بحثى پیرامون دعا (2)
در حال دعا چگونه باشیم؟
امام صادق مىفرماید: پیوسته دعا در پرده است تا درود و سلام بر پیامبر و آل او فرستاده شود. (۳۲)
آرى ستایش و نیایش پیش از دعا باعث آمادگى شخص و زمینهساز پذیرش دعاست.
حارث بن مغیره گوید: از حضرت صادق شنیدم که مىفرمود: چون یکى از شما بخواهد از پروردگار خویش چیزى از حاجات دنیا و آخرت مسالت کند، با سپاس خدا و صلوات بر پیغمبر سخن خود را آغاز کند و سپس حاجات خود را بخواهد.
حضرت صادق فرمود: جز این نیست که آداب دعا همان مدح و ستایش است و بعد اقرار به گناه، آنگاه درخواست، به خدا سوگند هیچ بندهاى از گناه بیرون نشده جز با اقرار به آن.
۲- نام بردن حاجت، باید حاجت را مد نظر گرفت و عرض نیاز کرد.
۳- اقرار به گناه و طلب مغفرت،; نخستباید خود را با آب توبه شستشو داد سپس با جانى پاک و دلى تابناک خدا را خواند.
۴- دعاى پنهانى امام رضا علیهالسلام مىفرماید: یک دعا که در نهان انجام دهى برابر است با هفتاد دعا که آشکار سازى. (۳۳)
قال الله تعالى: ادعوا ربکم تضرعا وخفیه. (۳۴) خداوند مىفرماید: پروردگارتان را با حال گریه و زارى و در پنهانى بخوانید.
و فى روایه، قال الرضا علیهالسلام: «دعوه العبد سرا دعوه واحده تعدل سبعین دعوه علانیه»، در روایت دیگرى حضرت رضا علیهالسلام مىفرماید: یک دعاى بنده در نهان بهتر است از هفتاد دعاى آشکار. (۳۵)
۵- اجتماع در دعا
امام صادق مىفرمایند: هرگز چنین نیست که چهار طایفه براى دعا کردن و درخواستیک چیز از درگاه خدا جمع شده باشند و خدا دعایشان را به استجابت نرساند. (۳۶)
امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: شیوه پدرم (امام باقر علیهالسلام) این بود که چون از امرى غمگین مىشد، زنان و کودکان را جمع مىکرد، سپس دعا مىکرد و آنها آمین مىگفتند. (۳۷)
حضرت صادق فرمود: (۳۸) هیچ گاه چهل نفر مرد براى دعا نزد هم اجتماع نکنند و خداى عزوجل را در کارهاى خود نخوانند جز این که خداوند دعاى آنها را مستجاب کند سپس اگر چهل نفر نبودند و چهار نفر بودند ده مرتبه خداى عزوجل را بخوانند دعایشان را مستجاب کند و اگر چهار نفر هم نباشند و یک نفر باشد که خداى عزوجل را چهل مرتبه بخواند، خداى عزیز و جبار او را اجابت کند.
جاى این پرسش است که از طرفى فضیلت دعا کردن پنهانى هفتاد برابر یا بیشتر از دعاهاى دیگر است، از سویى مىبینیم دعا در اجتماع مستجاب است جمع بین این دو دسته از روایات چگونه ممکن است؟
در پاسخ این پرسش مرحوم مجلسى مىفرماید: اول این که اجتماع در اجابت مؤثر است اگر چه ثوابش کمتر است. دوم این که اهمیت دعاى دستهجمعى در صورتى است که از ریا و خودنمایى مامون باشد و آنچه در آن باب (دعاى در خفا و خلوت) گذشت در صورتى است که از ریا ایمن نیست. (۳۹)
و نیز آن حضرت فرمود: دعا کننده و آمین گو در مزد و اجر شریکند. (۴۰)
۶- در وقت رقت قلب باشد.
