1) 15ارديبهشت ماه سال1303هجري شمسي: آيت الله سيد عبدالحسين لاري از مراجع شيعه و از سياستگذاران پرهيزكار اسلام در جهرم فارس بدرود حيات گفت. ايشان در78سال حيات خود به جامعه اسلامي خدمات ارزنده اي كرد. آيت الله لاري پس ازورود به منطقه لارستان رهبري مردم ستمديده جنوب ايران را به عهده داشت. او و مجاهدان همراهش بيشترين ضربه ها را برپيكراستعمارانگليس وارد ساختند. اعلام جهاد با محمد عليشاه ازجمله اقدامات مبارزاتي آيت الله لاري دراين دوره
1) 15ارديبهشت ماه سال1303هجري شمسي: آيت الله سيد عبدالحسين لاري از مراجع شيعه و از سياستگذاران پرهيزكار اسلام در جهرم فارس بدرود حيات گفت. ايشان در78سال حيات خود به جامعه اسلامي خدمات ارزنده اي كرد. آيت الله لاري پس ازورود به منطقه لارستان رهبري مردم ستمديده جنوب ايران را به عهده داشت. او و مجاهدان همراهش بيشترين ضربه ها را برپيكراستعمارانگليس وارد ساختند. اعلام جهاد با محمد عليشاه ازجمله اقدامات مبارزاتي آيت الله لاري دراين دوره بوده است.
2) صدور تاريخيترين سند مبارزه امام خميني(رحمة الله علیه) براي دعوت به قيام براي خدا (1323 ش): در حالي كه تبليغات مسموم عليه اسلام و روحانيت و حوزههاي علميه، سعي داشت در سطح وسيعي مردم را از اصول راستين اسلام دور نمايد، حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) در 15 ارديبهشت 1323 ش برابر با 11 جماديالاول 1363 در سن چهل و دو سالگي، اولين بيانيه سياسي خود را صادر كردند. در اين بيانيه، حضرت امام ضمن بررسي و تحليل اوضاع گذشته، حال و آينده مردم، قيام براي خدا را تنها راه اصلاح جهان عنوان كرده كه آن، فلسفه بعثت همه انبياي الهي بوده است. ايشان در ادامه، دلايل بدبختي مسلمانان و ملت ايران را تشريح ميكنند و در قسمت ديگري، مسؤوليت سنگين علما و روحانيان را برشمرده و عواقب زيانبار غفلت سياسي آنها را متذكر ميشوند. در ادامه، ايشان در اين بيانيه، صريحاً علماي اسلام و جامعه اسلامي را به قيام عمومي فراخواندند و نسبت به سكوت در برابر توطئههاي ضد اسلام هشدار دادند. مقصود امام از انتشار اين بيانيه ، به صدا در آوردن زنگ خطر و بيدار باشي براي طلاب جوان بود. اين اقدام، شخصيت و موضع سياسي ايشان را بيش از پيش آشكار كرد و به تدريج زمينه حضور عدهاي از ياران همفكر را در جمع شاگردنشان ايشان فراهم آورد. اين اشخاص كساني بودند كه هسته اصلي اقدامات انقلابي سالهاي بعد را تحت رهبري معظمٌله، تشكيل دادند.
3) انحلال رسمي حزب توده به دليل خيانت به آرمانهاي جمهوري اسلامي (1362 ش): حزب توده ايران در سال 1320 ش با مرام كمونيستي تشكيل شد. اما طولي نيز نكشيد كه اين حزب به عامل و مزدور شوروي در ايران تبديل گشت و به همين دليل هيچ گاه مردم مسلمان ايران از آن استقبال نكردند. حزب توده به جريان ملي شدن صنعت نفت ايران خيانت كرد و در ازاي اعطاي امتياز نفت جنوب به انگليس، خواستار واگذاري نفت شمال ايران به شوروي شد تا به اصطلاح، توازن برقرار شود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، فعاليت حزب توده كه در زمان رژيم شاه ممنوع شده بود پس از سي سال، از سر گرفته شد. اما اعضاي اين حزب همچنان به تلاش براي تأمين منافع نامشروع شوروي در ايران ادامه دادند. به طوري كه در اعترافات صريح رهبران حزب توده، همكاري اين حزب با شوروي تأييد و حتي مطرح شد كه در واقع سفير شوروي در تهران، تصميمات كميته مركزي حزب توده را تأييد نهايي ميكرده است. در پي اين اعترافات و اطلاعات به دست آمده توسط نيروهاي امنيتي در مورد نقش شوروي در توطئه عليه انقلاب اسلامي، دستور اخراج هجده تن از افراد سفارت شوروي در ايران صادر شد. پس از آن كه شوروي از رسيدن به اهداف خود در ايران مأيوس شد، با همكاري عوامل داخلي خود در ارتش، در توطئهاي براي براندازي نظام جمهوري اسلامي شركت كرد. اما با هوشياري عناصر مؤمن و انقلابي در ارتش و نيروهاي امنيتي، اين توطئه، خنثي شد. پس از افشاي نقش حزب توده ايران در طرح كودتاي شوروي عليه انقلاب اسلامي ايران در سال 1361، مسؤولان نظام جمهوري اسلامي، ادامه فعاليت اين حزب را بر خلاف مصالح نظام تشخيص داده و پس از دستگيري سران آن، حزب توده را منحل اعلام كردند.
4) صدور فرمان اجرايي دولت آمريكا در تحريم اقتصادي جمهوري اسلامي ايران (1374 ش): پس از آنكه دولت آمريكا، تحريمهاي اقتصادي خود در طول سالهاي جنگ تحميلي را كافي نديد، به فكر اين افتاد كه دامنه اين تحريمها را وسعت داده و جمهوري اسلامي ايران را در جهان منزوي سازد. از اين رو، بيل كلينتون، رييس جمهور وقت آمريكا در پانزدهم ارديبهشت ماه 1374 ش، با مستمسك قرار دادن اين كه عملكرد ايران، باعث تهديد عليه صلح و امنيت كليه ملتهاست؛ ايران همچنان از تروريسم بينالمللي حمايت ميكند؛ روند صلح خاورميانه را به مخاطره ميافكند و به دنبال دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي است تحريمهايي عليه جمهوري اسلامي ايران اعمال نمود. ممنوعيت صادرات كالا و تكنولوژي و خدمات به ايران، ممنوعيت هرگونه معامله با ايران، ممنوعيت سرمايهگذاريهاي جديد از طرف آمريكاييان با ايران، ممانعت شركتهاي آمريكايي از فراهم آوردن تسهيلات براي شركتهاي تحت كنترل آمريكا كه با ايران معامله ميكنند، از جمله موارد اين تحريم بود. علي رغم گستردگي اين تحريم و تحريمهاي بعد، آمريكا هيچگاه به هدف خود كه همان به زانو درآوردن دولت و ملت انقلابي ايران و منزوي كردن جمهوري اسلامي است، نائل نشد و در طول ساليان بعد، ايران به عنوان يكي از كشورهاي در حال رشد و مطرح در عرصههاي منطقهاي و بينالمللي عنوان گرديده است.
