1) ورود امام خميني(رحمة الله علیه) به جماران (1359 ش): حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) ، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، پس از پيروزي انقلاب اسلامي و آغاز به كار دولت موقت، در دهم اسفند 1357 از تهران عازم قم گرديده و تا زمان ابتلا به بيماري قلبي در دوم بهمن سال 1358 در اين شهر ماندگار شدند. حضرت امام، پس از 39 روز مداوا در بيمارستان قلب تهران، موقتاً در منزلي واقع در منطقه دربندِ تهران اقامت گزيدند و سپس در تاريخ 27 ارديبهشت 1359 بنا به
1) ورود امام خميني(رحمة الله علیه) به جماران (1359 ش): حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) ، بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، پس از پيروزي انقلاب اسلامي و آغاز به كار دولت موقت، در دهم اسفند 1357 از تهران عازم قم گرديده و تا زمان ابتلا به بيماري قلبي در دوم بهمن سال 1358 در اين شهر ماندگار شدند. حضرت امام، پس از 39 روز مداوا در بيمارستان قلب تهران، موقتاً در منزلي واقع در منطقه دربندِ تهران اقامت گزيدند و سپس در تاريخ 27 ارديبهشت 1359 بنا به تمايل معظم له، به منزلي محقر در محله جماران نقل مكان كرده، تا زمان رحلت در همين منزل ماندند.
2) رحلت آیت الله العظمی محمدتقی بهجت (رحمة الله علیه) 27 اردیبهشت 1389 مطابق با 22 جمادی الاولی 1430: آیت الله العظمی محمد بهجت فومنی در اواخر سال 1334 ه.ق. در خانواده ای دیندار و تقوا پیشه، در شهر مذهبی فومن واقع دراستان گیلان، چشم به جهان گشود. ر سال 1352ه.ق. برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مشرّف می گردد و قسمتهای پایانی سطح را در محضر آیات عظام از آن جمله مرحوم آیت الله آقا شیخ مرتضی طالقانی به پایان می رساند. با این همه، همّت او تنها مصروف علوم دینی نبوده، بلکه عشق به کمالات والای انسانی هماره جان ناآرام او را به جستجوی مردان الهی و اولیاء برجسته وا می داشته است. یت الله بهجت پس از اتمام دوره سطح، و درک محضر استادان بزرگی چون آیات عظام: آقا سید ابوالحسن اصفهانی(رحمت الله علیه) ، آقا ضیاء عراقی(رحمت الله علیه) ، و میرزای نائینی(رحمت الله علیه) ، به حوزه گرانقدر و پر محتوای آیتِ حقّ حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (رحمت الله علیه)، معروف به کمپانی وارد شد و در محضر آن علامه کبیر به تکمیل نظریات فقهی و اصولی خویش پرداخت، و به یاری استعداد درخشان و تأییدات الهی از تفکرات عمیق و ظریف و دقیق مرحوم علامه کمپانی، که دارای فکری سریع و جوّال و متحرک و همراه با تیز بینی بوده، بهره ها برد. نام بعضی از شاگردان را با حذف القاب ذکر می کنیم: 1- محمد تقی مصباح یزدی2- عبدالمجید رشید پور3 -سید مهدی روحانی4- علی پهلوانی تهرانی5- مختار امینیان6- محمدهادی فقهی7- هادی قدس8- محمود امجد9- محمد ایمانی10- محمد حسن احمدی فقیه یزدی11- محمد حسین احمدی فقیه یزدی12 -مسعودی خمینی 13- سید رضا خسروشاهی14 - حسن لاهوتی 15- عزیز علیاری 16- سید محمد مؤمنی 17- حسین مفیدی 18- جواد محمد زاده تهرانی 19- سید صابر مازندرانی 20- شهید نمازی شیرازی . این عارف برجسته و فقیه ارزشمند در ساعت پانزده و ده دقیقه عصر 27 اردیبهشت 1388 مطابق با 22 جمادی الاولی 1430 قمری دار فانی را وداع گفتند.
