29 اردیبهشت 1389 / 5 جمادی الثانی 1431 / 19 می 2010 |
1) 29ارديبهشت ماه سال1359هجري شمسي:
حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) رهبرفقيد انقلاب اسلامي ايران عازم دهكده جماران شدند. ايشان درميان استقبال پرشكوه مردم به جماران واقع درمنطقه شميران تهران رفتند. حضرت امام خميني مدت9سال درجماران اقامت داشتند و تاهنگام رحلتشان درخانه اي بسيارساده بسربردند. |
2) 29ارديبهشت ماه سال1362هجري شمسي:
پس ازدستگيري اعضاي خاندان آيت الله حكيم بدست عوامل رژيم بعثي عراق، 6 تن ازآنان به شهادت رسيدند. به مناسبت شهادت اين عزيزان حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) پيامي فرستادند و دربخشي ازآن چنين فرمودند: «بايد ملت عراق بدانند كه قضيه مربوط به بيست معظم حكيم نيست. اينان كه با آن شكنجه ها شهيد شدند درراه اسلام عزيز و مصالح ملت عراق به شهادت رسيدند و به لقاءالله درجوار اجداد معظمشان محشورشدند؛ لكن مسئله مهم اسلام است كه اگربه اين ملحد مخالف با لذات با اسلام مهلت داده شود، اسلام بزرگ و ملت عزيزعراق را زيرچكمه دژخيمان جنايتكارخرد خواهد كرد.» |
3) كشته شدن "يپرم خان اَرمني" از قاتلان شيخ "فضلاللَّه نوري" (1291 ش):
يپرم خان ارمني، كه فردي قسيالقلب و بيرحم بود در حدود سال 1244 ش (1865 م) در توابع گنجه در ارمنستان به دنيا آمد. در 22 سالگي قصد عزيمت به عثماني را داشت اما دستگير و به سيبري تبعيد شد. سه سال بعد، از سيبري فرار كرد و به ارمنستان بازگشت. در 1280 ش به تبريز و سپس گيلان رفت و به همراه سپاهيان محمد ولي خان تنكابني، سپهدار اعظم، براي فتح تهران حركت كرد. يپرم خان پس از فتح تهران به رياست شهرباني رسيد و در اين منصب و به نام آزاديخواهي، جنايتهاي متعددي را مرتكب گرديد. يپرم از جمله عوامل مؤثر در محاكمه و شهادت آيتاللَّه شيخ فضل اللَّه نوري بود و در اين راه تلاش زيادي نمود. او همچنين مخالفان خود را به زندان انداخته و يا اعدام ميكرد. سرانجام يپرم خان ارمني در جريان نبرد با سالارالدوله، از شاهزادگان قاجار، كه در غرب كشور ادعاي سلطنت كرده بود، كشته شد و زندگي ننگين او در 47 سالگي خاتمه يافت. |
4) افتتاح سد بزرگ سفيدرود در گيلان (1341 ش) |
5) تولد خان بابا معتضدی (1365/1271) نخستین مستند ساز ایرانی :
خان بابا معتضدي فيلم«آبي و رابي» را با دوربين «گومون» خودش مجهز به لنز 5/3 زايس و با سرعت 16 كادر در ثانيه فيلمبرداري كرد. اين حکايت اولين فيلم سينمای ايران بود... |
6) آزادي منطقه كوشك از دشمن بعثي توسط قواي اسلام (1361 ش) |
7) درگذشت علامه بزرگ "محمد تقي شوشتري" عالم بزرگ اسلام (1374 ش):
علامه شيخ محمدتقي شوشتري (تستري) فرزند شيخ محمدكاظم در سال 1281 ش (1320 ق) در خانوادهاي كه سه قرن پرچمدار علم و فقه شيعه بودهاند در شهر نجف اشرف ديده به جهان گشود. وي در 7 سالگي به شوشتر رفت و پس از پشت سر گذاشتن مقدمات، در حوزه درس سيدعلي اصغر حكيم، سيدمهدي آل طيب و سيدمحمدتقي شيخالاسلام به مقام والاي اجتهاد رسيد. علامه شوشتري پس از مدتي تاب تحمل حكومت جور رضاخان پهلوي را نياورده و در سال 1314 شمسي به عتبات عاليات مشرف شد و تا سقوط رضاخان پهلوي در آنجا به تأليف و تدريس مشغول بود. زندگي وي نشانهاي از زندگي علماي