5) درگذشت شاعر توانا و اديب معاصر استاد "محمدعلي مرداني" (1378 ش): استاد محمد علي مرداني، در سال 1301 ش در يكي از روستاهاي توابع شهرستان خمين در استان مركزي به دنيا آمد. وي از كودكي به شعر علاقهمند شد. در ده سالگي به مرثيه و مديحهسرايي پرداخت و در تكايا و مجالس سوگواري اباعبداللَّه الحسين(علیه السلام) مرثيهسرايي ميكرد. استاد مرداني در زمان رژيم پهلوي، در شهر خمين، به تشكيل مجمع مداحان همت گماشت ولي مورد غضب رژيم ستم شاهي قرار گرفت و خانهاش توسط مزدوران محلي به آتش كشيده شد. وي در سال 1331 ش ساكن تهران شد و از آن پس انجمن نغمهسرايان مذهبي شرق تهران را تاسيس كرد. مرداني پس از پيروزي انقلاب، فعاليت خود را شدت بخشيد و به عضويت شوراي شعر وزارت ارشاد اسلامي و واحد ادبيات حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي درآمد. وي همچنين در طول جنگ تحميلي، در جبههها حضور داشت و در اين راه دچار عوارض جسمي گرديد. مرداني شاعري اخلاص پيشه و عارفي وارسته بود و نسبت به چهارده معصوم(عليهم السلام) اخلاص كامل داشت. استاد مرداني در طول عمر خود توفيق تاليف و گردآوري حدود هفتاد مجموعه شعر را يافت كه اغلب آنها به چاپ رسيده كه مجموعه آفتاب، ادبيات عاشورا، همراه با كاروان، حريم عشق، راهيان عاشورا، فروغ ايمان و نواي رزمندگان از آن جمله است. استاد مرداني سرانجام پس از تحمل سالها رنج بيماري در نيمه ارديبهشت 1378 ش برابر با 18 محرم 1420 ق در 77 سالگي بدرود حيات گفت و در قطعه فرهيختگانِ بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
6) رحلت محقق فرزانه و پژوهشگر نهجالبلاغه حجت الاسلام "محمد دشتي" (1380 ش): استاد فرهيخته، حجت الاسلام و المسلمين شيخ محمد دشتي در سال 1330 ش (1370 ق) در مازندران به دنيا آمد و پس از فراگيري تحصيلات ابتدايي به آموختن علوم ديني روي آورد. وي پس از تلاش و پشتكار فراوان، در بيست سالگي به درس خارج فقه و اصول حضرات آيات: ميرزا هاشم آملي، ناصر مكارم شيرازي، علي مشكيني اردبيلي و عبداللَّه جوادي آملي راه يافت و مباني حكمت و فلسفه را از استادان فن آموخت. حجتالاسلام دشتي پس از آن به تاليف و تدريس و تحقيق روي آورد تا اينكه در سال 1367، مؤسسه تحقيقاتي اميرالمومنين(علیه السلام) را بنيان نهاد و با كمك گروهي از محققان، كتابهاي ذيل را فراهم نمود: فرهنگ سخنان معصومين در 15 جلد، تحليل تاريخي سياسي معصومين در 14 جلد و سيره امام علي(علیه السلام) در 15 جلد، ترجمه نهج البلاغه، فرهنگ واژهها، موضوعات كلي و معارف نهجالبلاغه در 4 جلد، اسناد و مدارك نهجالبلاغه و دهها اثر ديگر. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي يكسره به تلاش و كوشش در راه احياي شعائر ديني ميپرداخت و هماره به تبليغ دين در شهرهاي مختلف كشور و تدريس در نهادهاي انقلابي و دانشگاهها و سخنراني همت گماشت تا اين كه در بازگشت از سفر تبليغي خويش از كاشان در 5 ارديبهشت 1380 دچار سانحه تصادف شد و پس از گذشت ده روز، در نيمه همان ماه برابر با 11 صفر 1422ق در پنجاه سالگي بدرود حيات گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله عليها) به خاك سپرده شد.
7) اعلام عزاي عمومي در پي دريافت خبر شهادت جمعي از علما در عراق (1382 ش): در پي اعلام خبر شهادت 182 تن از فضلا و علماي حوزه علميه نجف اشرف كه تصور ميشد در زندانهاي رژيم بعثي عراق به سر ميبرند، روز پانزدهم ارديبهشت 1382، عزاي عمومي اعلام شد و كليه حوزههاي علميه جهان تشيع، تعطيل گرديدند. اعلام خبر شهادت اين افراد كه 138 تن از آنان ايراني و مابقي از ديگر كشورها بودهاند، شخصيتها، گروهها و نهادهاي مختلف كشور اين جنايت رژيم سرنگون شده بعث را محكوم كردند. همچنين مجالس بزرگداشت متعددي در حوزههاي علميه در شهرهاي گوناگون برگزار شد. در پيام مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه خامنهاي كه در همين زمينه منتشر شد. ايشان مسؤوليت اين جنايت را تنها مختص رژيم سفاك عراق ندانستند و كساني را كه با كمكها و سياستهاي خود، آن رژيم را تقويت و تجهيز كردهاند نيز مسؤول اين حادثه در پيشگاه خدا و مردم عراق عنوان كردند. شهادت اين افراد تنها يكي از جنايات بيشمار در دوران سياه حاكميت رژيم بعث عراق است.