3) پايان استراتژي دفاع متحرك عراق در جريان جنگ تحميلي (1365 ش) :پس از شكستهاي پيدرپي نيروهاي عراق از رزمندگان اسلام در جريان جنگ تحميلي و از دست دادن مناطق استراتژيك جنگ، عراقيها تصميم گرفتند كه استراتژي موسوم به دفاع متحرك را در پيش گيرند. بر اساس اين استراتژي، موقعيت دفاعي فعلي دشمن به حالت تهاجمي تبديل شد و دشمن تلاش كرد با كسب پيروزي در عرصه جنگ، قدرت نظامي خود را بار ديگر به نمايش بگذارد. دشمن در اين راستا، به تهاجمات متعددي در نقاط مختلف جبهه دست زد و مناطقي را به تصرف خود درآورد. اما اين روند كه از نيمه اسفند 1364 آغاز شده بود با شروع عمليات حماسه آفرين كربلاي يك، با شكست روبرو گرديد و استراتژي دفاع متحرك عراق نيز پس از هفتاد روز، با ناكامي كنار گذاشته شد.
4) حمله هواپيماهاي عراق به ناو آمريكايي استارك (1366 ش): در جريان جنگ تحميلي عراق عليه ايران، هواپيماهاي جنگنده عراقي به ناو آمريكايي استارك در خليج فارس حمله كرده و 37 نظامي آمريكا را كشتند و تعدادي را مجروح نمودند. اين حادثه همزمان با آغاز افزايش حضور نيروهاي نظامي آمريكا در خليج فارس به بهانه حفظ امنيت نفتكشها صورت گرفت. رژيم عراق بلافاصله پس از حمله به ناو استارك، ضمن غير عمدي خواندن اين حمله، از واشنگتن عذرخواهي نمود و آمادگي خود را براي پرداخت غرامت به اين دولت اعلام كرد. آمريكا نيز با آن كه همواره حساسيت زيادي در مورد تهاجم به نظاميان و كشتيهاي جنگي خود نشان ميدهد، به راحتي از كنار اين حادثه گذشت، چرا كه آمريكا، پشتيبان عراق در جنگ اين كشور عليه ايران بود. با اين حال برخي معتقدند، حمله عراق به ناو استارك، سناريوي مشترك واشنگتن و بغداد براي ناامن جلوه دادن منطقه خليج فارس و حضور بيشتر ناوهاي آمريكايي در اين منطقه بوده است.
5) آغاز عمليات بيتالمقدس 6 در استان ماووت عراق توسط سپاه (1367 ش): عمليات متوسط بيتالمقدس 6، در جبهه شمال و منطقه عمومي ماووت در استان سليمانيه عراق از تاريخ 27 ارديبهشت 1367 و با رمز مبارك يا اميرالمؤمنين(علیه السلام) در پاسخ به شرارتهاي دشمن در خليج فارس و روستاهاي مرزي كشور و با هدف خارج كردن نيروهاي خودي از تيررس دشمن در دو مرحله به اجرا گذاشته شد و به نتايج زير انجاميد: تلفات نيروي انساني دشمن: 400 نفر اسير، 2000 نفر كشته و زخمي؛ فتح ارتفاعات مهم شيخ محمد آسوس و استروگ در منطقه كردستان عراق توسط رزمندگان اسلام به همراه انهدام مقداري از تجهيزات دشمن. با اتمام مرحله دوم عمليات و به دست آمدن اهداف از پيش تعيين شده، دشمن در اوج استيصال، به سلاحهاي شيميايي متوسل شد كه با عكسالعمل پدافند شيميايي خنثي گرديد و رزمندگان اسلام به تثبيت مواضع جديد پرداختند.