البته هر وقت انسان بخواهد مىتواند دستبه دعا بردارد اما اوقاتى معین شده که اجابت دعا را تسریع مىکند، از آن جمله است: هنگامى که دل شخص رقت مىیابد و یک حالت نرمى و شکستگى پیدا مىکند. (۴۱)
حضرت صادق مىفرماید: هر گاه دعا کردى گمان کن که حاجتتبر در خانهات است، در صورتى که دعا با شرایط آن خوانده شود.
۷- با حال خضوع، تضرع و دستبه درگاه خدا بلند کردن.
۸- دعا براى همه. حضرت صادق فرمود: «رسول خدا صلى الله علیه وآله مىفرماید: هرگاه یکى از شما دعا مىکند سپس عمومیت دهد (همه را دعا کند) زیرا که آن به اجابت نزدیکتر است». (۴۲)
۹- یارب، یارب گفتن.
10- دعا براى برادران دینى در پشتسر آنان.
۱۱- دعا کردن در اوقات مخصوص دعا.
۱۲- درخواست نکردن حرام یا مقامى چون مقام نبوت یا امامت.
۱۳- توسل بر پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله و اهل بیتش علیهمالسلام .
۱۴- توجه: حالتى که بدان توجه گویند در دعا لازم است چرا که بدون توجه ایجاد رابطه قوى با پروردگار و اجابت دعا بسیار بعید مىنماید، زیرا خداوند دعاى شخص بىتوجه و غافل را که از زبان او برمىخیزد و نه از دلش مستجاب نمىکند. (۴۳)
۱۵- یقین: دعاکننده باید به استجابت دعاى خود کاملا یقین داشته باشد و یا گمان کند حاجت او بزودى برآورده مىشود.
۱۶- فروتنى در هنگام دعا.
۱۷- گریه و زارى و تضرع توام با دعا، منافع دنیوى و اخروى فراوان دارد.
۱۸- پافشارى در طلب اجابت دعا.
پس از دعا
من جد شیئا ثم جد وجد ومن لجبابا ثم لج ولج: هر که چیزى را به جد، بجوید بیابد و هر که درى را به اصرار بکوبد وارد شود.
۲- ختم به صلوات بر پیامبر صلى الله علیه وآله و اهل بیت علیهمالسلام.
رسول اکرم فرمود: «اجعلونى فى اول الدعاء وفی وسطه و فى آخره». (۴۴) مرا در اول دعا و وسط دعا و آخرش یاد کنید.
۳- ترک گناه.
۴- ختم به ماشاءالله لاقوه الا بالله.
۵- ناامید نشدن. چون خداوند خود مىفرماید: از رحمتخدا ناامید نشوید. (۴۵) زیرا ناامیدى و یاس از درگاه خدا گناه بزرگ و عامل سقوط و بدبختى است.
دعا نباید جانشین کوشش و فعالیتشود
شرط دیگر دعا این است که واقعا بیانگر حاجتباشد و در موردى باشد که انسان دسترسى به حاجت مطلوب خود نداشته باشد، لذا پیشوایان دین فرمودهاند: دعا باید براى کسب توانایى باشد نه مایه تنبلى.
شرایط کلى اجابت دعا
بعضى از بزرگان در آداب دعا و نیایش با خدا بتفصیل وارد شدهاند، آن جا که راجع به استجابت دعا و ارتباط با خدا سخن گفتهاند شرطهایى را به شرح زیر نقل کردهاند: (۴۶)
۱- دعا باید از روى معرفت و اخلاص به خدا و پس از عرض اخلاص و ارادت به ساحت مقدس اشرف پیامبران باشد.
قال رسول الله: «لا یرد دعاء اوله بسمالله الرحمن الرحیم» دعایى که آغاز آن با بسمالله باشد، رد نمىشود.
و قال صلى الله علیه وآله «اذا صلى احدکم فلیبدا بحمدالله ثم لیصلى على» و نیز فرمود: هرگاه یکى از شما بخواهد دعا کند باید با سپاس خدا آغاز نماید و سپس بر من صلوات بفرستد و خدا را تمجید کند - و چنین بگوید -: «یا من هو اقرب الى من حبل الورید یا فعالا لما یرید یا من یحول بین المرء وقلبه یا من هو بالمنظر الاعلى یا من لیس کمثله شىء».
و در جایى دیگر مىفرماید: در آغاز و انجام نیایش، بر من صلوات بفرستد، خدا کریمتر از آن است که اول و آخر دعا را قبول کند و میانه را ترک کند، همانا در آنجا دعا محجوب نگردد.
2- باید قلبا از همه مردم قطع امید کند و فقط به خدا امید داشته باشد.
3- با حضور قلب و دل شکسته و با معرفت و حسن ظن و امیدوارى به استجابت دعا و با اصرار در تقاضا (لااقل سه مرتبه تکرار شود) همراه باشد.
4- انگشتر عقیق و فیروزه در دست داشتن.
5- رو به قبله بودن.
6- چهل نفر، یا چهار نفر ده مرتبه یا یک تن چهل مرتبه از خدا حاجت را بخواهند.
7- پایان دادن دعا با گفتن ماشاءالله «لاحول ولاقوه الا بالله».
8- از حضرت ابىالحسن علیهالسلام روایتشده دعاى هیچ کس را کوچک نشمارید، دعاى یهودى و نصرانى درباره شما مستجاب مىشود.
9- تاثیر گفتن «یا رب و یا الله» در اصول کافى از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمود: هر که ده مرتبه یاالله یاالله بگوید، به او گفته مىشود: لبیک: چه حاجتى دارى؟ (۴۷)
10- تاثیر زیارت و گریه بر پیشوایان معصوم.
ثواب و تاثیر هر یک از اعمال تابع اهمیت آن و ثمرات حاصله و فواید آن عمل است مانند: مذاکره علم و حضور در مجلس عالم. تمام این مراتب و ثوابى که از آن عمل حاصل مىشود باعث مقرون شدن به اجابت دعاستبویژه در مشاهد مشرفه و تحت قبه مطهره امام حسینعلیهالسلام و در زیارت قبور پیشوایان دین.
11- خواص اسماء حسنى در اجابت دعا:
خداى متعال را نامهاى زیادى است که جامع همه نامهاى پروردگار نام الله - الرحمن - الرحیم است و هر یک خاصیتى دارد، خواندن نیازمند خدا را با آن نامها به شرط ایمان، سبب اجابت دعا مىشود.
12- از حضرت صادق علیهالسلام روایتشده: «دعاى شما مستجاب نمىشود براى این که به پیمانهایى که خدا از شما گرفته در عمل به اوامر او و ترک مناهى وفا نمىکنید». خدا مىفرماید: «به عهد و پیمان من وفا کنید تا به عهد و پیمان شما وفا کنم». هر چه قابلیتبنده کاملتر باشد، مشمول فیض و رحمتبیشتر مىشود.
13- مبالغه و الحاح در نیایش را خدا دوست دارد و بر دعاکننده رحم مىکند. آرى پروردگار دوست دارد که بندگان او نیازمندى خود را در پیشگاهش ابرار کنند.
14- از شرایط و آداب دعاء آن است که دیگران را از خوان احسان خدا فراموش نکنیم و در خواستن حاجت از بارى تعالى آنها را شریک کنیم، چنانچه خداوند در سوره فاتحه این آداب را به ما آموخته است و خود را بر رحمانیت و رحمیت و صفات لطف و رحمتستایش فرموده است. پیامبر فرمود: دعا را عمومیتبدهید و ویژه خود نگردانید که به استجابت نزدیکتر است.
15- سه گروهند که دعایشان مستجاب است:
الف. کسى که به حج بیتالله مشرف شود (و در آن مکان مقدس صمیمانه خدا را بخواند).
ب . آن که به جهاد فى سبیلالله برود.
ج . نیایش شخص بیمار.
