مهارت های عاطفی
یکی از قوی ترین جنبه های حیات اجتماعی انسان، جنبه های عاطفی زندگی است. علاوه بر اینکه نقش زنان در بهینه سازی کارکرد عاطفی خانواده از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است.مهارت های عاطفی زنان خانه دار نقش اساسی در تعادل عاطفی خانواده دارد. به همین دلیل کسب مهارت های عاطفی لازم برای رویارویی و ارتباط مؤثر با موضوع های مختلف عاطفی خانواده بسیار ضروری است.
برخی از این مهارت ها عبارت اند از
1. مهارت همدلی با دیگران2. مهارت برقراری رابطه مؤثر با خود و دیگران
3. مهارت برقراری روابط گرم و صمیمی
۴. مهارت مقابله با هیجانها
۵. مهارت مقابله با استرس
6. مهارت برخورد فعال و اثر بخش عاطفی
مهارت مهرورزی
عواطف و احساسات یکی از منابع سرشار وجود انسان ها بوده و باعث هدایت رفتار در جهات مختلف می شود. عواطف مثبت همچون محبت، دوستی، همدلی، گذشت و ایثار در ذهن تصورهای مثبت ایجاد کرده و عواطف منفی چون نفرت، خشم و ترس موجب تصورات منفی و احساس ناامیدی می شود. عواطف و احساسات انسان همانند جنبه های شخصیتی نیازمند تربیت و هدایت است. اگر در محیط خانه به این عواطف توجه نشود و الگوی مناسب در دسترس اعضای خانواده قرار نگیرد، زمینه های کجروی و انحراف آنان فراهم می شود.سازگاری کودک در هر مرحله از رشد با تنشهای عاطفی همراه است. چون در سازگاری، کودک باید عادت های گذشته خودش را تغییر داده و بازنگری نماید. او باید یاد بگیرد که در مواجهه با انسانها و پدیده های اجتماعی و نسبت به گذشته تغییراتی در رفتار، تفکر و احساسات و عواطف خودش ایجاد نماید. در این میان عواملی همچون رفتار مادر، روابط والدین در جریان تربیت و احساسات و عواطف نقش به سزایی دارد. اگر عملکرد و رفتار مادر با کودک توأم با تنشهای درونی و خصومت باشد بر حالات عاطفی، روانی کودک تأثیر می گذارد و چیزی جز پرخاشگری و سرکشی عاید کودک نمی شود. همچنین نظارت شدید و محدود نمودن نیز موجب پدیدآیی رفتارهای گوشه گیری و حقارت می شود. صداقت، صمیمیت، نوع دوستی، کمک، همیاری و رقابت و حسادت مادر نیز بر رفتار کودک اثر به سزایی دارد.
تعادل مهرورزی در اعضای خانواده
تعادل مهرورزی نیز در شکل گیری احساسات و عواطف و نهایتا پرورش شخصیت فرزند سهم به سزایی دارد. روح یگانگی و یا تعارض در کودک متأثر از مادر است. به همین دلیل است که می توان گفت، مادران در مشکل ترین مدرسه دنیا که مدرسه آدم سازی است، تدریس می کنند و این مدرسه هیچ وقت تعطیلی ندارد. به همین منظور مادر باید با عشق در حد اعلای حوصله، خوش خلقی، کاردانی و بینش و آگاهی به تربیت احساسات و عواطف همت گمارد. راه رسیدن به این اهداف ابتدا تسلط بر احساسات و عواطف خویش است تا بتوان از این نیروی عظیم در جهت هدایت فرزندان به نحو احسن استفاده نمود.مهارتهای عاطفی در تعادل بخشی رفتار خانوادهها
١. توانایی و استعداد بالقوه ای که در هر انسان وجود دارد به پهناوری نظام هستی است. برای پیوستن و تحقق چنین نیرویی در زندگی باید با (خود واقعی) خویش همنوا شد و با معنای راستین زندگی همگام گردید.٢. ما همه چیز را در باطن داریم و ابزاری را که برای کامجویی بدان نیاز است در اختیار داریم. برای آفرینش لحظه ها سرشار از اعجاز، سرخوشی، سلامتی و آرامش خیال باید ژرف ترین نگرش ها را نسبت به زندگی کشف کنیم، باید کاری کنیم که این انرژی ما را لبریز کند و از وجودمان بتراود.
٣. نباید گذاشت که رویدادهای جهان ما را تحت تأثیر خود قرار دهد، بلکه باید بکوشیم تا خود بر آنها تأثیر بگذاریم. باید بیاموزیم که بر رویدادهای خارج از کنترل خود بی اعتنا باشیم.
۴. باید بتوانیم عشق، سازگاری و نیروی محبت را از خزانه سرشار وجود بیرون کشیده و متبلور سازیم.