8) روز بزرگداشت "شيخ صدوق" دانشمند شهير شيعه: ابوجعفر محمد بن علي بن بابْوِيه معروف به شيخ صدوق در حدود سال 306ق در خاندان اهل علم و فقاهت و با بشارت حضرت صاحبالزمان(علیه السلام) در شهر مقدس قم به دنيا آمد. محمد در سنين كودكي فراگيري دانش ديني را آغاز كرد و در محضر پدر و ديگر استادان رشد يافت. وي پس از آنكه به مرتبه بالايي در علم رسيد، براي درك محضر اساتيد بزرگ و حديث شناسان آن دوران، سفرهاي علمي خود را آغاز كرد و از بيش از 200 تن از دانشمندان بزرگ عصر بهره برد. پس از سفر به بغداد، شهرت علمي او آنچنان دانشمندان آن ديار را تحت تاثير قرار داده بود كه تمام آنها را مجذوب خود كرد و از شعاع وجودي خود بهرهمند ساخت. در حلقه درسي اين فقيه سترگ، عالمان نامداري پرورش يافتند كه شيخ مفيد، حسن بن محمد قمي، علم الهدي سيد مرتضي، هارون بن موسي تلعكبري و حسين بن عبيداللَّه غضائري از آن جملهاند. همچنين كتاب عظيم "من لايحضر الفقيه" در 4 جلد به عنوان يكي از اركان كتب اربعه شيعه، شامل شش هزار حديث و بر اساس موضوعات مختلف فقهي و نيز كتاب مدينه العلم در 10 جلد كه مفقود شده، امالي، خِصال، عيون اخبار الرّضا(علیه السلام) و عِلَلُ الشرايع از جمله سيصد كتاب ارزشمند اين عالم كمنظير شيعه ميباشند. شيخ صدوق در اواخر عمر به درخواست شيعيان شهر ري، ساكن آن شهر شد تا اينكه در سال 381ق در 75 سالگي درگذشت و در مكاني كه به نام او مشهور است به خاك سپرده شد.
9) تولد فقيه بزرگ و عالم شيعه "فخرالمحققين حلي" فرزند دانشمندِ علامهي حلي(682 ق): محمد بن حسن بن يوسف معروف به فخرالمحققين فرزند علامهي حلي، ملقب به فخر الاسلام، فخرالدين و رأس المدقّقين از اعاظم و بزرگان شيعه و داراي جلالت علمي بسياري بود. وي در نوجواني به اجتهاد دست يافت. فخر المحققين مورد تاييد و توجه خاص پدر بزرگوار خود علامهي حلي بود تا آن جا كه علامه، اتمام مصنفات خود را پس از مرگ به فخر سپرد. ايضاحُ الفَوائد، تَحصيل النّجاة و مَنبَع الاسرار از جمله آثار اوست.
10) درگذشت "ابوعبداللَّه محمد بن عبدري فاسي" مشهور به "ابن حاج" درقاهره(737 ق): ابن حاج، در ابتدا در نزد علماي فاس در مراكش امروزي دانش آموخت. آن گاه به قاهره رفت و تاپايان عمر در اين شهر اقامت گزيد. ابن حاج سپس به تعليم و تربيت دانشپژوهان پرداخت و افراد زيادي ازمحضر او بهرهمند شدند. از ابن حاج آثار بسياري به جاي مانده است كه مهمترين آنها، المَدخل نام دارد. او در اين كتاب، مسايل اخلاقي، فقهي، اجتماعي و اقتصادي را مورد بررسي قرار داده است.