در احادیث دعا، علاوه بر اینها از دعاى امام عادل و نیایش فرزند پاکدامن و صالح براى پدر و مادر و نیایش پدر صالح براى فرزندش یاد شده است و همچنین نفرین پدر که اگر فرزند عاق او شود از شمشیر برندهتر است و نفرین ستمدیده براى ستمکار، و مؤمن پریشان حال در حق توانایى که از کمک به او خوددارى کند و دعاى آن که به سفر رفته باشد تا بازگشت از سفر و دعاى روزهدار تا افطار کند.
16- در حال وفور نعمت و پیش از نزول بلا و نیازمندى به آفریدگار، نیایش و زارى نماید و با وجود هزاران نیازمندى در هر آن او را فراموش نکند تا در سختیها، پناهندگى به بارى تعالى نتیجه بخشد و دعایش را ملائکه با سابقه نیکو بشناسند و از آسمان منع نکنند تا مستجاب شود و باعث رفع بلا گردد.
در حدیث نبوى است: دعاى بىعمل صالح مانند تیرانداختن از کمان بىزه است.
17- در آغاز دعا اقرار به گناه کند و توبه نماید. لباس و مکان و خوراک او حلال باشد، نیازمندى خود را نام ببرد. حاجت از خدا بخواهد اگر چه خواسته او نعلین (کفش پا) باشد و در وقت دعا شکم را از حرام خالى نگهدارد. (۴۷)
نظر دیگران در مورد دعا و نیایش
دیل کارنگى روانشناس مشهور مىگوید: «ایمان مذهبى بطور قطع عالیترین وسیله معالجه غم و نگرانى استیا کسى که پایبند به مذهبى باشد هرگز رنگ امراض عصبى را نخواهد دید».
براستى دعا چراغ امید را در دل انسان روشن مىسازد، آنجا که همه وسایل را به کار بستیم آنجا که دست ما از همه جا کوتاه شد و به بنبست رسیدیم به سراغ دعا مىرویم و با توجه به خدا روح امید و حرکت را در خود زنده مىکنیم و از کمکهاى بىدریغ آن مبدا بزرگ مدد مىگیریم.
آلکسیس کارل در قسمتى دیگر از کتاب «نیایش» خود مىنویسد: «نیایش خصایل خویش را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فرد نشان مىدهد صفاى نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادى درونى، چهره پر از یقین، استعداد هدایت و نیز استقبال از حوادث، اینهاست که از وجود یک گنجینه پنهان در عمق روح ما حکایت مىکند و تحت این قدرت حتى مردم عقبمانده و کم استعداد نیز مىتوانند نیروى عقلى و اخلاقى خویش را بهتر به کار بندند و از آن بیشتر بهره گیرند. اما متاسفانه در دنیاى ما کسانى که نیایش را در چهره حقیقیش بشناسند بسیار کمند». (۴۹)
روانشناسان به استناد آمارهاى ممالک مختلف به این نتیجه رسیدهاند که تعداد نسبى طلاق و اعمالى که در حالات یاس و غضب انجام مىشود، در اقوام معتقد و مؤمن خیلى کمتر از ملل بىدین و لاقید است. اهل ایمان و دعا کمتر به امراضى از نوع زخممعده و عوارض ناشى از عقدهها و فشارهاى روانى و عصبى دچار مىشوند.
اوقاتى که در آن امید استجابت است
از امام ششم علیهالسلام نقل شده، مىفرماید: «چون قلب شما رقت پیدا کرد دعا کنید که قلب هر گاه رقت آورد خلوص پیدا مىکند».
عن ابى جعفر قال: «کان ابی اذ کانت له الى الله عزوجل حاجه طلبها هذه الساعه یعنى زوال الشمس».
از امام باقر علیهالسلام نقل شده، فرمود: «پدرم هر گاه حاجتى داشت وقت ظهر آن را از خدا مسالت مىنمود».
عن ابى عبدالله علیهالسلام قال امیرالمؤمنین علیهالسلام: «اعتصموا الدعا و عند اربع عند قراءه القرآن و عند الاذان و عند نزول الغیث و غیر التقاء الصفین للشهاده». «دعا را چهار جا غنیمتشمارید: (۱) هنگام قرائت قرآن; (۲) هنگام اذان گفتن; (۳) هنگام نزول باران; (۴) هنگام برخورد دو صف حق و باطل براى پیکار».
حضرت صادق فرمود: «دعا را چهار هنگام بخوانید: هنگام وزیدن باد، هنگام برطرف شدن سایهها یعنى هنگام ظهر و هنگام فرو شدن باران و هنگام ریخته شدن اولین قطره خون مؤمن در جهاد. زیرا به وسیله اینها درهاى آسمان باز مىشود» (۵۰).
براى بعضى این اشکال پیش آمده است که چگونه در حالى که خداى سبحان وعده اجابت داده و خلف وعده او محال ستبسیارى از دعاها اجابت نمىشود؟
جواب این است که:
۱ - وعده خدا مشروط به مشیت اوستیعنى اگر بخواهد اجابت کند، در قرآن مىفرماید:
«و برطرف کند آنچه را که به درگاه او دعا کنید اگر بخواهد». (۵۱)
۲ - و نیز اجابت دعا مشروط به داشتن مصلحتبراى دعاکننده است زیرا خداى حکیم به دلخواه بندگان از آنچه خیر و صلاح آنهاست نمىگذرد.
۳ - لازم نیست اجابت دعا فورى باشد، ممکن است دعا مستجاب شده باشد ولى ظهور آثار آن به خاطر یک سلسله مصالح، مدتى تاخیر افتد. چنانچه در تفسیر گفتار خداى تعالى «قد اجیبت دعوتکما» (۵۲) که خدا به موسى و هارون که دعا کردند: «پروردگارا اموال ایشان را تباه ساز» خطاب فرمود: که همانا دعاى شما مستجاب شد، در حدیث آمده است که میان این خطاب و میان غرق فرعون و نابودى پیروانش چهل سال طول کشید.
دعا به مؤمن الهام مىشود
پیش از نزول بلا
کسانى که دعایشان مستجاب است
امام صادقعلیهالسلام مىفرماید: «هر که چهل مؤمن را پیش از خود دعا کند و بعد حاجتخود را بخواهد، دعایش مستجاب گردد».
عن ابىعبدالله علیهالسلام: «ثلاثه دعوتهم مستجابه: الحاح فانظروا کیف تخلفونه والغازى فى سبیل الله فانظروا کیف تخلفونه والمریض فلا تعرضوه ولا تضجروه».
امام ششم علیهالسلام فرمود: «سه عده دعایشان مستجاب است: حاجیان و جنگجویان در راه خدا (و بنگرید که آنها را با چه حالى نسبتبه خود بدرقه کردهاید) و بیماران، بیماران را فراموش نکنید و عیادت نمایید و دلتنگشان نسازید».
عن ابىعبدالله علیهالسلام: «قال کان ابى یقول خمس دعوات لایحجبن عن الرب تبارک وتعالى: دعوه الامام المقسط و دعوه المظلوم یقول الله عزوجل وعزتى وجلالى لانتصفن لک ولو بعد حین ودعوه الولد الصالح لوالده ودعوه الوالد الصالح لولده ودعوه المؤمن لاخیه بظهر الغیب فیقول ولک مثله».
امام صادق علیهالسلام فرمود: «پدرم فرمودند: پنج دعاست که به اجابت مقرون است و بر پروردگار تبارک و تعالى پوشیده نیست:
۱) دعاى پیشواى عادل; ۲) دعاى ستمدیده که خداى عزوجل خطاب به او مىفرماید: به عزت و جلالم سوگند و با تو به انصاف رفتار مىکنم و انتقام تو را مىگیرم ولو بعد از گذشت زمانى باشد;۳) دعاى اولاد نیکوکار و با احسان در حق پدر; ۴) دعاى پدر نیکوکار درباره فرزندش; ۵) دعاى مؤمن براى مؤمن دیگر در غیاب او که دعاى او مستجاب مىشود و به او مىگویند: براى تو نیز مثل آن درخواست براى برادرت قرار دادیم».