6) شهادت حضرت زهرا(سلام الله عليها) به روايت 95 روز و آغاز ايام فاطميهي دوم(11 ق): حضرت زهرا (سلام الله عليها) از كودكي تحت راهنمايىهاي پدرش، پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با معارف عالي الهي آشنا شد. ايشان از جمله خواص درگاهِ خداوند بود كه از سرچشمهي علوم الهي بهرهي فراواني داشت. حضرت زهرا (سلام الله عليها) دختر رسالت، همسر ولايت و مادر امامت ميباشد و او حلقهي اتصال نبوَّت و امامت است. فاطمهي زهرا (سلام الله عليها) در سراسر زندگي خود، سخاوت، ايثار، گذشت، صبر، قناعت، عبادت پروردگار و كمك به زيردستان را به زيباترين شكل ممكن جلوه گر ساخت وانسانهاي بزرگ و تاريخسازي همچون امام حسن(علیه السلام) و امام حسين (علیه السلام) در دامانِ او پرورش يافتند. سوم جمادي الثاني به روايتي سالروز شهادت حضرت صديقهي طاهره، فاطمهي زهرا(س) ميباشد. آن بانو، پس از پدر بزرگوار خويش، اولين شخص از خاندان بنيهاشم است كه به آن حضرت ملحق شده است. حضرت زهرا(سلام الله عليها) در هنگام شهادت هجده سال سن و چهار فرزند به نامهاي امام حسن(علیه السلام) ، امام حسين (علیه السلام) و حضرت زينب(سلام الله عليها) و ام كلثوم(سلام الله عليها) داشت.
7) درگذشت عالم فاضل "ميرسيد حسن مدرس اصفهاني" فقيه اصولي(1273 ق): سيدحسن بن علي بن اميراسماعيل واعظ حسيني اصفهاني، معروف به مدرس، از بزرگان علماي اماميهي قرن سيزدهم هجري، در سال 1210 ق در اصفهان به دنيا آمد. پس از آموختن مقدمات علوم ديني و فقه و اصول فقه، از محضر اساتيد برجستهي عصر خويش از قبيل شريف العلماي مازندراني و شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر در نجف اشرف بهره برد. ميرحسن مدرس، پس از فراغت از تحصيل، تدريس را در زادگاه خود آغاز كرد و به درجهاي از مقام علمي رسيد كه علما و دانش پژوهانِ علوم ديني، براي شركت در كلاس درس او، به اصفهان ميآمدند. ايشان حاوي فروع و اصول و جامع منقول و معقول بود. كُتب اِصالَةُ البَرائه، جَوامعُ الكَلِم و قاعدهي لاضَرر از آثار اوست. ايشان در جوار مسجدي كه خود در اصفهان بنا كرده بود، مدفون ميباشد.
8) 17ماه مي سال 1865ميلادي :با حضور نمايندگان 20كشور جهان در پاريس و امضاي نخستين قرار داد . بين المللي ارتباط ، اتحاديه بين المللي تلگراف بنا نهاده شد آيين نامه بين المللي تلگراف نيز تدوين و تصويب شد . در سال 1932ميلادي طبق تصميمات كنفرانس مادريد اين اتحاديه به اتحاديه بين المللي ارتباطات راه دور يا «آي – تي – يو»تغيير نام داد و كليه آيين نامه هاي اتحاديه مورد تجديد نظر قرار گرفت ، از سال 1947 ميلادي آي تي يو بطور رسمي جزوء واحدهاي تخصصي وابسته به سازمان ملل شد . ودر حال حاضر با 160 عضو از بزرگترين نهادهاي تخصصي بين المللي سازمان ملل بشمار مي رود . كشورما نيز در سال 1248 يعني 4سال پس از تأسيس اين اتحاديه به عضويت آن درآمد .