11) رحلت فقيه جليل "سيدالعلماء" عالم شيعي هندوستان(1307 ق): سيدابراهيم بن سيدمحمد تقي نقوي نصيرآبادي از علما و فقهاي اماميهي قرن چهاردهم هجري، معروف به سيدالعلما و از شاگردان ميرزاي شيرازي، شيخ محمد طه نجف، ميرزا محمد حسين شهرستاني، ميرزا حبيباللَّه رشتي و شيخ زين العابدين بوده است. وي در سن جواني به مقام استنباط احكام شرعيه و مرجعيت شيعيان هندوستان نائل گرديد. سيد العُلماء با كمال شهامت در مقابل علماي درباري به جهت الغاي شهادتِ ولايت در اذان ايستاد و از تهديد مرگ نيز نهراسيد. از آثار اين عالم برجستهي شيعي ميتوان به كتابهاي تكلِمهي يَنابيعُ الانوار و الشَّمعَةُ في احكامِ الجُمعَه اشاره كرد. سيدالعُلماء در سال 1307 ق در سن 48 سالگي دار فاني را وداع گفت و به اجداد طاهرينش پيوست.
12) وفات "آيتاللَّه فاضل نوري" از علماي اصفهان(1343 ق): حاج ميرزا بهاءالدين معروف به فاضل نوري از بزرگان و علماي اصفهان بود. وي در اخلاق فاضله مقام والايى داشت و تمامي اوقات شريف او در تصفيهي باطن و تهذيب اخلاق صرف شد. در فنون شعر نيز ماهر بود و به "فاضل" تخلّص مينمود. اشعار وي توسط يكي از فرزندانش به نام نصيرالدين نوري معروف به خواجَوي، مدون و آمادهي چاپ گرديد. پدر فاضل نوري، "ميرزا جواد نوري" نيز در عصر خود رياست مذهبي اصفهان را به عهده داشت و صاحب كرامت بود. جد وي ملامحمدعلي نوري همچنين از بزرگان علم و جامع معقول و منقول به شمار ميرفت. فاضل نوري در بيستم جمادي الاولي 1343 ق در اصفهان وفات يافت و در تكيهي باباركنالدين در قبرستان تخت فولاد اصفهان ، در جوار مزار پدر بزرگوار خود به خاك سپرده شد.
13) 5 ماه مي سال1821ميلادي: ناپلئون بناپارت امپراتور قدرتمند فرانسه در تبعيدگاهش جزيره سَنت هِلِن ازدنيا رفت. اين امپراتورقدرت طلب درانديشه تصرف دنيا بود؛ ازاين رو دردوران حكومت خود جنگهاي متعددي كرد و نقاط زيادي ازاروپا را هم تصرف نمود. درسال1808ميلادي ناپلئون ازروسيه شكست سختي خورد و پس ازعزل ازمقام امپراتوري فرانسه به جزيره اِلب تبعيد شد. گفتني است كه ناپلئون 7سال مجدداً درفرانسه قدرت را به مدت100روزبدست گرفت و اين دوره به حكومت 100روزه ناپلئون مشهوراست. اما درنهايت به حالت تبعيد درجزيره سنت هلن ازدنيا رفت.
14) 5 ماه مي سال1913ميلادي: كشوراِفريقايي گينه را نيروهاي فرانسوي اشغال كردند. فرانسه دراواخرقرن19ميلادي بعد از90سال سرانجام گينه را جزوجامعه فرانسه و يخشي ازخاك اِفريقاي غربي فرانسه اعلام كرد. گينه درسال1946ميلادي به خود مختاري رسيد و درسال1958با مبارزات مستمرو جدي مردم استقلال كامل خود را بدست آورد. گفتني است كه احمد سكوتوره اولين رئيس جمهوركشورگينه بود.
15) 5 ماه مي سال1955ميلادي: جمهوري فدرال آلمان پس از گذشت 10سال از جنگ جهاني دوم بطور رسمي استقلال يافت. آلمان غربي بعد ازپيروزي متفقين درجنگ جهاني دوم به تصرف فرانسه، انگليس و اِمريكا درآمد و درسال1949ميلادي با 11ايالت جمهوري فدرال آلمان موجوديت يافت. درسال1990ميلادي پس ازگذشت 40سال جدايي ميان دو آلمان، ديواربرلين شكسته شد و كشورواحد آلمان پديد آمد.
