملي،ضمن بحث از تناسب ميان آيات يك سوره و تقسيم سوره به بخشهاي جزئيتر، پيوسته به ارتباط و پيوندِ
ميان تناسب و هدف فرعيِ يك بخش از سوره با هدف اصلي مجموع سوره، اشاره ميكنند و هر بخشي را در ارتباط با هدف اصلي، هدفگذاري ميكنند. به عنوان نمونه، هنگامي كه از تناسب ميان آياتِ 26 و27 سوره آلعمران سخن ميگويند، به تناسب ميان اين دو آيه با پيام كلّ سوره اشاره ميكنند و اينگونه توضيح ميدهند:
«محتواي اين دو آيه با مجموعه پيشين يعني آيات 52-91 كه ناظر به اهل كتاب، خصوصاً رفتار مغرضانه يهود با اسلام بود، بيارتباط نيست،زيرا در بردارنده تهديد سلب مُلك از آنها و ذيل و خوار كردن آنان تا قيامت است. افزون بر اين، با غرض سوره نيز هماهنگ است، چون غرض سوره فهماندن اين مطلب است كه خدا قائم برخلق جهان و تدبير آن است، پس او مالك مُلك و عطاكننده خير است و اوست كه هر خير و عزتي را به هركه بخواهد ميدهد.» (تسنيم، 13/548)
آيتالله جوادي آملي در جاي ديگري به خطوط كلّي سوره آلعمران اشاره ميكنند و براساس فضاي نزول سوره به تبيين هدف آن ميپرازند:
«بعيد نيست اين سوره يكجا نازل شده باشد، زيرا ميان آيات پيوند و نظم خاص و هدف واحدي حاكم است. هنگام نزول اين سوره بر پيامبر«ص» مواضع اجتماعي- سياسي آن حضرت هنوز به خوبي تثبيت نشده بود، چون ماجراي غزوه احد، مباهله با نصاراي نجران، گزارشي از كار يهود، برانگيختن مسلمانان بر ضد مشركان، دعوت مسلمانان به صبر و توصيه يكديگر به شكيبايي، از مسائلي است كه در اين سوره آمده است و نشان ميدهد همزمان با نزول اين سوره مسلمانان با همه نيروهاي خود گرفتار دفاع از حوزه اسلام بودند. از سويي، يهود و نصارا با فتنهگري پراكندگي و سستي را ميان آنها رواج ميدادند و مسلمانان ميبايست در برابرشان مقاومت ميكردند و با گفتگو و استدلال از عهده القائات مسموم آنان برآيند و ازسويي ديگر با مشركان كارزار كنند و زندگي آنها به جنگ و ناامني سپري شود. در اين روزها بود كه آوازه اسلام در همه جا پيچيده و اجماع جهانيِ يهود، نصارا و مشركان بر ضدمسلمانان شكل گرفته بود و در آن سوي مرزها نيز روم و عجم و... در كمين نشسته بودند. خداي سبحان در اين سوره به مؤمنان حقايق دينشان را يادآور ميشود؛آييني كه بشر را به سوي آن هدايت فرمود و حقايقي كه مايه پاكدلي و دلگرمي آنان ميگردد و آلودگي شبهات و وسوسههاي شيطاني و نيرنگهاي اهل كتاب را از دلهايشان ميزدايد؛و نيز براي آنان بيان ميدارد كه خداي سبحان از تدبير ملك خويش غافل نيست و آفريدههايش او را ناتوان نتوانند كرد.» (تسنيم، 38-13/37)
ايشان، آيات 189 و200 سوره آلعمران را كه از آيات پاياني قرآنكريم محسوب ميشوند، براساس فنون بلاغت، خلاصه معارف سوره برشمردهاند و باتوجه به فضاي نزول و صدر و ذيل سوره و اسماءالحسنايِ پايان آيه، دوباره بر هدف اين سوره يعني توحيد افعالي تأكيد كردهاند.
همچنان كه پيشتر رفت در سوره مباركه «آلعمران» صحنههايي گوناگون از ناهنجاريهاي اهل كتاب و نيز كارشكنيهاي منافقان ارائه شده است. وجه مشترك همه آن ناهنجاريها و كارشكنيها، رويارويي آنها با اساس اسلام و جلوگيري از نشر و گسترش آيين محمدي«ص»، بوده است. دراين سوره، به مؤمنان اطمينان داده ميشود كه دشمنان اسلام در رويارويي با اسلام و جلوگيري از نشر و گسترش آيين محمدي«ص»، كاري از پيش نخواهند برد، چون مالكيت و فرمانروايي آسمانها و زمين از آن خدا و قدرتش بر همه مخلوقات، نافذ است.(7)
دربخش پاياني سوره و پس از بيان رفتارهاي ناپسند، حيلهها، نيرنگها و خباثتهاي اهلكتاب و منافقان درباره اسلام و مسلمانان،گويا جمعبندي مجموعه معارف مطرح شده در سوره را در پيش چشم خوانندگان مينهد و با ذكر دو صفت از صفات الهي،مضامين آيات پيشين را جمعبندي و تعليل ميكند. به ديگر سخن، آيه پاياني سوره آلعمران با مجموع آيات اين سوره ارتباط و پيوند مفهومي دارد و درواقع، راه دستيابي به همه معارف سوره است،چون در اين سوره اصول معارف ديني مانند آيات توحيدي «شهد الله أنّه لا إله إلا...» و «قل اللّهمّ مالك الملك» و بسياري از مسائل فروعدين مانند آيات مربوط به وحي و رسالت، آيه مباهله و آيه «لقد منّ الله علي المؤمنين إذ بعث فيهم رسولا من أنفهسم...» و آيات جهاد آمده است، كه لازمه فراگيري آنها، داشتن ملكه صبرو استقامت است، از اينرو، خداوند در آيه پاياني سوره به صبر،مصابره، مرابطه و تقوا فرمان داده است، بنابراين، اين آيه به منزله ارائه راهحل براي نيل به هدف اين سوره است.(8)
نتيجهگيري
2.هر سورهاي، داراي يك هدف اصلي است.
3.هدف، كشفكردني است و از راههاي گوناگون ميتوان هدف سوره را كشف كرد.
4.دستيابي به هدف اصلي همه سورههاي قرآنكريم امكانپذير است.
پي نوشت ها:
1.جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تسنيم، 2/33.
2.جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تفسير سوره كهف، جلسه دوم، 1387/10/24.
3.جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تفسير موضوعي، 1/27.
4.جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تسنيم، 2/99.
5. جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تسنيم، 425-6/424 نيز همان، 8/480.
6.جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تسنيم، 13/39.
7.جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تسنيم، 16/591.
8. جهت اطلاع بيشتر ر.ك. تسنيم، 780-16/771.
1.جوادي آملي، عبدالله؛ تسنيم تفسير قرآنكريم، مركز نشر اسراء، قم، جلد يكم تا شانزدهم، سالهاي گوناگون.
2.سايت مؤسسة تحقيقاتي اسراء.
منبع:نشريه پژوهشهاي قرآني،شماره 57.