9) تأسيس نخستين مدرسه دريانوردي در پرتغال (1426م): در 17 مه 1426م نخستين مدرسه دريانوردي در جهان جهت تعليم فنون دريانوردي در كشور پرتغال تأسيس شد. هدف از ايجاد اين مدرسه، تعليم دريانوردان ورزيده و به كارگيري آنان در زمينه توسعه اكتشافات جغرافيايي بود. بسياري از كاشفان و دريانوردان مشهور آن عصر پرتغال از فارغ التحصيلان اين مدرسه بودند. به همين دليل، به تدريج در ديگر كشورهاي جهان نيز مدارس دريانوردي، داير شد.
10) تولد "ادوارْدْ جِنر" پزشكي انگليسي و كاشف واكسن ضد آبله (1749م): ادوارد جِنِر، پزشك معروف انگليسي در 17 مه 1749م، در انگلستان به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي، به تحصيل در رشته طب پرداخت و نزد يكي از پزشكان زادگاهش به كسب تجربه مشغول شد. جِنِر در 21 سالگي راهي لندن شد و تحت نظر يكي از جراحان معروف زمان به كار آموزي پرداخت. او پس از چندي، به مطالعه و تحقيق در مورد بيماري آبله كه در آن روزگار، بيرحمانه مردم را به ديار عدم ميفرستاد روي آورد و با تلاش خستگيناپذير خود موفق شد تا در 14 مه 1796م واكسن ضد آبله را كشف كند. او معتقد بود كه تزريق مايه آبله، سبب ايجاد آبله خفيف در انسان ميشود و همين موضوع موجب مصونيت بدن در مقابل اين بيماري خواهد شد. پس از آزمايش موفقيتآميز واكسن آبله، جِنِر فوراً اين كشف را طي رسالهاي نوشت و به دانشمندان ارائه نمود. در اين هنگام، برخي دانشمندان او را شعبده باز قلمداد كردند و با عنوان كردن اينكه جنگ با تقدير و طبيعت، برخلاف موازين ديني است، مبارزات جنر عليه بيماري آبله را تقبيح كردند. اما جِنِر دست از كار نكشيد و به آرامي نظريات و كشفيات خود را به اثبات رساند. كم كم جنر شهرت يافت و هزاران نفر را با موفقيت واكسينه كرد. از آن پس آبله كوبي در نقاط ديگر دنيا نيز رواج يافت و بسياري از مردم، از خطر مرگبار آبله رهايي يافتند. وي سالهاي پاياني عمر را در زادگاهش گذراند و سرانجام در 30 نوامبر 1822م در 73 سالگي در گذشت.
11) روز ملي و سالروز تصويب قانون اساسي نروژ (1814م): كشور پادشاهي نُروژ با 323/758 كيلومتر مربع وسعت در شمال قاره اروپا و در همسايگي كشورهاي سوئد، فنلاند و... قرار گرفته است. جمعيت نروژ در حدود 4/5 ميليون نفر ميباشد و به دليل دارا بودن رشد منفي جمعيت پيشبيني ميشود كه جمعيت آن تا سال 2025م نيز 4/5 ميليون نفر خواهد بود. پايتخت آن شهر اسلو و از شهرهاي ديگر اين كشور، برگن، تروندهيم و استاوانگر قابل ذكرند. دين اكثر مردم نروژ پروتستان، زبان رسمي نروژي و واحد پول آن، كرون نروژ ميباشد. نروژ كه از ساليان پيش تحت سلطه سوئد قرار داشت، در بيست و هفتم اكتبر 1905م از سوئد مستقل شد و حكومت پادشاهي را اختيار كرد. هفدهم ماه مه و روز قانون اساسي در اين كشور به عنوان روز ملي انتخاب شده است. (ر.ك: 27 اكتبر)
12) روز جهاني ارتباطات (1865م); پيِر آگوسْتين كارون دو بومارْشِه، نويسنده و نمايشنامهنويس فرانسوي در دوم فوريه 1732م در پاريس به دنيا آمد. پدرش ساعتساز معروفي بود كه از ذوق هنري بهره داشت و خانواده خود را به موسيقي و تئاتر و شعر علاقهمند ساخت. از اينرو، بومارشه از نوجواني به حرفه پدر روي آورد و پس از ساختن ساعتهاي خوب براي درباريان و شاه، به دربار راه يافت. او در مدت كوتاهي، ترقي زيادي كرد به طوري كه به زودي در شمار اشراف درباري واقع شد. با اين حال، پس از چندي به علت نوشتن مقاله درباره مقامات قضايى و رسوا كردن آنها دستگير و محكوم شد و با انتشار كتاب چهار بخش خاطرات، از خود دفاع نمود. وي در سالهاي پس از آن مدتي به كارهاي سياسي پرداخت و از طرف دولت فرانسه، راهي ماموريتي در هلند گرديد. در طي سالهاي بعد، با وجودي كه بومارشه بيشتر وقت خود را به كارهاي دولتي مشغول بود، با اين وصف آثار متعددي نوشت كه برخي از آنها همچون ريشتراش اُسويل و عروسي فيگارو و مادر مقصرْ، شهرتي فراواني يافت. بومارشه شخصيتي فعال و ذهني تابناك داشت، درباره همه امور، انديشههاي تازه عرضه ميكرد و از بيشتر هنرها بهرهمند بود. شهرت بومارشه، بيشتر به دو كمدي او به نامهاي ريشتراش اسويل و مادر مقصّر، كه در نوع خود آثاري بينظير بودند كه نه از چيزي تقليد شده و نه كسي توانست از آنها تقليد كند. خاطرات او نيز تحسين عموم را برانگيخت و او را در شمار نويسندگان تراز اول قرار داد. بومارشه خود گفته است كه ادبيات برايش تنها يك تفنّني به شمار ميآمد. اما دستنويس آثارش ثابت ميكند كه وي نويسندهاي دقيق بوده و در نوشتههايش، تيزهوشي و زيركي بسيار به كار ميبرده است. پير آگوستين بومارشه سرانجام در هجدهم مه 1799م بر اثر سكته قلبي در 67 سالگي درگذشت.
13) درگذشت "ميخائيل دوفويه" شرق شناس معروف هلندي (1909م): ميخائيل يان دوفويه، مستشرق هلندي، در نهم اوت سال 1836م در هلند به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را در رشته الهيات و فلسفه دانشگاه ليدن هلند به پايان رسانيد و سپس با انتخاب رشته زبانهاي سامي، به آموختن زبان عربي پرداخت. دوفويه پس از آن دروس خود را ادامه داد و با اخذ مدرك دكتراي الهيات، به عنوان مترجم زبانهاي شرقي، مشغول به كار گرديد. در همين زمان تنظيم نسخههاي خطي و كشف و شناسايى آنها از گنجينههاي كتابخانه ليدنِ هلند به او محول شد. وي در اين زمان به دستنويسهاي نفيسي دست يافت كه خاورشناسان پيش از او متوجه آنها نشده بودند كه از اين ميان يك سري از كتابهاي جغرافيدانهاي قرون اوليه اسلامي بود. دوفويه در جريان تدريس خود، براي دانشجويان زبان عربي اهميتي فراوان قائل بود و يكي از خدمتهايش به آنان، تأسيس مؤسسهاي براي كمك به آنان بود. وي علاوه بر تدريس، رياست هيأت تحريريه مجلدات سه گانه دايرةالمعارف اسلامي ليدن را برعهده گرفت و در انجمنهاي علميِ شرقشناسي عضويت يافت. دوفويه همچنين به زبانهاي فرانسوي، انگليسي، لاتيني، آلماني و يوناني تسلط داشت و در حدود سيصد مقاله در مجلات گوناگون ارائه نمود.