شناسنامه تفسیر
نام کتاب: تنبیه الافهام الى تدبر الکتاب و تعرف الآیات و النبأ العظیممؤلف: عبدالسلام بن عبدالرحمن ابوالحکم اندلسی
متوفای: ۵۳۶ ق/۱۱۴۱
مذهب: سنی مالکی
زبان: عربی
تعداد مجلدات: ۲ جلد
مشخصات کتاب: در کتابخانه داماد ابراهیم پاشا ترکیه، دو نسخه از تفسیر به شماره های۲۷ - ۲۶، موجود است.
معرفی مفسر و تفسیر
قاضی محیی الدین عبدالسلام بن عبدالرحمن ابوالحکم اندلسی اشبیلی، معروف به ابن برجان، یکی از عرفای غرب جهان اسلام و از نظریه پردازان عرفان نظری است. در قرائت، حدیث و تصوف وقوف کامل داشت. بیشتر سخنان وی در تصوف بوده و از آثار دیگر او افزون بر تفسیر، شرح اسماء الله الحسنی است. البته برخی کتاب ها به او نسبت داده شده، مانند ایضاح الحکمة باحکام العبرة، الإرشاد فی تفسیر القرآن که سلیمان آتش، قرآن پژوه اهل ترکیه احتمال داده، همان تفسیر تنبیه الأفهام باشد. وی در سال ۵۳۶ ق در مراکش فوت کرد. (1)کتاب تفسیر ابن برجان، یکی از آثار تفسیری عرفانی است، که به صورت تأویل معنا آمده. گفته شده که این تفسیر کامل نیست، هر چند برخی گفته اند از تفسیر وی در برخی از کتابخانه های استانبول در دو جلد به صورت کامل موجود است. وی همانند دیگر عارفانی چون ابن عربی، نجم الدین دایه، روزبهان بقلی از کسانی است که به تأویل عرفانی و نه تفسیر قرآن پرداختند، اثر ابن برجان به نام: «تنبیه الأفهام»، تاکنون به چاپ نرسیده و نسخه خطی آن در برخی از کتابخانه ها موجود است.(2) نمونه هایی از آن در کتاب های عرفای بعدی نقل شده و ابن عربی نیز در فتوحات از او نقل می کند. (3)
از سوی دیگر، آرای ابن برجان در قالب نشانه شناسی های غیرزبانی تلقی می شود، زیرا وی قرآن کریم را به عنوان یک اثر رمزی می نگرد، قرآن را آینه ای تلقی می کند که هر کس به اقتضای حال و شأن خویش معنای خاصی از آن را در می یابد، یا تصویر خود را در آن می یابد. یا به تعبیر دیگر، قرآن را بر احوالات خود باید تطبیق داد و سیر و سلوک و حل مشکلات خود را از قرآن جستجو کرد. این اندیشه شباهت فراوانی با نظریه شیخ اشراق فیلسوف منطقه شرق یعنی سهروردی دارد که می گفت: «أقرأ القرآن کانه نزل فی شأنک» و از این عبارت روشن می شود که تأویلات وی بر چه اساسی است. در آن عهد تأویل به معنای نفی معنای ظاهری نبوده است. زیرا علاوه بر معنای ظاهری، معانی دیگری هم وجود دارد که بر حسب مراتب و مقامات و معرفت سالک دریافت می شود.(4)
البته از مواردی می توان استفاده کرد که او جمع میان ظاهر و باطن و تأکید بر امور عرفانی دارد، اما آن را برای اهل ظاهر نگه می دارد. نکته دیگر آنکه، از آن جا که این برجان در قرن ششم و در منطقه غرب عربی می زیسته و از همان منطقه اندلس برخاسته، در آثار عرفانی آن دیار بیشتر تأثیر گذاشته و ابن عربی نیز در آثار خود از او یاد می کند و در آثار منطقه شرق حضور و جایگاهی ندارد. محورهای مهم فکری او چون اسماء و صفات، وحدت وجود، تأکید بر حروف و معناداری آنها به خوبی نشان از تأثیر بر ابن عربی میدهد.
روش ابن برجان در این اثر، در چند نقطه با عرفای دیگر شرق اسلامی مشترک است:
1- از قواعد تفسیری متداول تبعیت نمی کند و بیشتر آیات را اشاره به چیزهایی ورای الفاظ می داند، بدین روی پله پله و به صورت تصاعدی به سوی قرائت برتر گام بر می دارد.
۲- فهم و کشف قرآن وابسته به سیر و سلوک و طی منازل و کسب مقامات است. به همین دلیل او فهمی را که در یک مقام طی کرده، با فهم دیگری که در مقام دیگر است، متفاوت می بیند.
٣- ابن برجان به حروف مقطعه اهتمام ویژه ای نشان می دهد. به عنوان نمونه، تنها درباره الم» دو ورق توضیح داده است. مبنای این روش تکیه بر حروف و اعداد است، آن گونه که بعدها ابن عربی چنین روشی را به کار می گرفت.(5) او گاه در مسیر همین مقامات، از حروف الم غلبت الروم، پیش گویی میکند و با استفاده از این آیات، از حوادث آینده خبر می دهد; و فتح بیت المقدس را در سال پانصد و هشتاد و سه، یعنی چهل و هفت سال پس از مرگ خود خبر می دهد. (6)
پینوشتها:
1- زرکلی، الاعلام، ج ۴، ص۶، به نقل فوات الوفیات، ج ۱، ص ۲۷۴، آتش، سلیمان، مکتب تفسیر اشاری، ص ۱۲۴
2- در این باره ر.ک: مکتب تفسیر اشاری، ص ۱۲۴ و ص ۱۶۵
3- به عنوان نمونه ر.ک: فتوحات مکیه، ج ۱، ص ۷۵
4- مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۳، ص ۴۵، تصحیح هنری کرین
5- فصوص الحکم، ص۴۷، همچنین مکتب تفسیر اشاری، ص ۳۲۳
6- مکتب تفسیر اشاری، ص ۱۲۶
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 581-579