۵. اگر همواره بنا بر توقعها و انتظار دیگران زندگی کنید و در همه زمینه ها پیرو اصول و قواعدی باشید که آنان به شما تلقین می کنند، از شادمانی و آسودگی محروم خواهید شد.
6. اگر به خاطر حرف دیگران از دنبال کردن اهداف خود عقب نشینی کنید؛ گویی که به طور ضمنی به آنها می گویید که من برای نظر شما در زندگی از نظر خودم بیشتر ارزش قائلم.
۷. هیچ وقت به خاطر رفتار ناگوار دیگران در خشم و اندوه و آزردگی و نومیدی نباشید. چون در روند زندگی خود دچار مشکل می شوید و نمی توانید از مجموعه داراییها، توانمندیها و فرصتهای خود جهت رشد بهره مند شوید.
8. احساس پشیمانی دائم از اعمال ناروای گذشته و احساس نگرانی از رویدادهای احتمالی آینده از مخرب ترین احساسات منفی انسان به شمار می آید.
9. سطح انتظار شما از زندگی راز دستیابی به سلامت روانی است. اگر آرزومند شادی، تندرستی و آرامش خاطرید، ذهن خود را به آن سو معطوف کنید تا با نیروی حاصل از آن، مردم، رویدادها و اوضاع و شرایط مناسب را برای تجلی این نیکویی ها به خدمت خود فرا خوانید.
۱۰. احساس رشد و بالندگی در بین انسانها و سایر موجودات فرق بین مرده و زنده است. پس همیشه زنده باشید و احساس خوش از زندگی داشته باشید و هرگز قبل از مرگ خود نمیرید.
۱۱. گه گاه سعی کنید به دوران شادمانه کودکی برگردید.
۱۲. خزانه بی کران عشق و شادمانی را در خود جستجو کنید.
۱۳. شما همیشه با خویشتن خویش تنهایید. اما تنها زمانی خود را بی کس و غریب احساس می کنید که خود را دوست نداشته باشید.
۱۴. عشق شما در قلبتان آشیان دارد. این عشق از آن شماست. شما میتوانید دلپذیرترین و رضایت بخش ترین احساسات را در دل خود بپرورانید.
۱۵. وقتی شاد و مثبت و باحوصله هستید واکنش های شیمیایی بدن شما با زمانی که مضطرب و منفی و هراسانید به کلی متفاوت است. نحوه تفکر شما نیز به طور چشمگیری بر ترشح غددتان اثر می گذارد.
۱۶. گذشته را که گذرانیده ایم و وعده آینده را به هیچ یک از ما نداده اند. پس ما تنها زمان حال را در اختیار داریم و باید آن را دریابیم.
۱۷. موفقیت و شادمانی در زندگی هر کس صرفأ تابع فرصتها و امکانات در دسترس او نیست، بلکه متکی به باورهایی است که در ژرفای وجود اوست و به آن اعتقاد داشته و منتظر بروز آن است.
۱۸. اگر کارها بر وفق مرادتان نیست از خود بپرسید چه کرده ام که با چنین ناگواری هایی رو به رو شده ام؟ چگونه میتوانم خود را از این تنگنا برهانم؟ چه عبرتی می توانم از این رویدادها بگیرم؟
۱۹. محدودیت های ما منحصر به جسم ماست. در فکر و اندیشه مانع و محدودیتی نداریم.
۲۰. راهی به سوی خوشبختی وجود ندارد، خوشبختی «خود راه» است. راهی که از درون آغاز و به سوی بیرون هدایت می شود.
۲۱. محدودیت هایی که در روابط ارزشمندتان وجود دارد تنگناهایی است که از سوی خودتان بر خود تحمیل نموده اید.
۲۲. نشان دهید که افکار خود را انتخاب می کنید و می توانید با جایگزین کردن افکار و عقاید مثبت به جای افکار و مفاهیم منفی برای همیشه از گزند اندیشه های مخرب رهایی یابید.
۲۳. ما همواره نمی توانیم در هر کاری حرف اول را بزنیم و رتبه بالایی را کسب نماییم، اما بدون تردید می توانیم همواره فردی ارزنده باشیم.
۲۴. مهمترین عامل تعیین کننده موفقیت و شادمانی در زندگی، اعتقادی است که به خویشتن خویش داریم.
۲۵. با خود پیمان ببندید که با زیباترین، باارزش ترین و هیجان انگیزترین فرد دنیا، «خودتان»، رابطهای سرشار از عشق و محبت برقرار کنید.
۲۶. هر صحنه ای در زندگی یا مجالی برای رشد و بالندگی است و یا آغازی برای درجازدن و رکود و کسالت؛ به هر حال اختیار با شماست.
۲۷. جهان یک صحنه نمایش است و من و شما تهیه کننده، کارگردان و بازیگر سناریوی مکتوم و مجهول زندگی خویش هستیم.
۲۸. سعی کنید از خود تصویری نادرست نداشته باشید. اگر چنین باشید با همان تصویر نادرست زندگی خواهید کرد.
۲۹. ما به هر چیزی که می اندیشیم در آینده نزدیک به آن تبدیل می شویم. همیشه باید از خود بپرسیم که به چه چیزی می اندیشیم. در صحنه های زندگی سعی کنیم که به اندیشهای خوب بپردازیم.
۳۰. هر کس که خودش را دوست داشته باشد و به صلح و صفای درون خود پی ببرد، به واقعیت های زندگی عشق بورزد و صداقت را در زندگی پیشه خود سازد، باید مطمئن باشد که دیگران نیز او را دوست خواهند داشت.
۳۱. جهت دستیابی به هر چیز در زندگی نگرانی و تعجیل لازم نیست، بلکه تنها کافی است که میل و انگیزه دستیابی را در خود پرورش دهیم.
۳۲. احساس گناه دائم، انتخابی غیرمسئولانه است. مادامی که نسبت به اعمال و رفتار گذشته خود پشیمانی مستمر داشته باشید با حفظ این احساس شوم در لایه های ذهن، جریان انرژی را برای هرگونه اصلاح و تغییر مسدود کرده اید.
۳۳. همواره تلاش کنید در برخورد با هر کس او را به دیده یک معلم و آموزگار بنگرید و چیزی از او بیاموزید.
۳۴. احساسات و هیجان های خود را چون شعله شمعی بپندارید و نگذارید که حتی شدید ترین تندبادهای زندگی این شعله را بلرزاند و خاموش کند.
۳۵. هر کس در زندگی با مشکلاتی رو به روست. تفاوت یک شخص سالم و یک فرد نامتعادل در داشتن مسائل و مشکلات نیست، بلکه در نگرش آنان نسبت به این مسئله است که چه کسی مشکل را عمده میداند و چه کسی راه حل مشکلات را مهم میداند.
۳۶. هنگامی فرد به خودشکوفایی می رسد که توانایی استقبال از آینده ای مبهم و مجهول را داشته باشد و خود را برای مواجهه و درس گرفتن و بهره جستن آماده نماید.
۳۷. رمز و راز و سرنخ های زندگی خود را به دست دیگران و وابسته به دیگران ندانید. اگر چنین باشد، صلح و صفا، آرامش و آسایش، امنیت و عشق و علاقه و مهرورزی و خلاقیت دچار مشکل می شوند.
۳۸. اگر زندگی خود را به نقطه ای یا فردی یا به روش خاصی متکی کنید، مطمئن باشید با از میان رفتن آن نقطه اتکا دچار شکست سنگینی می شوید.
۳۹. هر کس باید بداند که در جهان هستی وجودی منحصر به فرد و توانایی خاصی دارد. پس به خاطر آن توان مخصوص هیچ وقت خود را دست کم نگیرید.
۴۰. احساسات و هیجان های منفی و خشم و کینه حاصل انتخاب خود شماست، نه اینکه دیگران به شما تحمیل کرده باشند. بنابراین، تو خود امکان انتقال آن به درون خود را فراهم ساخته ای.
اصول رشد مهارتهای عاطفی زنان
زنان خانه دار به عنوان کانون اصلی ارتباط و مهرورزی باید با آموزش فعال و مبتنی بر تجربه این موضوع را به اعضای خانواده انتقال دهند که مهرورزی منبع پالایش اعضای خانواده بوده و روابط بین آنها را صمیمی، گرم و توأم با احترام می کند. به همین دلیل اعضای خانواده باید از این مهارت ها در جهت تقویت و تحکیم نهاد خانواده و رشد انگیزه های فردی استفاده نمایند. ضمن آنکه در تعالی و رشد باورها و اعتقادهای اعضای خانواده نیز مؤثر خواهد بود. البته زنان خانه دار برای اینکه بتوانند مهارت های عاطفی اعضا را رشد دهند، در درجه اول باید خودشان مهارت های لازم را فراگیرند که عبارت اند از:1. احساس خود را نسبت به همسر و اعضای خانواده بیان کنید.
٢. احساس اعضای خانواده را نسبت به خود بپرسید.
٣. انتظارات اعضا را از خود جویا باشید.
۴. انتظارات خودتان را از اعضای خانواده بیان کنید.
۵. نیاز خود را به محبت کردن و محبت دیدن بیان کنید.
6. پیام های مثبت عاطفی اعضا را نسبت به خود تقویت کنید.
۷. پیامهای مثبت عاطفی را به اعضای خانواده نشان دهید.
۸- ارتباط عاطفی خود را با سایر افراد خانواده گرم و صمیمی کنید.
منبع: مهارتهای زندگی زنان خانه دار، نویسندگان: دکتر سوسن سیف، دکتر مه سیما پور شهریاری، مهر انگیز شعاع کاظمی، محبوبه قسامی، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه الزهرا علیها السلام، قم، 1384، صص 68-59