اين خاورشناس پركار هلندي، داراي اطلاعات وسيعي در زمينه تاريخ و جغرافياي ممالك اسلامي و ادبيات عرب بود و پس از كشف و شناسايى كتاب معروف تاريخ الرُّسَل و الملوك اثر محمد بن جرير طبري، مورخ و دانشمند مشهور مسلمان، شهرت بيشتري به دست آورد. او دقت خود را روي مؤلفان اوليه اسلامي و به خصوص مورخان و جغرافيدانهاي مسلمان و شعراي قرون اوليه اسلام متمركز ساخت و براي مقدمهنويسي، حاشيهنويسي، يادداشتنگاري و فهرستنويسي بر اين كتب، تلاش فراواني به انجام رساند. شهرت دوفويه به عنوان يكي از دانشمندان طراز اول هلندي، علاوه بر تبحر در تاريخ، جغرافيا، ادبيات و كتابشناسي اسلامي و عربي اين است كه وي به ندرت مرتكب خطا و اشتباه شده است و نسلهاي بعد از او با اطمينان خاطر، از يافتههاي علمياش بهره ميبردند. تهيه و تدوين متون جغرافيايى عربي قرون سوم و چهارم هجري در هشت جلد و نيز انتشار بيش از 30 نسخه از كتابهاي تاريخي و جغرافيايى جهان اسلام، از جمله اقدامات اوست. پروفسور ميخائيل يان دوفويه، سرانجام پس از عمري تحقيق و تاليف، در 17 مه 1909م در 73 سالگي درگذشت.
14) ارائه راه حل انگليس در تشكيل رژيم غاصب اسرائيل و به نفع صهيونيستها (1939م): دولت انگليس كه پس از پايان جنگ جهاني اول، قيموميت فلسطين را برعهده داشت، در آستانه جنگ جهاني دوم، با انتشار كتاب سفيد، گام ديگري در راه تشكيل دولت غاصب صهيونيستي برداشت. براساس راه حلي كه در اين كتاب براي مسئله فلسطين ارائه شده بود، پس از 10 سال دولت مستقل فلسطين با دو مليت يهودي و مسلمان به وجود ميآمد. در كتاب سفيد همچنين پيشبيني شده بود كه تا سال 1944، صد هزار يهودي ديگر به فلسطين مهاجرت كنند و از آن به بعد، مهاجرت يهوديان با موافقت اعراب باشد. فلسطينيها كه از حمايت لندن از صهيونيستها آگاه بودند، طرح ارائه شده توسط دولت انگليس را كه مقدمه اشغال كامل فلسطين بود، رد كردند. از طرف ديگر، صهيونيستها نيز كه خواهان ايجاد رژيمي صهيونيستي و نه يهودي و مسلمان در فلسطين بودند، طرح كتاب سفيد را نپذيرفتند و در سال 1942م در كنفرانسي در امريكا و با حمايت اين كشور، رسماً خواستار تشكيل رژيم صهيونيستي در فلسطين شدند. در نهايت، نه سال پس از انتشار اين كتاب، در توطئهاي مشترك، نيروهاي انگليسي خاك فلسطين را ترك كردند و عرصه را براي تثبيت حضور صهيونيستها و اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي در 14 مه 1948م فراهم آوردند. (ر.ك: 14 مه)
15) انجام همهپرسي تعيين نظام حكومتي در ايتاليا پس از جنگ جهاني دوم (1946م): در سال 1945م ويكتور امانوئل سوم پادشاه ايتاليا كه 45 سال سلطنت كرده بود، با رأي مجلس ملي اين كشور بركنار و پسرش اومبرتوي دوم جانشين وي شد. اما مردم ايتاليا با شركت در يك همه پرسي، خواستار حكومت جمهوري شدند و به اين ترتيب به سلطنت يك ساله اومبرتوي دوم خاتمه دادند. با اين حال به علت فقدان احزاب سياسي فراگير و قدرتمند كه ناشي از شكافهاي اقتصادي و اجتماعي در ايتاليا است، دولتهاي اين كشور پس از جنگ جهاني دوم، تا سالها، همواره عمر كوتاهي داشتند.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.