عن الصادق علیهالسلام: «من دعا لاخیه بظهر الغیب وکل الله عزوجل به ملکا یقول ولک مثله».
از امام ششم نقل شده، فرمود: «هر که پشت سر برادر مؤمن برایش دعا کند خداوند ملکى را بگمارد که با او مىگوید مثل همین دعا براى تو نیز خواهد بود». (۵۴)
کسى که دعایش به اجابت نمىرسد
و نیز امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «ان الله عزوجل لایستجیب دعاء بظهر قلب ساه» یعنى: «محققا خداوند متعال دعاى کسى را که تنها به زبان دعا مىکند و قلبش متوجه درگاه الهى نیست مستجاب نمىکند». (۵۵)
همچنین در روایات آمده است که خداوند به حضرت عیسى علیهالسلام مىفرماید: «... وتکن فى ذلک الدعا حیا ولاتکن میتا»... در آن هنگام (موقع دعا کردن) زنده باش و مرده نباش». (۵۶)
چهار کس هستند که دعایشان به اجابت نرسد:
۰۱ مردى که در خانه نشسته و مىگوید: خدایا به من روزى بده، پس به وى گفته مىشود: آیا به تو دستور ندادم که به جستجوى روزى برو...
۰۲ مردى که زنى دارد و بر او نفرین کند که به او گفته شود: آیا کار او را به تو واگذار نکردم؟
۰۳ مردى که مالى دارد و آن را از بین برده و فاسد کرده، مىگوید: خدایا به من روزى بده. پس به وى گفته مىشود: آیا به تو دستور میانهروى ندادم؟
۰۴ مردى که مالى را بدون شاهد و گواه به دیگرى وام دهد، که به او گفته مىشود: آیا به تو دستور ندادم، گواه بگیرى؟
پي نوشت :
۳۲- اصول کافى (مترجم)، ۴/۲۴۷. کل دعاء یدعى الله عزوجل به محجوب عن السماء حتى یصلى على محمد و آل محمد.
۳۳- همان، ۴/۲۴۱، باب اخفاء الدعاء: دعوه تخفیها افضل عندالله من سبعین دعوه تظهرها.
۳۴- اعراف /۵۴.
۳۵- اصول کافى (مترجم، ۴/۲۴۱ و۲۵۷.
۳۶- همان.
۳۷- همان.
۳۸- همان، ص ۴/۲۴۱ و ۲۴۲.
۳۹- همان، ۴/۲۴۲.
۴۰- همان، ۴/۲۴۲.
۴۱- همان، باب اوقات دعا.
۴۲- همان، ۴/۲۴۳. عن ابى عبدالله قال: قال رسول اللهصلى الله علیه وآله: اذا دعا احدکم فلیعم فانه اوجب للدعاء.
۴۳- ارشاد القلوب، باب۴۷.
۴۴- وسایل الشیعه، ۴/۱۱۳۶.
۴۵- لاتقنطوا من رحمه الله، سوره زمر /۵۳.
۴۶- با این که به بعضى از آنها قبلا نیز اشاره شد ولى مناسب دیدیم که جهت اطلاع علاقهمندان، مجموعه را یکجا نقل کنیم. ضمنا درباره یکایک این شرایط در کتب معتبره از جمله اصول کافى روایاتى رسیده است.
۴۷- ترجمه اصول کافى، ۴/۳۰۲-۲۸۹.
۴۸- با استفاده از کتاب آئین درود و صلوات، از حسن مظفرى معارف، ص۲۳۳-۲۲۵.
۴۹- نیایش، الکسیس کارل.
۵۰- مکارم الاخلاق، ترجمه ابراهیم میرباقى، ص۷.
۵۱- انعام /۴۱.
۵۲- یونس /۸۹.
۵۳- اصول کافى (مترجم)، ۴/۲۲۰-۲۱۹.
۵۴- مکارم الاخلاق، ترجمه و شرح سید ابراهیم میرباقى، ص۹-۷.
۵۵- وسایل الشیعه، ۴/۱۱۰۵.
۵۶- همان، ص ۱۱۷۱.
/س