گذشته و زهد و تقوي و ورع او يادآور ايمان و تقواي صحابه امامان بود. قناعت بسيار و دل نبستن به زخارف دنيا، عشق به ائمه اطهار(علیهم السلام) ، شوق به مطالعه و نگارش و تَقيد به نوافل يوميه و نماز شب، خلق خوش و زبان نرم و روحيه كريمانه و انجام ورزش بطور مستمر از خصوصيات علامه شوشتري بود. آثار و تأليفات ارزشمند اين عالم بزرگ، نشانگر عمق علم و ژرفاي انديشه اوست. پارهاي از آثار او چون كتاب گرانقدر "قاموس الرجال في تحقيق رواة الشّيعَه و مُحَدّيثِهم" در 14 جلد و كتاب "بَهجالصباغة في شرح نهجالبلاغه" در 14 جلد كه تأليف آن حدود 50 سال به طول انجاميد از ديگر تأليفات اين دانشمند شيعي ميباشد. هم چنين برخي از آثارشان عبارتند از: النَّجعَة في شرح اللمعه در 11 جلد، الاربعون حديثا، قضاء اميرالمومنين علي بن ابي طالب(علیه السلام) و البديع و... ميباشد. وفات علامه محمدتقي شوشتري در 29 ارديبهشت 1374 ش برابر با 19 ذي حجه سال 1415 ق در 93 سالگي اتفاق افتاد و پس از تشييعي با شكوه در شوشتر به خاك سپرده شد. |
8) به خاکسپاری پیکر مطهر آیت الله العظمی بهجت در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) 1388 ش |
9) رحلت "ابوالحسن مهيار بن مرزويه ديلمي" شاعر و كاتب مشهور قرن پنجم(428 ق):
مهيار ديلمي، توسط سيدرضي از آيين زرتشت به دين مقدس اسلام روي آورد و مدتي نيز نزد سيدرضي به تحصيل علم و ادب مشغول بود. وي اشعار بسياري دربارهي مناقب اهل بيت سروده و گفته ميشود كه از تمامي شعراي عصر خود مقدم بوده است. ديوان اشعار مهيار ديلمي چهار جلد ميباشد. |
10) تولد عالم بزرگوار شيعه "تقي الدين حسن بن علي بن داود حلي" (647 ق):
ابن داود حلي از بزرگان علماي شيعه، فقيه، اديب، رجالي و معاصر خواجه نصير الدين طوسي و علامهي حَلّي بود. ابن داود درفقه واصول دين، منطق، نحو، عروض، رجال و علوم عرب، تاليفات و آثار قلميِ نثري و نظمي دارد. او اولين كسي است كه براي هر يك از كتبِ رجاليه و ائمهي معصومين، رمز مخصوصِ رجالي وضع كرده و نيز اسامي خودِ رِجال و آباء و اجداد ايشان را به ترتيب حروف هجا مرتب نموده است. احكامُ القضيَّه، تَحصيل المنافع و كتابِ رجال از جمله آثارِ اوست. |
11) وفات "ابن ابي الحديد" متكلم و فقيه بزرگ مسلمان و شارح نهج البلاغه(656 ق):
عزالدين ابوحامد عبدالحميد بن هبةُ اللَّه معروف به ابن ابي الحديد، اديب، متكلم، فقيه، شاعر و نويسندهي بزرگ مسلمان در سال 586 ق در مدائن به دنيا آمد و از حدود پانزده سالگي در محضر عالمان مشهور بغداد حضور يافت. عزّالدين در بغداد به قرائت كتب و اندوختن دانش پرداخت و در محافل ادبي و علمي شركت جست به طوري كه در زمرهي عالمان روزگار درآمد. ابن ابي الحديد در شعر طبعي رسا داشت و در انواع مضامين، شعر ميگفت ولي مناجات و اشعار او در عرفان مشهورتر است. در حملهي مغولان به بغداد اسير شد اما با وساطت برخي از بزرگان اين شهر آزاد گرديد و از مرگ نجات يافت. مهمترين اثر ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه است كه مجموعهاي گردآوري شده از سخنان امام علي(علیه السلام) است. ابن ابي الحديد دراين كتاب، عظمت نهج البلاغه را به لحاظ ادبي، تاريخي و كلامي آشكار و عرضه كرده است. با اين كه گرايش به تشيع در شرح نهجالبلاغه زياد است، مطالبي نيز در آن يافت ميشود كه با عقايد عمومي شيعه دربارهي مسايل امامت و مسايل تاريخي مربوط به آن، سازگار نيست. هر چند ابن ابي الحديد در حملهي هلاكوخان مغول به بغداد به واسطهي شفاعت خواجه نصيرالدين طوسي و علماي بغداد از مرگ رهايي يافت ولي روزگاري نپاييد و اندكي بعد در هفتاد سالگي در همان شهر درگذشت. |
12) درگذشت شاعر و عارف شهير "جلال الدين محمد بلخي" معروف به "مولوي" (672 ق):
جلال الدين رومي در سال 604 ق در بلخ متولد شد. شهرتش به روم به سبب طول اقامت او در قونيه واقع در تركيهي امروزي است كه در آن زمان جزو قلمرو امپراتوري روم بوده است هرچند مولوي، خود را از مردم خراسان ميشمرد. پدرش بهاءالدين ولد، مدرس و واعظي خوش بيان و عرفانگرا بوده است. زندگاني مولانا بعد از سفرهاي مختلف، با آشنايى با شمس تبريزي صورتي ديگر گرفت. او پس از 16 سال همدمي با شمس، از او جدا شد و در آتش فراغ او سوخت. مولانا پس از آگاهي از اقامت شمس در دمشق فرزند خود را با جمعي از ياران در جستوجوي شمس فرستاد. عاقبت شمس دعوت وي را اجابت كرد و به قونيه آمد. اما نوبت اقامت شمس در اين دفعه كوتاه بود و پس از مدتي با رنجش خاطر از فتنهانگيزي حسودان، از قونيه برفت. از اين رو مولانا غزليات سوزناكتري سرود. مولوي سرانجام در 68 سالگي در قونيه بدرود حيات گفت و همهي مردم و اهالي قونيه ، حتي مسيحيان و يهوديان نيز در سوگ مولانا نشستند و زاري كردند. بارگاه او در قونيه به عنوان مزار يك روحاني و عابد و عالم رباني، مورد نذر و نياز است و مردم آن سامان ودوستداران وي، از اين ديدگاه، از خاك پاكش همت و مدد ميجويند. در ميان بزرگان ادب فارسي، مولوي پركارترين شاعر است و آثار فراواني دارد از جمله: مثنوي معنوي، غزليات شمس تبريزي، رباعيات، فيه مافيه، مكاتيب و محاسن شيعه. وي در نظر ايرانيان و بيشتر صاحب نظران جهان به نام عارفي بزرگ، شاعري نامدار، فيلسوفي تيزبين و انساني كامل شناخته شده است. پايگاه او در جهان شعر و شاعري چنان والاست كه گروهي او را بزرگترين شاعر جهان و دستهاي، مولوي را بزرگترين شاعر ايران و جمعي او را يكي از چهار پنج شاعر بزرگ ايران ميشمارند. |
13) 19ماه مي سال1984ميلادي:
درادامه سياستهاي اشغالگران صهيونيست بيش از1500صهيونيست با150دستگاه اتومبيل به اردوگاههاي مسلمانان درعَينُ الحِلوه حمله كردند. دراين حملات وحشيانه شماري ازساكنان اين اردوگاهها شهيد و مجروح شدند و منازل مسكوني آنها با ديناميت ويران شد. |
14) تصرف شهر بلگراد پايتخت يوگسلاوي توسط سپاهيان عثماني (1521م):
امپراتوري عثماني از اواخر قرن چهاردهم ميلادي، پيشروي در مناطق غربي قلمرو خود را آغاز كرد و در طي سالهاي بعد، تقريباً تمام اين منطقه را زير سلطه خود در آورد. دولت عثماني در اين راستا و در 19 مه 1521م در طي نبردي سخت، شهر بلگراد پايتخت يوگسلاوي را تصرف كرد و بعدها قسمتهايي از مجارستان را ضميمه خود نمود. با اين حال، اين متصرفات در اثر ضعف امپراتوري عثماني و اعمال نفوذ دولتهاي اروپايي، به تدريج تا اوايل قرن بيستم، به استقلال رسيدند. |
15) تولد "يوهان فيخته" نظريهپرداز و فيلسوف مشهور آلماني (1762م):
يوهان گوتْليپْ فيخْتِه يا فيشْتِه فيلسوف نامدار آلماني در 19 مه 1762م در آلمان به دنيا آمد. وي از كودكي داراي هوش و حافظهاي فوقالعاده بود، به همين دليل مورد توجه يكي از اشراف قرار گرفت و در پرتو حمايت او، به تحصيل در رشته الهيات پرداخت. فيخته در اين هنگام با آثار و افكار امانوئل كانت، فيلسوف بلند آوازه هموطنش آشنا شد و تاثير فراواني از او گرفت. فيخته پس از چندي به تدريس در دانشگاه پرداخت و رهبري مكتب ايدهآليسم جديد آلمان را پذيرفت. پيروان ايدهآليسم يا مكتب اصالت تصور و خيال بر اين عقيدهاند كه بسياري از اجسام، ساخته و پرداخته تصور آدمي هستند. در فلسفه ايدهآليسم كه فيخته پيرو آن است، شيء، في نفسه وجود ندارد و تصورات و مفاهيم، مانند تخيلات، محصول خود ذهن است و ناشي از حسّ آزادي و اختيار ميباشد. به عبارت ديگر، در فلسفه ايده آليسم، ذهن انسان، آزاد و مختار است. فيخته همچنين شرط اساسي هر دين را برآوردن مقتضيات و نيازمنديهاي مطلق قانون اخلاقي عنوان نموده است. بر اين اساس است كه فلسفه او فلسفهاي اخلاقي محسوب ميگردد. يوهان فيخته بعدها سخنگوي مليّتپرستي شد و به ستايش شكوهمنديهاي فرهنگ آلماني پرداخت. از اين ديدگاه، وي آلمانها را، نژاد خالص و ديگر اقوام را نژاد مخلوط ميدانست و نتيجه ميگرفت كه تمامي جهان، جز آلمان، بر جاده زوال و تباهي سير ميكنند، و تنها آلمانيها هستند كه تمدن را به پيش ميبرند. فلسفه وي زمينهساز شكلگيري انديشه "نژاد فرمانروا"، توسط هِگِل، فكر "ابرمرد" نيچه و سرانجام، تصور وحشيانه آدولف هيتلر مبني بر آلمانْ برتر از همه، گرديد. گسترش اين افكار در سالهاي بعد باعث شد كه بين فيخته و دانشگاه محل تدريسش، اختلاف به وجود آيد چرا كه آنان اعتقاد داشتند كه تعليمات فيخته با اصول ديانت منافات دارد. از فيخته آثار متعددي برجاي مانده كه بنياد تحقيق علم، حقوق طبيعي و سرنوشت انسان از آن جملهاند. يوهان گوتْليپ فيخته در سالهاي پاياني عمر در برلين سكونت يافت و با تأسيس دانشگاه اين شهر، به رياست آن انتخاب شد تا اينكه در 29 ژانويه 1814م در 52 سالگي درگذشت. |
16) تولد "فريدريش روكرت" شاعر و مستشرق معروف آلماني (1788م):
فريدريش روكرت، زبان شناس زبانهاي هند و اروپايى و شاعر و مترجم آلماني، در نوزدهم مه 1788م در آلمان به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي، در رشته حقوق فارغ التحصيل شد. از آن پس به آموختن زبانهاي شرقي از قبيل فارسي، عربي، سانسكريت، چيني و همچنين زبانهاي اروپايى پرداخت و در هر يك، تسلّطي بسزا يافت. روكرت از سال 1811م به تدريس در دانشگاههاي آلمان مشغول شد و همزمان به تحقيق و مطالعه درباره زبانهاي شرق پرداخت. او از پيشگامان شاعران آلمان به شمار ميرود. تسلط شگفت انگيز روكرت به زبان آلماني، او را در سرودن اشعار مختلفي در سبكهاي گوناگون و قالبهاي مختلف شرقي و غربي توانا كرده است. روكرت همچنين از برخي سبكهاي ادبي شرقي براي سرودن شعر بهره ميگرفت. وي در ترجمه برخي آثار از عربي به آلماني، تمامي سجعها، ضربآهنگها، لفاظيها، آرايههاي بديع، ايهامات لفظي و بالاخره همه ترفندهاي ادبيِ به كار رفته در اصلِ اثر را به كار ميبرد، بهطوري كه برخي آثار ترجمهاي او، از شگفتيهاي ادبيِ تاريخ ادبيات اروپا به شمار ميروند. روكرت همچنين درتمام انواع شعر به ويژه غزل و حماسهسرايى مهارت داشته و در سبك ادبي، پيرو شيوه رمانتيك يا داستاني و افسانهاي بود. از روكرت آثار متعددي برجاي مانده كه ترجمه منتخبي از قرآن، ترجمه آزاد از برخي غزليات حافظ و حماسه رستم و سهراب از آن جملهاند. فريدريش روكرت سرانجام در 31 ژانويه 1866م در 78 سالگي درگذشت. |
17) مرگ "ناتانيل هاثْوِرْنْ" نويسنده معروف امريكايي (1864م):
ناتانيل هاثْورْن، داستاننويس امريكايى در 4 ژوئن سال 1804م در ايالت نيوانگلند امريكا به دنيا آمد. وي در كودكي يتيم شد و به گوشهنشيني و انزوا روي آورد. با اين حال، تمام وقت خود را مصروف مطالعه ادبيات و پرورش قدرت خلاقه در خود نمود. هاثورن از آن پس، در طي سالهاي متمادي، در مجلات و روزنامههاي امريكايى گاهي با نام و زماني بدون نام، داستانها و آثار خود را منتشر ميكرد. وي تا 46 سالگي همانگونه كه خود درباره خويشتن گفته است، گمنامترين مرد ادبي امريكا به شمار ميرفت، اما در آن سال با انتشار كتاب نامه ارغواني و داغ ننگ، شهرت فراواني كسب كرد. هاثورن همچنين پس از انتشار كتاب ربالنوع مرمرين كشتزار، بيش از پيش بر شهرت خود افزود. وي با توجه به محيط زندگي و روحيه مذهبي حاكم بر آن، در داستانهاي كوتاهش به مساله گناه و مقولاتي چون نخوت و خودبيني پرداخت. اين مسئله در كتابهاي هاثورن نيز تجلي يافته و در اغلب آنها، مبحث گناه را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است به نحوي كه به عنوان عالم علم اخلاق شناخته شده است. وي دربيش از يكصد داستان كوتاه و چهار رمان بزرگ خود، دو نكته را مدنظر داشته و تلاش نموده به بهترين صورت به آنها شكل بخشد: اول آنكه تيزبيني و قدرت توصيف را تقويت نموده و از نيروي تخيل و القائات شاعرانه و تمثيلات، بهره گرفته است. دوم آنكه در نهايت استادي، مسائل و عناصر اخلاق را در همه مظاهر زندگي مطرح نموده و برجسته ميسازد. هاثورن افكار و عقايد اجتماع خود را در آثارش با سبكي انتقادآميز منعكس ميسازد و مدار غالب آثار او، بر گرد مبارزه با تعصبهاي مذهبي ميچرخد. وقوع جنگهاي داخلي امريكا و بيماري طولاني او، وي را در سالهاي آخر عمر از هر نوع فعاليت ادبي باز داشت. بااين حال هاثورن قبل از مرگ، كليه آثار خود شامل داستانها، نامههاي خصوصي و يادداشتهاي سفر و... را چاپ و منتشر كرد. او به خاطر نوع داستانها و كميت آنها، از بزرگترين نويسندگان زمان خود به شمار ميرفت. ناتانيل هاثورن، سرانجام در 19 مه 1864م در 60 سالگي درگذشت. |
18) تولد "هوشيمينه" مبارز انقلابي و قهرمان استقلال ويتنام (1890م) (ر.ك: 3 سپتامبر) |
19) پديد آمدن "جايزه ادبي پوليتْزِر" در ايالات متحده امريكا (1917م):
در نوزدهم مه 1917م، جايزه ادبي پوليتْزِر توسط مدرسه روزنامهنگاري دانشگاه كلمبيا كه از طرف جوزف پوليتزر روزنامهنگار معروف امريكايى تأسيس شده بود، از محل وجوهي كه وي در وصيتنامه خود به اين كار اختصاص داد، شكل گرفت. اين جايزه ادبي امريكا كه شهرتي همپايه جايزه ادبي نوبل دارد، همه ساله به برجستهترين نويسندگان، روزنامهنويسان و موسيقيدانان تعلق ميگيرد. از سال 1917م به اين طرف، هر سال در ماه مه، عدهاي از روزنامهنويسان، نويسندگان، موسيقي دانان و منتقدان و... آراء و عقايد خود را در مورد پديدههاي برجسته هنري و ادبي سالِ قبل از آن اعلام ميدارند. در نهايت، با اكثريت آراء، يك نفر از ميان آثار موجود انتخاب ميشود و جايزه را دريافت ميكند. اين جايزه، در ادبيات به رشتههاي داستان، درام و... و در روزنامهنگاري به كاريكاتور، عكاسي و گزارشهاي عمومي و... تعلق ميگيرد. |
20) تولد "مالكوم ايكس" رهبر نهضت سياهان امريكا (1925م):
مالك شباز معروف به مالكوم ايكس، رهبر نهضت سياهان امريكا در 19 مه 1925م در خانواده فقير در امريكا به دنيا آمد. هنگامي كه مالكوم چهار ساله بود، خانه و كاشانه والدينش توسط فرقه نژادپرست كوكْلوكْسْ كِلان به آتش كشيده شد و دو سال بعد پدرش را نيز از دست داد. وي پس از آن در يك مدرسه شبانهروزي به تحصيل پرداخت ولي در 15 سالگي به دليل فقر، مدرسه را نيمه تمام، رها كرد. مالكوم پس از آن به كار در يك هتل روي آورد و تحت تاثير محيط به اعتياد و دزدي كشيده شد تا اينكه در 21 سالگي به جرم سرقت به پنج سال زندان محكوم گرديد. وي در زندان با بسياري از زندانيان كه غالباً سياهپوست و از خانوادههاي مسلمان بودند آشنا شد و با عاليجاه محمد، رهبر جنبش مخفي سياهان امريكا نيز ارتباط برقرار كرد. اين ارتباط، پس از زندان نيز ادامه يافت. سالهاي عضويت و همكاري مالكوم ايكس با اين جنبش اسلامي همچون سالهاي زندان تاثير بسزايى در تغيير شخصيت وي نهاد و او را به كلي متحول نمود. مالكوم ايكس از آن پس فراگيري علوم ديني و مطالعه كتابهاي اسلامي را آغاز كرد و با كمكهاي مردم توانست دو مسجد در ديترويت و فيلادلفياي امريكا براي مسلمانان بنا نمايد. او در مارس 1964م با هدف تشكيل سازمان وحدت سياهان افريقايى و امريكايى، از جنبش عاليجاه محمد جدا شد. مالكوم با تشكيل اين سازمان و انجام سخنرانيهاي متعدد در مساجد و اماكن عمومي سياهان توانست تشكيلات نسبتاً منسجمي از سياهپوستان مقيم امريكا به وجود آورد. مالكوم ايكس در برابر حركت مسالمتآميز مارتين لوتركينگ، كشيش سياهپوست امريكايى براي كسب حقوقِ برابر اجتماعي براي سياهان، اعتقاد به مبارزه گسترده سياسي و لزوماً قهرآميز داشت تا به وسيله آن بتوان نظام سرمايهداري امريكايى را كه در تاريخ آن فقط قتل و غارت سرخپوستان و سياهان و مردمان امريكاي لاتين، اسيا و افريقا در آن وجود داشت، مجبور به پذيرش حقوق سياهان نمود. مالكوم درسال 1964م به قاره افريقا و آسيا سفر كرد و با جهان اسلام از نزديك آشنا شد، اما سه ماه پس از بازگشت به امريكا در 21 فوريه 1965م در شهر نيويورك مورد سوء قصد قرار گرفت و در چهل سالگي به شهادت رسيد. ماجراي شهادت او مانند تمام ترورهاي سياسي امريكا، همچنان در پردهاي از ابهام فرو رفت اما شواهد بسياري حكايت از دخالت سازمان امنيت داخلي امريكا يعني اف.بي.آي و سازمان ضد جاسوسي آن كشور موسوم به سي.آي.اي در اين امر دارد. |
21) مرگ "توماس لورنْسْ" جاسوس معروف انگلستان در كشورهاي عربي (1935م) (ر.ك: 4 ژوئن) |
22) اختراع دستگاه رادار توسط "رابرت داتسون وات" مبتكر انگليسي (1936م): در 19 مه 1936م دستگاه رادار توسط رابرت داتسون وات مخترع انگليسي ساخته شد. اين دستگاه كه وسيلهاي مهم براي كشف و شناسايي در عمليات مختلف نظامي و غير نظامي است، براي اولين بار در يكي از فرودگاههاي انگليس نصب شد. رادار در جنگ جهاني دوم، وسيله هشداردهنده مهمي محسوب ميشد. در حال حاضر از رادار در زمينههاي گوناگون استفاده ميشود. |