اگر رفيق شفيقي درست پيمان باش
شاعر : حافظ
حريف خانه و گرمابه و گلستان باش |
|
اگر رفيق شفيقي درست پيمان باش |
مگو که خاطر عشاق گو پريشان باش |
|
شکنج زلف پريشان به دست باد مده |
نهان ز چشم سکندر چو آب حيوان باش |
|
گرت هواست که با خضر همنشين باشي |
بيا و نوگل اين بلبل غزل خوان باش |
|
زبور عشق نوازي نه کار هر مرغيست |
خداي را که رها کن به ما و سلطان باش |
|
طريق خدمت و آيين بندگي کردن |
و از آن که با دل ما کردهاي پشيمان باش |
|
دگر به صيد حرم تيغ برمکش زنهار |
خيال و کوشش پروانه بين و خندان باش |
|
تو شمع انجمني يک زبان و يک دل شو |
به شيوه نظر از نادران دوران باش |
|
کمال دلبري و حسن در نظربازيست |
تو را که گفت که در روي خوب حيران باش |
|
خموش حافظ و از جور يار ناله مکن |
|