16) تولد "آلفرد كبير" امپراتور بريتانيا معروف به نجيبترين پادشاه انگلستان (848م): آلفرد كبير معروف به نجيبترين سلاطين كه از معروفترين پادشاهان انگلستان است در چهارم فوريه سال 848 م در اين كشور به دنيا آمد. وي پس از مرگ برادرش در 27 ژوئن 871م در 23 سالگي به سلطنت رسيد. دوران سلطنت وي، مملو از جنگ با دانماركيهايى بود كه به انگليس يورش برده بودند، اهميت آلفرد در اين است كه براي اولين بار، يك نيروي دريايى براي انگليس تدارك ديد و تحولي در ارتش ايجاد كرد. او همچنين به علت نظمي كه در دستگاه عدالت به وجود آورد، يار ستمديدگان لقب گرفت. او سرباز شايستهاي بود و مرداني جنگي و كارآمد را در ارتش به كار گرفت. وي ناوگان دريايى انگليس را به حدي گسترش داد كه بر درياها تسلط پيدا كرد. آلفرد كبير همچنين در زنده كردن علم و دانش در ميان كشيشان و آموزش و پرورش براي جوانان و اشراف درباري نقش مهمي ايفا كرد و خود شخصاً بعضي آثار لاتيني را به زبان انگليسي ترجمه نمود. پيروزي نهايى آلفرد در سال 896 م به دست آمد كه در آن، وي سپاهيان دانماركي را تار و مار كرد و در اين پيروزي، تمام اروپاي غربي از بند امپراتوري اسكانديناويها رهايي يافت. وي پس از آن دست به اصلاحات و تدوين قانونهايي زد كه در آنها، عقايد مسيحي با اصولِ پادشاهي مركزيِ نيرومندي تركيب شده بود. آلفرد كبير سرانجام در پنجم مه سال 900 م پس از بيست و نه سال سلطنت در پنجاه و دو سالگي درگذشت.
18) تولد "كارل ماركس" فيلسوف آلماني و بنيانگذار فلسفه ماترياليسم تاريخي (1818م): كارل ماركس، فيلسوف آلماني و بنيانگذار مكتب ماركسيسم، در 5 مه 1818م در خانوادهاي يهودي در آلمان به دنيا آمد. هرچند در آينده اعتقادات دينياش را به فراموشي سپرد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي، ابتدا در رشته حقوق و سپس در زمينه تاريخ و فلسفه به تحصيل پرداخت. ماركس مدتي سردبير يك نشريه بود و در 1848 با همكاري فردريش انگلس، فيلسوف هموطن خود، عقايدش را در كتاب مانيفيست كمونيست ارائه كرد. دو سال بعد، ماركس به علت فعاليت سياسي از آلمان تبعيد شد و تا پايان عمر در انگليس اقامت كرد. در نظر ماركس، كارگر يك موجود انساني نيست بلكه يك دست است. از اين رو، بايد تا حد امكان او را ارزان خريد و حاصل كارش را گران فروخت. در اين وضعيت، سرمايهدار و كارگر، هر دو، آلت دست قوانين اقتصادي هستند كه از ضبط و ربط آنها بيرون است. اساس فلسفه ماركسيسم را ماترياليسم تشكيل ميدهد كه بر اساس آن، كليه تحولات اقتصادي و حتي تاريخي را معلول عوامل مادي ميداند. در اين نظام، ماركس با تمركز سرمايه در دست عدهاي معدود، مخالف و رژيم سرمايهداري را محكوم به زوال ميدانست. ماركس همچنين به كمك فردريك انگلس، فيلسوف هموطن خود، زيربناي فلسفي كمونيسم را كه بر مبناي ماترياليسم ديالكتيك استوار شده، پيريزي كرد و با تجزيه و تحليل تاريخ از نظر فلسفه مادي يا ماترياليسم تاريخي آن را تكميل نمود. ماترياليسم ديالكتيك در واقع تلاشي براي اثبات ماده از طريق منطق ديالكتيك است كه به طور خلاصه وجود هرگونه نيروي ماوراءالطبيعه را نفي و انكار ميكند. همچنين ماترياليسم تاريخي يا تفسير تاريخ از نظر فلسفه مادي سير تحولات تاريخي را از نظر مادي بررسي ميكند و براي تمامي تحولات جهان در طول تاريخ، حتي پيدايش اديان، ريشههاي اقتصادي و مادي جستجو ميكند. ماركس معتقد بود كه تكامل بشر از نظر تاريخي، نتيجه تكامل ابزار توليد و مالكيت آن بوده است. وي پيش بيني ميكرد با سقوط سرمايه داري توسط پرولتاريا يا طبقه كارگر، ديكتاتوري پرولتاريا به وجود خواهد آمد و پس از آن، اين رژيم نيز به نفع يك جامعه بدون طبقه و دولت، كنار خواهد رفت. كارل ماركس سرانجام در 14 مارس 1883م در 65 سالگي درگذشت اما افكارش در قالبهاي گوناگون، تاحدود يك و نيم قرن در جهان مطرح بود تا آن كه در اوايل دهه 1990 ميلادي، با فروپاشي بزرگترين كشور كمونيستي جهان يعني شوروي، نادرستي افكار و پيشبينيهاي ماركس روشن شد. همچنين روند تحولات در جهان، بطلان برداشتهاي وي از تاريخ، اجتماع و انسان را به اثبات رساند.
19) مرگ "ناپلئون بُناپارت" امپراتور فرانسه در تبعيدگاه خود در جزيره سنت هلن (1821م): ناپلئون بُناپارت امپراتور قدرتمند فرانسه، در پانزدهم اوت 1769م در جزيره كُرس در نزديكي ايتاليا متولد شد. وي در كودكي راهي فرانسه شد و پس از طي تحصيلات مقدماتي خود، وارد مدرسه نظام گرديد. ناپلئون در آغاز انقلاب كبير فرانسه، درجه ستوان يكمي داشت و در جريان وقايع خونين حكومت ترور، با درجه سرواني در پاريس خدمت ميكرد. وي در سال 1795م به دليل نزديكي و دوستي با دولتمردان فرانسوي به فرماندهي نيروهاي فرانسه در ايتاليا منصوب شد. ناپلئون در سالهاي 1796 تا 1799م با پيروزيهاي پياپي در جنگ با دشمنان رژيم جديد فرانسه و توسعه قلمرو حكومت اين كشور محبوبيت زيادي در ميان مردم فرانسه به دست آورد. اين امر زمينهساز كودتاي نهم نوامبر 1799م و به دست گرفتن قدرت توسط ناپلئون گرديد. پس از آن، ناپلئون براي دستيابي به مقام امپراتوري فرانسه تلاش كرد تا اينكه در دوم دسامبر 1804 م به عنوان امپراتور فرانسه تاجگذاري نمود. اين امپراتور قدرتطلب در انديشه كشورگشايى و توسعه متصرفات خود در نقاط مختلف جهان بود، از اين رو در دوران حكومتش، جنگهاي متعددي با ساير كشورها كرد و قسمتهاي زيادي از اروپا را به تصرف در آورد. اما از سال 1812 م و به دنبال لشكركشي نافرجام به روسيه، قدرت ناپلئون رو به ضعف نهاد و پس از شكست در برابر ارتش مشترك انگليس، روسيه و اتريش در سال 1814، در ششم آوريل آن سال، اجباراً از حكومت كنارهگيري كرد و متحدين اجازه دادند با حفظ عنوان امپراتور، حاكم جزيره اِلب در درياي مديترانه باشد. با اين حال ناپلئون ده ماه بعد در اواخر فوريه 1815 از اين جزيره گريخت و به فرانسه رفت و مدت صد روز ديگر حكومت كرد. اين دوران كه به حكومت صد روزه معروف شد، با نبرد واترلو به پايان رسيد. از اين رو، ناپلئون بار ديگر ناچار شد دست از پادشاهي بكشد ولي متحدين به تقاضاي او براي تفويض مقام امپراتوري فرانسه به پسر وي اعتنا نكردند. ناپلئون اين بار به جزيره دور دست سِنْت هِلن در جنوب اقيانوس اطلس تبعيد شد و پس از شش سال در پنجم مه 1821م در پنجاه و دو سالگي در همين جزيره درگذشت. بقاياي جسد او، نوزده سال بعد در سال 1840م به پاريس منتقل شد و در اين شهر مدفون گرديد.
