آمريکايي! يابه من آزادي بده يا مرگ!

درون چشمانم بنگر! و به من بگو چه مي بيني؟ چيز بدي نخواهي ديد که نتواني به من بگويي تو اختلافات ما را نمي بيني زندگي من در تو هيچ حسي را بر نمي انگيزد من آن فلسطيني دائما اذيت شده ام تو آن امريکايي قرمز، سفيد و آبي!
يکشنبه، 30 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آمريکايي! يابه من آزادي بده يا مرگ!
آمريکايي! يابه من آزادي بده يا مرگ!
آمريکايي! يابه من آزادي بده يا مرگ!

نويسنده:جهاد علي
مترجم: علي رضا کميلي

درون چشمانم بنگر!
و به من بگو چه مي بيني؟
چيز بدي نخواهي ديد
که نتواني به من بگويي
تو اختلافات ما را نمي بيني
زندگي من در تو هيچ حسي را بر نمي انگيزد
من آن فلسطيني دائما اذيت شده ام
تو آن امريکايي قرمز، سفيد و آبي!
تو هر روز با آراشم بر مي خيزي
هيچ ترسي نيست تا با چشمانت روبرو شود
من هر روز با شکرگزاري آغاز مي کنم
سپاس از خداوندي که به من اجازه رشد داد
تو نگران تحصيلاتت هستي
و حساب هايي را که بايد پرداخت کني
من نگران زندگي زخم خورده خويشم
و اين که آيا روز ديگري زنده خواهم ماند!
بيشترين ترس تو از جريمه شدن است
وقتي با کاديلاکت با سرعت مي روي!
اما ترس من اين است که تانکي که هم اينک رفته است
الان دور مي زند و بر مي گردد!
اي آمريکايي، آيا تو تصور مي کني
که مالياتي که مي پردازي
نيروهايي را تغذيه مي کند
که هر روز زندگي من را به جهنم تبديل مي کنند؟
بولدوزرها و تانک ها
گازهاي شيميايي و سلاح ها
و بمب هايي که کنار خانه من فرود مي آيند
همگي بر دوش سرمايه آمريکايي هاست
آيا حالا حقيقت اين را فهميده اي
که آن پول ها به کجا مي روند؟
آيا هنوز به رسانه هايت اجازه مي دهي تو را فريب دهند؟
آيا اين حقيقتي است که هيچ کس نمي داند؟
تو من را به خاطر دفاع از خودم
در مقابل اقدامات صهيونيست ها متهم مي کني!
من در سرزمين خودم ترور شده ام
آيا من تروريست هستم؟
تو تصور مي کني که همه چيز را درباره تروريزم مي داني
اما تو آن گونه که من آن را درک مي کنم، نمي فهمي
پس اجازه بده تا اين مفهوم را برايت توضيح دهم
و بگويم آنچه که فکر مي کني مي داني!
من تروريزم را زماني طولاني است که مي شناسم
پنجاه و پنج سال و بيشتر ...
تروريزم، آن باغ بي ثمري است که در زمين من از ريشه کنده شده است
و آن، بولدوزر است در مقابل خانه من
تروريزم، همان هوايي را تفس مي کند که من مي کنم؛
آن ايست بازرسي است که در مسير مدرسه ام هست؛
آن حکومت نظامي است که من را درون خانه ام زنداني مي کند
و مجازات هاي شکستن آن حکومت نظامي!
تروريزم، غارت سرزمين من است
و زجر دادن مادر من!
و زنداني کردن پدر بي گناهم
و گلوله اي که به برادر کوچکم شليک مي شود!
پس اي آمريکايي! به من نگو که تو درباره
آنچه من حس مي کنم و مي بينم، چيزي مي داني!
من در درون سرزمين خودم ترور شده ام
و اتهام به من زده شده است!
اما من استراحت نخواهم کرد و مسکن نخواهم يافت
براي ظلمي که مردم من تحمل مي کنند
فلسطين، خانه «ما»ست و باقي خواهد ماند
تا زماني که سرزمين پدران «ما» امن باشد
و اگر آن زمان هيچ گاه نيايد
ديگر تو روز صلح را نخواهي ديد
من از خانه خودم اخراج نخواهم شد
و براي صلح، عادلانه خواهم جنگيد
و حتي اگر من کشته شوم، آن «فلسطين» است
که بر روي نفس من نوشته خواهد شد
پس در کلام ميهن دوستانه ات
«يا به من آزادي بده يا مرگ!»

منبع:ماهنامه ي امتداد شماره 26 و 27




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط