اي دل آن دم که خراب از مي گلگون باشي

بي زر و گنج به صد حشمت قارون باشي اي دل آن دم که خراب از مي گلگون باشي چشم دارم که به جاه از همه افزون باشي در مقامي که صدارت به فقيران بخشند
دوشنبه، 10 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي دل آن دم که خراب از مي گلگون باشي
عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت
اي دل آن دم که خراب از مي گلگون باشي

شاعر : حافظ

بي زر و گنج به صد حشمت قارون باشي اي دل آن دم که خراب از مي گلگون باشي
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشي در مقامي که صدارت به فقيران بخشند
شرط اول قدم آن است که مجنون باشي در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن
ور نه چون بنگري از دايره بيرون باشي نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن
کي روي ره ز که پرسي چه کني چون باشي کاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش
ور خود از تخمه جمشيد و فريدون باشي تاج شاهي طلبي گوهر ذاتي بنماي
چند و چند از غم ايام جگرخون باشي ساغري نوش کن و جرعه بر افلاک فشان
هيچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشي حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر اين است


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط