قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو؟ ضرب المثلی با پیامهای سیاسی و اجتماعی

برخی افراد برای اینکه به اهداف و مقاصد مختلف مادی و دنیوی خود دست یابند، به هر دست آویزی چنگ می زنند تا اینکه به نتیجه مطلوب و رضایت بخشی دست یابند. در این بین یکی از تکنیک های مرسوم این دسته افراد پناه بردن به سوگندهای دروغ و عجیب و غریب است. دروغی هایی که با هدف لاپوشانی و مخفی کردن اهداف پنهان و نیرنگ های موزیانه مورد استفاده قرا می گیرد،
جمعه، 21 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی بیرانوند
موارد بیشتر برای شما
قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو؟ ضرب المثلی با پیامهای سیاسی و اجتماعی
بسیاری از ضرب المثل های ایرانی و فارسی چنان حکمت آمیز و درس آموز است که اگر جامعه انسانی به درستی محتوای آنها را مورد واکاوی و بررسی قرار دهد و چاشنی خردورزی را بدان اضافه نماید آثار و نتایج بسیار زیبا و مهمی را در آن بر جای می گذارد. یکی از ضرب المثل های ایرانی که در محاورات اجتماعی مورد توجه آحاد مردم قرار گرفته است، ضرب المثل«قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو؟» است.

 
واکاوی و درنگی در ضرب المثل «قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو؟»

برخی افراد برای اینکه به اهداف و مقاصد مختلف مادی و دنیوی خود دست یابند، به هر  دست آویزی چنگ می زنند تا اینکه به نتیجه مطلوب و رضایت بخشی دست یابند. در این بین یکی از تکنیک های مرسوم این دسته افراد پناه بردن به سوگندهای دروغ  و عجیب و غریب است. دروغی هایی که با هدف لاپوشانی و مخفی کردن اهداف پنهان و نیرنگ های موزیانه مورد استفاده قرا می گیرد، ولی گاهاً این دسته افراد غافل از این هستند که اثبات صداقت و حسن نیت تنها در گرو حسن گفتاری نیست، بلکه این حسن رفتار و عملکرد آنها است که مورد ارزیابی و داوری و راستی آزمایی قرار می گیرد، چراکه بسیاری از اوقات فاصله هزار فرسخی میان حسن گفتار و حسن رفتار افراد وجود دارد به گونه ای که قسم های جلاله و حضرت عباسی نیز نمی تواند موجب نجات آنها و تأیید صداقتشان در زندگی باشد. در ادامه به برخی از کارکرد های تربیتی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی  و مصادیق این ضرب المثل حکمت آمیز اشاره خواهیم کرد.
 
مصداق اول: صداقت و راستی آزمایی در شناخت و معرفت خدا
 یکی از کارکردهای روشن و آموزنده این ضرب المثل ایرانی را می توان در راستی آزمایی معرفتی و شناخت خدای متعال و همچنین عبودیت و بندگی او  مشاهده کرد. با اندکی دقت و تأمل در نوع نگاه و شناخت افراد نسبت به خدای متعال شاهد نوعی تناقض گویی در نوع گفتار و رفتار افراد می شویم. برخی افراد علی رغم اینکه خود را خداشناس واقعی قلمداد می کنند با این حال  نوع رفتار و عکس العمل آنها گویای چیز دیگری است. یکی از مصایق کهن این موضوع را می توان در فرهنگ جاهلیت مشاهده کرد. در قرآن کریم سخن از کسانی به میان آمده که در ظاهر مدعی عبودیت و بندگی حق تعالی هستند، ولی عملکرد آنها خلاف آن را ثابت می نماید. خدای متعال این موضوع را در سوره مبارکه زمر این چنین مورد توجه قرار داده است:
 
«و اگر از آنها بپرسى: «چه کسى آسمانها و زمین را خلق کرده؟» قطعاً خواهند گفت: «خدا.» بگو: «[هان‌] چه تصور مى‌کنید، اگر خدا بخواهد صدمه‌اى به من برساند؛ آیا آنچه را به جاى خدا مى ‌خوانید، مى‌ توانند صدمه او را برطرف کنند؛ یا اگر او رحمتى براى من اراده کند آیا آنها مى ‌توانند رحمتش را بازدارند؟» بگو: «خدا مرا بس است. اهل توکّل تنها بر او توکّل مى ‌کنند».[1] در جاهلیت مدرن و عصر رسانه نیز بدون شک به طور فطری بسیاری از افراد باور به خدای متعال دارند ولی با این وجود جایگاه عبودیت و بندگی حق تعالی در زندگی آنها پررنگ نیست. حتی در جامعه اسلامی کم نیستند افرادی که داعیه دار مسلمانی و باور به وحدانیت خدای متعال هستند، ولی با این وجود جای خالی عبودیت حق تعالی در نوع عملکرد آنها مشهود است.
   قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو؟ ضرب المثلی با پیامهای سیاسی و اجتماعی

مصداق دوم: صداقت و راستی آزمایی در عشق و  دوستی با خدا
بدون شک همه ما در زندگی با افرادی مواجه شده ایم که هشتک های دوستی و عشق به خدای متعال را در کارنامه فعالیت مجازی و حقیقی خود به یدک می کشند و کسی را بهتر از خدا لایق دوستی و ارتباط و عبودیت نمی دانند. این دسته افراد آن چنان سخن از دوستی و عشق به حق تعالی سر می دهند که گویی عاشقانی بی رغیب در مسابقه دوستی با خدا هستند؛ ولی با این وجود وقتی عملکرد آنها را مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهیم متوجه عدم صداقت آنها در رفتار و عملکرد می شویم؛ چرا که رفتاری متناسب با این ادعا را در زندگی آنها نمی توان مشاهده کرد. سوء عملکرد این افراد در واقع همان دم خروسی است که از کارنامه اعمال ایشان بیرون زده است. برای اثبات دوستی و عشق یک قانون طلایی وجود دارد که هم سان سازی ادعای قولی و عملی را می طلبد: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛[2] بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است».

این آیه شریف گویای این است که محبت تنها یک علاقه قلبى ضعیف و خالى از هر گونه اثر نیست، بلکه باید آثار آن در عمل و رفتار انسان منعکس شود. کسى که مدعى عشق و علاقه به پروردگار است، نخستین نشانه‌‏ آن این است که از پیامبر و فرستاده او پیروى کند. در حقیقت این اثر طبیعى محبت است که انسان را به سوى محبوب و خواسته ‏هاى او مى‌‏کشاند، البته ممکن است محبت ‏‌هاى ضعیفى یافت شود که شعاع آن، از قلب به بیرون سرایت کند، اما اینگونه محبتها به قدرى ناچیز است که نمى‏‌توان نام محبت بر آن گذاشت، محبت اساسى حتما آثار عملى دارد، حتما دارنده آن را با محبوب پیوند مى‏‌ دهد، و در مسیر خواسته هاى او به تلاش پرثمر وا‌مى‏ دارد.[3]
سند 1030 بیشتر به دنبال استحاله فرهنگ ایرانی و اسلامی در فرهنگ منحط غربی و آمریکایی بود و فرجام برجام نیز چیزی جز منع دارو از بیماران صعب العلاج نبود. قراردادهای ننگین و ظالمانه ای که بیشتر ایران اسلامی را تحت سلطه و نفوذ خود قرار می داد  و زمینه تسلط بر دانش هسته ای و دانشمندان ایرانی را فراهم می کرد.

مصداق سوم: رفتارهای منافق گونه در فعالیت های اجتماعی
یکی دیگر از مصادیق روشن این ضرب المثل را می توان در رفتارهای منافق گونه برخی افراد در محیط های اجتماعی مشاهده کرد. برخی انسانهای متظاهر و دنیاپرست برای اینکه به اهداف پلید خود دست پیدا نمایند با تمسک به برخی رفتارهای به ظاهر زیبا و رضایت بخش و خداپسندانه به نوعی به دنبال متقاعد کردن مردم و جلب اعتماد آنها هستند، به ظاهر برنامه آنها در راستای امور عبادی است، ولی باطن عملکرد آنها بویی از این مطلب ندارد، در واقع حسن ظاهر آنها گویای حسن باطنشان به شمار نمی آید. مصداق قرآنی این موضوع را می توان در رفتار منافق گونه مؤسسین مسجد ضرار مشاهده کرد، مسجدی که به ادعای بانیان آن به منظور کمک به بیماران و گرفتاران ساخته شده بود که امکان حضور در مسجد قبا را نداشتند.[4] ولی، واقعیت امر گویای این بود که این مسجد با هدف تفرقه بین مؤمنان، ترویج کفر و پایگاهی برای منافقان ساخته شده بود.[5]

«هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست! آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته‏ تر است که در آن (به عبادت) بایستى؛ در آن، مردانى هستند که دوست مى‏ دارند پاکیزه باشند؛ و خداوند پاکیزگان را دوست دارد! آیا کسى که شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا کرده بهتر است، یا کسى که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستى بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرومى ‏ریزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمى‏ کند!».[6]
 قسم روباه را باور کنیم یا دم خروسو؟ ضرب المثلی با پیامهای سیاسی و اجتماعی

مصداق چهارم: دُم خروس در معاهدات و توافق نامه های بین المللی
بعد از نگاه شخصی و اجتماعی به این ضرب المثل ایرانی بهتر آن است که نگاهی فرامنطقه ای و جهانی نیز به آن داشته باشیم. با یک نگاه جهانی به تاریخ ایران متوجه خواهیم شد در بازه های زمانی مختلف کشورهای فراوانی تلاش داشته اند با ادعای دوستی و کمک به ایران اسلامی، پای سران این سرزمین را به معاهدات و توافق نامه های بین المللی باز نمایند. تاریخ سیاه و شوم قاجار و پهلوی پر است از خاطرات ناگواری که ذهن و فکر هر ایرانی را به درد می آورد و درس های عبرت انگیزی را برای همگان ثبت و ضبط کرده است. این موضوع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به گونه ای دیگر خود را نشان داده است به گونه ای که طعم تلخ و ناگوار توافق نامه هایی همچون توافق جامع و نهایی هسته‌ای وین(برجام) و  سند ۲۰۳۰ یونسکو  در آن مشهود است. توافق نامه هایی که بنا بر ادعای طراحان خارجی در جهت کمک و یاری به مردم ایران اسلامی طراحی شده است.

این در حالی است که گذر زمان ثابت کرد که طرف های آمریکایی و اروپایی این قراردادها هیچ گونه صداقت و راستی در ادعاهای خود ندارند و تنها به دنبال اهداف شوم خود هستند. به طوری که سند 1030 بیشتر به دنبال استحاله فرهنگ ایرانی و اسلامی در فرهنگ منحط غربی و آمریکایی بود و فرجام برجام نیز چیزی جز منع دارو از بیماران صعب العلاج نبود. قراردادهای ننگین و ظالمانه ای که بیشتر ایران اسلامی را تحت سلطه و نفوذ خود قرار می داد  و زمینه تسلط بر دانش هسته ای و دانشمندان ایرانی را فراهم می کرد و در نهایت اوضاع را برای ترو و حذف آنها هموار می ساخت.
 
خدای متعال در آیات متعددی پیشتر به باطن کفر آمیز و غیر صادقانه ایادی کفر و استکبار این چنین اشاره کرده بود: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلى‏ ما فی‏ قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ؛[7] و از مردم، کسانى هستند که گفتار آنان، در زندگى دنیا مایه اعجاب تو مى ‏شود؛ (در ظاهر، اظهار محبّت شدید مى‏ کنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى ‏گیرند. (این در حالى است که) آنان، سرسخت ‏ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامى که روى برمى‏ گردانند (و از نزد تو خارج مى‏ شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش مى ‏کنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود مى‏ سازند؛ (با اینکه مى‏ دانند) خدا فساد را دوست نمى ‏دارد».
 
پی نوشت ها:

[1]. سوره مبارکه زمر، آیه 38.
[2]. سوره مبارکه آل عمران، آیه 31.
[3]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‏2، ص513.
[4]. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۷۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۱.
[5].  نک: طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۳۸۹-۳۹۰.
[6]. سوره مبارکه توبه، آیات108و 109.
[7]. سوره مبارکه بقره، آیات 204و 205.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.