20) اولين مسافرت فضايي امريكا توسط "آلن بارتلت شپرد" (1961م): گرچه آرزوي پرواز در فضا و تسخير آسمان از ايدههاي بشر از زمانهاي قديم بود، اما تا قرن بيستم و به ويژه نيمه دوم آن، دستيابي به اين ايده و عملي كردن آن ممكن نشد. در طي اين سالها، بشر، پرواز به كمك پرندگان، استفاده از بالهاي مصنوعي، ساخت بالن و اختراع و پرتاب راكتهاي موتوردار و... را آزمود. با اين حال، پس از جنگ جهاني دوم، دانشمندان روسيه به مطالعه و تحقيق در اين زمينه پرداختند و ابتدا با ساختن ماهواره اسپوتنيك، آن را به وسيله موشك در مدار زمين قرار دادند. همزمان با روسها، امريكاييان نيز به رقابت برخاستند و با ساختن فضاپيما، به دنبال برتري بر رقيب سياسي - نظامي خود در فضا برآمدند. يكي از طرحهاي امريكا در اين زمينه، طرح پرتاب فضا پيماي مركوري بود كه از سال 1959م در دستور كار قرار گرفت. در اجراي اين طرح براي نخستين بار در تاريخ امريكا در 5 مه 1961م، اين كشور توانست آلن بارتلت شپرد را روانه فضا نمايد. در جريان اين سفر فضايى، بارتلت شپرد به مدت 15 دقيقه و 22 ثانيه در فضا قرار گرفت و سپس همراه با فضاپيماي خود در اقيانوس اطلس فرود آمد. هدف اوليه از اين طرح، بررسي امكان زنده ماندن انسان در فضا بود. لازم به ذكر است كه 23 روز پيش از اين سفر فضانورد امريكايي، يوري گاگارين، فضانورد روسي در 12 آوريل 1961م براي اولين بار درتاريخ بشر با يك سفينه فضايي به دور كره زمين گردش كرده بود.
21) درگذشت "بابي ساندز" مبارز بزرگ ايرلندي (1981م): بابي ساندز مبارز ايرلندي و عضو ارتش جمهوريخواه ايرلند در سال 1954م در بلفاسْتْ، مركز جمهوري ايرلند شمالي به دنيا آمد. او كه كاتوليك مذهب بود، در سال 1972 م پس از كشته شدن 13 كاتوليك در تظاهرات به دست سربازان انگليسي، به ارتش جمهوري خواه ايرلند پيوست و سال بعد به جرم حمل اسلحه به 5 سال زندان محكوم شد. وي 6 ماه پس از آزادي در سال 1977م بار ديگر به همين جرم بازداشت و به 14 سال زندان محكوم گرديد. ساندز اين بار به محض ورود به زندان، در اعتراض به رفتار دولت، از پوشيدن لباس زندان خودداري كرد و خواستار اين شد كه وي را به عنوان يك زنداني سياسي بشناسند نه زنداني جنايى. وي طي سالهاي 1978 و 1979 م اشعار و مقالات خود را به سختي به بيرون زندان ميفرستاد. ساندز در ادامه اعتراض به دولت انگليس و اعتصاب غذاي طولاني خود را شروع كرد و طي 66 روز اعتصاب، خواستار خروج ارتش انگليس از ايرلند شمالي بود. تلاش دولت انگليس براي شكستن اعتصاب بابي ساندز ناكام ماند و بابي ساندز سرانجام بر اثر اين اعتصاب در 5 مه 1981م در 27 سالگي درگذشت. مرگ وي و همرزمان او بر اثر اعتصاب غذا، موجي از خشونت سياسي را در ايرلند شمالي به وجود آورد. و بحران را در ايرلند شمالي افزايش داد. سرانجام با وساطت برخي محافل، اعتصاب غذاي ساير زندانيان ايرلندي پايان يافت. با اين حال، بابي ساندز به عنوان قهرمان مقاومت مردم ايرلند عليه اشغالگران انگليسي شناخته شد. در جمهوري اسلامي ايران، به پاس مبارزات او و ابراز تنفر نسبت به سياستهاي استعماري انگليس، خياباني به نام بابي ساندز در تهران نامگذاري شده است.
22) روز جهاني ماما
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.